کتاب علمدارعاشقی۲ را؛ هرکس تبلیغ کند تا بدست جوانان و مشتاقان مطالعه و شیفتگان اهل عصمت برسه؛ قطعاً دستان به زمین افتاده سقای دشت عطش، دستش را بالا میبره تا محتاج هیچ نامردی نشود!
مولِّف از تمام هزینهها صرف نظر کرده تا کتاب به قیمت تمام شده؛ به دست ارادتمندان حضرت باب الحوائج برسد
#کتاب
⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇
https://eitaa.com/akhbarelafoor
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📖 حبیب لوی از #یهودیان_سرشناس در #کتاب«تاریخ_جامع_یهود» دربارهی مدت زمان #نهان _زیستی و مخفیکاری برخی یهودیان، چهار نسل و بیش از ۱۳۰ سال را ذکر میکند ( در تبارشناسی هر ۴۰ سال یک نسل محاسبه میشود ) :
🔖 اینان در سه تا چهار نسل پی در پی یعنی بیش از ۱۳۰ سال ایمان خود را حفظ کردند و یکی از جدیدیهای پیشین #مشهد بنام مردخای زر mordekhai zar (تولد۱۹۱۴) که در سالهای جوانی پدر و پدربزرگ خویش #زندگی_دوگانه_مذهبی را گذرانده بود در سال ۱۹۶۱ به نمایندگی حزب کارگر در کنست (پارلمان #اسرائیل) برگزیده شد و در سال ۱۹۶۹به مقام معاونت رییس کنست رسید.
(منبع : دکتر حبیب لوی، تاریخ جامع یهودیان ایران، بازنوشته دکتر هوشنگ ابرامی، ص۴۱۴، ناشر بنیاد فرهنگی حبیب لوی، چاپ اول لسآنجلس، بهار۱۳۷۶ )
📌 یهودیان مخفی با این درجه پنهانکاری که از کودکی به فرزندان خود آموزش میدهند ، به واقع همانند یک #سازمان_اطلاعاتی پیشرفته عمل میکنند .
📌 اما این تاکتیک مخصوص #یهودیان_مشهد و کاشان نبوده است ، یهودیان تهران ، اصفهان ، یزد ، شیراز ، همدان ، و… نیز از این شیوه استفاده کردهاند .
⁉️ سؤال مهمی که وجود دارد این است که این #یهودیان_مخفی چه شدند ؟
⁉️ این افراد و خانوادهها در ایران پس از انقلاب چه شدند ؟
⁉️ به کجاها نفوذ کردند ؟
⁉️ آیا اصلا برای گزینشها به این موارد توجه میشود ... ؟
#یهودیان_مخفی_ایران_مشهد
#حبیب_لوی
#یهودی_سرشناس
#نویسنده_کتاب_تاریخ_جامع_یهود
#مردخای_زر
⭐️ به کانال #اخبارلفور بپیوندید 👇👇👇
@akhbarelafoor
📱 رسانه باشید کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید
👆👆👆👆👆👆👆
📚 کتاب قصه های راک (به زبان تبری)
#احمد_باوند_سوادکوهی
اهل روستای #فرامرزکلا_شیرگاه
📗تهران، نشر رسانش نوین، سال1395، 144صفحه، قطع رقعی.
💥کتاب کاملاً به زبان مازندرانی است، حتی مقدمهٔ آن.
#کتاب
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ خاطرهای #آموزنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله :
❇️ فوقالعاده قشنگه حتما بخونید💔
🔶 در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز میخواند، به کلاس ما آمد و گفت: بچهها برای دوشنبه هفته آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.
🔷 من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمیشد و خبری از نماز نبود. روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه میآوردند.
🔶 مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا وسایل خود را نیاورده ای؟ من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
🔷 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده. ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود #هر_چه_بخواهید خدای مهربان به شما میدهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به سجاده كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات این کارها یعنی چه؟!
بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگرانی پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيری نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: دست نگه دارید، دیشب در خانهی اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید. 😭
آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال ۷۴. هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله ۴۰ روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايی هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامی میدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
📔 کتاب پر پرواز ص ۱۲۲
🔶 این خاطره زیبا از همکارم که تا حالا در چند کتاب چاپ شده رو گفتم تا بدونید حتی اگه سالها نماز نخوندید، اگه مثل من کارنامهتون سیاه سیاهه، هرگز هرگز از رحمت خدا ناامید نشید. خدا دست همه بندههاشو میگیره. خدا کارش نجات بندههاشه، اونم از جایی که اصلا تو خوابم نمیبینید.
🌹الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَج
#کتاب
#شهدا
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
💠 حضرت #محمد صلی الله علیه و آله و سلّم:
🌟 انّی تارِکٌ فیکُمُ الثِّقْلَینِ کِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلِ بَیْتی، ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُوا بَعْدی، اَحَدَهُما اَعْظَمُ مِنَ الآخِرِ کتابَ اللهِ فیهِ الْهُدی وَ النُّورُ حَبْلٌ مُمْدُودٌ مِن السَّماء اِلَی الْاَرْضِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی وَ لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلیّ الْحَوضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ تُخَلِّفُونی فیهِما؛
✨ من در میان شما دو چیز #گرانبها باقی میگذارم، #کتاب_خدا و #عترتم که همان #اهل_بیت (ع) است. تا وقتی که به این دو #تمسک جوئید هرگز #گمراه نمیشوید. یکی از آنان بزرگتر است که #کتاب خدا باشد، در آن #نور و #هدایت است، #ریسمانی است که از #آسمان به سوی #زمین کشیده شده و دیگری اهل بیت من هستند و این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا نزد #حوض #کوثر به من برسند، پس بنگرید که چگونه #حق مرا درباره این دو ادا مینمایید.
📚 در بسیاری از کتابهای شیعی و سنی به این حدیث اشاره شدهاست. برخی از منابع اهل تسنن که حدیث #ثقلین در آن آورده شده عبارتند از:
🔹صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳-۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب
🔸مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳، حاکم نوشته که این حدیث صحیح میباشد بر اساس نظر شیخین (بخاری و مسلم)
🔹سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۴۳۲
🔸مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص ۳۶۶، ۳۷۲-۳۷۰
🔹فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۵۸۵، حدیث ۹۹۰
🔸خصایص نسایی، ص ۲۱، ۳۰
🔹صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل ۱۱، بخش ۱، ص ۲۳۰
🔸کبیر طبرانی، ج ۳، ص ۶۳-۶۲، ۱۳۷
🔹کنزالعمال، متقی هندی، فصل اعتصام به حبل ا…ه ج ۱، ص ۴۴
🔸تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۱۱۳، زیر تفسیر آیه ۴۲:۲۳
🔹طبقات الکبری، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۹۴، چاپ لبنان
🔸الجمیع الصغیر، سیوطی، ج ۱، ص ۳۵۳ و نیز در جلد ۲
🔹مجمع الزوائد، هیثمی، ج ۹، ص ۱۶۳
🔸فاتح الکبیر، بنهانی، ج ۱، ص ۴۵۱.
🔹جامع الاصول، ابن اثیر، ج ۱، ص ۱۸۷
🔸تاریخ ابن عساکر، ج ۵، ص ۴۳۶
🔹درالمنثور، حافظ سیوطی، ج ۲، ص ۶۰
🔸ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ص ۳۸، ۱۸۳
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد. 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید.
سلام ای گل محمدی-قصه.pdf
حجم:
2.6M
#کتاب #سلام_ای_گل_محمدی
📗 داستان های
حضرت #محمد صلی الله علیه وآله
👨👩👧👦 برای کودکان عزیز و دلبندتان
#پیامبررحمت
#امام_صادق
#هفته_وحدت
#تبلیغ
#داستان
#کودک
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد. 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید.
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود
#قاتل شد:
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
دیروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
🔷 دکتر اصغری نکاح
روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد. 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید.