eitaa logo
اتجا ( اخبار تحولات جهان اسلام )
114 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
417 ویدیو
46 فایل
🔈 اخبار تحولات منطقه غرب آسیا #سوریه #عراق #فلسطین #لبنان 🌹 به یاد سردار دلها 🌹 https://eitaa.com/joinchat/2165375007C3cdceab7db
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴تصویر دو تن از اعضای گروهک احرار الشرقیه که توسط پلیس شهر الباب ( مزدوران ترکیه ) طی یک درگیری به هلاکت رسیدند. 🦇🐺 🐺🐺🐺🇹🇷 @akhbaratja
✅ مراد پولات یکی از نیروهای برجسته ارتش ترکیه به همراه پنج نیروی ترکمن دیگر در نبردهای به هلاکت رسید! 🔴 تا الان ۲۸ مزدور از ارتش ترکیه در نبرد با نیروهای موسوم به خلیفه حفتر ( ارتش ملی ) کشته شده اند! 🐺 🐺🇹🇷 @akhbaratja
به چشمهای بادومی و پچ رو بازوی این سربازان دقت کنید! https://eitaa.com/joinchat/2165375007C3cdceab7db
🔶بریدن سر سربازان ارمنی توسط نیروهای ارتش علیف در قره باغ 🐺 🇹🇷 @akhbaratja
⚪️گزارشی از بی بی سی درباره نیروهای سوری اعزام شده برای جنگ در منطقه قره باغ/آرتساخ حدود ماه آگوست بود که خبرهایی از یک پیشنهاد کار با حقوق بالا در خارج از کشور در شمال می پیچد. این گزارش همچنین نشان میدهد اجباری در اعزام سوریها نبوده اما آنهایی که به پیشنهاد جواب مثبت دادند، با واقعیاتی کاملا متفاوت از وعده های داده شده به خود روبرو میشوند که در ادامه از زبان خود آنها میشنویم: قتیبة، یکی از سوریهایی است که به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد: “دوستی داشتم که بهم گفت یک فرصت کاری خیلی خوب برات هست، صرفا در یک پست نظامی در آذربایجان خدمت میکنی و وظیفه ات مرزبانی بعنوان نیروی حافظ صلح است و ماهی ۲۰۰۰ دلار هم حقوق خواهی داشت.” هردوی آنها از طریق ارتش ملی تحت امر اقدام به ثبت نام میکنند. در سوریه ای که معدود افرادی روزانه بیشتر از ۱ دلار درآمد دارند، این پیشنهاد وسوسه کننده ای بود. اما کاری که انتظار آنها را میکشید بسیار متفاوت بود، و به محض رسیدن، به خط مقدم نبرد فرستاده شدند در حالی که آموزش و تجربه نظامی خاصی هم نداشتند. “انتظار نداشتم زنده بمانم، انگار ۱٪ شانس داشتم. مرگ پیرامون ما را فراگرفته بود.” “نبرد ما یکروز پس از آنکه رسیدیم آغاز شد. من و حدودا ۳۰ تن دیگر به خط مقدم فرستاده شدیم و ۵۰ متر جلوتر نرفته بودیم که یک راکت کنار ما فرود آمد. بمباران نیم ساعت بی وقفه ادامه داشت، دقایقی که مثل سالها گذشت. آنزمان بود که از آمدنم به پشیمان شدم.” “نمیدانستیم چکار کنیم و چطور واکنش نشان دهیم.” “افراد رو میدیدم که کشته میشدند یا دیوانه وار به این سو و آنسو میدویدند. اصلا نمیدانستند کجا میروند، چراکه در عمل نظامی نبودند.” بسیاری از آنها بخاطر زخمهای سطحی قابل درمانی که رسیدگی نشدند کشته میشوند. “سختترین لحظه زمانی بود که یکی از دوستانم با ترکش زخمی شد. تقریبا ۲۰ متر از من فاصله داشت که دیدم زمین افتاد. او مرا صدا میزد و فریاد میکشید اما موقعیتش در تیرراس تیربارهای ارمنی ها بود. نتوانستم کمکش کنم و همانجا جان داد.” یک سوری دیگر نیز چنین تعریف کرد: “بیاد دارم که روی زمین نشستم و شروع به فریاد کشیدن کردم، بقیه دوستان مجروح من نیز شروع به فریاد کشیدن کردند. یک نفر ترکش به سرش خورد و همانجا جانباخت... هرروز این را بیاد میاورم و هربار مینشینم و گریه میکنم. نمیدانم چطور از آن جنگ جان سالم بدر بردم.” طبق اعلام رسمی هر دوطرف، نیروهای ارمنی حدود ۲۴۰۰ تن و نیروهای آذری حدود ۳۰۰۰ تن تلفات داشتند که البته آمار نیروهای سوری در آنها محاسبه نشده است. این در حالی است که علیف و دیگر مقامات آذری و ترکیه با وقاحت تمام گزارشها از اجیر کردن نیروهای سوری در این جنگ را تکذیب کردند و از بی نیازی و کفایت ارتش خود گفتند، اما متخصصین نظامی توضیح میدهند که به سبب تلفات بالای نیروهای آذری در جبهه‌ی جنوب شرق در ابتدای جنگ، که ظاهرا پهبادهای ترکیه ای نیز هنوز برای مقابله با سامانه های جنگ الکترونیکی ساخت بروز و مصون نشده بودند، استفاه از نیروهای مزدور خارجی برای ممانعت از تلفات نیروهای آذری گزینه مناسبی بوده است. اما تنها چند روز از این شرایط میگذرد که نیروهای سوری دست به اعتصاب و سرباز زدن از جنگیدن میزنند. “فرماندهان شروع به تهدید کردند که ما را ۹ ماه در آذربایجان به زندان خواهند انداخت و حتی گفتند اگر به سوریه هم بازگشت داده شویم بازداشت خواهیم شد. اما ۵۰۰ نفر از ما شروع به اعتصاب کردیم که کم کم موثر واقع شد. لیستی از اسامی ما جمع آوری کردند و ۶ روز بعد آمدند و گفتن آماده شوید، شما ازینجا میروید”. وی همچنین افزود که یک پنی از ۲۰۰۰ دلار وعده داده شده هم به آنها داده نشد و حتی اموال و وسایل شخصی که با خود به آذربایجان آورده بودند به آنها پس داده نشد و پس از بازگشت به سوریه، فرماندهان یکی از گروهها [من احتمال میدهم لشکر ترکمن و بدنام سلطان مراد بوده] ۴ تن که عامل سازماندهی اعتصاب بودند را کشتند. سمیر از دیگر نیروهای سوری اعزام شده چنین میگوید: “بابت مزدور شدنم احساس گناه میکنم.” وی ۳ روز پس از جنگ از ادامه آن سرباز زد. “وقتی مردم از من میپرسند آیا رفته بودی به دروغ میگویم نه هرچند میدانند. احساس میکنم پیش چشم آنها حقیرم. وقتی آنجا رسیدم به جنگ نه گفتم. آنچه رخ داد را به من تحمیل کردند. اما شرمسارم که به مزدورها اعتماد کردم.” از سمیر پرسیده میشود پیامش به دیگر سوریهایی که چنین وعدهایی به آنها داده میشود چه برای گفتن دارد؟ “به آنها میگویم همه چیزتان را خواهید باخت، حتی شرفتان را. هیچ چیز بدست نخواهید آورد بلکه احتمالا جانتان را هم از دست خواهید داد. حتی اگر از فقر هم رنج میبرید درماندگی در سوریه بهتر از جنگیدن در جایی دور است که هیچ چیز از آن نمیدانید.” @akhbaratja
سربازان مخلص و فداکار ارتش علیف در حال نوازش یک پیرمرد ارمنی در ورود به شهرهای تازه آزاد شده قره باغ 🙂 🔞 و جواب هموطن آذری ما 😕 🐗 🦂 @akhbaratja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶تصاویر غارت و نابودی آثار باستانی موزه شهر توسط تروریست های ازبکی تابع هیئت تحریر الشام ( شاخه القاعده در سوریه )