❣﷽❣
🔻 #استاد_پناهیان
* #لذت_آغوش_خدا.... * 25
💕◈•══•💖•══•◈🌺
#مدیریت_رنج_ها 24
رنج بکِش و اَجر ببر!
🔰هر کدوم از ما میتونیم از رنج های دنیا ثواب ببریم.
✅ مثلاً کافیه برای رضای خدا زندگی کنیم، اون موقع «حتی خوابیدن ما هم پر از ثواب و اجر خواهد بود».
🌺در روایات متعددی بیان شده که تب و بیماری، کفّارۀ گناهان هست. 😌 👉
امام صادق (ع) میفرماید: «یک شب تب کردن، کفّارۀ گناهان قبل و بعد از آن است؛
حُمَّى لَیْلَةٍ کَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهَا وَ لِمَا بَعْدَهَا»
🔹فرشته ها به خداوند متعال میگن خدایا خب این تَب کرده دیگه
و توی دنیا هم خیلی طبیعیه که آدما مریض بشن!
اما شما همینجوری میخوای به هر بهانه ای گناهان این بنده رو ببخشی؟!
💖 خداوند مهربان هم میفرماید: خب بندۀ منه دیگه....
من آوردمش توی دنیا که این سختی ها بهش رسیده...💓🎁
🌷 اگه من اینجا نذاشته بودمش اذیت نمیشد.
بذارید بهش بازم ثواب بدم...
#مهربانی_خدا
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
🏝#بصیرتوانتظارفرج🏝 ۱۶
⚘حجابآخرالزمانی(بخشپنجم)
💎....در همين رابطه حضرت امام صادق(عليها السلام)به زُراره مي فرمايند:
🌟 «اَعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَهُ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّر» امام خود را بشناس كه اگر او را شناختى، زيانى به تو نخواهد رسيد خواه اين كار زود بشود يا دير.
💠اين روايت با طرح موضوع تقدم و تأخرِ فرج، ما را متوجه شدت و ضعف در نور ظهور مي کند ولي چون بحث ما فعلاً در مورد رواياتي است كه انتظار فرج را بالاترين عبادت مي داند
و يا مي فرمايند:
🌟«اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج»
انتظار فرج به خودي خود فرج است،
به موضوع شدت و ضعف فرج نمي پردازيم.....
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#معرفت_امام_زمان_و_وظایف_منتظران.
قسمت دوم
ضرورت شناخت معارف مهدوی
شناخت معارف مهدوی ضرورت تردید ناپذیر عصر ماست که اگر انچنان که شایسته است تبیین گردد و درک شود، برکات فراونی نصیب جامعه اسلامی ما میگردد.
وجوه مختلف ضرورت شناخت معارف مهدوی را در عصر حاضر میتوان به این شرح برشمرد
#وجه_اعتقادی:
بر اساس روایات زیادی که شیعه و سنی نقل کردند، بر هر فرد مسلمان واجب است ، امام زمان خود را بشناسد، تا بدین وسیله از خطر در افتادن به جاهلیت قبل از #اسلام و فرورفتن در گرداب #کفر و شرک در امان باشد و امکان زیستن و مردن بر مبنای اعتقاد راستین را بیابد
این همه تاکید بر لزوم #معرفت_امام در اموزه های اسلامی از ان روست که معرفت، مقدمه دل بستن است و دل بستن مقدمه سر سپردن و سر سپردن به امام حق، مقدمه #نجات و#رستگاری است و این اساس دعوت همه انبیا و اولیاست .
با توجه به انچه گفته شد بر هریک از ما واجب است ، تمام تلاشمان را برای شناخت امام عصر خود، حضرت حجت ابن الحسن (ع) به کار گیریم و با شخصیت و جایگاه ان حضرت در عالم هستی چنان که باید، اشنا شویم تا بتوانیم به وظایفی که در برابر امام داریم عمل کنیم.
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#معرفت_امام_زمان_و_تکلیف_منتظران
قسمت سوم
#وجه_فرهنگی:
کشور ما کشوری است، با اکثریت جمعیت جوان و پر شور. جمعیت جوانی که در صورت یافتن ارمانی با ارزش، همه شور و توان بالقوه و بالفعل خود را به پای ان میریزند. و از هر گونه سکون و انحراف و تباهی دوری میجویند.
همانگونه که جوانان پر شور عصر انقلاب و دوران دفاع مقددس در پی ارمانهای ارزشمند بنیان گذار جمهوری اسلامی با گذر از همه خواهش های نفسانی، خود را یکسره وقف جهاد و مبارزه کردند، و به بالاترین درجه رستگاری دست یافتند.
#تشکیل_حکومت_جهانی به رهبری امام مهدی (عج) ، گسترش قسط و عدل در سراسر گیتی و نابودی تمام مظاهر کفر ،ستم و تباهی ، ارمانی است که اگر به درستی شناسانده شود میتوان نسل سوم انقلاب اسلامی و نسل های پس از ان را چون پدران خود پویا و پایدار نگه دارد، و از توانمندی های انان به بهترین صورت ممکن بهره برداری کند.
از این رو در عصر حاضر، جامعه ما بیش از هر زمان دیگر ، نیازمند پرداختن به
#فرهنگ_نتظار ،و باور #مهدویت است.
و به جرات میتوان گفت اگر به خوبی به این موضوع پرداخته شود، میتوان بسیاری از توطئه های فرهنگی دشمن را خنثی کرد.
#ادامه_دارد.
@montazer_koocholo
#داستان_ظهور
قسمت اول:
هیچ می دانی من می خواهم تو را به سفری دور و دراز ببرم؟
قسمت اول همسفر خوب من! از تو می خواهم تا همراه من به آینده بیایی! آینده ای که دیدنش آرزوی همه است.
من تو را به روزگاری می برم که قرار است امام زمان در آن ظهور کند; آری، سخن من در مورد روزگار ظهور است.
من می خواهم حوادث آن روزگار را برایت بگویم. آیا آماده هستی؟
حتماً بارها شنیده ای که وعده خدا بسیار نزدیک است. پس برخیز و همراه من به مکه بیا...
امروز، بیستم «ذی الحجّه» است.
من و تو الان در شهر مکه، کنار کعبه هستیم
بیست روز دیگر تا ظهور باقی مانده است. امام زمان روز دهم «مُحرّم» کنار کعبه ظهور می کند.1
نگاه کن! ببین که کعبه چقدر زیبا، جلوه نمایی می کند!
آیا موافقی با هم طوافی گرد کعبه بنماییم؟
به راستی چرا «مسجدالحرام» این قدر خلوت است؟!
شنیده بودم که خانه خدا بسیار شلوغ است و هیچ وقت دور خانه خدا خلوت نمی شود.
چرا امروز اینجا این قدر خلوت است؟
آیا عشق و علاقه مردم به کعبه کم شده است؟
مکه حرم امن خدا است; امّا امروز سپاهیان «سُفیانی» این شهر را محاصره کرده اند و به همین علّت است که شهر این قدر خلوت است
همسفرم! آیا «سُفیانی» را می شناسی؟
آیا می خواهی کمی درباره او برایت سخن بگویم؟
«سفیانی» یکی از دشمنان امام زمان است و قیام او از علامت های ظهور معرّفی شده است.3
تقریباً پنج ماه قبل، او در سوریه دست به کودتای نظامی زد و حکومت این کشور را به دست گرفت، سپس به عراق حمله کرد و شهر کوفه را به تصرّف خود درآورد ودر این شهر جنایات زیادی انجام داد و تعداد زیادی از شیعیان این شهر را قتل عام کرد.4
سفیانی سپاهی را به مدینه فرستاد و توانست این شهر را هم تصرّف کند.
اکنون، سفیانی در اندیشه تصرّف شهر مکه است; زیرا شنیده است امام زمان در این شهر ظهور می کند.
#ادامه_دارد...
الاختصاص، شیخ مفید.
۲: 📚الارشاد، شیخ مفید،بیروت، لبنان
۳: 📚 الاستعیاب، ابن عبد البّر،بیروت
۴: 📚 اُسد الغائبه، ابن الاثیر، بیروت
🏝#بصیرتوانتظارفرج🏝 ۲۱
⚘اولینبرکتانتظار(بخشپنجم)
💎 قائم؛ آن کسي است که وقتي خروج کند، در سن پيران، داراي سيمايي جوان و اندامي قدرتمند است به طوري که اگر دست دراز کند، بزرگ ترين درختِ روي زمين را از جا مي کَند و اگر در بين کوه ها فريادي بکشد، صخره هاي کوه ها در هم شکسته و از هم مي پاشد.»
🌟از حضرت صادق(ع) هست:
«فَاِذا قامَ قائِمُنَا سَقَطَتِ التَّقِية وَ جَرَّد السَّيف وَ لَمْ يَأخُذْ مِنَ النّاسِ وَ لَم يُعْطِهم اِلاّ بالسَّيْفِ»
چون قائم ما قيام كند، ديگر تقيه تمام مي شود و شمشير را از غلاف بيرون مي آورد و حقي را نمي ستاند و به صاحب حقي نمي رساند مگر با شمشير🌟
💠از آخرين پيام رسمي امام خميني «رضوان الله عليه» در تاريخ 2/1/1368 چنين برداشت مي شود كه آن ظلمت نهايي كه در آخرالزمان بايد با آن درگير شد، چهره ي خود را در فرهنگ غربِ استکباري نشان داده و همه ي ظلماتِ ممکن را به صحنه آورده و اين غير از ظلمي است که محمدعلي شاه و يا مظفرالدين شاه انجام دادند؛ نه آن ظلم ها، ظلم آخرالزماني بود و نه مقابله با آن ها با فرهنگ انتظار و عزم حاکميت حضرت ولي عصر(عجل الله) انجام شد
👈به همين جهت ملاحظه فرموديد با رفع ظلم قاجار، رضاخان و سلسله ي پهلوي ظهور کرد و فرهنگ عمومي جامعه در ابتداي امر نتوانست متوجه ظلمات او شود زيرا با فرهنگ انتظار به مقابله با سلسله ي قاجار پرداخته نشده بود.
ادامه دارد.....
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#ادامه_دارد...
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت سوم
سیدمحمّد شهید می شود
امروز، روز بیست و پنجم «ذی الحجّه» است. ما تا زمان ظهور، پانزده روز فرصت داریم.
همسفر خوبم! آیا موافقی که با هم به اطراف کوه «ذی طُوی» برویم؟10
حتماً در دعای ندبه، این جمله را بسیار خوانده ای: «أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی».
اکنون برخیز و با من به کوه «ذی طُوی» بیا. وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه می رسیم.
نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شده اند.11
شاید بگویی: مگر امام سیصد و سیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟
این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیده اند; امّا آن سیصد و سیزده نفر، حدود چهارده روز دیگر به مکه خواهند آمد.
همسفر خوبم! آیا موافقی که با هم به اطراف کوه «ذی طُوی» برویم؟10
حتماً در دعای ندبه، این جمله را بسیار خوانده ای: «أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی».
اکنون برخیز و با من به کوه «ذی طُوی» بیا. وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه می رسیم.
نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شده اند.11
شاید بگویی: مگر امام سیصد و سیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟
این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیده اند; امّا آن سیصد و سیزده نفر، حدود چهارده روز دیگر به مکه خواهند آمد.
آنها برساند.
آیا می خواهی این پیام را بشنوی؟
گوش کن! پیام امام این است: «من از خاندانی مهربان و از نسل پیامبر هستم و شما را به یاری دین خدا دعوت می کنم. ای مردم مکه، مرا یاری کنید».15
تو خود می دانی که امام زمان، نیازی به کمک مردم مکه ندارد; زیرا روزگار ظهور نزدیک است، و به زودی وعده خدا فرا می رسد و هزاران فرشته به یاری او می آیند.
پس چرا امام از مردم مکه تقاضای کمک می کند؟
امام آنان را دعوت می کند تا به راه راست هدایت شوند و در این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد
#ادامه_دارد...
📚الإمامة والتبصرة، الشیخ الصدوق، (329 ق)، مدرسة الإمام المهدی، الطبعة الأولی، 1404 ق، قمّ.
11. بحار الأنوار، العلاّمة المجلسی، (1111ق)، الطبعة الأولی، 1403ق، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
12. البدایة والنهایة، ابن کثیر، (774 ق)، تحقیق: علی شیری، الطبعة الأولی، 1408ق، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
13. بشارة المصطفی(ص)، محمّد بن علی الطبری، (525 ق)، تحقیق: جواد القیومی، الطبعة الأولی، 1420ق، مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجامعة المدرّسین، قمّ
14. بصائر الدرجات، محمّد بن الحسن الصفّار، (290 ق)، الطبعة الأولی، 1404، منشورات الأعلمی، تهران.
15. تاج العروس، الزبیدی، (1205 ق)، تحقیق علی شیری، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت.
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت چهارم:
او امام مهربانی هاست و برای همین با تمام صداقت، مردم مکه را به یاری دعوت می کند.
نگاه کن! سیدمحمّد آماده حرکت شده و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد; زیرا مأموریتی مهم به او داده شده است.
او با مولای خود و دیگر دوستانش خداحافظی می کند و به سمت مسجد الحرام رهسپار می شود.
من کمی نگران هستم، مردم مکه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟
ساعتی می گذرد، خبری از سیدمحمّد نمی شود، کم کم به نگرانی من افزوده می شود،
خدایا! چرا سیدمحمّد این قدر دیر کرد؟
و لحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام می اید
به امام خبر می دهد که سیدمحمّد وارد مسجد الحرام شد و پیام شما را به مردم مکه رساند; امّا
مردم مکه به او حمله کردند و او را کنار کعبه شهید کردند.16
آخر به چه جرمی به قتل رسید؟
مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟ مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن و امان نیستند؟
مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکه چنین خروشیدند و او را مظلومانه کشتند؟
او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان «نفس زَکیه» از او نام برده شده است. حتماً می خواهی بدانی معنای آن چیست؟
نفس زَکیه یعنی: فردی بی گناه و پاک که مظلومانه کشته می شود.17
خانه آباد کجاست؟
اینجا مکه است، شب نهم «محرّم»، شب تاسوعا.
جهان تشیع عزادار امام حسین(ع) و برادر با وفایش عباس است.
است اجازه ظهور ازطرف خداوند داده شود; امّا این کار با تشریفات خاصّی صورت می گیرد.
با اجازه ظهور دیگر حکومت سیاهی ها غروب می کند و هنگام طلوع روشنایی است.
امشب انتظار به سر می آید و خداوند فرمان ظهور را صادر می کند.
اگر چه ما هم اکنون در مکه و کنار خانه خدا هستیم; امّا باید امشب سفری به آسمان چهارم داشته باشیم.
مگر در آسمان چهارم چه خبر است؟ صبر کن، برایت می گویم.
ما باید به کنار «بیتُ المَعمُور» برویم.
حتماً می گویی: «بیتُ المَعمُور» دیگر کجاست؟!
همان طور که ما کعبه را به عنوان خانه خدا می شناسیم و گرد آن طواف می کنیم، خداوند در بالای
این کعبه، در آسمان چهارم، خانه ای ساخته تا فرشتگان گرد آن طواف کنند.18
«#بیت_المعمور» به معنای «خانه آباد» است و اجازه ظهور امام زمان کنار این خانه صادر می شود و همه دنیا آباد می شود. آری، در دوران غیبت، دنیا خراب و ویران است. وقتی که ظهور امام فرا برسد دنیا آباد می شود، برای همین، آبادی دنیا از کنار خانه آباد (بیتُ المَعمُور) آغاز می شود.
#ادامه_دارد...
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت پنجم
باید امشب با من به آسمان چهارم بیایی. حتماً می دانی که قرآن از آسمان های هفت گانه سخن گفته است. ما اکنون می خواهیم به طبقه چهارم آن برویم.
خوب نگاه کن! چه می بینی؟ تمام پیامبران اینجا جمع شده اند. اینجا می توانی آدم و نوح و عیسی و موسی و ابراهیم(ع را ببینی
گروهی از مؤمنان هم در اینجا هستند.
همه منتظرند و نگاهشان به سویی خیره شده است.
آن طرف را نگاه کن، چه می بینی؟
فرشتگان دارند چند منبر نورانی را به سوی «بیتُ المَعمُور» می آورند.19
خوب دقّت کن، آیا می توانی تعداد آن منبرها را بشماری؟
درست است، چهار منبر نورانی!
رسول خدا و حضرت علی و امام حسن و امام حسین(ع) را نگاه کن که با چه شکوهی به سوی این منبرها می روند و بالای آنها می نشینند.
چه شوری در میان این فرشتگان و انبیاء و مؤمنان برپا شده است...
در این هنگام، همه درهای آسمان باز می شوند.
