اخبار سریش آباد
#خاطرات_انقلاب_سریش_آباد 🔹قسمت هشتم🔹 ✅شب شهادت شهید خیرالله مومنی مسجد جامع یه سید بزرگواری فکر کن
#خاطرات_انقلاب_سریش_آباد
🔹قسمت نهم🔹
✅در همین روزهای انقلاب بود از قروه خبر رسید که تعدادی از #بهائیها به همراه شاه خاها به #مهدیه_قروه حمله کرده و تابلو مهدیه و شیشه های مسجد جامع را شکستند مردم سریش آباد جمع شده به هر وسیله ای خود را به قروه رساندند و راهپیمایی عظیمی انجام گرفت و یکی از شعارها این بود؛
شیشه مسجد شکست
مردم چرا شکستید؟!
✅جناب آقای #نوروز_زندی که همیشه صف اول بود و صدای رسایی داشت همیشه بخاطر آشکار شدن صداش چند ثانیه ای بعد از مردم تمام می کرد و ایشان شعار رو خوب نگرفته بود می گفت: شیشه مسجد شکست مردم چرا شکستید و همراهان اعتراض می کردند که نگو.
این فکر می کرد که اطرافیان می گن یواش بگو. این بدتر می کرد و بعد از مردم دوباره تکرار می کرد.
خاطره ای از دوران انقلاب....
روح تمام انقلابی ها شاد #صلوات
به قلم✍حاج محمود کرمی(فرزند موسی)
@akhbareserishabad
اخبار سریش آباد
#خاطرات_انقلاب_سریش_آباد 🔹قسمت سیزدهم🔹 ✅صبح جمعه قرار بود طبق برنامه قبلی منزل یکی از همشهریان #د
#خاطرات_انقلاب_سریش_آباد
🔹قسمت چهاردهم🔹
سلام علیکم
✅ اینجانب قبل از انقلاب در قروه در دبیرستان ششم بهمن تحصیل می کردم یک دفعه هشتاد درصد معلمین را #بهائیها گرفتن اینجانب مجبور شدم به سنندج برم جهت تحصیل رفتم ثبت نام نمودم دبیرستان شریعتی انشاء خوب می نوشتم مورد تشویق معلم ادبیات آقای ملایی قرار گرفتم خدا رحمتش کند روی با سواد شدن اهمیت می داد.
✅ شبها برای نمازخواندن به #حسینیه_سنندج می رفتم روحانی خوبی می آمد آشنایانی پیدا کردم از بازار مثل #شهیدمحمدشاطر کرمانشاهی پیمانکار ساختمان های ادب محمد؛علی ساکی اهل نهاوند آن موقع من #رساله_امام داشتم ، شاطر محمد و افراد ارتشی می بُردند می خواندن و می آوردن به نفر دیگه تحویل می دادم.
ادامه دارد...
به قلم مبارز انقلابی✍ حاج اصغر حیدری(فرزند علی عسگر)
@akhbareserishabad