eitaa logo
امامت و امارت
212 دنبال‌کننده
91.3هزار عکس
52.7هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺 🍃🌺 💥 *سه دقیقه در قیامت💥* 🌺 🔹 و ششم 💠 قسمت قبل :.. گناه سنکينی در نامه اعمالت ثبت می شد و تاوان بزرگی در دنيا می دادی. 💢 جوان پشت میز، وقتی عشق و علاقه من را به شهادت دید جمله ای بيان کرد که خیلی برایم عجیب بود. او گفت:« اگر علاقمند باشی و برای شما شهادت نوشته باشند، هر نگاه حرامی که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب می‌اندازد... » ☸️ خوب ان ايام را بخاطر دارم. اردوي خواهران برگزار شده بود. از طرف فرماندهي به من گفتند: شما بايد پيگير برنامه هاي تداركاتي اين اردو باشي. مربيان خواهر، كار اردو را پيگيرى مي كنند، اما برنامه تغذيه و توزيع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نكن. من سه وعده در روز با ماشين حامل غذا به محل اردو مي رفتم و غذا را مي كشيدم و روي ميز مي چيدم و با هيچكس حرفي نمى زدم. 💫 شب اول، يكي از دختراني كه در اردو بود، ديرتر از بقيه امد و وقتي احساس كرد كه اطرافش خلوت است، خيلي گرم شروع به سلام و احوالپرسي كرد. من سرم پايين بود و فقط جواب سلام را دادم. 🌀 روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من امد وقبل ازاينكه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب ديگرى گفت و خنديد و حرف هايى زد كه... من هيچ عكس العملي نشان ندادم. ✴️ خلاصه هر بار كه به اين اردوگاه مي آمدم، با برخورد شيطاني اين دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفيق داد كه واكنشى نشان ندادم. 🔹 شنيده بودم كه قران در بيان توصيف اينگونه زنان ميفرمايد: «ان كيدكن عظيم. مكر وحيله (برخي) زنان بسيار بزرگ است.» دربررسي اعمال، وقتي به اين اردو رسيديم، جوان پشت ميز به من گفت: اگر در مكر و حيله ان زن گرفتار مي شدى، به جز ابرو، كار و حتي خانواده ات را از دست مى دادى! برخي گناهان، اثر نامطلوب اينگونه در زندگي روزمره دارد... 〽️ يكى از دوستان همكارم، فرزند شهيد بود. خیلی با هم رفیق بودیم و شوخی می‌کردیم. یکبار دوست دیگر ما، شوخی به من گفت: تو باید بری با مادر فلانی ازدواج کنی تا با هم فامیل بشویم. اگه ازدواج کنی فلانی هم مي شه پسرت! از آن روز به بعد، سر شوخی ما باز شد. من دیگه این رفیق را پسرم صدا می کردم. 🔰 هر زمان به منزل دوستم می‌رفتیم و مادر این بنده خدا را می دیدم، ناخودآگاه می خندیدم. در آن وادی وانفسا، پدر همین رفیق من در مقابلم قرار گرفت. 🔆 همان شهیدی که ما در مورد همسرش شوخی می‌کردیم. ایشان با ناراحتی گفت: چه حقی داشتید در مورد یک زن نامحرم و یک انسان اینطور شوخی کنید 🌹با تشکر*🌹 🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