eitaa logo
آخرت اندیشان ۲
271 دنبال‌کننده
58 عکس
18 ویدیو
0 فایل
سلام خوش امدید 🌺لطفا جهت اطلاع رسانی با این شماره ها تماس بگیرید 🔴 مریم توکلی 👇🏻👇🏻 09196324253 09057994246 🔴خانم زهرا مهدوی خواه 👇🏻👇🏻 09193574280 🔴آقای سراجعلی حسنی 👇👇 09013812050 آیدی گروه 👇👇 @akheratandishan
مشاهده در ایتا
دانلود
ما در زمین، خانواده موقتی داریم و نسبت به آن وظائفی داریم. ما مثل یک جنین که در رحم مادر رشد می‌کند، در رحم دنیا آمده‌ایم تا رشد ‌کنیم و به تعالی برسیم و برای مرحله بعد آماده شویم. ما خانواده­ای غیر از خانواده زمینی داریم و با تکامل پیش آن خانواده مان برمی‌گردیم.مهم این است که بفهمیم چه راهی در پیش داریم، کجا هستیم، چگونه باید زندگی کنیم، هدف ما کجاست، چه منازلی را باید پشت سر بگذاریم. ما چند نوع تولد و در واقع چند نوع رحم داریم. یکی رحم مادرمان بود که از آن به دنیا وفات کردیم. از رحم دنیا به عالم برزخ یا ملکوت متولد می­‌شویم که میلیاردها برابر از اینجا کاملتر، بزرگتر، مهمتر و  پیشرفته­‌تر است. رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر با دنیاست. همان طور که دنیا قابل مقایسه با رحم مادر نیست. ملکوت هم قابل مقایسه با  دنیا نیست. ابن سینا (ره) در رساله‌­ی به نام الشفاء «من خوف الموت» می­‌فرماید: «مردن برای انسان عوض‌­کردن ابزار است». مثلاً نجار برای هر قسمت از کارش ابزار عوض‌ می‌کند و با ابزار دیگری کار می­‌کند. یک جا اره به دردش می‌خورد، جای دیگر چیز دیگری.  ابزار ما هم در مدتی که در دنیا هستیم، بدن ماست که این هم ابزار مبارکی است. اسلام هم به این ابزار احترام می‌گذارد و حتی برای مرگ آن قوانینی را قرار می‌دهد مثل؛ غسل دادن میت، نماز خواندن بر میت، دفن بدن و... . سر قبر که ما می‌رویم به احترام بدن می‌رویم. روح همچنان ارتباطش را با بدن در عالم ملکوت و برزخ حفظ می‌کند و از این روست که سفارش به هدیه فرستادن و رفتن به قبرستان شده است. زیرا که میت در عالم برزخ متوجه می‌شود. پس بدن خیلی حرمت دارد. ما قرار است با این بدن که ابزار بسیار محترم و مهمی است، زندگی ­کنیم و برای آخرت آماده شویم.
باسلام واحترام .مطالب گروه صرفا جهت مطالعه وکسب اطلاعات شما دوستان می باشد .ضمن تشکر از همراهی شما لطفا مطالب را با دقت مطالعه نمایید . اگر به دوستان وعزیزانتان علاقمند هستیدحتماآنها رابه گروه دعوت نمایید . ❌👈اعمالی که شما دوستان برای انجام ان به این گروه دعوت شدید وانجام ان برایتان واجب می باشد👇👇 ❌👈اساسنامه گروه آخرت در صورت فوت یکی از اعضاء ❌✅شب اول خواندن نماز لیله الدفن ❌👈وتا چهلم متوفی فرصت دارید یک بار ❌👈یک روز نماز قضاء ❌👈یک نماز ایات ❌👈بخش قران مشخص شده ❌🔴👈واگر با روزه مشارکت داریدهمه اعمال بالا به اضافه یک روز روزه قضاء متشکرم . امیدواریم بتوانیم گره گشای اخرت خود باشیم التماس دعا
مؤمنین لحظه مرگ چه کسانی را می بینند؟
