eitaa logo
اخبار ویژه
148هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
18.3هزار ویدیو
31 فایل
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتا بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/4073259207Ce587f9582c ارسال نظرات،اخبار، انجام تبلیغات @foad5660
مشاهده در ایتا
دانلود
30.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی از صحن مطهر حرم امام رضا (ع)، در زير آن برف شديد، مملو از ميهمان بود و باز هم دسته دسته ميهمان‌هاي ديگر، زن و مرد و پير و جوان، با علم‌هايي سياه و سبز و قرمز به آنها مي‌پيوستند. يك گردان از بسيجي‌ها با لباس استتار و سرنيزه‌هاي آخته، عمليات آموزشي رزم انفرادي را به نمايش گذاشته بودند. حركات آنان كه با صداي سوت فرمانده نظم گرفته بود، پاكوبيدن‌هايشان، و نام مبارك «الله» كه با فريادهاي رشادت‌آميز آنها در صحن مطهر حرم‌ مي‌پيچيد و صداي بلندگوها را تحت الشعاع مي‌گرفت، حكايتگر عزمي استوار بود نشأت‌گرفته از نفخات قدسي روح الهي امت و اراده‌اي كه در بطن خويش تحولات تاريخي عظيمي را نهفته داشت. 👈ناب ترین مستندهای دفاع مقدس @Akhbarevijeh1
🔹️ای کاش یوسف زهرا(س) بیاید گمگشته های فاو را پیدا نماید... منطقه جنگی اروندکنار یادمان شهدای گمنام همراه با @Akhbarevijeh1
منطقه (جزیره مجنون) قتلگاه سردار شهید ولی الله چراغچی همراه با @Akhbarevijeh1
پیش از عملیات بدر، صیاد نظرش را صریحاً گفت که من مخالف اجرای این عملیات هستم. وقتی طرح ابلاغ شد، صیاد گفت: «از این لحظه که دستور صادر شده، من، از دیگرانی که این طرح را دادند، محکم تر خواهم ایستاد و هیچ تخطی ای را هم نخواهم بخشید.» ایشان حقیقتا آخرین نفری بود که صحنه عملیات بدر را ترک کرد. می گفت می خواهم خدای من و امام من گواه باشند که من فقط نظر کارشناسی ام را دادم، اما در اجرا محکمتر از دیگران بودم. برادر «رحیم صفوی» خودش شاهد است. لوله تانک های عراقی دیده می شد و گلوله هایش جلوی پاهایمان می خورد. در چنین موقعیتی، بچه های سپاه 2 تا قایق تندرو آورند، به آقا رحیم و صیاد و جمعی که آنجا بودند، گفتند سوار شوید، بروید. الان تانک ها می رسند. شما باید بروید، وگرنه اسیر می شدند. صیاد گفت: «من نمی آیم، من جواب امام را چه بدهم؟ من به امام قول دادم تا پای جان در این عملیات بایستم.» فانسقه صیاد را 2،3 نفری گرفتند، جثه اش هم کوچک بود؛ ورزیده بود؛ ولی وزن سنگینی نداشت- بلندش کردند، انداختندش توی قایق تندرو. قایق 20،15 متر توی آب پیش رفت، صیاد خودش را انداخت توی آب و گفت بروید؛ نگران من نباشید. 2،3 نفر از اطرافیانش هم مجبور شدند از قایق بپرند پایین؛ نمی شد تنهایش بگذارند. خلاصه با مصیبتی برش گرداندند. @Akhbarevijeh1