eitaa logo
اخلاق مهدوی 🌻
783 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
89 فایل
اللّهمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج وَ العافِیهِ وَ النَصر وَ اجعَلنا مِن خَیرانصاره واعوانه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شب جمعه است شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🌹 شب خیرات ومبرات برای مسافران ابدی 😔و دلم براے آنهایے که دیگر ندارمشان بسیار تنگ است… ⏰پنج شنبه است ودلتنگم برای پدر ومادرم برای برادرانم برای عزیزانی که نبودشان تا ابد تلخ است 🙏همدردم با تمام دلهای داغدار و عزیز از دست داده 🙏 و دعا میکنم برای آرامش ارواح مومنین ومومنات و صبر جمیل و جزیل بازمانده ها 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✅ارواح طیبه شهدا ارواح مومنین ومومنات بی وارثها بد وارثها را یاد کنیم با فاتحه و صلوات🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🙏روحشان شاد وقرین رحمت الهی ✅یادمان باشد که اخلاق مهدوی یعنی قدر نعمت حیات را بدانیم و از لحظه لحظه اش بهره ببریم. ❤️ ✅اخلاق مهدوی یعنی بدانیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ این بدن و جسم ابزاری است برای بندگی کردن🌹 🙏 برای رسیدن به خدا 🌹 🙏برای عبادت🌹 🙏برای کار خیر🌹 ✅اخلاق مهدوی یعنی تا زنده ایم به هم محبت کنیم🌹 ✅اخلاق مهدوی یعنی به هم توجه کنیم و مهربان باشیم. ✅اخلاق مهدوی یعنی تا فرصت هست تلاش کنیم و توشه وبهره بگیریم از دنیا ⏰که فرصت بسیار اندک است. مهاجرانی ۱۱۰ https://eitaa.com/joinchat/10354782Caeec2836a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷امام مهدی شناسی 🌷 🌿زیارت آل یاسین🌿 ✨«فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِأَئِمَّةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِكُمْ يَا مَوْلَايَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِين‏»✨ ◀️مجدد به قسمت انتهايي زيارت آل يس نگاهي مي اندازيم: 💠در زیارت آل یس بعد از چهل سلامی که داده مي شود و ذکر اعتقادات كه در محضر حضرت بيان مي گردد، به زائر اجازه داده مي شود خود را معرفي كند. 💠حضرت در معرفی زائرعنوان مؤمن را به او مي دهد:«فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ » این عنوان ،عنوان عجیبی است. 💠مرد و زن اعلام می کنند نفس من به *همه خدایی خدا ايمان دارد، زيرا الله نام جامع خداي سبحان است. 💠اگر سوال شود آیا نفس فقط منظورنفس است یا قلب را نيز شامل مي شود در پاسخ مي توان گفت: 💠 این که گاهي گفته شود نفسم مؤمن است دعا کنید روح و قلبم هم مؤمن شوند يعني عبارت نفس مجموعه اي است از نفس و روح و قلب و معناي ديگر خود نفس يا شخصیت انساني فرد است. هر دو معنا بر نفس بار مي شود. 💠وجود مقدس ولی عصر علیه السلام که زیارت از خود ایشان صادر شده است گویا به هر زائری این قابلیت را می دهند که خود را به عنوان دائم الایمان به خدا ي سبحان معرفی کند. 💠در زيارت آمده است «فنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ» ونفرموده‌اند «فَنَفْسِي عالِمة» یعنی صحبت از علم نیست صحبت از ایمان است. 💠علم زمانی كه بر صفحه قلب ثبت شود ایمان نام می‌گيرد، باورهای ما دانسته‌های ما است که بر صفحه قلبمان ثبت شده است. 💠 حضرت ولی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اجازه می‌دهند تا بر همه زائرین نام «مؤمن» بار شود. 💠 معمولا اگر کسی واقعا عارف به اهل بیت باشد هیچ ادعایی ندارد. چنين نيست كه زائر خود را مومن بداند بلكه وجود مقدس حضرت ولی عصر علیه السلام خودشان این عنوان را به زائر عطا می‌كنند، زائر ادعای مؤمن بودن نمی‌کند. 💠 امام می‌فرمایند: هر گاه به ما سلام می‌ كنيد نفستان را به عنوان مؤمن معرفی کنيد، یعنی ذره‌ای انکار حقیقت در نفس من نیست. 💠 حضرت نفس زائر را مؤمن معرفی می‌كنند.ایمان هم دلدادگی است. زائر اعلام می‌كند: ❤️مولايم! من عاشق هستم. نفس من عاشق است. 💠 هرگاه انسان عاشق شود به دنبال سود و ضرر دنیوی نیست بلكه فقط در پی وصال به معشوق است. 💠 در اين فراز نفس زائر درخواست وصال به امامش را دارد. ❤️نفس من مایل است پیوستی به وجودمقدس حضرت داشته باشد. 💠«فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّه» ابتدا پیوست عاشق به حضرت حق است.پيوست به همه خدایی خدا و به تبع به پيامبر وآل پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/joinchat/10354782Caeec2836a7 @mahdimontazeremast
هدایت شده از اخلاق مهدوی 🌻
Photo from مهاجرانی۱۱۰
هدایت شده از اخلاق مهدوی 🌻
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ❤️🌻🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🦋🦋🦋🌷🦋🦋🦋 *👌🏻حکایت بسیار زیبا* *مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود* *و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد* *یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت* *میخواهم گوسفندانم را بفروشم چون میخواهم به مسافرت بروم* *و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم* *پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد* *چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت* *چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید* *در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند* *هنگامی که وعده سفرش فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد* *چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند* *لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد* *تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:* *با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟* *چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.* *تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند.* *اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت* *تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد* *هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند* *صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت* *در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد* *تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟* *مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند* *و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند* *آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند* *هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته ی آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد* *چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید ، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟* *چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود* *تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت* *خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی* *در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد* 🍀🍀🍀🍀 *این معنی روزی حلال است* *الهی ما را به آنچه به ما دادی قانع گردان* *و در آنچه به ما عطا فرموده ای برکت قرار ده* 🍀🍀🍀🍀 *دوستان این قصه ها برای آموختن ودرس گرفتن است ساده از کنار آن عبور نکنیم بخوانید وتآملی کنید....👌 https://eitaa.com/joinchat/10354782Caeec2836a7
۳۶ دنبال خاله بازی های دنیا نباش❗️ اگه وقت سفرت برسه؛ هیچی نمی تونه به تاخیرش بندازه... 💢از این دوران رحمی کوتاه، برای ساختن یه دنیای ناتمام، استفاده کن👇 @ostad_shojae
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا