eitaa logo
امامت و امارت
181 دنبال‌کننده
84.8هزار عکس
47.4هزار ویدیو
4.2هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره ۶۰ 🔵صلح واقعی روزی پادشاهی اعلام کرد به کسی که بهترین نقاشی صلح را بکشد، جایزه بزرگی خواهد داد. هنرمندان زیادی نقاشی هایشان را برای پادشاه فرستادند. پادشاه به تمام نقاشی ها نگاه کرد ولی فقط به دوتا از آنها علاقمند شد. اولی دریاچه آرام با کوه هایی سرکش و بلند بود.بر فراز کوه ها هم آسمان آبی با ابرهای سفید کشیده شده بود.همه گفتند :این بهترین نقاشی صلح است. دومی هم کوه بود ولی کوهی ناهموار و خشن، در بالای کوه آسمانی خشمگین رعد و برق می زد و باران تندی می بارید و در پایین کوه آبشاری با آبی خروشان کشیده بود. وقتی پادشاه از نزدیک به نقاشی نگاه کرد دید که پشت آبشار روی سنگ ترک برداشته، بوته ای روییده و روی بوته هم پرنده ای لانه ای ساخته و روی تخم هایش آرام نشسته است. پادشاه نقاشی دوم را انتخاب کرد. همه اعتراض کردند ولی پادشاه گفت:صلح در جایی که مشکل و سختی نیست معنی ندارد.صلح واقعی وقتی است که قلب شما با وجود همه مشکلات آرام و مطمئن است. این، صلح واقعی است. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
🔵تقویت نیروی انسانی از مهمترین ارکان کشورداری 🔸چینی‌های قدیم برای اینکه از شر حمله دشمنان در امان باشند دیوار بزرگ چین را ساختند اما در صد سال اول ساخت دیوار، سه بار دشمنانشان بدان نفوذ کرده و با چینی‌ها جنگیدند. دشمنان از دیوار بالا نرفتند بلکه به دربان‌ها رشوه داده و از آنها گذشتند. 🔸چینی‌ها به ساخت بنای سد استوار پرداختند اما برای ساخت نگهبانهایش کاری نکردند غافل از اینکه نیروی انسانی مهمترین مسئله است. 🔻یکی از شرق شناسان می‌گوید: برای انهدام یک تمدن، سه چیز را باید منهدم کرد: 🔸 اول) خانواده 🔸 دوم) نظام آموزشی 🔸سوم) الگوها و اسوه‌ها 🔻برای اولی منزلت مادر به عنوان مربی کودکان را متزلزل کن تا مادر از اینکه مربی کودکان خویش باشد خجالت بکشد. 🔻برای دومی از منزلت معلم بکاه و در جامعه او را بی ارزش کن. 🔻برای سومی منزلت نخبگان و دانشمندان را هدف قرار ده تا کسی آنها را الگوی خویش قرار ندهد. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
AUD-20210117-WA0028.opus
3.34M
میل به گناه از کجا در وجود انسان پیدا شد؟؟ چرا به دنیا، هبوط کرده ایم؟؟ چگونه می توان از گناه و معصیت خلاص شد؟؟ @avaymarefat
💠اقسام علم از نگاه امام صادق 🌿...عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: 🍃«وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ كُلَّهُ فِي أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ وَ الثَّانِي أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ.» 📚الکافي ج ۱، ص ۵۰ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔶«تمام علم مردم را در چهار [موضوع] یافتم: 🔸اول آن‌که پروردگارت را کاملاً بشناسی، 🔸دوم آن‌که کاملاً بفهمی با تو چه [رفتاری] کرده است، 🔸سوم آن‌که کاملاً بفهمی از [خلقتِ] تو چه قصدی داشته است، 🔸و چهارم آن‌که کاملاً بفهمی چه‌چیز تو را از دینت بیرون می‌کند.»
