┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
✨صبحتان متبرك بہ اسماء اللہ
یا اللہ و یا ڪریم
یا رحمن و یا رحیم
یا غفار و یا مجید
یا سبحان و یا حمید
سلاااام
الهی به امیدتو💖
🦋🌹💖🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
#التماسدعایفرج
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
خرم آن روز...
خرم آن روز که جان میرود اندر طلبت...
سعدی
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحتون زیبا مثل برف ❄️❤️
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
#ماهنقرهای🔹
#داستانواقعی 🦚
#پارتبیستهشتم
از جا بلند شد و خداحافظی کوتاهی کرد و رفت، دست مادرمو گرفتمو نالیدم:-بهتری آنا؟
-بهترم!
-طبیب خبر کردن؟
-نه خودم خوب میشم چیزی نیست کمکم کن بلند شم!
-باید استراحت کنی!
-کلی کار دارم،فردا عروس کشون داریم!
-باشه پس منم میام کمکت!
-نه تو همینجا بمون چشم آقات بهت نیفته عصبانیه!
با ناراحتی چشمی گفتمو ایستادم کنار پنجره رفتنشو تماشا کردم چقدر دلم برای مظلومیتش میسوخت!با یاد لباسی که از خدیجه بی بی کادو گرفته بودم چشمام برقی زد با عجله چارقدمو از سرمکندمو لباس رو پهن کردم کف اتاق،چقدر خوشگل بود نقره ای مثل ماه،داشتم از دیدنش کیف میکردم که در با شدت باز شد سریع لباس رو گلوله کردمو انداختم توی صندوق بغل اتاق!
آقام درو بهم کوبید و نشست همونجا پشت در و آرنجشو گذاشت روی زانوش و گفت:-کجا رفته بودی؟
با ترس نالیدم:-به خدا قسم رفته بودم لباس سحر ناز رو از خدیجه بی بی بگیرم،نمیخواستم طولش بدم اما هنوز کامل ندوخته بودش!
نگاهی عصبانی بهم کرد و با تعجب پرسید:-خدیجه بی بی روستای بالا رو میگی؟مگه خیاطی میکنه؟
-آره آقاجان میشناسینش؟خیلی زن مهربونی بود!
-یه مدت با مادرت روستای بالا زندگی میکردیم یه چندباری دیدمش،چیزی ازت نپرسید؟
-نه!
دستشو گذاشت روی زانوشو از جاش بلند شد و گفت:
- خوب گوش کن ببین چی میگم،تا یکی از مردای این خونه بهت اجازه نداده حق نداری جایی بری،خوش ندارم پشتت حرف در بیاد!
-چشم آقاجان!
-پاشو برو کمک آنات حالش خوب نیست!
چشمی گفتم و در صندوقچه رو بستم از اتاق زدم بیرون و با سحرناز که لباس جدیدش رو پوشیده بود و داشت وسط حیاط عمارت عرض اندام میکرد رو به رو شدم،نگاهی بهش انداختم با اون هیکل گندش درست شبیه گوجه شده بود ،خنده ی ریزی اومد روی لبام که از چشماش دور نموند!
هلم داد سمت آشغالا:-دختره کلفت چته حسودیت میشه لباس درست و حسابی نداری؟
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ عالی احساسی ویژه تبریک روز مادر ❤️
↷↷↷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
برای کسایی دریا بودیم که
لیاقتشون در حد مرداب بود ...
#تیکهدار
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