مؤمنین هنگام قبض روح پنج تن (علیهم‌السلام) را می‌بینند و از دنیا می‌روند. البته برای مؤمن این گونه است. خداوند آنقدر مؤمن را دوست دارد و به قدری مؤمن پیش خدا عزیز است که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «المُؤمِنُ أعظَمُ حُرمَۀً مِنَ الکَعبَۀ حرمت مؤمن از کعبه بالاتر است». یکی از آن حرف‌هایی که عزرائیل (علیه‌السلام) هنگام ترس مؤمن می‌زند، این است که پنج تن (علیهم‌السلام) را نشان می‌دهد و می‌گوید اینها همراهان و هم‌نشینان تو و منتظر تو هستند. امام صادق (علیه‌السلام) می‌­فرمایند: حضرت عزرائیل برای اینکه اشتیاق مؤمن را زیاد کند و به اصطلاح دلش را آب کند؛ به مؤمن در حال احتضار می‌گوید: «اگر می‌خواهی، جانت را نمی­‌گیرم، می‌خواهی برگرد» که مؤمن می‌گوید: نه من حاضرم و اصلا به هیچ وجه دیگر حاضر نیستم برگردم». خدا به ملک الموت می‌گوید: اینجا را به مؤمن نشان بده، امکان ندارد برگردد. امام صادق (علیه‌السلام) می­‌فرماید: «جبرئیل به فرد مؤمن می‌گوید: من مخیرم به من گفته‌اند اگر نخواست، او را نیار»، و مؤمن اشتیاقی به برگشتن به دنیا نشان نمی‌دهد.  اما کسی که فاسق است و با پنج تن آل عبا اصلا انسی نداشته با ایشان زندگی نکرده، رغبتی به دیدن‌شان نداشته و در دنیا شیفتگی، دلتنگی، دلدادگی و احساس عضویت در خانواده اهل بیت را نداشته، رفت­ و ­آمدی برقرار نکرده، این شخص وقتی امیرالمؤمنین را می‌بیند، حالش خیلی بد می­‌شود.  چون حضرت علی(علیه‌السلام) فرمود: «مَن یَمُت یَرَنی من مؤمنٍ أو منافقٍ قُبُلا  هرکس بمیرد من را می‌بیند، هم کافر و هم مؤمن». اما اینکه چگونه می­‌بینند، خیلی فرق می‌کند. لحظه‌­ای که در قیامت از قبرها برانگیخته می­‌شود. سنت ها و احکامی را می­‌بیند که در دنیا ندیده بود. یک ماجرای دیگر، داستان دیگر، یک فضای دیگر در آخرت است. در قیامت اگر انسان آماده نباشد به او خیلی خیلی فشار می­‌آید.
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻در وقت مرگ و قبض روح، حضرت عزرائیل با چه شکلی ظاهر می شود؟ تمام خصوصیت‌های لحظه مردن، به شکل باطن انسان است. در ابتدای بحث از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شد که فرمودند: «شدیدترین لحظات فرزند آدم 3 لحظه است؛ لحظه­‌ای که در آن ملک الموت را می‌­بیند». ملک الموت حضرت عزرائیل (علیه‌السلام) که از فرشتگان الهی است و به چهره باطن هرکس می‌­آید و در مقابل او قرار می‌گیرد؛ یعنی تصویر روح شما روی صورت و هیکل ایشان می‌­افتد. هر شکلی باطنت باشد عزرائیل (علیه‌السلام) به همان شکل می‌­آید.   نه فقط عزرائیل (علیه‌السلام)، بلکه تمام خصوصیت‌های حالت مردن به شکل باطن انسان است. مثل جنین، جنین وقتی در دنیا می‌­آید، اگر کور باشد، خودش دنیا را تاریک می‌بیند، دنیا کسی را کور نمی‌­کند. کسی هم جنین را کور نمی­‌کند. کوری را جنین خودش با خود می‌آورد. اگر از کوری زجر می‌کشد برای این است که خودش چشم نیاورده است اگر نمی‌شنود، اگر از هر ارگانِ بدن که کم دارد و زجر می‌کشد برای این است که خودش این ارگانها را در دوران جنینی درست نکرده و نیاورده و با شرایط دنیا سازگار نیست، بنابراین دردش می‌گیرد. در رحم چشم و گوش و پا و دست و ... نمی‌خواست دردی هم نداشت. اینجا اینها را لازم دارد و تا متولد می‌شود، ماجرا شروع می‌گردد. مثلاً کسی که چشم درد دارد، ایراد از طول موج در دنیاست یا ایراد از چشم اوست؟ مسلم است ایراد از چشم اوست چرا که چشم او نمی‌تواند با طول موج اینجا ارتباط برقرار کند. عینک را به چشم می‌زنند. چون این چشم نمی‌تواند با طول موج ارتباط برقرار کند و با کمک عینک این ایراد درست می‌شود. کسی که گوشش نمی‌شنود، مشکل از گوش اوست یا از فرکانس صوت؟ مشکل از گوش اوست. گوش با فرکانس صوت در دنیا هماهنگ نیست. وقتی ما پا درد داریم، مشکل از پای ماست نه از دنیا. اصلا در آخرت درد نیست، همه­‌اش یک تکه بهشت است. درد، جهنم، سوختن، احساس آتش گرفتن، مار و عقرب برای این است که شما از اینجا با خودتان همه‌­اش را می‌برید. که در توضیحات بخش قبر به آن می‌پردازیم. ما همه چیز را با خودمان از اینجا می‌بریم. اگر انسان آماده نباشد دیدن ملک‌الموت برایش خیلی سخت است. حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) وقتی ملک الموت را زیارت کرد، فرمود: می‌خواهم ببینم وقتی جان کافر را می‌گیری، چگونه و با چه قیافه‌­ای می‌­گیری؟ می‌خواهم قیافه‌ات را ببینم». عزرائیل (علیه‌السلام) گفت: « نه، به اصطلاح عام، «بیخیال شو» نمی­‌خواهد ببینی». حضرت ابراهیم اصرار کرد. ملک الموت گفت: آیا جگرش را داری که نگاه کنی؟ می‌توانی؟». گفت: «بله نگاه می‌کنم». تا حضرت عزرائیل چهره‌ای را که با آن با کافر روبرو می‌شد، به حضرت ابراهیم نشان داد، حضرت ابراهیم بیهوش شد. وقتی به هوش آمد گفت: «اگر کسی جهنم هم نرود، دیدن همین قیافه برای او بس است». سپس حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) می‌گوید: «با چهره‌ای که جان مؤمن را می‌گیری، می‌خواهم شما را ببینم». حضرت ملک‌الموت با چهره‌ای بسیار زیبا و جذاب می‌آید. باز هم حضرتعالی ابراهیم طاقت نمی‌آورد و می‌گوید: «همین یک لحظه دیدن این قیافه جذاب و زیبای تو برای جزای مؤمن کافی است».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخت‌ترین حالت که در بعضی از روایات گفته‌اند، حالتِ زمان موت است، یعنی تا فرد می‌میرد، اول او را پیش خدا  می‌برند. در بعضی از فرمایشات هم فرموده‌­اند که سخت ترین لحظه «قیامت» است که البته هردو هم درست است. یک ملاقات خصوصی و حضوری بین انسان و خدا، که دیگر هیچ کس نیست؛ یک ملاقات چشم در چشم حضوری و یک مکالمه که خدا سئوال می­‌کند و اگر آدم آماده برود؛ می‌­فرماید خدا خیلی انسان را ناز و نوازشش می­‌کند و خیلی به او می­‌رسد. ولی اگر آدم آماده نباشد، خدا با آدم حرف می‌­زند، با خودت چه کار کردی؟ آن امانتی که از خودم به تو داده بودم، آن کودک عزیز روان، آن نفخه خدایی، آن روحی که از خودم به تو داده بودم را چه کار کردی؟ امانت را آوردی یا نیاوردی؟ خیلی سخت است خدا امانتش را می‌خواهد. همانطور که قرآن می‌فرماید: «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ؛ روزى که مال و فرزندان به احدى سود نمى‌دهد، مگر کسى را که با قلب سلیم نزد خدا آید». خدا می­‌گوید: یک امانت که بیشتر ما به تو ندادیم، همان روح خدا، نفخه الهی، سالم آورده‌ای یا نه؟ خدا نکند، روزی اگر خدا به آدم بگوید سالم آمده‌ای یا نه؟ آیا امانت را سالم آورده‌ای؟ و آدم نداند چه بگوید. در پیشگاه خدا گفتن معنی ندارد و ارائه پاسخ به صورت کتبی یا شفاهی نیست. اصلا شما وقتی وارد می­‌شوی، مثل یک جنین که همه چیزش معلوم است و نمی­‌تواند بگوید: من سالمم یا نیستم. خودِ دنیا و شرایط دنیا او را و سلامت او را تفسیر می­‌کند. پیشگاه خداوند هم جایگاه حقیقت است. جایگاه اعتبار نیست که بخواهید زینت کنید بزک کنید، دروغ بگویید، کسی را نمی­‌توانید فریب دهید. وقتی جنین با چهارپا به دنیا می‌­آید، نمی‌­تواند دو پایش را پنهان کند، معلوم است که با چهار پا آمده؛ اگر دُم آورده باشد جنین دُم آورده، با این دم چه کار کند؟ یا یک سر اضافه آورده، با این سر چه کار کند؟ اگر آدم بیمار متولد شده باشد، صحنه سختی است که خدا از انسان بپرسد: در دنیا چه کار کردی؟ امانتی که به تو دادیم کجا بردی؟ چقدر هم بد است که انسان به خدا پاسخ دهد، مگر می­‌خواستی چه کار کنم، زندگی کردیم دیگر. یعنی اصلا نداند برای چه به دنیا آمده است. نداند برای چه آفریده شده است و نداند از او چه می­‌خواهند این را مستی می‌­گویند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«سکرات» و «غمرات» موت چیست؟  ما در قرآن دو تعبیر در مورد لحظه وفات داریم: «سکرات» یعنی مستی‌های لحظه مرگ و «غمرات» یعنی سختی های مرگ. سکرات یعنی مستی­‌ها. آدم وقتی که در این لحظات قرار می‌­گیرد، یک دفعه متوجه می­‌شود که اصلا ماجرا تمام شد به ته خط رسید. سوت پایان را زدند. وضعیت عوض می­‌شود. همه افکار و اندیشه­‌ها و نقشه‌­هایی که من داشتم، تمام شد و اینجا انسان در خودش می‌رود. این اتفاق شاید برای خیلی از ما افتاده باشد. حالت مرگ، حالت­‌های بیهوشی، حالت­‌های کما و حتی خواب. زمانی که خواب می‌­بینیم، داریم می‌میریم. چه بسا خواب می‌­بینیم که در قبر رفتیم. خواب می‌­بینیم برزخ رفتیم و یا خواب دیدیم کشته شده‌ایم و یا ... . لحظه‌­ای که با اتومبیل در دره سقوط می­‌کنی، می­‌دانی که تمام است، ولی لطف خدا و فرشته‌­ها نمی‌­گذارند که تمام شود. بعد در کما می‌­روی و به هوش می­‌آیی. سکرات و مستی‌­ها، یعنی لحظه‌ای که شخص در خودش می‌­رود، وقتی یک دفعه می­‌فهمد همه چیز تمام شد. در سکرات و مستی، انسان به شدت گیج می‌شود، در فکر می­‌رود که بالاخره پس این اموال، خانه و خانواده؟ از یک طرف مریضی و درد اذیتش می‌­کند؛ از یک طرف هیاهوی اعضای خانواده گیجش کرده و از طرف دیگر به قول مولاینان حضرت علی (علیه‌السلام) چشمش باز شده و فرشته مرگ را و ماجراهای دیگر را می­‌بیند. از سوی دیگر فکر می‌کند، پس ماجراهای زندگیم، این همه داستان‌­ها، برنامه‌­ها، نقشه‌­ها، تازه دکترا را گرفتم، تمام شد؟ تازه ازدواج کردم، تازه خدا به من بچه داده، تازه صاحب خانه شدم، تازه کارخانه‌­دار شدم. قیافه­‌های هولناک آن سمت را می‌­بیند، ماجراهای آن سمت را می‌بیند. معلوم است که آدم از چند طرف در فشار قرار می‌­گیرد و مست می‌شود؛ گیج می‌شود؛ مگر شوخی است
غمرات مرگ چیست؟ تعبیر بعدی غیر از مستی­‌ها و سکرات، «غمرات» است. غمرات یعنی فرورفتن، در گرداب رفتن و سختی. حالتی به آدم دست می­‌دهد که آدم در خودش فرو می‌­رود و همه افکارش متوجه باطنش می­‌شود که من دست خالی هستم. این جا چیز دیگری از من می­‌خواهد و من هم هیچ چیزی ندارم. این حالت خیلی سخت است. «وَ إِنَّ لِلْمَوْتِ لَغَمَرَاتٍ هِیَ أَفْظَعُ مِنْ أَنْ تُسْتَغْرَقَ بِصِفَةٍ- أَوْ تَعْتَدِلَ عَلَى عُقُولِ أَهْلِ الدُّنْیَاو به تحقیق مرگ را سختی هایى است كه دشوارتر است از آنكه همه آنها بیان شود، یا عقل هاى مردم دنیا آن را درك كرده بپذیرند». موت گرداب‌ها، فشارها و سختی­‌هایی برای انسان دارد که خیلی وحشتناک­‌تر و بزرگ­تر از آن است که بشود وصفش کرد و خیلی بزرگ‌تر از آن است که عقل اهل دنیا بتواند آن حالت غمرات را درک کند. حالت­‌های مختلف، گیجی­‌های مختلف، مستی­‌های مختلف، هجوم افکار از بیرون یک سلسله ماجرا دارد از درون یک سلسله ماجرا دارد به خودش نگاه می­‌کند، در عین حال که به خودش توجه دارد بیرونی­‌ها پیام‌هایی برایش دارند، گریه، داد و فریاد می‌کنند. از یک طرف خودش درگیرِ خود و کارهای گذشته­ و ارزیابی خودش است و از طرف دیگر هم چشمش باز شده. فرمودند: اگر به کوه این حالت فشار و غمرات بیاید کوه ذوب می­‌شود. قرآن در مورد سکرات فرمود:«وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ و سكرات مرگ به راستى در رسید این همان است كه از آن مى‏‌گریختی» باز در جائی دیگر می‌فرماید: «وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ؛ و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد». جان که راحت در نمی­‌آید، چقدر سخت، به خودش می‌­پیچد. قرآن در مورد غمرات می­‌فرماید:«وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون و كاش ستمكاران را در گرداب‌هاى مرگ مى‏‌دیدى كه فرشتگان [به سوى آنان] دست‌هایشان را گشوده‏‌اند [و نهیب مى‏ زنند] جان‌هایتان را بیرون دهید امروز به [سزاى] آنچه بناحق بر خدا دروغ مى‌بستید و در برابر آیات او تكبر می‌کردید به عذاب خواركننده كیفر مى‏‌یابید». «أَخْرِجُوا» یعنی خودتان جان بدهید، بیایید، جان بده بیا. فرشته‌­های آن طرف هم برای ظالم خیلی زشت و هم بداخلاق هم خشن و بی‌رحم هستند. قرآن می‌­فرماید: با پس­‌گردنی می­‌زنند از آن طرف یک عده فرشته با سیلی استقبال می‌­کنند. بعضی از عذاب‌ها فقط عذاب هستند و خوار نمی‌کنند، یعنی درد دارند ولی در آنها تحقیر وجود ندارد. اینجا می‌فرماید، ضمن این که آدم عذاب می‌شود، همراه آن خواری و حقارت هم است. فکر کنید از یک طرف با پس گردنی به یک نفر بزنند و از طرف دیگر یک عده با سیلی استقبال کنند. این عذاب خوارکننده برای کسانی است که حرف‌های مفت و نادرست در مورد خدا می‌گفتند؛ مردم را گمراه می‌کردند؛ با دین مردم بازی می­‌کردند؛ پیام‌های غلط، عقاید غلط را ترویج می­‌کردند. پس ما دو حالت داریم: سکرات موت که مستی­‌هاست و غمرات موت که سختی­‌هاست. این که در دعاها ما از‌ این حالتها دائما به خدا پناه می‌­بریم، برای این است که فوق­‌العاده این حالت‌ها انسان را می‌شکنند و باید انسان دائما به خداوند تبارک و تعالی پناه ببرد.