eitaa logo
شعرهای ناب_آکادمی_دکتر_عامری
51 دنبال‌کننده
24 عکس
3 ویدیو
0 فایل
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985 آی دی مدیر و جهت ثبت نام در کارگاه شعر استاد عرب نیا @farjampoor @akademi_shear
مشاهده در ایتا
دانلود
من حقِّ خود را یڪ شب از دنیا گرفتم آرامش از روح و تـــن دریا گــــرفتم وقـتے بـغل مـیکرد دریا آســـمان را مـن در تــعامل هاے آبــے، جــا گـــرفتم بــا چـشمها ، بــا دست هایت زنـدگے را از پـلڪ هاے بــسته ے فـــردا گـرفتم ایــن دستها ،حدّ و حدودِ قـرمزم ، بــود گــفتند مــــرزت ، لاڪ را بــالا گـــرفتم وقـتے کـه اسـتبداد مـویت در جـهان بود تـاریخ را از دســـتِ نــازیها گــــرفتم طـاقت نـمے آورد چـــشمم ، یـوسفت را از گــورها یـڪ شــب زلــیخا را گـــرفتم https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۶ دی ۱۳۹۹
‍ دل بـی تاب مرا دید ، ولی بی من رفت روح من بـود ولی ، بی خبرم از تن رفت همه ی حنجره ها در غزلم می نالند بعدِ او در کف پاهای جهان سوزن رفت یک شب از نام و نشان دهنش پرسیدم گفت خورشید ولی ، موقع تابیدن رفت بعد او هیچ بهاری به زمین پا نگذاشت خاطرات خوش گل از سر هر دامن رفت کاش با پای خودش ، سمت دلم بر گردد آن عزیزی که شب از قصّه ی پیراهن رفت (غزل ) https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۱۰ دی ۱۳۹۹