📝 شعر طنز انتخاباتی مازندرانی:
دِواره اَعی انتخابات بِمو اِ
اَعی فصلِ اهدا اِ سیم کارت بِمو اِ
شامه سفره دِواره اَعی لا بَیه
پِچکه مردی الکی آقا بَیه
اتا گِنه که من عَشّه کِشِمبه
تَش اَلوک بَیره مِن تَشّه کِشِمبه
اَنده شِمِه وِسّه مِن کار یارِمبه
عزبِ وَچه یِه سه یار یارمبه
اَتا گِنه که مِن گتِ مَردیمه
شِمه مشکلاته شه چِش بَدیمه
شِمه شهرِسه دانشگاه سازِمبه
یتیمِ سه پرورشگاه سازمبه
شه بی خِد هی دِنّه وعده و وعید
اگر رای بیارم هر روز هسه عید
اِما شعاره الکی نخوامبی
حرفهای خاله زنکی نِخوامبی
ته سیم کارتِ ایرانسل لهِ نِخوامبی
الکی خِش کِندی دِل له نِخوامبی
اِما شه وِسّه نِماینده خوامبی
شهرِسه اِفتابِ تابنده خوامبی
نماینده ای که بو اِ وِ دلسوز
به قول وَچونا آنلاین و به روز
اتا نماینده که باشه فعال
هَمِش خَوِر بَهیره مردمِ حال
اَمروز نَوِّه می محلی شریفه
فِردا نَوِّه واجب مه دِتا جیفه
اَمه خِشکه کیمه یه در ره نوجه
بیچاره پاپلی یه پَر ره نوجه
شِفا ندا نهیره کور نکنه
اَمه تیسا پِلا ره شور نکنه
مهم نی یه که پیره یا جِوونه
مردمه حق ره بَیره از زمونه
وِنه که مردِمِسّه کار هاکنه
اِفتابِ بَهیره دیار هاکنه
کاری هاکنه فِردایِ قیامت
شهیدون هاکنن وِره شفاعت
#شعرطنزانتخاباتی
#هادی_اکبری_وسطی_کلایی
96/1/14
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝 شعر طنز انتخابات :
🔶 مثنوی گربه و موش و کشتی و شط شراب!
🔷 نقیضه ای بر شعر معروف #عبیدزاکانی با عنوان موش و گربه که داستانی بسیار زیبا و تمثیلی و درس آموز است. این بار با موضوع انتخابات.
در این دیوار تا کی گوش بودن؟
بیا و توبه کن از موش بودن!
"اگر داری تو عقل و دانش و هوش"
اگر خواندی حدیث گربه و موش
از آن قصه اگر عبرت گرفتی
و یا نه، حالت حسرت گرفتی
و یا بی پول و زن هستی و بیکار
بیا یار خیالِ کج شو این بار:
شبی نزدیک فصل انتخابات
فضای انتخاباتی که شد هات
چنین شیرم نمود ادمین یک سایت:
"بیا میدان خیالِ کج!" بکن فایت!
مشخص کن تبار و رسته ات را
جدا کن از رقیبان دسته ات را...
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی:
عشق یعنی صدای این دلها
در فراسوی دشت و کوهانا
عشق یعنی نَفَس کشیدنها
با گُلِ لاله و گیاهانا
عشق یعنی که همرهم باشی
چه گدایم، همی، چه سلطانا
عشق یعنی که منتظر هستی
بشنوی عشق من به تو مانا
عشق یعنی که کشورم زیبا است
در دل و چشم ماست شادانا
عشق یعنی که در زمان نیاز
ماندهای پُرتوان، دلیرانا
عشق یعنی که در صف مردم
میروی در کمالِ ایمانا
عشق یعنی که کشورم زنده است
گر چه سگها همیشه غُرّانا
عشق یعنی که عشق میماند
زنده با انقلاب، جوشانا
عشق یعنی که با سلیمانی
مردم و انقلاب، تابانا
عشق یعنی که نور میتابد
کشورم هر کجا چراغانا
عشق یعنی که انتخاب کنی
کاندیدای خوب و مامانا
عشق یعنی که در صف مردم
میروی زودتر، شتابانا»
✍ شاعر : حسن بشیر
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
35.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ شعر طنز انتخاباتی
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخابات از هالو :
آهای ای خلق ایرانی کجایید؟
زمان رای گیری شد، بیایید
بیایید ای خلایق از چپ و راست
که میهن باز محتاج شماهاست
اگر بی کار هستی یا "سر کار"
اگر هستی "سُر و مُر" یا که بی مار!
بیا ای هموطن، ایرانی پاک
طرفداران من، قوم یقه چاک
بیا با نای و شیپور و دف و بوق
بریز آرای خود را توی صندوق
به نفع من بده رای خودت را
که من بهترترینم جان مولا
چه کس گفته که فرزندان بهتر
نماید زندگی را هر چه بهتر
که هر فرزند یعنی یک عدد رای
به شرطی که به این جانب دهد رای
کنم ایران و ایرانی سر افراز
کنم مرغ شما را اردک و غاز
جهان را پر ز های و هوی سازم
کچل ها را همه پر موی سازم
گهی ال کرده گه بل میکنم من
صدای خویش را ول می کنم من
که ای مردم، خلایق، ایهاالناس
به روی یازده من می کشم آس
اگر دادم خزر را از کف آسان
کویر لوت را سازم گلستان
چنان فیلی هوا بنمایم این بار
که دود از کله ات خیزد چو سیگار
به هن و هن بیندازم نفس را
براندازم ز بن نسل مگس را
که ننشیند به روی کله ی تاس
خصوصا کله ی تاس کل عباس
صدای وزوزش را می برم من
قسم بر جان مولا می خورم من
که ما بین همه سر تر منم من
غولنج غول ها را بشکنم من
چنان با پنبه کله می برم نرم
که قیصر گوید: "ایولا دمت گرم"
بود در کیسه و در چنته ی من
هزاران وعده اما پای خرمن
گداها را نمایم راکفلرها
به زیر پای هر یک رامبلرها
قسم بر تار موی هر چه مرده
کنم بهر شما تخم دو زرده
شیاطین بزرگ و بچه خنّاس
یوسوس فی صدور الناس وسواس
ز هول من گریزان است و ویلون
خرد سوراخ موشی را دو ملیون
عمو سام از چک من گوید ای آخ
نشانش می دهم یک دانه بیلاخ
من آن هستم که رستم بود قلدر
کنم هرکول را با یک لگد قر
اگر چه بی سبیل و ریش هستم
برای تاس تان "جف شیش" هستم
غم ت را خوش به حالش می کنم من
"دل ای دل" را حلالش می کنم من
کنم کاری که روز و شب بخندی
چغندر را کنم سیب پشندی
هر آن چه دیگران گویند باد است
تز من "مرده باد و زنده باد" است
خلایق اقتدا بر من نمایید
ادای دین بر میهن نمایید
به پیش ای هموطن، بازو به بازو
برای رای بر آقای هالو
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی:
گر به شورا راه یابد پای من
هرچه ویرانی است عمران می کنم
می روم هر شب به میدان های شهر
هر چه ساعت بود میزان می کنم
مشکلات شهرتان را رتق و فتق
پشت میز و پشت فرمان می کنم
کوچه های تنگ را هر شب فراخ
هرچه بن بست است دالان می کنم
چاله های شهر را چاه عمیق
هرچه دالان را خیابان می کنم
هرکه شورا شد فقط این کرد و رفت
من اگر شورا شوم آن می کنم
مردها را اهل تجدید فراش
لطف ها در حق نسوان می کنم
تا کش آید پوز اعضای اوپک
نفت را فالفور ارزان می کنم
مرده ها را می کنم ساماندهی
شهرتان را باغ رضوان می کنم
شاعران شهر را در خانه ام
هفته ای یک بار مهمان می کنم
کارگردان های با احساس را
می برم مهمان مامان می کنم
تا که پر رونق شود گردشگری
اصفهان را ارمنستان می کنم
شهردار از شهرضا می آورم
الغرض این می کنم آن می کنم
می شوم هر شب سوار بلدوزر
هر چه ناصافی است ویران می کنم
شهر تا راحت شود از چشم هیز
دیدنی ها را فراوان می کنم
می نویسم طنز بر دیوار و در
شهرتان را من نمکدان می کنم
تا که کار خلق فورا حل شود
کارمندان را دو چندان می کنم
هی تراکم می فروش را به را
یاری انبوه سازان می کنم
شهرداری را همه رایانه ای
کارها را سهل و اسان می کنم
گر رقیبانم به من فرصت دهند
چاره ی کمبود سیمان می کنم
می کنم هی کارهای خوب خوب
دشمنانم را پشیمان می کنم
هفته ای یک شب کلیسا می روم
ارمنی ها را مسلمان می کنم
می فروشم کل اسراییل را
پول آن را خرج لبنان می کنم
یک سخنرانی به نفع مسلمین
در بلندی های جولان می کنم
مثل اقشار ضعیف اجتماع
نوش جان سویای سبحان می کنم
هم صدایی هم دلی هم زیستی
با سرای سالمندان می کنم ...
باباجون خسته شدم ..
قافیه ها ته کشید ....
به من رای بدین دیگه ...
دم همتون گرم....!
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعرهای طنز انتخاباتی:
#ایهاالناس!انتخابات_است
ایها الناس! انتخابات است
انتخابات هم مکافات است!
چونکه بسیار درد سر دارد
عینهو دیوها سه سر دارد
مردمان اهل دوغ و کباب
اهل کارهای خوب و صواب
که اگر بنده روی کار آیم
چه پیاده، چه با قطار آیم،
می نویسم برایتان نامه
می خرم صبح ها برایتان، خامه!
می نویسم که آن و یا این، هست!
می نویسم که نفت و بنزین، هست!
می شوم، چون برادر، برای شما
می روم پشت میز، جای شما!
عینهو رستم زال، عینهو یک یل
می کنم مشکلاتتان را حل
دوستان پس مرا انتخاب بکنید
می توانید روی من حساب بکنید!
دوستان بنده یک قمی هستم
بنده واقعاً مردمی هستم!
دوستان بنده اهل شیرازم
اهل فاش کردن رازم!
دوستان بنده آمدم از رشت
از پس کوه و دره و از دشت!
دوستان بنده اهل کاشانم
واقعا پُرَم! دکترم! جانم!
دوستان بنده اهل تبریزم
روز و شب رو به روی یک میزم!
دوستان پس مرا انتخاب بکنید
می توانید روی من حساب بکنید!
#شعرطنزانتخاباتی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی:
گر به بنده رای دهی، این شهر آبادان کنم
هر وزیری را به این سامان،من مهمان کنم
خط مترو (۱۱) میکشم ازشرق و غرب و ازجنوب
مردمان شهر را با فکر خود حیران کنم
از برای هر جوان ، شغلی فراهم میکنم
زن ستانم بهرشان ، هر درد را درمان کنم
می رسانم من شمار جمع به تهران بزرگ
رونق اسفرورین را همچنان، تهران کنم
می کنم گردشگری این شهر پر آوازه را
نام خود را همچو شهر (ماد) جاویدان کنم
گر که بنویسید نام بنده را در تعرفه
هر ز پا افتاده را با عزم خود شادان کنم
برج میلادی بسازم دوقلو در این محل
پوستر عکسم به روی هر دو آویزان کنم
مشکلات شهرمان فوری نمایم بر طرف
هر لب بی خنده را چون پسته ی خندان کنم
کل روستاها ، به شهرستان مبدل میکنم
بعد ، این شهر کُهَن را ، مرکز استان کنم
این کهن میراث دار ماد را میکنم من کشوری
نرگیرا تا پسته دارون همچو شیمیران کنم
آب سد نرگه ناوند آورم در مزرعه
شادمان جمع کشاورزان و دلالان کنم
بهر آن پوران بیکار و فقیر و آس و پاس
فکر بکری کرده و لعل لبش خندان کنم
چون نداریم ما پزشکان و طبیبان زیاد
هر مریضی را به تهران برده ، درمان کنم
حاجی ارزونی به بخش و هم به شهر،می آورم
میوه و اجناس دیگر را به کل ارزان کنم
کوچه ای گر تنگ باشد، می کنم آنرا گشاد
چاله ها پر کرده و بخش دی ،شهرستان کنم
می نمایم هر خیابان را چراغانی به شهر
کوچه ها را بهرتان، یکباره نورافشان کنم
چونکه بنشستم به پشت میز شورا ، بازهم
با سیاست بر شما نیکی و هم،احسان کنم
(دییجا) این وعده ها چون حرف مفتی بیش نیست
گر تو هم باشی، بگویی این کنم یا آن کنم....
✍ شاعر : یوسفی
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی:
#اگر_به_من_رأی_دهی!!!
گر كه شوم انتخاب، فيل هوا می كنم
بهرِ همه مردمان، برج بنا می كنم
می شكنم شاخِ غول، مُفت، نه با زورِ پول
از اوتاوا، تا سئول، بنده شنا می كنم
می پزم آشِ انار، چاشنی آن خاويار
صحبتِ دوغ و خيار،در همه جا می كنم
تا ببرد بر تو رشك، ريزد از اين رشك، اشك
پيش رقيبِ تو، كشك، تویِ غذا می كنم
چون دو هزارو سه شد، ليف كم از كيسه شد
وضع رقيبان «سه» شد، بنده صفا می كنم!
نامِ مرا، ای عزيز! گر بنويسی تميز
من به جهان،از پريز،برق عطا می كنم
می دهمت يك رطب، تا كه بكوبی به لب
بعد تو را روز و شب، بنده دعا می كنم
ای كه تو مردِ رهی، رای به من گر دهی
قدَّ تو سروِ سهی، چهره، سها می كنم
ای گل من، ای صدوق! می دهمت من حقوق
بعد كمی حقَّ بوق بر تو ادا می كنم
می كشم هر كوچه،گاز، می شود ارزان،پياز
می زنم آهنگ جاز، شور و نوا می كنم
باز كنم بختِ تو، تازه كنم رختِ تو
نرم كنم سختِ تو، بين كه چه ها می كنم
گر بدهی رای را دينِ تو گردد ادا
جيبِ تو را اين هوا «!» پُر ز قاقا می كنم
«آرش» اگر اين ميان خواست گشايد دهان
بر دهنش بی گمان، مشت رها می كنم
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخابات شورای شهر :
تا این که میان همه مقبول شوم
سرشار زمین و سکه و پول شوم
رأیم بدهید ای عزیزان زیرا
من آمده ام فدای لفور شوم
تردید مکن که من فدایی هستم
شایسته ی موهای حنایی هستم
با این همه خدمتی که من خواهم کرد
از جمله شهیدان خدایی هستم
این جا نه منم که من فراتر ز منم
قربانی و دیوانه ی شهر و وطنم
عمری است که در حسرت آن می سوزم
افتاده به روی صحن شورا کفنم
من آمده ام در پی خدمت هستم
شرمنده ، کمی ، در پی عزت هستم
با این همه ادعای بی اصل و اساس
والله که دروازه ی رحمت هستم
من در پی خدمتم و لی بی نامم
دنبال هزار و سیصد و صد وامم
از جمله شعار های تبلیغاتی
آرام و نجیب و سر به زیر و رامم
من معدن (آیه های)حفره های وحشت هستم
تقدیر که نه، من خود قسمت هستم
یادت باشد به پای صندوق که من
مسئول اداره ی فلاکت هستم
انگیزه ی من فقط خدا خواهد بود
خدمت به تمام اغنیا خواهد بود
در هر جلسه فقط میان شورا
کار من دلداده دعا خواهد بود
من ریشه کن جیفه ی دنیا هستم
مثل نفس گرم مسیحا هستم
با این همه ای هم نفسان، هم سفران
من عاشق و دل بسته ی شورا هستم
این شهر کران تا به کران سبز کنم
من خانه ی هر پیر و جوان سبز کنم
یادت نرود اگر به من رأی دهی
حتی که زمین و آسمان سبز کنم
از صبح سحر تا دل شب می تازم
آن گونه که خود را به خطر اندازم
ناچارم از این که دل به دریا بزنم
هم جاده و هم خانه و پل می سازم
این رود پر از شتاب را نهر کنم
با هر که مخالفت کند قهر کنم
وقتش برسد خون همه می ریزم
این شهر خزان زده کلان شهر کنم
طرّاح تمام طرح ها من هستم
سرسبزی گل در همه جا من هستم
طرّاح بهشت، و نعوذاً بالله
طرّاح جهنم خدا من هستم
هی لحظه به لحظه هی کمین خواهم زد
لازم باشد کمین به چین خواهم زد
وقتش برسد به شیوه ی بعضی ها
من پشت رقیب بر زمین خواهم زد
نامردم اگر شهید شورا نشوم
یا این که کلید هر معمّا نشوم
با رمز و کنایه های خود می گویم
نامردم اگر تارک دنیا نشوم
آواره ی شهر و شهرداری بشوم
من مانع آه و سوز و زاری بشوم
آسوده بخواب با تمام قدرت
من مانع کار پاچه خواری بشوم
من شهر شما بهشت شدّاد کنم
سرهای هر آنچه کچل آباد کنم
از لطف و عنایت شما ای مردم
هی غبغبه در غبغبه را باد کنم
✍ شاعر : غلامرضا کاج
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
ای خوشا آمال کاندیدای استان داشتن
روی همچون دیو خویش از خلق پنهان داشتن
وعده را با کیک و ساندیس پخش کردن بین خلق
چشم امیدی به رای جمله آنان داشتن
دم زدن از رشد و آبادانی و عمران شهر
مدرک پیرایش مرغان بستان داشتن
خواب راحت در هتل با بوجه های شهر ، نیز
خانه ای ایمن ز سیل و برق و طوفان داشتن
✍ شاعر : آی تک احمدی
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
حرف دل یک نماینده مجلس آینده:
گر به مجلس راه یابد پای من
هرچه ویرانی است عمران می کنم
می روم هر شب به میدان های شهر
هر چه ساعت بود میزان می کنم
مشکلات شهرتان را رتق و فتق
پشت میز و پشت فرمان می کنم
مرده ها را می کنم ساماندهی
شهرتان را باغ رضوان می کنم
شاعران شهر را در خانه ام
هفته ای یک بار مهمان می کنم
می شوم هر شب سوار بلدوزر
هر چه ناصافی است ویران می کنم
می نویسم طنز بر دیوار و در
شهرتان را من نمکدان می کنم
تا که کار خلق فورا حل شود
کارمندان را دو چندان می کنم
هی تراکم می فروشم را به را
یاری انبوه سازان می کنم
شهرداری را همه رایانه ای
کارها را سهل و آسان می کنم
می کنم هی کارهای خوب خوب
دشمنانم را پشیمان می کنم
مثل اقشار ضعیف اجتماع
نوش جان سویای سبحان می کنم
هم صدایی هم دلی هم زیستی
با سرای سالمندان می کنم
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات_مجلس
#انتخابات
#رأی_دادن
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخابات افغانستان :
وه، چه خوب است انتخاب شدن
محترم گشتن و جنااااب شدن!
ناگهان بعد سال های دراز
حجت الحق و مستطاب شدن
خدمت خلق و توده ها کردن
غرق در دجله ی ثواب شدن
جاذب الدالر و دَرَم شدن
و عینَهُ کوزه رباب شدن
از زبان تمام اهل گذر
میر ما، شیر ما، خطاب شدن
متورِّم شدن ز نان حلال!
صاحب پول بی حساب شدن
بعد تعقید هر قراردادی
چاق و ورزیده، دَه طناب شدن
دل سپردن به پاچه خواری ها
غافل از دوزخ و عذاب شدن
هفته ها ختم و بزم و مهمانی
گل به رو، توبره ی کباب شدن
گاه گاهی به پارلمان رفتن
سال یک بار با کتاب شدن!
با بزرگان کیش حمله و چور
وقت تقسیم، همرکاب شدن
آخر از فرط کار و سعی و تلاش!
کاهل الحرکت و خراب شدن
بعد عمری لمیده خوابیدن
چند سالی نشسته خواب شدن
هموطن
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
✍ شاعر : سیدفضل احمدپیمان
این شعر طنز شش سال پیش توسط پدرم سروده شده بود. خواندن این طنز با توجه به حال و هوای اینروزها، خوب میچسبد.
سه ماهِ تخت دویدم، به پشت کارک تو
دقیقهای نشدم، دور از کنارک تو
دروغ گفتم و لافیدم و نمودم پخش
به کوچه –کوچهی این شهر اشتهارک تو
تو گفتهای که دهی پنجصد هزار به من
خدای را چه شد آن پنجصد هزارک تو؟
قرار بود دهی موتر کرولایم
کجاست وعده و قول تو و قرارک تو؟
به جای موترم اکنون نمیدهی سکلی
که از پیادهروی وارهد، بُرارک تو
من و فلانی و چهل وامخواه، پوسیدیم
در آستانهی منزل به انتظارک تو
من از شمارش آرات خوب دانستم
که تیره چون شب یلداست، روزگارک تو
به من چه؟ گر که برایت نداده رای کسی
ز شهر و قریه و ایل تو و تبارک تو
مرا چهکار، که همچون کبوتر وحشی
تپد به سینه دل سخت بیقرارک تو ؟
برو به مرکز و بکس دلار را بگشای
چه سود از این همه آشوب و جیغ و جارک تو ؟
در این مبارزه اگر میخوری شکست، بگو
دگر چه فایده از مخزن دلارک تو؟
ز لطف خاص کمیسیون انتخاباتی
اگر برنده شدی، این سَمَت مبارک تو
مقام عالی شورا، ستُرگ منزلتیست
هزار عقده وا شود، ز اقتدارک تو
هزار مرحله را میکنی به یک شب طی
بهدست غیر نباشد اگر مهارک تو
پیِ جبیرهی تاوانت، این قدر کافیست
که یک پروژه در آید، به انحصارک تو
چنان بخور چو رسیدی، به سفرهی شورا
که چارپاره شود اشکم تغارک تو
ولی ز یاد مبر، رسم آدمیت را
به محض اینکه، ز پل بگذرد حمارک تو
هنوز باختن و بردنت ، مشخص نیست
بلند رفته چرا این قدر فشارک تو؟
برای من چه اگر باختی وکالت را
مرا چهکار که از دام شد شکارک تو
تو چون شعور نداری، زهی به آنانی
که اعتماد نکردند، بر شعارک تو
ز چند بوتهی مویی که بر سرت باقیست
خدا کند که نماند یکی به تارک تو
سیاهکار نه بایست بود، همچو کلاغ
وگر نه باک ندارم، ز قار قارک تو
گمان کنم که از این غصه، جان نخواهی برد
کزان موازنه، بر جا نمانده چارک تو
تو را به دار مجانین، سپردی و رفتی
اگر به حیطهی من بودی اختیارک تو
حقوق حقهی من را اگر نپردازی
از این محیط شوم باعث فرارک تو
مرا زخویش مرنجان، که تا اگر مُردی
شدید گریه کنم بر سر مزارک تو
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
#سیدفضلاحمدپیمان
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
رایتان نزد خدا مشکور باد
از شمایان چپزدنها دور باد!
انتخابات دوازدهم در پیش روست
انتخابات مهم در پیش روست
فرق دارد انتخابات این دفه
نیست اوضاع این دفه آنقدر سه!
نامزدهایی ردیف از چپ به راست
توی چشمانداز آرا شماست
انتخاباتی هوای تازه دار
انتخاباتی در و دروازه دار
انتخاباتی پر از سازندگی
آنقدر تا روز و شب از اون بگی!
رایتان نزد خدا مشکور باد
از شمایان چپزدنها دور باد!
راست باید بود در قول و عمل
ورنه میافتید ناگه در هچل
اسب را آرام هی کردن خوش است
جاده را از راست طی کردن خوش است
هر طرف میآید آوازی به گوش
شهرها پر میشود از جنب و جوش
ای وطن میسازمت با علم و فن
هست این در راس تبلیغات من
من موافق با وفاق ملیام
من خودم یک اتفاق ملیام
دولت عشقم ولی مستعجلم
چیزهای خوب میخواهد دلم
زیر پاتان فرشهای دستباف
ریخت خواهم بعد از این بیاختلاف!
گرچه من قالی نمیبافم ولی
مینشینم گاه روی صندلی
وضع تبلیغات خیلی جالب است
غالبا در یک حدود و قالب است
نامزدها را بسنج از هر طرف
بعد در یک حوزه وایسا توی صف!
هر چه اوضاع دلارت هم بده
رای خود را مفت از چنگت مده
صد تراول آن هم از نوع صدی
گر به تو دادند از دستش ندی
گرچه مانند وطن ذی قیمت است
در حقیقت رای تو بیقیمت است!
هیچ شهری بیدر و دروازه نیست
قیمت رای تو را اندازه نیست
ای فدای رای تو صندوق من
رای تو زیباترین معشوق من
✍ شاعر : ناصر فیض
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
گر به مجلس می روی مردانه رو
ورنه از این خانه و کاشانه رو
با شعار پوچ ما را خر نکن
وضع را از این که هست بدتر نکن
بر سرِ خرمن نشین وعده نده
وعده های از تهِ معده نده
هی نگو کار همه حل می شود
هرکسی زندانی است ول می شود
هر که بیکار است کارش می دهم
گر مجرد هست یارش می دهم
پول رهن خانه را کم می کنم
شانه های درد را خم می کنم
من فضای سبز را جان می دهم
هرچه می خواهید فرمان می دهم
با تورّم می کنم آغاز جنگ
می کنم آباد شهرم با کلنگ
من برای شهر دریا می خرم
می کنم درمان شما را ،دکترم
دستِ من سمت گرانی مُشت شد
نان گران است؟رأی دادی، مُفت شد