شمارۀ۸۵ 🔵فـداکـاری زنــان بر بالای تپه ای در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است.اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است افسانه ای حاکی از آن است که در قرن ۱۵، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند. اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می برند. فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که پیش از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند. پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و براساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرنبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی بتواند آن را حمل کند. ناگفته پیداست که چهره حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۹۱ 🔵پـا یا کفـش؟! کفش هایش انگشت نما شده بود و جیبش خالی! یک روز دل انگیز بهاری از کنار فروشگاهی می گذشت؛ مأیوسانه به کفش ها نگاه می کرد و غصۀ نداشتن بر همۀ و جودش چنگ انداخته بود. ناگاه! جوانی کنارش ایستاد،سلام کرد و با خنده گفت:چه روز قشنگی! مرد به خود آمد، نگاهی به جوان انداخت و از تعجب دهانش باز ماند! جوان خوش سیما و خنده بر لب،پاهایش از زانو قطع بود و با عصا ایستاده بود!! 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۹۲ 🔵 پنج گنج حکمت 🔸حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: 🔸چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می‌کنی؟ 🔹چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانش‌هاست یاد گرفته‌ام. 🔸حكيم گفت: خلاصه دانش‌ها چیست؟ 🔹چوپان گفت: پنج چیز است - تا راست تمام نشده، دروغ نگویم - تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم - تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم. - تا روزی خدا تمام نشده، به در خانه دیگری نروم. - تا قدم به بهشت نگذاشته‌ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم. 🔸حكيم گفت: حقا که تمام علوم را دریافته‌ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۹۳ 🔵 قدر فرصت‌های ناب را بدانیم 🔹یکی از مفسران قرآن کریم می‌گوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم، از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سوره‌های دیگر تا فرجی شود. 🔸نقل می‌کند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم می‌گوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایه‌اش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه، نگاه کردم دیدم او یخ فروش است و یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن و او التماس می‌کند از مردم که از من یخ بخرید. 🔸من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم؛ ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمت‌ها و فرصت‌های ناب را نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم مگر زمانی که دیر می‌شود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۹۴ 🔵امـیـد نباید هرگز خاموش شود چهار شمع به آرامی می سوختند،محیط آنقدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.اولین شمع گفت:«من صلح هستم،هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد.فکر می کنم که به زودی خاموش شوم.هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد.»شمع دوم گفت:«من ایمان هستم،واقعا انگار کسی به من نیازی ندارد برای همین من دیگر تمایل ندارم که بیشتر از این روشن بمانم.»حرف شمع ایمان که تمام شد،نسیم ملایمی وزید و آن را خاموش کرد.وقتی نوبت به سومین شمع رسید با اندوه گفت:«من عشق هستم توانایی آن را ندارم که روشن بمانم،چون مردم مرا به کناری انداخته اند و اهمیتم را نمی فهمند،آنها حتی فراموش کرده اند که به نزدیک ترین کسان خود محبت کنند و عشق بورزند.»پس شمع عشق هم بی درنگ خاموش شد.کودکی وارد اتاق شد و دید که سه شمع دیگر نمی سوزند.