📚 #داستانک۱۳ ✅واقعا #حق گفته.... دمش گرم 😳عجب داستان باحالی تا تهش بخون... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🧕روزی مادری به فرزندش گفت: این کاغذ صاف را با تمام قدرتت مچاله کن. 👦وی چنین کرد. 🧕مادر گفت: حالا کاغذ را با تمام تلاشت صاف کن. 👦وی چنین کرد، اما دید! که هر چی تلاش میکند کاغذ مثل اولش صاف نمیشود. 🧕مادرش گفت: اين كاغذ اولش صاف بود؛ بعد مچاله ش كردی، بعد بازش كرد و اينجورى شد... #دل_شکستن و #ناراحت کردن هم همینطوره... جاى چروك هاى مچاله ش ميمونه... مراقب رفتارمون باشیم🌺 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌😊😊😊😊😊 👳 @hkayatsara 👳

📚 #داستانک۱۹ 🔸روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند.😭 شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟» شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که..... 😊ادامه داستان را در کانال زیر بخوانید سنجاق شده👇 👳 @hkayatsara 👳

📚 #داستانک۲۲ 😳😳باورت نمیشه از این جواب باحال 🌺از مُلّا پرسيدند : شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ 🤔 پاسخ داد :........ ادامه را در کانال زیر بخوانید.. 👇 😊پشیمونی در کار نیست😜 👳‍♂ @hkayatsara 👳‍♂

📚 #داستانک۲۴ #کرم_ضد_سیمان😳🤔 چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی هســــــــــــــــت؟ 👇 مردی وارد داروخانه 🏥شد وبا لهجه ای ساده گفت : کرم ضد سيمان دارين ؟ متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز😏 گفت:........ ادامه را در کانال زیر بخوانید. 👇 ☹️😔باورم نمیشه هنوز از این جور آدما داریم وای😱...... 👇👇👇👇👇👇👇 👳 @hkayatsara 👳