هدایت شده از 🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
🇮🇷🕊🚩بسم ربّ الحسین🚩🕊🇮🇷
🏴سلام خدا بر زینب قلب الصبور🏴
#رمزگشایی_از_طلب_نصرت_انسان_کامل
حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کربلا مدام استنصار میکرد یعنی میفرمود: هل من ناصر ینصرنی!
امام علیه السلام که بر کرسی خلیفة مطلق تکیه زده! او که از بام کعبه اسم اعظم، سلطنت وجودی دارد بر کل قوس نزول آفرینش تا قوس صعود قیامت! امامی که صاحب مقام امر(کُن فیکون =ولایت تصرفی) است! امامی که از مافوق عرش اسماء الله، پادشاهی میکنه! یعنی با اسماء الله، خلق میکند! با اسماء الله هدایت به امر میکند! با اسماء الله رزق میدهد! پس در ابتدای سلوک به علم الیقین بدانیم که ندای هل من ناصرینصرنی یعنی اینکه منِ حسین؛ از قلّه قاف عرش اسماء الله! از بام کعبه اسم اعظم! از مقام کُن! از مرکز فرماندهی دولت هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن، فرزندان آدم را صدا میزنم هر که دارد عطشِ کربلا، بسم الله!...هرکه دارد به سرش، کرب و بلا بسم الله!...هر که میخواهد در جنّتُ الحسین ساکن باشد(مع الحسین)، بسم الله!...بیاید دست هایش را در دست های من بگذاره تا او را از درکات اسفل السافلین ادراکات حسی و خیالی و وهمی نجات دهم! تا او را از چاه ویل تعلقات جمادی و نباتی و حیوانی، نجات بدهم!....تا کجا؟!...تا آغوش خودم!
چقدر ساده گرفتیم ما کربلا را؟!...
خیلی ها در طول تاریخ خواستند وارد موقف قیامتی کربلا بشوند، اما جز ۷۲ نفر نتوانستند ساکن قلّه قاف کربلا بشن! زعفر جنّی با ۴ هزار ابرجنیان، حاضر شد! انبیاء و اولیاء در کربلا حاضر شدند اما امام حسین علیه السلام با شفقت نگاه پدرانه ای کرد و گفت: اینجا، جای شما نیست! فقط اونهایی که عطش مقام حلّت بفنائِکِ مقام حسینی را داشتند تونستن وارد موقف مواقف کربلا بشن!
اینجا جای علی اکبر است! اینجا جای علی اصغر است! اینجا جای رقیه است! اینجا جای عبدالله و قاسم است! اینجا جای حبیب و زهیر و وهب و عون و...است! اینجا جای عباس است!
اما حساب زینب سلام الله علیهما جدای از ۷۲ تن و سوای از کل مصارع العشاقِ کرب و بلاست! او صاحب علی الاطلاق واقف مواقف اضطرار است!
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ/ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ، ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻨﻤﺎﻱ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮم ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺑﻨﮕﺮ ﺍﮔﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ! ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺮ ﻛﻮﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ آمد[۱]
هنگامیکه حقیقت احدی حسینی در لحظات وداع برحضرت زینب سلام الله علیه تابید! زمان فنای جَبَلِّ وجودیش بود، زمان وصول به قلّه قاف مقام حلَّت بفنائِک و اتّحاد و اتّصال با نور مطلق حسینی بود!
او که از صبح عاشورا تا عصر عاشورا از حدّ حجابهای اعظم اسماء الله الحسنی یعنی از حدّ اسم اعظم اکبری، اسم اعظم اصغری و قاسمی، اسم اعظم عبداللهی و عباسی و تک تک کاروان مصارع العشاق حسینی عبور کرده بود! حالا باید از این حسین، دل بِبُرّد و از عالم بی حدّی حسینی نیز عبور نماید تا فتح الفتوح وصول به حقیقت احدی و سرّی فاطمی برایشان حاصل شود
و آن موعد، لحظات وداع بود که عقیله بنی هاشم، زینب قلب الصّبور از شدّت مصیبت عظیم و اعظم بیهوش شد! اما لحظاتی بعد هرچه کرد آن دست امام علیه السلام بود که با تجلّی امری و خفیّه ی حسینی بر وجود زینب سلام الله علیها کرد!
آری! قیامت در قیامت حضرت زینب سلام الله علیهما هنگامی بود که حقیقت نوری امام حسین علیه السلام با همه هیبتش بر بانوی باعظمت کربلا، تجلّی مطلق نمود! در این لحظات بود که امیرعشق، اباعبدالله الحسین علیه السلام بر وجود حضرت زینب سلام الله علیهما با تمام هیبت، قائِم شد و قیامت در قیامتی برپا کرد!
آنگاه که امیر عشق، در آسمان وجودی زینب سلام الله، از مشرق افق وجودیش، طلوع كرد تا عصر عاشورا با نوشیدن جام بلایِ وداع، قابل شود برای انکشافِ دولت وحدت وجود حسینی(هوالاوّل و الاخر و الظاهر و والباطن)، و آن اشاره دارد به مقام احدی و سری فاطمی، وقتی کار عقیله بنی هاشم به اینجا رسید هرچه میان آتش، دود، غارت، شمشیر، جنگ، توحش،خنجر، نیزه، عمود آهنین، شلاق، مقطع الاعضاء، ارباًاربا،گرگها، اسارت، گرما، عطش و اضطراب نگریست تجلّی هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطنِ حسینی را دید که در کاخ طاغوت با صلابت در پاسخ به کنایه یزید معلون فرمود: ما رایت الاجمیلا
🔘 پی نوشت:
[۱] - اعراف - آیه ۱۴۳
📌بخش۲۲ - آدرس لینک بخش۲۱
کشتی نوح آخرالزمان
@keshtie_nouh