او گفت:«شما که می خواستید تا آخرین لحظه روشن بمانید،پس چرا دیگر نمی سوزید؟»چهارمین شمع گفت:«نگران نباش،تا وقتی من روشن هستم،به کمک هم می توانیم شمع های دیگر را روشن کنیم.من امید هستم.» چشمان کودک درخشید،شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد. بنابراین این شعله امید هرگز نباید خاموش شود.ما باید همیشه امید،ایمان،صلح و عشق را در وجود خود حفظ کنیم. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۰۶ 🔵مرَنج و مَرَنجان‼️ 🔹فردی از عارفی خواست که او را موعظه کند 🔸عارف گفت: مـرنج و مـرنجـان 🔹گفت: «مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم ولی «مرنج» یعنی چه؟ چطور می‌توانم ناراحت نشوم مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده، چطور نباید برنجم؟ 🔸عارف پاسخ داد: علاج آن است که خودت را کَسی ندانی و اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی‌رنجی 🔺جفا کشیم و ملامت خوریم و خوش باشیم ‎ ‌ 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ ۱۰۷ 🔵 پنج خصلت مداد 🔹عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. 🔸کودکی پرسید: چه می‌نویسی؟ 🔹عالم لبخندی زد و گفت: مهمتر از نوشته‌هایم، مدادیست که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! 🔸پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. 🔹عالم گفت: پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آنها را به دست آوری. 1⃣ اول: می‌توانی کارهای بزرگی کنی اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند و آن دست خداست! 2⃣ دوم: گاهی باید از مدادتراش استفاده کنی، این باعث رنجش می‌شود ولی نوک آن را تیز می‌کند پس بدان رنجی که می‌برى از تو انسان بهتری می‌سازد! 3⃣ سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك‌كن استفاده کنی پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! 4⃣ چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می‌آید! 5⃣ پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می‌گذارد پس بدان هر کاری در زندگیت مى‌كنى، ردی از آن به جا مى‌ماند. پس در انتخاب اعمالت دقت کن! 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۰۸ 🔵برای آنچه دارید شکرگزار باشید 🔹پیرزنی برای سفیدکاری منزلش، کارگری استخدام کرد. 🔸وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت اما در مدتی که در آن خانه کار می‌کرد متوجه شد که پیرمرد، انسانی بسیار شاد و خوش‌بین است. 🔹او در حین کار، با پیرمرد صحبت می‌کرد و کم کم با او دوست شد. در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره‌ای نکرد. پس از پایان سفیدکاری، وقتی کارگر صورتحساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد هزینه‌ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند ... 🔸پیرزن از کارگر پرسید: شما چرا این همه تخفیف به ما می‌دهید؟ 🔹کارگر جواب داد: من وقتی با شوهر شما صحبت می‌کردم خیلی خوشحال می‌شدم و از نحوه برخورد او با زندگی، متوجه شدم که کار و زندگی من، آنقدر هم که فکر می‌کردم سخت و بد نیست! به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم. 🔸پیرزن از تحسین پیرمرد و بزرگواری کارگر منقلب شد و اشک از چشمانش جاری شد زیرا او می‌دید که کارگر فقط یک دست دارد! 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
🔵 آهو نباشیم 🔹ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ ۹۰ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ولی سرعت شیر ۵۷ کیلومتر در ساعت ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ شیر می‌شود؟ 🔸 «ﺗﺮﺱ» ﺁﻫﻮ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ می‌شود ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به «پشت ﺳﺮش» ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ همین سرعتش بسیار کم می‌شود تا جایی که شیر به او می‌رسد. 