ریشه می سوزانم از این اعتیاد
آبمیوه می دهم جای مواد
پایه های خدمتم از آهن است
شاه کلید قفلتان دستِ من است
هی شعار و هی شعار و هی شعار
ما بلانسبت خر ، آقایان سوار
ما که جویای حقیقت نیستیم
خان تو هستی، ما که رعیت نیستیم
می کنم حرفم خلاصه،کاندیدا
نطق را کوتاه کن جان خدا
مرد باش حتی اگر قدِّ یه جو
گر به مجلس می روی مردانه رو
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی " وعده! " :
گفته بودی چو «نماینده» شوم، یکماهه
فقر را ریشه کن از شهر شما خواهم کرد
مسجد و مدرسه، گرمابه و بیمارستان
به تمنّای دل خلق، بنا خواهم کرد
بعد احداث زمین چمن و ورزشگاه
روی بر ساخت استخر شنا خواهم کرد
گره از کار فروبسته ی همشهری ها
با سر انگشت خود البته که وا خواهم کرد
هر که بیکار بود زود گذارم سرِ کار
هر که بیمار، منش درد دوا خواهم کرد
وان که درخواست کند وام طویل المدت
بهر پرداخت به وی سعی سزا خواهم کرد
هر که قاچاقچی و محتکر و معتاد است
کمرش را به یکی ضربه دو تا خواهم کرد
امتیازات به ارباب هنر خواهم داد
سره از ناسره البته جدا خواهم کرد
ز حقوقی که به من بهر وکالت دادند
قرض هر آدم نادار ادا خواهم کرد
قشر آسیب پذیری که در این منطقه است
ز خود البته که فی الفور رضا خواهم کرد
دامداران صفاکیش و کشاورزان را
با یک اقدام بجا خویش کفا خواهم کرد
بخت اگر یار شود حاجت حاجتمندان
به ولایات دگر نیز روا خواهم کرد
جلو سیل و زمین لرزه سپر سینه ی خویش
جهت رفع قضا، دفع بلا خواهم کرد
کارها چون همه گیرد سر و سامان تازه
بهر تفریح شما فیل هوا خواهم کرد….
گفتم آن روز که:اینقدر شعارات کذا
مده و نیز مفرما که چها خواهم کرد
گوید امروز که : الوعده وفا یا اخوی
آن که را گفتی بر وعده وفا خواهم کرد
تا نپرسند اهالی ز شما : «پس چی شد؟»
وعده کن دوره ی بعد این همه را خواهم کرد!
✍ شاعر : عباس خوش عمل کاشانی (شاطر حسین)
#شعرطنزانتخاباتی
#انتخابات
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی از محمدحسین صفاریان :
در شگفتم از این همه برکات
رزق ما گشت شربت و شکلات
حق ما در مسیر اثبات است
شهر درگیر #انتخابات است
#انتخابات دوره ی ان اُم است
نام بعضی در این میانه گم است
چپ نباشد به کام ما اصلا"
راست هم نیست راه ما ایضا"
ما دقیقا"میانه رو هستیم
وسط این دوتا ولو هستیم
وقتی آمد زمان تبلیغات
هر خسی شدکسی در این میقات
بحث تبلیغ و چاپ راه افتاد
اتفاقات تازه ای رخ داد
کاغذی که برای چاپ کتاب
بود نایاب و کاملا" به حساب
ناگهان بی حساب ارزان شد
در همه شهرها فراوان شد
پوستر رنگی و سیاه و سفید
منتشر شد به سبک های جدید
پخش شد در سراسر میهن
تا شود چشم کوچه ها روشن
بنر و سیلک در همه ابعاد
نصب شد باز در تمام بلاد
خلق وخوها شبیه قند شدند
ریش ها اندکی بلند شدند
یقه ها کم کمک به بالا رفت
دست ها رو به عرش اعلا رفت
قیمت عشق و حال بالا رفت
پس مقام زغال بالا رفت
عشق وحال و زغال مرتبطند
هر دو با اشتغال مرتبطند
بوی عطر زغال جاری شد
فصل فصل سیاه کاری شد
عشق و حالی که جنسش از دود است
راه رفتن به سوی معبود است
راه های رسیدن به خدا
طبق یک گفته ی دقیق و بجا
هست خیلی زیاد در دنیا
راه های رسیدن به خدا
فکر و ذکر کسان دیگر خواه
هست خدمت به کل خلق ا..
خدمتی که درآن رضای خداست
هر نفس نیتش برای خداست
الغرض حرف ها زیاد شدند
قول ها بی هوا زیاد شدند
بعضی از روزنامه های مریض
پر شد از تیترهای همهمه خیز
که فلانی چکار خواهد کرد
همه را نو نوار خواهد کرد
که فلانی چقدر محبوب است
قولش از قول های مرغوب است
یا فلانی جوان و پرشور است
دشمن دشمنان منفور است
یا فلانی اگر رود سر کار
میوه می روید از همه اشجار
از درختان سرو و کاج و چنار
موز می روید و هویج و خیار
یا فلانی که خوب کردار است
یکی از دکتران بی کار است
سخت دنبال اشتغال است او
از مشاهیر اعتدال است او
اسم هر کس که از قلم افتاد
بوده حزبش همیشه باداباد
قول دادندبعضی از حضرات
راست باشند در تمام جهات
صاف باشند و زیر و رو نشوند
خر که از پل گذشت در نروند
یک نفر آمد از عدالت گفت
از خوشی های بی نهایت گفت
دیگری گفت از مسلمانی
از کرامات خوب انسانی
کسی آمد دم از تورم زد
حرف هایی پر از توهم زد
گفت ارزان کنم گرانی را
نفت و بنزین و آنکه دانی را
گفت ارزان کنم مشما را
هم مشما و هم مقوا را
تا عمومی کنم تخصص را
رایگان می کنم تنفس را
شیر یارانه ای صفی نشود
دهن اشتران کفی نشود
تا که ارزان شود همه اجناس
رأی باید دهید با اخلاص
رأی باید دهید با نیّت
تا ببینید رنگ امنیّت
من همیشه به یادتان هستم
لایق اعتمادتان هستم
باخبر هستم از مشکلاتتان
حل کنم روز و شب مسائلتان
زندگی را به کامتان بکنم
نفت را هم به نامتان بکنم
من سیاست ندار ماهری ام
دشمن اول جزایری ام
بیشتر از حقوق خود نبرم
کت و شلوار تازه هم نخرم
دردهایی کشیده ام که مپرس
کوچه هایی دویده ام که مپرس
سال ها در مسیر اصلاحات
دشمانی گزیده ام که مپرس
من عدالت می آورم اینجا
استطاعت می آورم اینجا
کارهایی سترگ خواهم کرد
خانه ها را بزرگ خواهم کرد
سمت خارج نمی روم هرگز
مثل کردان نمی شوم هرگز
مدرک دکترای من اصل است
ارتباط من و خدا وصل است
من سوی زرق و برق می نروم
جانب غرب و شرق می نروم
سمت صندوق اگر روید همه
صاحب خودرو می شوید همه
جی ال ایکسی به مصطفی بدهم
زانتیایی به مجتبی بدهم
خانه ای می دهم به هر نفری
می دهم من به رغم هر خطری
قصه این جای ماجرا که رسید
نوبت عرض حال ما که رسید
غصه ناگاه از حوالی شهر
متواری شد و اهالی شهر
شاد و خندان به راه افتادند
رأی موعود خویش را دادند
بگذریم از نسیم اصلاحات
که فنا شد در ابتدای حیات
بگذریم از گرانی موجود
از همه رنج های نا محدود
بگذریم از چنین گرانجانی
چون که شد آب و برق مجانی
بگذریم از توهم یکریز
بگذریم از جهان بی تبعیض
بگذریم از نوید آزادی
از همین کوچه های آبادی
بگذریم از جماعت بی پول
از همه عهدهای نامفعول
بگذریم از هوس که بی منت
رد شدیم از غم صلاحیت
بگذریم از هوس که دانستیم
ما همین قدر می توانستیم
بگذریم از هر آنچه باید گفت
که همه چیز را نشاید گفت
#شعرطنزانتخاباتی
#محمدحسین_صفاریان
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
📝 شعر طنز انتخاباتی :
حرفهای قشنگ می بینم
قامتت را خدنگ می بینم
گفته ای مثل "عهداصلاحات"
صندلی را به چنگ می بینم
شده ایام انتخاباتی
نه رقابت!که جنگ می بینم
الغرض،روز نامزدبازیست
وعده های جفنگ می بینم
عشق تو"خاتم"و"فریدون"است
این نه نام است!که ننگ می بینم
شهرما جایگاه"روبه"نیست
جای پای پلنگ می بینم
توکه خوابیده ای به دامن خصم
چاره ات را شرنگ می بینم
شرم کن مدعی زخون"شهید"
کاروبارت چه ننگ می بینم
برو از باغ و بوستان بیرون
نیست"شعبان"سرنگ می بینم
**شعبان باغبانی بود که بچه ها
از او فرار می کردند🤣🤣
شاعر : اسداله حیدری ۱۴۰۲/۱۲/۷
#شعرطنزانتخاباتی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید