بسم الله الرحمن الرحیم
#سبک_زمینه_شب_پنجم_محرم
#شهادت_عبدالله_ابن_الحسن_ع
#رها_کن_عمه_جون_دستم
به قلم شاعرین
#علی_تقی_پور
#علی_غلامپور
بند🏴
رهاکن عمه جون دستم،داره میره همه هستم
بجون مادرم زهرا،به عموم خیلی وابستم
توگودال گرفتن یه عده سخیف
عموجونمو که شده اون ضعیف
باشمشیروبا تیرو با نیزه ها
زدن به تنش که شده اون نحیف
اگه من نَرم می بُرن حنجرو
میره تا به عرش ناله ی مادرو
ببین هرمله باز به زانو شده
گرفته سه شعبه؛هدف سینه رو
قسمت من غریبیه، قسمت من اسیریه
عمه بعد عموجونم ،قسمت من یتیمیه
(عموی بی کسم حسین)
بند🏴🏴
شده ام عمه بی طاقت،عمو افتاده تو غربت
بزار تا من برمعمه،تو دلم شد غم و محنت
از اینجا تا گودال که نیست فاصله
میاد توی گوشم صدا هلهله
غریب گیر اوردن عمومو آخه
تو گودال شده جنجال و ولوله
نگاه یکی هست به انگشترش
نگاه یکی هست به پیروهنش
به لب اومده جون من ای خدا
نگاه یکی هست به اون حنجرش
غریب و تنها افتاده/نیزه تو دست صیاده
رها کن دستمو عمه/بابام اجازه بم داده
(عموی بی کسم حسین)