🔹در حالیکه ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، مرتب به پشت ‌سرش نگاه نکند و اجازه ندهد ترس بر او غلبه کند، ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ شیر به نیرویش ایمان دارد، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻃﻌﻤﻪ ﺷﯿﺮ نخواهد شد. 🔻بنابراین: ۱. اگر به توانایی خودمان در کسب و کار ایمان نداشته باشیم و مرتب از شکست از رقبا بترسیم، قدرتمان به مرور آنقدر کم می‌شود که در نهایت، از رقبایمان شکست می‌خوریم. ۲. اگر در مدیریت کسب و کارمان مرتب اشتباهات گذشته‌ خود را مرور کنیم و حسرت فرصت‌های از دست رفته را بخوریم، هم زمانِ حال را از دست می‌دهیم و هم آینده را. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۰۹ 🔵مسائل غیر قابل حل میگویند دانشجویی سر کلاس ریاضی خوابش برد وقتی زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و به خیال آنکه استاد آنها را به عنوان تکلیف منزل داده به منزل رفت و تا شب برای حل آنها فکر کرد اما هیچ کدام را نتوانست حل کند بی آنکه نامید شود تمام هفته را تلاش کرد و دست از کوشش برنداشت سرانجام یکی از مسئله ها را حل کرد و به کلاس آورد استاد به کلی مبهوت شده بود زیرا آنها را به عنوان دو نمونه از مسائل غیر قابل حل ریاضی در کلاس مطرح کرده بود!! 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۱۰ از محبت خارها گُل می شود با سر و صدای صاحب داروخانه همه نگاه‌ها متوجه پسر بچه ای شد که سرش را پایین انداخته بود. صاحب داروخانه در حالیکه به چند باند و یک محلول ضدعفونی کننده زخم در دستش اشاره می کرد با عصبانیت بر سر پسرک داد میکشید که: " چرا دزدی کرده ای؟" پسرک در حالی که سر به زیر بود با شرمندگی میگفت ::" برای زخمهای مادرم..." مردی که در همان نزدیکی رستوران کوچکی داشت به سرعت از صاحب داروخانه مبلغ را پرسید و آن را پرداخت کرد . سپس به کمک دخترش مقداری سوپ را به پسرک داد تا برای مادر ببرد بغض پسر اجازه حرف زدن به او نمی داد و فقط با چشمان اشکبار از آن مرد و دخترش تشکر کرد و رفت . سی سال گذشت و مرد رستوران دار سکته مغزی کرد و دخترش او را به بیمارستان برد و بستری کرد پس از عمل جراحی وقتی دختر صورتحساب سنگین بیمارستان را دید در حالی که می دانست هرگز نمی تواند آن را پرداخت کند با چشمان اشکبار در کنار تخت پدر نشست و با قلبی مالامال از اندوه آنقدر گریست تا اینکه خوابش برد وقتی بیدار شد روی تخت پدرش صورت حساب بیمارستان را دید که در انتهای آن نوشته شده بود. " ۳۰ سال قبل با یک پیاله سوپ و چند باند و پرداخت شده است امضا دکتر ...." 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
اراده ی ما جهان رو میسازه.mp3
5.39M
🔊 🔷 اراده ما جهان را میسازد! 🖋 استاد سید علیرضا واعظ موسوی 🙏برای مخاطبین خود ارسال بفرمایید 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۱۱ 🔵فرصت پیرمرد دلتنگ بود و چشم از تخت کناری برنمیداشت صحبت پدر و پسر در تخت کناری گل انداخته بود دلش هوای پسرش را کرد. با او تماس گرفت و خواهش کرد که به دیدنش بیاید تا کمی با هم در حیاط بیمارستان قدم بزنند و اینگونه از دلتنگی بیرون بیاید. پسر استقبال کرد و قول داد که عصر به دیدن پدر برود. عصر پیش از آنکه به بیمارستان برود با خود گفت: " بهتر است اول به مغازه بروم و کمی کارها را روبه‌راه کرده و به کارگرها سفارش های لازم را بکنم و بعد به بیمارستان بروم" پسر به مغازه رفت و آنقدر مشغول کار شد که از گذر زمان غافل شد وقتی متوجه شد که هوا تاریک شده بود. با خود گفت : "فردا از صبح زود نزد پدر رفته و تا ظهر پیش رو خواهم ماند " قلب پیرمرد به درد آمد و شکست قطره اشکی از گوشه چشمش غلطید بی آنکه کسی آن را ببیند و رویش را به سمت پنجره چرخاند و نگاهش را به آسمان دوخت. صبح روز بعد پسر برای ملاقات پدر به بیمارستان رفت 🌸غافل از آنکه شب گذشته پدر با چشمان حسرت بار و منتظر و با دلتنگی زیاد دار فانی را وداع گفته است🌸 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۱۲ 🔵ادراک و زاویۀ نگاه دو بازاریاب کفش به کشور دور افتاده رفتند تا بازار کفش در آن سرزمین را بررسی کنند. بازاریاب اول در گزارش خود به مدیران نوشت سفر بی فایده بود مردم در این سرزمین اصلاً از کفش استفاده نمی‌کنند یا پا برهنه هستند و یا از پاپوش های سنتی که با پوست درخت درست می شود استفاده می کنند در عمل امکان بازاریابی برای کفش وجود ندارد و احتمال موفقیت این نیست. بازاریاب دوم در گزارش خود به مدیران نوشت مردم این کشور اً از کفش استفاده نمی کنند و آن را نمی شناسند اما فرصتی بی نظیر و تاریخی به وجود آمده است مشتریان ما در این کشور هیچ ذهنیت و سلیقه قبلی از کفش ندارند و این بدان معناست که ما می‌توانیم همه کفش‌های خود را با هر مدلی به آنها ارائه دهیم...؟!!! 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
خیلی از ما توی بحث مشکل داریم! با بچه هامون مشکل داریم. راجب مسائل و اختلافات با خانواده سوالات بسیاری داریم. یک کانال آموزشی قوی که تمام آموزش های لازم راجب ، و را داشته باشه، در زیر معرفی میکنم. حتما یک بار هم شده مراجعه کنید. پشیمون نمیشید.🙏 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شمارۀ۱۱۳ 🔵از حرف تا عمل 🔹روزی مردی، دانایی را در کوچه‌ای دید. 🔹پس از احوالپرسی از او پرسید: دوست من! ما همکلاس و هم‌مکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم ... استادمان نیز یکی بود؛ حال تو چگونه به این مقام رسیدی؟ و من چرا مثل تو نشدم؟ 🔸مرد دانا گفت: تو هر چه شنیدی؛ اندوختی و من هر چه خواندم؛ عمل کردم. ◽️به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست. 🤲 ان‌شاءالله امسال سال عمل کردن به دانسته‌هامون باشه. 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
4_5974275658782608347.mp3
11.51M
۲ چرا بشر ، با وجود ۱۲۴ هزار پیامبر ، و ۱۴ معصوم در تاریخ ، هنوز نسبت به حقایق زیر در جهل بسر می‌برد؟ ✖️ نظام ابدی ✖️ قیامت ✖️ نَفس ✖️ هدف خلقت ✖️ انسانیت و ...... ریشه‌ی این جهل یا کج فهمی‌ها کجاست؟ ➖چرا انسانها قادر نیستند ، بر اساس شرایطِ نَفْس در مختصاتِ خودشان ، درست را از غلط تشخیص دهند؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙امام خمینی (ره) : همه مصیبتهای ما از خود ماست ➖➖➖➖➖➖➖➖ امام علی (علیه السلام ) می فرمایند: کیف یصلح غیره من لا یصلح نفسه. [غررالحکم ح ۶۹۹۵] چگونه دیگری را اصلاح می کند، آنکه خود را اصلاح نکرده! @Javaher_Alhayat ◢ ࿐❁☘❒◌🌙◌❒☘❁࿐
4_5974275658782608347.mp3
11.51M
۲ 🎤استاد 🎤استاد چرا بشر ، با وجود ۱۲۴ هزار پیامبر ، و ۱۴ معصوم در تاریخ ، هنوز نسبت به حقایق زیر در جهل بسر می‌برد؟ ✖️ نظام ابدی ✖️ قیامت ✖️ نَفس ✖️ هدف خلقت ✖️ انسانیت و ...... ریشه‌ی این جهل یا کج فهمی‌ها کجاست؟ ➖چرا انسانها قادر نیستند ، بر اساس شرایطِ نَفْس در مختصاتِ خودشان ، درست را از غلط تشخیص دهند؟
🔵ضرورت خودشناسی 🖋قَالَ امام علی (علیه السلام): 🔸️ هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ. 🔹️نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست. 📚 ۱۴۹ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققندس طوس 👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
4_5974275658782608350.mp3
11.72M
۳ ← مگر من کیستم که خدا ، اصرار دارد حتماً فردی به عظمت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، از سوی خودِ او برایمان ، سبک زندگی بیاورد؟ 📍مگر من کیستم ، که باید برای هر قدم که برمیدارم ، فردی به بزرگی امیرالمؤمنین و فرزندانش ، قواعد سلامتِ آن قدم را برایم تعریف کرده باشند؟ ← مگر من کیستم که زندگی ، خارج از مورد تأیید خالق من ، مرا در نظام ابدی دچار مشکل می‌کند؟ 💠@be_eshghe_agha
. 🔸قلاب ماهیگیری بعضی از واژه‌ها ناخوداگاه جذابه👇 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔹 از طریق قانون جذب 🔹جذب پول با خوندن ذکر و آیات 🔸 🔸 🔸 🔸 ✅️ آیدی ثبت سفارش حرز به صورت مطمئن از 👇🏻 🆔️@Norollmahdii_admin