🌺🌿توکل کردن به خداوند ،
یک سلوک هوشمندانه است.
توکل یعنی به خدمت گرفتن تمامی نیروهای غیب و شهود.
آن که به خدا توکل کند،
هستی با تمام قوایش در خدمت اوست.
چنین کسی تنها نیست اگر چه در بیابانی خشک و بی آب و علف باشد.
و نشانه ی توکل، پذیرش و تسلیم در برابر اراده ی اوست.
و از آنجا که اراده ی او جز خیر و صلاح نیست،
توکل کننده همواره در حوزه ی خیر بسر می برَد.
هر چه پذیرش و تسلیم بیشتر باشد، توکّل از اقتدار و نور بیشتری برخوردار است.
با توکّل، تو "کل" می شوی!
و آن که کل شود، عملاً از کل برخوردار شده است.
🌺🌿 وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
🦋 ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ. (٣)
سوره طلاق 🌿
#هر_روز_یک_آیه_قرآن(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
۲ - مناجات شعبانیه فایل دوم_5.mp3
2.94M
🌙#شعبان_شرح_مناجات_شعبانیه
🌟#صوت_دوم_بخش_پنجم_صوت
💎استاد طاهرزاده
🕰 6:05 دقیقه
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند
🎥موضوع: انواع شیطان(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #نماهنگ زیبای «اینجا بدون تو»
🖤 بی تو زندهایم اما زندگی نمیکنیم!
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
4_5969631463400802479.mp3
4.13M
🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #شناخت_امام_زمان
📌 قسمت چهاردهم
👤 استاد #محمودی
🔺 اینگونه عاشق شو...
#سلسله_مباحث_مهدویت
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🌹🍃
🍃
قسمت :5⃣2⃣
#فصل_چهارم
قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود.
صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می کرد. تصویر آن نگاه و آن چهره مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید.
دوستان صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند.
بعد از شام، خانواده ها درباره مراسم عقد و عروسی صحبت کردند.
فردای آن روز مادر صمد به خانه ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا گلین خانم همه شان را دعوت کرده.»
چادرم را سرکردم و به طرف خانه خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار.
خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.»
ادامه دارد...
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
قسمت :6⃣2⃣
#فصل_چهارم
بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می دانستم صمد الان توی کوچه ها دنبالم می گردد. می خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه دایی ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: «چی شده قدم؟! چرا رنگت پریده؟!»
گفتم: «چیزی نیست. عجله دارم، می خواهم بروم خانه.» دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: «پس بیا برسانمت.» از خدا خواسته ام شد و سوار شدم. از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینه بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می کرد.
مهمان بازی های بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می خواست ادا کند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرد. صبح زود سوار مینی بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینی بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینه کش کوه بالا می رفت.
راننده گفت: «ماشین نمی کشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند.» من و خواهرها و زن برادر هایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت در این فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو می افتادم و یا می رفتم وسط خواهرهایم می ایستادم و با زن برادرهایم صحبت می کردم.
ادامه دارد...(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
یاران جوان.mp3
8.7M
در مسیر بندگی 1150
از عصر قدیم با تو عهدی دارم
وز نام شما به کام شهدی دارم
ایام ولادتت امام حاضر
بر لب شب و روز ذکر مهدی (عج) دارم
الإمام علي عليه السلام :
أصحابُ المَهدِيِّ شَبابٌ لا كُهولٌ فيهِم إلاّ مِثلَ كُحلِ العَينِ وَالمِلحِ فِي الزّادِ وَأقَلُّ الزّادِ المِلحُ .
امام على عليه السلام : ياران مهدى(عج) جوان اند و كهن سالان ، در ميان آنان ، اندك اند ، مانند سرمه در چشم و نمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است .
الغيبة للطوسي : ص 476 ح 501
(شاعر: مهدی صفی یاری)
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
4_5983348596806780747.mp3
2.81M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاسلام ســـعیدی
✅ #مخـالفت_از_هوای_نفـس
⏱ ۴ دقـــیقه و ۱۵ ثانـــیه
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
مداحی آنلاین - توبه جوان و ضمانت پیامبر اکرم - استاد انصاریان.mp3
2.52M
🌸 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
♨️توبه جوان و ضمانت پیامبر اکرم(ص)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #انصاریان
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
recording-20210319-123557.mp3
1.34M
✅ یک نکته تربیتی بسیاااار مهم!
حتما با دقت گوش بدید.
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520