پیامبر می خواهد دعا کند و با خدای خویش نجوا کند. همه فرشتگان و پیامبران نیز آماده اند تا با پیامبر اسلام همنوا شوند.
گوش فرا بده تا تو هم سخن پیامبر را بشنوی!
پیامبر چنین عرضه می دارد: «بار خدایا! تو وعده دادی که بندگان خوبت را فرمانروای زمین گردانی. لحظه عمل به آن وعده فرا رسیده است».21
همه فرشتگان و پیامبران نیز همین سخن را زمزمه می کنند.
نگاه کن! پیامبر و حضرت علی و امام حسن و امام حسین(ع) در بالای آن منبرها به سجده رفته اند.
آنان در سجده چنین می گویند: «بار خدایا! بر ستمکاران خشم گیر; زیرا حریم تو شکسته شد. دوستانت کشته و بندگان خوبت ذلیل شدند»
همسفر خوبم! تو خوب می دانی که منظور آنها از این سخنان چیست.
وقتی که خانه وحی به آتش کشیده شد و دُرّ یگانه عصمت، فاطمه(س) شهید شد، همان روز، حریم خدا شکسته شد!
آن روزی که امام حسین(ع) با لب تشنه شهید شد، ذلّت اهل ایمان شروع شد.
و به راستی، پیامبر خوب می داند چگونه از خداوند اذن ظهور را بگیرد.
جالب است بدانی قبل از اینکه پیامبر بالای منبر برود، خداوند فرشته ای را به آسمان دنیا می فرستد.23
من مدّت زیادی در این فکر بودم تا علّت این کار را بفهمم.
آری، پیامبر از این منبر پایین نمی آید تا اجازه ظهور امام زمان را بگیرد وخداوند برای شادی دل
پیامبر، این فرشته را قبلا به آسمان دنیا فرستاده است تا وقتی دعای پیامبر تمام شد، این فرشته هر چه سریع تر حکم ظهور را در دستان مبارک امام قرار دهد.
پیامبر در این سجده، چنان با خدا سخن گفت و از سوز دل خود پرده برداشت که اکنون دیگر هر گونه تأخیر در امر ظهور امام، مقبول درگاه خداوند نیست.
#ادامه_دارد...
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت پنجم
سیصد و سیزده نفر از راه می رسند
اگر دقّت کنی می بینی که تمام مردم مکه در مورد مطلب مهمّی با هم سخن می گویند.
آیا می خواهی تو هم از سخن آنها باخبر شوی؟
دیشب، سیصد و سیزده جوانمرد وارد شهر مکه شده اند و تا صبح مشغول عبادت بوده اند.24
آنها در مسجد الحرام گرد هم آمده اند، وهمه نگاه ها را متوجّه خود کرده است
مردم مکه تعجّب کرده اند. آن ها نمی دانند این جوانان از کجا آمده اند و چطور توانسته اند خود را به مکه برسانند; زیرا شهر مکه در محاصره سپاه سفیانی است.26
عجیب است که لباس همه این جوانان یک شکل است.
همه، هم قد و هم اندازه، مثل یک دسته نظامی، بسیار مرتّب هستند; هر کس آنها را ببیند، مبهوت آنان می شود.27
آمدن این جوانان به شهر مکه، یک راز است که کسی از آن خبر ندارد.
هر کدام از جوانان در گوشه ای از دنیا بودند. چگونه شد که آنها در یک لحظه خود را در مکه یافتند؟
آنها به امر خدا با «طَی الارض» به مکه آمده اند.
شاید بپرسی که «طَی الارض» یعنی چه.
بتوانی در یک لحظه، بدون استفاده از هیچ وسیله نقلیه ای، کیلومترها راه را پشت سر بگذاری و خود را به مکه یا هر جای دیگر برسانی، تو «طَی الارض» نموده ای.
آری، یاران امام معجزهوار و بسیار شگفت انگیز کنار کعبه جمع شده اند.
آری ظهور امام زمان وابسته به حضور این سیصد و سیزده نفر است، اراده خدا بر این بوده است که آنها را در یک لحظه در مکه جمع کند.28
هر کس اسم بزرگ یا همان اسم اعظم خدا را بداند، دعایش مستجاب می شود. وقتی امام زمان خدا را به آن اسم قسم می دهد، سیصد و سیزده یار او، در یک چشم به هم زدن، در مکه حاضر می شوند.29
اکنون تو از این راز آگاه شده ای; امّا مردم مکه، همچنان در تعجّب هستند.
آنان در مسجد الحرام دور هم جمع شده اند و درباره این مطلب با هم سخن می گویند: به راستی این جوانان چگونه وارد مکه شده اند؟
آن طرف را نگاه کن! آن مرد را می بینی که به سمت بزرگان مکه می رود.
او کیست و چرا چنین سراسیمه و مضطرب، جمعیت را می شکافد؟
او مستقیم نزد فرماندار مکه می رود. سلام می کند و می گوید: «دیشب خواب عجیبی دیدم و برای همین خیلی ترسیده ام».30
فرماندار مکه نگاهی به او کرده و می گوید: «خوابت را برایم تعریف کن».
#ادامه_دارد...
منابع:24. تذکرة الحفّاظ، الذهبی، (748)، دار إحیاء التراث العربی، بیروت
25. تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، (774 ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن المرعشلی، دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت،
26. تفسیر البیضاوی، (682 ق)، بیروت، دار الفکر.
27. تفسیر الثعلبی، الثعلبی، (427 ق)، تحقیق أبی محمّد بن عاشور، الطبعة الأولی، 1422ق، دار إحیاء التراث العربی، بیروت
28. تفسیر الرازی، الفخر الرازی، (606 ق)، الطبعة الثانیة.
29. التفسیر الصافی، الفیض الکاشانی، (1091 ق)، الطبعة الثانیة، 1416ق، مؤسّسة الهادی، قمّ.
30. تفسیر العیاشی، محمّد بن مسعود العیاشی، (320 ق)، تحقیق: الحاج السید هاشم الرسولی المحلاّتی، مکتبة العلمیة الإسلامیة، طهران.
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت: ششم
آن مرد چنین می گوید: «خواب دیدم که ابری در آسمان ظاهر شد و آرام آرام به سمت زمین آمد تا اینکه به کعبه رسید. در آن ابر، ملخ هایی دیدم که بال های سبزی داشتند و مدّت زیادی دور
کعبه طواف کردند و سپس به شرق و غرب عالم پرواز کردند».31
هر کس که این سخن را می شنود به فکر فرو می رود.
آیا بینِ این خواب و آن گروه سیصد وسیزده نفری، ارتباطی وجود دارد؟
در شهر مکه شخصی هست که خواب را خیلی خوب تعبیر می کند. از او می خواهند تا این خواب را تعبیر کند.
او قدری فکر می کند و سپس می گوید: «لشکری از لشکریان خدا وارد این شهر شده است و شما هرگز نمی توانید در مقابل آن مقاومت کنید».32
همه مردم مکه به فکر فرو می روند. آری، آن لشکر، همان جوان هایی هستند که دیشب وارد مکه شدند
طبیعی است که مردم مکه از دست این جوانان عصبانی باشند; زیرا اینان می خواهند اهل بیت(ع) و شیعیانشان را در همه دنیا عزیز کنند.
شما فکر می کنید اوّلین تصمیم مردم مکه چه می باشد؟
درست حدس زده اید، آنها می خواهند این سیصد و سیزده نفر را دستگیر کنند; امّا خدا ترسی بزرگ بر دل آن مردم می اندازد.
من به حال این مردم ساده لوح می خندم، مردمی که هنوز هم در فکر دشمنی با شیعه هستند. آنها نمی دانند که دیگر روزگار غربت شیعه تمام شده است.
یکی از بزرگان مکه که می بیند همه در ترس و اضطراب هستند می گوید: این جوانانی که من دیده ام، چهره هایی نورانی دارند و اهل عبادت
هستند، آنها که تا به حال کار خلافی انجام نداده اند، چرا از آنها می ترسید؟33
مردم مکه تا غروب آفتاب در مورد این جوانان سخن می گویند و آن چنان ترس و وحشتی در دل دارند که نمی توانند هیچ کاری بکنند.
شب فرا می رسد و مردم به خانه های خود باز می گردند و به خواب سنگینی فرو می روند.34
32. تفسیر مجمع البیان، الشیخ الطبرسی (548) الطبعة الأولی، 1415ق، مؤسّسة الأعلمی، بیروت لبنان.
33. تفسیر نور الثقلین، الشیخ الحویزی، (1112 ق)، تصحیح وتعلیق: السید هاشم الرسولی المحلاّتی، الطبعة الرابعة، 1370 ش، مؤسّسة إسماعیلیان للطباعة والنشر والتوزیع، قمّ.
34. تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، (460 ق)، تحقیق وتعلیق: السید حسن الموسوی، الطبعة الثالثة، 1364 ش، دار الکتب الإسلامیة، طهران
#ادامه_دارد
@Akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت هفتم:
پرچمی که سخن می گوید
شب عاشوراست و فردا روز ظهور امام زمان!
امشب، پایان روزگار غیبت رقم می خورد. شهر مکه در تاریکی فرو رفته استّ امّا کنار کعبه نورانی است. امشب کسی به مسجدالحرام نیامده است.35
آن جوان را می بینی که کنار کعبه مشغول دعاست؟ نمی دانم او با خدا چه نجوایی دارد
می خواهی نزدیک برویم و او را از نزدیک ببینیم؟
او #امام_زمان است که در این خلوت شب با خدای خود راز و نیاز می کند.
آیا می دانی مُضطرّ واقعی اوست که خدا دعای او را مستجاب و امر ظهورش را اصلاح می کند؟36
خدا در قرآن می گوید: «أمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ: چه کسی دعای مُضطرّ را اجابت می کند و سختی ها را از او دور می نماید؟37
اکنون سؤال مهمّی از تو دارم: آیا می دانی امام زمان چگونه می فهمد که دعای او مستجاب شده است؟
او از کجا می فهمد که باید قیام کند؟
آیا می دانی که در آن لحظاتی که قرار است دوران غیبت تمام شود، چه حوادثی روی می دهد
اگر دقّت کنی می بینی که امام به همراه خود یک پرچم آورده است.38
خدای من! آن پرچم خود به خود باز می شود.39
آیا می توانی نوشته روی پرچم را بخوانی؟
روی پرچم چنین نوشته شده است: «البَیعَةُ لله». یعنی هر کس با صاحب این پرچم بیعت کند در واقع با خدا بیعت کرده است.40
صدایی به گوش می رسد. این صدا از کیست؟
امام که مشغول دعا است، شخص دیگری هم در اینجا نیست، پس چه کسی است که سخن می گوید؟
گوش کن! آیا می شنوی چه می گوید؟ «ای ولی خدا، قیام کن!».
من این طرف و آن طرف را نگاه می کنم تا شاید گوینده این سخن را بیابم
عجب! این همان پرچم است که با قدرت خدا به سخن در آمده است. همسفرم! تعجّب نکن! مگر مقام امام زمان بالاتر از موسی(ع) نیست؟
مگر درخت به اذن خدا به سخن درنیامد و با موسی(ع) سخن نگفت؟
در اینجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن می گوید.
شمشیر امام را نگاه کن که خود به خود از غلاف بیرون می آید و با آن حضرت سخن می گوید: «ای ولی خدا قیام کن!».41
نگاه کن، مسجد الحرام چقدر نورانی شده است!
چه شوری برپاشده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام می آیند.
در میان آنها فرشتگانی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند نیز حضور دارند.4
مسجد پر از صف های طولانی فرشتگان می شود. در این میان دو فرشته بزرگ الهی را می بینی، آنها جبرئیل و میکائیل هستند.
جبرئیل با کمال ادب خدمت امام می رسد و سلام می کند و می گوید: «ای سرور و آقای من! اکنون دعای شما مستجاب شده است».43
اینجاست که امام دستی بر صورت خود می کشد و می فرماید: «خدا را حمد و ستایش می کنم که به وعده خود وفا کرد و ما را وارثِ زمین قرار داد».44
نگاه کن! چگونه امام با شنیدن سخن جبرئیل حمد و شکر خدا را می کند.
پس من و تو هم باید شکرگزار خدا باشیم که روزگار سیاه غیبت به سر آمد و سپیده ظهور دمید.
به نظر تو اوّلین کار امام در هنگام ظهور چیست؟
جواب یک کلمه بیشتر نیست: نماز.
آری، امام در کنار کعبه می ایستد و نماز می خواند.45
شاید امام به شکرانه اینکه خدا به او اجازه ظهور داده است، نماز می خواند.
و شاید او می خواهد با نماز از خدا طلب یاری کند; زیرا او راهی بسیار طولانی پیش روی خود دارد و نیازمند یاری خداست. وقتی نماز تمام می شود او از جای خود برمی خیزد و یاران خود را صدا زده و می گوید: ای یاران من! ای کسانی که خدا شما را برای ظهور من ذخیره کرده است به سویم بیایید.
نگاه کن، ببین!
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت هشتم
نگاه کن، ببین!
یاران امام یکی بعد از دیگری، خود را به مسجد الحرام می رسانند.
همه آنها کنار درِ کعبه دور امام جمع می شوند
اکنون امام به کعبه، خانه یکتاپرستی تکیه می زند و اوّلین سخنان خود را برای یارانش می گوید.
او این آیه قرآن را می خواند: «بَقیةُ اللهِ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤمِنینَ».46
و سپس می فرماید: «من بَقیةُ الله و حجت خدا هستم».47
می دانم که می خواهی بدانی معنای «بَقیة الله» چیست.
حتماً دیده ای بعضی افراد، وسایل قیمتی تهیه کرده، آن را در جایی مطمئن قرار می دهند. آن وسایل، ذخیره های آنها هستند.
خدا هم برای خود ذخیره ای دارد. او پیامبران زیادی برای هدایت بشر فرستاد. پیامبران همه تلاش خود را انجام دادند.
ولی آنها موفق نشدند که حکومت الهی را تشکیل بدهند; زیرا هنوز مردم آمادگی آن را نداشتند.
امام زمان ذخیره خداست تا امروز حکومت عدل الهی را در همه جهان برپا کند.
آری، امام بَقیةُ الله است، او ذخیره خداست. او یادگار همه پیامبران است.
چه جمع زیبایی، یک شمع و سیصد و سیزده پروانه!
آیا آن ستون نور را می بینی؟
یک ستون نور از بالای سر یاران امام زمان به آسمان رفته است. این ستون خیلی نورانی است. همه می توانند این نور را ببینند.
این معجزه خدا و نشانه ظهور است. همه مردم دنیا، این نور را می بینند و دلشان شاد می شود.48
یاران امام دور شمع وجود او حلقه زده اند، من در این میان نگاهم را از محبوبم برنمی دارم.
نگاه کن! آستینِ چپ پیراهن امام را ببین، آیا آن لکه سرخ را روی آن می بینی؟
به راستی چرا لباسِ امام، خون آلود است؟ آیا به بدن او صدمه ای وارد شده است؟
نه، این خونِ سرخی که تو می بینی یک تاریخ است، یک نماد است. این خون، بسیار قدیمی است و یک دنیا حرف دارد، تو را به جنگ اُحُد و زمان پیامبر می برد.
این سرخی خون، میراث سالیان دراز است، این خون، خون لب و دندان پیامبر است.
در جنگ اُحُد وقتی که لب و دندان پیامبر زخمی شد، قطراتی از آن خون بر آستین پیراهن او چکید.
امروز همان لباس پیامبر را فرزند عزیزش بر تن کرده است.49
منابع:
46. روضة الواعظین، الفتّال النیشابوری، (508 ق)، تحقیق: محمّد مهدی الخرسان، منشورات الشریف الرضی، قمّ.
47. سنن ابن ماجة، محمّد بن یزید القزوینی (273 ق) تحقیق محمّد فؤاد عبدالباقی، دار الفکر
بیروت.
48. سنن أبی داوود، ابن الأشعث السجستانی، (275ق)، تحقیق وتعلیق: سعید محمّد اللحّام، الطبعة الأولی، 1410ق، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت.
49. سنن أبی یعلی، أبو یعلی الموصلی، (307ق)، تحقیق حسین سلیم أسد، دار المأمون.
#ادامه_دارد...
@Akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت نهم
نزدیک اذان صبح است و همه یاران امام زمان، برای خواندن نماز آماده می شوند.
نماز برپا می شود. نسیم میوزد. وقت مناجات با خدای مهربان است.
بعد از نماز، یاران می خواهند با ایشان بیعت کنند و پیمان ببندند.
امام کنار درِ کعبه می ایستد و دست راست خود را باز می کند.
آیا آن نور سفید را می بینی که در دست راست امام می درخشد؟
این نور بسیار زیبا و خیره کننده است، ولی با این حال هیچ چشمی را آزار نمی دهد.50
دقّت کن! در دست دیگر امام چه می بینی؟ گویا یک نامه در دست امام است.
آری، این عهد و پیمانی است که پیامبر برای امام زمان نوشته است
پیامبر این پیمان را به حضرت علی(ع) داده است. سپس این پیمان نامه را امام حسن(ع) به ارث برده است و همین طور از امامی به امام دیگر و اکنون به امام زمان رسیده است.51
امام در حالی که دست راست خود را باز کرده است می فرماید: این دست خداست.
آیا می دانی که منظور امام از این سخن چیست؟
امام این آیه را می خواند: «إنَّ الذینَ یبایعُونَک إنَّما یبایعُونَ اللهَ: هر آن کس که با تو دست بیعت بدهد با خدا بیعت کرده است».52
آری، دست امام، دست خداست.
خوب نگاه کن آیا می توانی اوّلین کسی را که با امام دست می دهد بشناسی؟
این جبرئیل است که خم می شود و دست مبارک امام را می بوسد و با او بیعت می کند و بعد از آن همه فرشتگان
اکنون نوبت بیعت یاران است.
امام رو به آنان می کند و می گوید: «شما باید از گناهان و زشتی ها دوری کنید و همواره امر به معروف و نهی از منکر کنید و هیچ گاه خون بی گناهی را به زمین نریزید. از ثروت اندوزی و تجمّل گرایی خودداری کنید، غذای شما، نان جو باشد و خاک بالشت شما».54
البته اگر یاران امام، این شرایط را بپذیرند، امام هم قول می دهند که هرگز همنشینی غیر از آنان انتخاب نکند.
یاران این شرایط را قبول کرده و با امام بیعت می نمایند.
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
قسمت ۱۰
همسفرم! در این سخنان کمی فکر کن!
درست است که این سیصد وسیزده نفر در آینده نزدیک، فرمانروایان دنیا خواهند شد و هر کدام از
آنان بر کشوری حکومت خواهند کرد; امّا عهد کرده اند که تمام عمر بر روی خاک بخوابند!
بی جهت نیست که آنان به چنین مقامی رسیده اند و یار امام شده اند.
این عهدی که امام با یاران خود می بندد; گوشه ای از آن عدالتی است که همه منتظرش بودیم.
آری امام زمان از یاران خود بیعت می گیرد که بر اساس مفاهیم قرآن، عمل کنند.55
نگاه کن! از آسمان، شمشیرهایی نازل می شود.56
برای هر کدام از سیصد وسیزده نفر یک شمشیر مخصوص می آید.
هر کسی شمشیر خود را برمی دارد. هیچ کس اشتباه نمی کند و شمشیر فرد دیگر را برنمی دارد; زیرا نام هر کس، بر روی شمشیرش نوشته شده است
عجیب است، بر روی هر شمشیر هزار کلمه رازگونه نوشته شده است. از هر کلمه، هزار کلمه دیگر فهمیده می شود.57
آنها از هر کلمه، هزار کلمه دیگر دریافت می کنند. خداوند برای یاران امام، این کلمات را آماده کرده است تا در موقعیت های مختلف از آن استفاده کنند.
تعجّب در این است که چگونه یاران امام می خواهند با این شمشیرها با دشمنی بجنگند که انواع سلاح های پیشرفته را در اختیار دارد؟
نزد یکی از آنها می روم و این سؤال را از او می کنم.
او شمشیر خود را به من می دهد و می خواهد به آن نگاه کنم.
شمشیر را می گیرم. هر کار می کنم نمی توانم تشخیص بدهم که از چه جنسی است
عجیب است، بر روی هر شمشیر هزار کلمه رازگونه نوشته شده است. از هر کلمه، هزار کلمه دیگر فهمیده می شود.57
آنها از هر کلمه، هزار کلمه دیگر دریافت می کنند. خداوند برای یاران امام، این کلمات را آماده کرده است تا در موقعیت های مختلف از آن استفاده کنند.
تعجّب در این است که چگونه یاران امام می خواهند با این شمشیرها با دشمنی بجنگند که انواع سلاح های پیشرفته را در اختیار دارد؟
نزد یکی از آنها می روم و این سؤال را از او می کنم.
او شمشیر خود را به من می دهد و می خواهد به آن نگاه کنم.
شمشیر را می گیرم. هر کار می کنم نمی توانم تشخیص بدهم که از چه جنسی است.
می گوید: آیا می دانی با این شمشیر می توان کوه را متلاشی کرد!
آری این شمشیر چنان قدرتی دارد که اگر آن را بر کوه بزنی، کوه را متلاشی می کند.58
و بارها افرادی از من سؤال کرده اند که امام زمان چگونه می خواهد با شمشیر، دنیا را در اختیار بگیرد؟
امروز من جواب آنها را یافتم، اگر شمشیر یاران امام، می تواند کوه را متلاشی کند، پس شمشیر خودِ امام چه کارهایی می تواند بکند؟
آری، در دست این فرمانده و لشکر بی نظیرش، اسلحه پیشرفته ای است که به شکل شمشیر است; امّا هرگز یک شمشیر ساده و از جنس آهن نیست، این یک اسلحه بسیار پیشرفته است.
در این اسلحه چه خاصیتی نهفته است
دانم، فقط این را می دانم که می توان یک کوه را با آن متلاشی کرد.
این اسلحه را خدا ساخته است و به راستی که دست خدا بالای همه دست ها است
#ادامه_دارد
#داستان_ظهور
@montazer_koocholo
#داستان_ظهور
قسمت یازدهم
کنار کعبه چه خبر است؟
حالا دیگر آفتاب بالا آمده است، مردم مکه متوجّه می شوند که در مسجدالحرام خبرهایی است.
آنها از یکدیگر سؤال می کنند: این کیست که در کنار کعبه ایستاده است و گروهی گرد او را گرفته اند؟
در این میان صدایی در همه جا طنین انداز می شود.59
گوش کن!
این صدای جبرئیل است: «ای مردم! این مهدی آل محمّد است، از او پیروی کنید».60
همه مردم دنیا این صدا را می شنوند61
عجیب این است که هر کسی این ندا را به زبان خودش می شنود، اگر عرب زبان است به زبان عربی می شنود، اگر فارس زبان است به زبان فارسی.62
وقتی مردم این ندا را شنیدند با یکدیگر در مورد ظهور سخن می گویند و می فهمند که وعده خدا فرا رسیده است.63
مردم مکه با شنیدن این ندا به سوی مسجد الحرام هجوم می آورند تا ببینند چه خبر شده است.
آنان می بینند که امام با یارانش جمع شده اند.
اکنون امام می خواهد با مردم سخن بگوید به نظر شما اوّلین سخن امام با مردم چیست؟
مردم مکه با شنیدن این ندا به سوی مسجد الحرام هجوم می آورند تا ببینند چه خبر شده است.
آنان می بینند که امام با یارانش جمع شده اند.
اکنون امام می خواهد با مردم سخن بگوید به نظر شما اوّلین سخن امام با مردم چیست؟
امام به کنار کعبه می رود و به خانه خدا تکیه می زند و چنین می گوید: «ای مردم! من مهدی، فرزند پیامبر هستم. هر کس می خواهد آدم
ابراهیم و موسی و عیسی(ع) و محمّد(ص) را ببیند، مرا ببیند! ای مردم من شما را به یاری می طلبم. چه کسی مرا یاری می کند؟».64
و اکنون یک امتحان بزرگ الهی در پیش روی مردم مکه است; زیرا با اینکه امام بیش از هزار سال عمر دارد; امّا به شکل یک جوان ظهور کرده است.65
مردم مکه در شک و تردید هستند، گروهی از آنها باور نمی کنند که این جوان، همان مهدی(ع) باشد.66
آنها دسیسه می کنند و تصمیم می گیرند تا امام را به قتل برسانند; ولی فراموش کرده اند که امام چه یاران باوفایی دارد، یارانی که عهد بسته اند تا آخرین نفس از امام دفاع کنند.67
وقتی مردم مکه می بینند که یاران امام آماده دفاع هستند پشیمان می شوند و مسجد الحرام را
ترک می کنند.
#ادامه_دارد
#داستان_ظهور
@montazer_koocholo
#داستان_ظهور
صدای شیطان به گوش می رسد
مدّتی است مردم دنیا صدای جبرئیل و ندای او را شنیده اند. دل های آنها به سوی امامِ خوبی ها متوجّه شده و همه دوست دارند امام را ببینند.68
درست است که کوفه و مدینه الان در تصرّف سفیانی است; امّا اگر به یکی از این دو شهر بروی، می بینی که سپاهیان سفیانی به حق بودن فرمانده خود شک کرده اند و می خواهند از بند سپاه سفیانی رها شوند و به سوی امام بیایند.
از آنجا که شیطان، دشمن سعادت انسان هاست، می خواهد هر طور که شده باعث گمراهی مردم شود. او اکنون نیز در فکر فریب دادن مردم است و می خواهد مانع پیوستن آنها به امام بشود.
می داند که با ظهور امام زمان، بندگان خوب خدا در دنیا حکومت خواهند کرد و برای ناپاکان در
زمین جایی نخواهد بود.
به همین دلیل، موقع غروب آفتاب، شیطان با صدای بلند، همه مردم دنیا را مورد خطاب قرار می دهد و می گوید: «ای مردم، آگاه باشید که سفیانی و یاران او حق هستند».69
همه مردم این صدا را می شنوند; امّا نمی دانند که صدای شیطان است. عدّه ای به گمراهی می افتند و صدای شیطان آنها را فریب می دهد و متأسفانه آنها از امام زمان بیزاری می جویند.70
من خیلی دلم به حال این مردم می سوزد که چگونه فریب شیطان را می خورند.
در سخنان امامان معصوم(ع) آمده بود که در نزدیک روزگار ظهور، دو ندا در آسمان طنین می اندازد
ندای اوّل که نزدیک طلوع آفتاب به گوش می رسد، ندای جبرئیل است و صدای دوم که نزدیک غروب خورشید به گوش می رسد، صدای شیطان است.
شیعیان که از قبل، این مطلب را می دانستند هرگز فریب نمی خورند. آنها می دانند که حکومت عدل الهی بسیار نزدیک است.71
#ادامه_دارد
@montazer_koocholo
#داستان_ظهور
لشکری که در دل زمین فرو می رود
امشب، شب چهاردهم «مُحرّم» است و آسمان شهر مکه مهتابی است.
چهار شب از ظهور امام زمان می گذرد و در شهر مکه آرامش برقرار است، البته همچنان بیرون شهر سپاه سفیانی مستقر شده و شهر را در محاصره دارند.72
سپاه سفیانی هراس دارد که وارد شهر شود و با لشکر امام بجنگد.
منتظرند تا نیروی کمکی از مدینه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند.
امشب، سیصد هزار نفر از سربازان سفیانی از مدینه به سوی مکه حرکت می کنند.
سفیانی به آنان دستور داده تا شهر مکه را تصرّف و کعبه را خراب کنند و امام را به قتل برسانند. این نقشه شوم سفیانی است.73
به راستی، امام زمان که فقط سیصد و سیزده سرباز دارد، چگونه می خواهد در مقابل لشکری با بیش از سیصد هزار سرباز مقابله کند؟
من می دانم که خدا هرگز ولی خود را تنها نمی گذارد
سپاه سفیانی از مدینه به سمت مکه حرکت می کند و بعد از اینکه از مدینه خارج شد در سرزمین «بَیدا» مستقر می شود.74
می دانید «بَیدا» کجا است؟
حدود پانزده کیلومتر در جاده «مدینه» به سوی «مکه» که پیش بروی به سرزمین «بَیدا» می رسی.
پاسی از شب می گذرد...
آن مرد کیست که سراسیمه به این سمت می آید؟
نگاه کن! ظاهرش نشان می دهد که اهل مکه نیست. او از راهی دور آمده است.
آن مرد سراغ امام را می گیرد، گویا کار مهمّی با آن حضرت دارد.
یاران امام، آن مرد را خدمت امام می آورند.
آن مرد می گوید: «ای سرورم! من مأموریت دارم تا به شما مژده بزرگی بدهم، یکی از فرشتگان الهی به من فرمان داد تا پیش شما بیایم».75
من که از ماجرا خبر ندارم، از شنیدن این سخن تعجّب می کنم. چگونه است که این مرد ادّعا می
فرشتگان را دیده است؟
امام که به همه چیز آگاهی دارد، می گوید: «حکایت خود و برادرت را تعریف کن».
آن مرد رو به امام می کند و چنین می گوید:«من آمده ام تا بشارت دهم که سپاه سفیانی نابود شد. من و برادرم از سربازان سفیانی بودیم و به دستور سفیانی برای تصرّف مکه حرکت کردیم. وقتی به سرزمین بَیدا رسیدیم، هوا تاریک شده بود، برای همین، در آن صحرا منزل کردیم. ناگهان فریادی بلند در آن بیابان پیچید: ای صحرای بَیدا! این قوم ستمگر را در خود فرو ببر!».
مرد سخن خود را چنین ادامه می دهد: «سپش من با چشم خود دیدم که زمین شکافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من و برادرم باقی ماندیم و هیچ اثری از آن سپاه بزرگ
نماند. من وبرادرم مات و مبهوت مانده بودیم.
ناگهان فرشته ای را دیدم که برادرم را صدا زد و گفت: اکنون به سوی سفیانی برو و به او خبر ده که سپاهش در دل زمین فرو رفت. بعد از آن رو به من کرد و گفت: به مکه برو و امام زمان را به نابودی دشمنانش بشارت ده و توبه کن».76
حالا دیگر خیلی چیزها برای من روشن شده است.
آری خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان امام زمان را نابود کرد.
آن مرد که از کرده خود پشیمان است، وقتی مهربانی امام را می بیند توبه می کند و توبه اش قبول می شود.
آیا می دانی آن فرشته ای که با این مرد سخن گفت که بود
فریادی که درصحرای «بَیدا» بلند شد چه بود؟
او جبرئیل بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند.77
سپاه سفیانی که می خواست کعبه را خراب کرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمین فرو رفته است.78
خبر نابودی سپاه سفیانی به سرعت در همه جا پخش می شود. گروهی از آنها که از ماه ها قبل، مکه را محاصره کرده بودند، با شنیدن این خبر فرار می کنند.
سفیانی که در شهر کوفه است با شنیدن این خبر، ترس تمام وجودش را فرا می گیرد و فکر حمله به مکه را از سر خود بیرون می کند.
#ادامه_دارد
#داستان_ظهور
لشکر ده هزار نفری می اید
مردم مکه بعد از اینکه خبر نابودی سپاه سفیانی را می شنوند خیلی می ترسند و برای همین شهر آرام می شود و دیگر کسی به فکر دشمنی با امام نیست.
پایتخت حکومت جهانی امام، شهر کوفه است و من منتظر هستم تا همراه او به سوی کوفه حرکت کنم.
خیلی دوست دارم بدانم امام چه موقع به سوی کوفه حرکت خواهد کرد، نزد یکی از یاران امام می روم و از او می پرسم: چرا امام به سوی کوفه حرکت نمی کند؟
او در جواب می گوید: امام منتظر است تا همه افراد لشکرش به مکه بیایند.
آری، از وقتی که جبرئیل ندا داد و مردم را به سوی امام فرا خواند، عدّه زیادی حرکت کرده اند
آنان به مکه دعوت شده اند و مأموریت دارند که به امام بپیوندند.79
آیا تا به حال دیده ای که پرندگان چگونه به سوی لانه های خود پناه می برند؟
این افراد هم این گونه به مکه پناه می آورند و در خدمت امام به آرامش واقعی می رسند.80
اراده خداوند این است که خروج امام از مکه با همراهی این لشکر ده هزار نفری باشد.81
اگر به خارج از مکه بروی می بینی که شیعیان با چه اشتیاقی به سوی مکه می شتابند! مثل اینکه یک مسابقه برگزار شده است، مسابقه ای برای هر چه زودتر رسیدن به مکه برای یاری امام!82
این شوقی است که خداوند در دل شیعیان قرار داده است و آنان را این چنین بیقرار نموده است.83
آنان با عشقی مقدّس، بیابان ها را پشت سر می گذارند و تمام سختی ها را در راه یاری امام تحمّل می کنند.84
و تو خود می دانی که سیصد و سیزده یار به گونه ای دیگر به مکه آمدند. آنان با «طی الارض» و در شب قبل از ظهور به مکه آمده اند. آنها در واقع، فرماندهان لشکر امام هستند و در آینده ای نزدیک، هر کدام از طرف امام، حاکم قسمتی از دنیا خواهند شد.85
ولی این ده هزار نفری که در راه مکه هستند سربازان لشکر امام می باشند، آنها می آیند تا قائم آل محمد(ع) را یاری کنند
#ادامه_دارد
#داستان_ظهور
شیران بیشه ایمان می آیند
کم کم لشکر ده هزار نفری کامل می شود. آنها با یکدیگر بسیار مهربان هستند گویی که همه با هم برادرند.86
همسفرم! آیا اجازه می دهی من در مورد ویژگی افراد این لشکر سخن بگویم؟
آنان در مقابل دستور امام تسلیم هستند و سخنان امام را با گوش جان می پذیرند.87
افرادی شجاع و دلیری که ذرّه ای ترس در دل ندارند. آری، امام یارانی شجاع و با یقین کامل می خواهد، افراد ترسو و سست عقیده چه کمکی به این حرکت عظیم می توانند بکنند؟
لشکریان امام چنان در عقیده و ایمان خود استوارند که شیطان هرگز نمی تواند آنها را وسوسه کند. اینان شیران بیشه ایمان و یاوران راستین حق و حقیقت هستند.88
اگر شب ها به کنارشان بروی، می بینی که مشغول عبادت هستند و صدای گریه و مناجات آنها شنیده می شود. و در روز چون شیران دلیر
به میدان می آیند و از هیچ چیز واهمه و ترس ندارند.
برای شهادت دعا می کنند، آرزویشان این است که در رکاب امام به فیض شهادت برسند. به راستی که چه سعادتی بالاتر از اینکه انسان جان خویش را فدای مولای خود کند!89
آیا در این دنیای فانی، آرزویی زیباتر از این سراغ داری؟
خوشا به حال کسانی که چنین آرزوی زیبایی دارند!
و واقعاً که زندگی انسان با داشتن این چنین آرمانی، چقدر لذت بخش می شود.
به هر حال، یاران امام همواره دور امام حلقه زده و در شرایط سخت، یار و یاور او هستند.90
کافی است امام به آنان دستوری بدهد، آن وقت می بینی که چگونه برای انجام آن دستور سر از پا
نمی شناسند.91
خداوند نیروی جسمی بسیار زیادی به آنها داده است تا بتوانند به خوبی از امام دفاع کنند.92
وقتی که آنها از زمینی عبور می کنند آن زمین به سرزمین های دیگر فخر می فروشد و از اینکه یکی از یاران امام زمان از روی او گذاشته است به خود مباهات می کند.93
همه از یاران امام فرمانبرداری می کنند حتّی پرندگان و حیوانات وحشی.94
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
لباس ضدّ آتش و عصای شگفت انگیز
اکنون همه سربازان و یاران امام در مکه جمع شده اند. آنها آمده اند تا جان خود را فدای امام کنند.
امام لباس رزم بر تن کرده و آماده حرکت به سوی مدینه شده است
آیا می دانی که لباس رزم امام، همان پیراهن یوسف(ع) است؟
به راستی چرا امام این لباس را به تن کرده است؟
آیا می دانی لباس امام، لباسی معمولی نیست، بلکه لباسی ضدّ آتش است.95
تعجّب نکن، بگذار تاریخ آن را برایت بگویم.
پیراهن یوسف(ع) در اصل از ابراهیم(ع) بود.
هنگامی که نمرود می خواست ابراهیم(ع) را به جرم خداپرستی در آتش اندازد، جبرئیل به زمین آمد تا بزرگ پرچمدار توحید را یاری کند. او همراه خود لباسی از بهشت آورد. به خاطرِ همین لباس، ابراهیم(ع) در آتش نسوخت.96
پس از ابراهیم(ع)، این لباس به فرزندان او به ارث رسید تا اینکه لباس یوسف(ع) شد و باعث روشنی چشمان یعقوب این لباس نسل به نسل گشت تا پیامبر اسلام و بعد از او امامان معصوم(ع)، یکی بعد از دیگری به ارث بردند.97
و اکنون روشن شد که چرا خداوند این پیراهن را برای امام زمان نگه داشته است؟
همسفرم! مگر آتش نمرود بزرگترین آتش آن روزگار نبود؟
یک بیابان آتش که شعله های آن به آسمان می رسید!
نمرود با امکاناتی که در اختیار داشت آتشی به آن بزرگی ایجاد کرد و ابراهیم(ع) را در میان آن آتش انداخت; امّا خدا، پیامبر خود را با آن پیراهن یاری کرد و امروز همان پیراهن در تن امام زمان است.
امام آماده حرکت شده است، من دقّت می کنم تا ببینم امام با چه اسلحه ای می خواهد به جنگ دشمنان برود
امام به جای اسلحه، یک چوب دستی دارد!
با خود می گویم که چرا فرمانده این لشکر، این چوب را با خود برداشته است؟
آخر ما می خواهیم به جنگ توپ و تانک و موشک برویم. هر چه فکر می کنم جوابی برای خود نمی یابم; برای همین از یکی از یاران امام سؤال می کنم که چرا امام به جای اسلحه این چوب دستی را با خود برداشته است؟
او برایم می گوید: این چوبی که در دست امام قرار دارد، همان عصای موسی(ع) است.98
با این که چوب این عصا هزاران سال پیش، از درخت بریده شده است; امّا هنوز تر و تازه است، مثل اینکه همین الان آن را، از درخت قطع کرده ای.99
زمان موسی(ع)، بشر در سحر و جادو پیشرفت زیادی کرده بود و به اصطلاح، فن آوری بشر ان
سحر و جادو بود; امّا وقتی موسی(ع) عصای خود را به زمین زد، ناگهان آن عصا به اژدهایی تبدیل شد که همه آن سحر و جادوها را در یک چشم به هم زدن بلعید.
امروز هم بشر هر چه پیشرفت کرده و هر فناوری جدیدی داشته باشد باید بداند که امام زمان با همین عصا به مقابله با دشمنان خواهد رفت.
این عصا، یک عصای شگفت انگیز است که هر دستوری را که امام به آن بدهد، انجام می دهد.100
تازه حالا فهمیده ام که این چوب، یک عصای سخن گو هم هست و با امام سخن می گوید!101
آری، آنچه که بشر به دست خود ساخته است توسط این عصا بلعیده می شود، تانک باشد یا هواپیما یا موشک، چه فرق می کند، کافی است امام به عصا امر کند
قرآن در مورد عصای موسی(ع) سخن گفته است. آن عصا یک بیابان سحر و جادو را بلعید، این نکته را قبول می کنی چون قرآن این را می گوید. پس دور از ذهن نخواهد بود که این عصا بتواند هواپیما و موشک را هم ببلعد.102
هنر بشر آن روز سحر و جادو بود، هنر بشر امروز هر چه می خواهد باشد. این عصا به اذن خدا می تواند مقابل آن بایستد.
آیا می دانی وقتی امام، این عصا را بر زمین بزند، آن عصا تبدیل به چه چیزی می شود؟
من نمی دانم از چه لفظی استفاده کنم؟
آیا می توانم بگویم تبدیل به اژدهایی بزرگ می شود؟
می ترسم بگویی که این نویسنده چه حرف های عجیب و غریبی می زند. واقعاً نمی دانم چه بگویم
هیچ چیز بهتر از این نیست که سخن امام باقر(ع) را برایت بگویم.
تو که دیگر سخن آن حضرت را قبول داری که فرمود: «چون قائم ما، عصای خود را به زمین بزند، آن عصا، شکاف برمی دارد، شکافی به اندازه فاصله زمین تا آسمان! و آن عصا هر چه را که مقابلش باشد، می بلعد».103
به راستی که خداوند چه حکمت های زیبایی دارد و با عصای موسی(ع)، آخرین ولی خود را یاری می کند.104
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
هزاران فرشته به کمک آمده اند
نگاه کن! یاران امام زمان با چه نظمی زیبا ایستاده اند و منتظرند تا دستور حرکت داده شود.
آن جوان را می بینی که در جلو لشکر، پرچمی نورانی در دست دارد؟
آیا او را می شناسی؟
«شُعَیب بن صالح»، پرچمدار این لشکر بزرگ است.105
آیا پرچمی را که در دست اوست می شناسی؟ این همان پرچم پیامبر است.
همان پرچمی که جبرئیل در جنگ «بَدْر» برای پیامبر آورد.106
آیا می دانی این پرچم تا به حال، فقط دو بار مورد استفاده قرار گرفته است؟
اوّلین بار زمانی بود که جبرئیل آن پرچم را برای پیامبر آورد و او هم در جنگ بدر آن را باز نمود و لشکر اسلام در آن جنگ به پیروزی بزرگی دست یافت.
پیامبر بعد از جنگ بدر، آن پرچم را جمع کرد و دیگر در هیچ جنگی آن را باز نکرد و تحویل حضرت علی(ع) داد. آن حضرت نیز فقط در جنگ
جمل، آن پرچم را باز نمود و دیگر از آن استفاده نکرد.107
آیا می دانی که این پرچم از جنس پارچه های دنیایی مثل پنبه و کتان و حریر نیست، بلکه از جنس گیاهان بهشتی است.108
این پرچم آن قدر نورانی است که می تواند شرق و غرب دنیا را روشن گرداند.109
وقتی که این پرچم برافراشته می شود، ترس و وحشت عجیبی در دشمنان پدیدار می گردد به طوری که دیگر نمی توانند هیچ کاری بکنند.110
از طرف دیگر با برافراشتن این پرچم، دل های یاران امام زمان چنان از شجاعت پر می شود که گویی این دل ها از جنس آهن است و هیچ ترسی به آنها راه ندارد.111
جالب است بدانی که چوب این پرچم از آسمان آمده است و هر وقت امام بخواهد دشمنی را نابود
سازد، کافی است با این پرچم به او اشاره کند پس به امر خدا، آن دشمن به هلاکت می رسد.112
آیا می دانی هرگاه که این پرچم باز شود هفت دسته از فرشتگان به یاری امام می آیند؟
دسته اوّل: فرشتگانی که با نوح(ع)، در کشتی بودند و او را یاری کردند.
دسته دوم: فرشتگانی که به یاری ابراهیم(ع) آمدند.
دسته سوم: فرشتگانی که همراه موسی(ع) بودند زمانی که رود نیل به امر خدا شکافته شد و قوم بنی اسرائیل از رود نیل عبور کردند.
دسته چهارم: فرشتگانی که هنگام رفتن عیسی(ع) به آسمان، همراه او بودند.
دسته پنجم: چهار هزار فرشته ای که همیشه در رکاب پیامبر اسلام بودند
دسته ششم: سیصد و سیزده فرشته ای که در جنگ «بَدْر» به یاری پیامبر آمدند.
دسته هفتم: فرشتگانی که برای یاری امام حسین(ع) به کربلا آمدند.
آمار کل این هفت دسته، سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته است که به یاری امام زمان می آیند.113
اگر سمت راست لشکر را نگاه کنی، جبرئیل را می بینی; در سمت چپ لشکر هم، میکائیل ایستاده است.114
همه نیروی های زمینی و آسمانی آماده اند تا ایشان دستور حرکت بدهد.
وقتی لشکر امام حرکت کند، ترس عجیبی در دل دشمنان ایجاد می شود و به همین دلیل است که همیشه پیروزی با این لشکر است.11
آری، کسانی که قصد دشمنی با نور خدا را دارند ترسی عجیب وجودشان را فرا می گیرد; امّا کسانی که سال های سال در جستجوی نورخدا بوده اند محبّت و علاقه زیادی به امام پیدا می کنند. آنها هرگز از این حرکت آسمانی نمی ترسند، بلکه هر لحظه آرزو می کنند که حکومت مهدوی تشکیل شود وعدالت واقعی را به چشم خود ببینند.11
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
آنانی که بار دیگر زنده شده اند
همه منتظرند تا فرمان حرکت صادر شود، لشکر به گروه هایی منظّم تقسیم شده است.
در این میان متوجّه یک گروه هفت نفری می شوم. جلو می روم و از یکی از آنها می خواهم که درباره خودش سخن بگوید.
او خودش را «تلمیخا» معرّفی می کند.117
تلمیخا»، نام یکی از اصحاب کهف است، اصحاب کهف همان هفت نفری هستند که در قرآن قصّه آنها آمده است.
آیا سوره کهف را خوانده ای؟
آن هفت نفر خدا پرست از ترس طاغوت زمان خود به غاری پناه بردند و بیش از سیصد سال در آن غار خواب بودند.
شاید بگویی: آقای نویسنده، عجب حرف هایی می زنی؟ حواست کجاست؟ نکند خیالاتی شده ای؟ اصحاب کهف هزاران سال است از دنیا رفته اند، آخر چطور آنها را در لشکر امام زمان، می بینی؟
من در اینجا فقط یک جمله می گویم:
مگر سخن امام صادق(ع) را نشنیده ای که فرمود: «هرگاه قائم ما قیام کند خداوند اصحاب کهف را زنده می کند».118
آری، در لشکر قائم آل محمّد(ع) افراد زیادی هستند که بعد از مرگ به امر خدا زنده شده اند تا آن حضرت را یاری کنند.
یکی دیگر از آنها «مقداد» است.
او یکی از بهترین یاران پیامبر و حضرت علی(ع) بود که اکنون به امر خدا به دنیا بازگشته است.119
دیگری «جابر بن عبد الله انصاری» است. او از یاران نزدیک پیامبر بود و تا زمان امام باقر(ع)، زنده ماند.
همان کسی که روز «اربعین» به کربلا آمد و در آب فرات غسل کرد و قبر شهید کربلا را زیارت کرد; اکنون، او زنده شده است تا انتقام خون امام حسین(ع) را بگیرد.120
من عدّه زیادی را می بینم که می گویند ما در عالم برزخ بودیم و چون امام زمان ظهور کرد،
فرشته ای نزد ما آمد و به ما خبر داد که روزگار ظهور فرا رسیده است، برخیزید و به یاری آن حضرت بشتابید.121
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
#داستان_ظهور
شعار لشکر امام زمان چیست؟
امام زمان برنامه لشکر خود را معین نموده است، اوّلین هدف این لشکر، رهایی شهر مدینه از دست طاغوت است.
درست است که سیصد هزار نفر از سپاه سفیانی در بیابان «بَیدا» به زمین فرو رفتند; امّا هنوز گروهی از طرفداران سفیانی در مدینه باقی مانده اند و این شهر را در تصرّف خود دارند.
گوش کن! آیا این صدا را می شنوی؟
ـ هیچ کس همراه خود آب و غذا برندارد.122
این دستور امام است که به لشکر ابلاغ می شود.
این تنها لشکر دنیاست که به «واحد تدارکات» نیاز ندارد!
اخر مگر می شود لشکری با بیش از ده هزار سرباز در این گرمای عربستان هیچ آب و غذایی همراه نداشته باشد.
امام برای رفع تشنگی لشکر خود چه برنامه ای دارد؟
چه می شد اگر هر کسی مقداری آب و غذا با خود برمی داشت؟
دوست خوب من! آیا موافقی همراه این لشکر برویم؟
تو خود می دانی که ما هم باید این دستور را عمل کنیم و آب و غذا با خود برنداریم.
ظاهراً موافقی که به سفر خود ادامه بدهیم باشد; امّا به من قول بده اگر تشنه ات شد، از من آب نخواهی!
لشکر بزرگ حق، آماده حرکت است...
هر لشکر و سپاهی برای خود، یک شعاری را انتخاب می کند به نظر شما شعار این لشکر چیست؟
گوش کن! همه لشکر یک صدا فریاد می زنند: یا لَثاراتِ الحُسَینِ; ای خون خواهان حسین(ع)!123
امام می داند که صدها سال است شیعه برای امام حسین(ع) اشک ریخته است. آری، این نام حسین(ع) است که دل ها را منقلب می کند.
من در این میان به فکر فرو می روم که این لشکر چگونه شعار خود را خون خواهی امام حسین(ع) قرار می دهد در حالی که بیش از هزار سال است که یزید و سپاهیان او مرده اند؟
این یک قانون الهی است که اگر خون مظلومی در شرق دنیا ریخته شود و کسی در غرب زمین به این کار راضی باشد، او هم شریک جرم محسوب می شود.124
اگر چه یزید و یزیدیان مرده اند; امّا امروز گروه های بسیاری هستند که به کار یزید افتخار می کنند!
سفیانی و سپاهیان او، ادامه دهنده راه یزید هستند، اگر یزید، امام حسین(ع) را شهید کرد، امروز سفیانی که در شهر کوفه است، هر کس را که نامش حسین است، شهید می کند ۱۲۵
#ادامه_دارد
@akharin_khorshid313
37.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸#کلیپ_مهدوی
💢نشانه های غیر حتمی
مرگ عبدالله ⁉️
جنگ بین آذربایجان و ارمنستان
#ادامه_دارد
کانال امام زمان (عج) 🌹
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
✅ @Akharin_khorshid313