آخر اي جان جهان خسرو خوبان بازآ
اي يکي گوهر حق حجت يزدان بازآ
صبح رخشنده من جلوه کن و رخ بنما
مهر تابنده من زين شب هجران بازآ
تا به کي گويم از اين هجر و قلم فرسايم
عاقبت بر خط اين گردش دوران بازآ
کي دهي داد مرا زين همه بيداد و ستم
رس به فرياد دلم منجي انسان بازآ
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
سلام دوستان عزیزم صبحتون بخیر
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
#ماهنقرهای🔹
#داستانواقعی 🦚
#پارتسینهم
وحشت زده نگاهی بهش انداختمو خواستم برم توی اتاق که چشمم افتاد به اردشیر که با چشمایی از کاسه درومده زل زده بود به رد خون،حتما داشت با خودش فکر میکرد که اگه کسی اونو همراه دختره توی طویله دیده بود الان رد خون اون هم حیاط عمارت رو رنگی کرده بود،اخمامو توی هم کشیدمو از کنارش رد شدمو مستقیم دویدم سمت اتاق:-آنا؟
-کجایی دختر؟همه حیاط عمارت رو دنبالت گشتم،حالت خوبه؟
-آره آنا فاطیما و خاله کجان؟
-مگه ندیدی دختر عروسیمون عزا شد،فاطیما رو بردن توی اتاق تا خان بیاد دستور بده چه خاکی به سرمون بریزیم،بیچاره حالا اشرف اینو چوب میکنه تا آخر عمر میکوبه تو سرش که بدقدم بودی!
-نگران نباش آنا!
-چی چیو نگران نباش دختر تو که نمیدونی خان بالا و خانوادش چه کینه شتری دارن هیچوقت از ما نمیگذرن این دخترم اول زندگیش بدبخت شد!
وحشت زده دستمو قاب صورتش کردمو چشم دوختم توی چشمای نگرانش و گفتم:-یه لحظه گوش کن ببین چی میگم آنا،من اردشیر رو با یه دختره توی طویله دیدم میخواست بغلش کنه،نمیشناختمش فکر کنم از آدمای روستای بالا باشه اگه بفهمن مثل همین پسر میکشنش،مگه نه؟!
چند ثانیه ای گذاشت تا متوجه حرفام شد انگشتش رو که از ترس میلرزید روی بینیش گذاشت و ایستاد و در اتاق رو محکم بست:-این حرفا چیه میزنی دختر؟روت باز شده ها،تورو چه به این حرفا؟
-به خدا با چشمای خودم دیدمشون آنا داشت بهش میگفت با آنام صحبت میکنم بیاد خواستگاری!
دست روی دهنم گذاشت و گفت:-به هیچ کس هیچی نمیگی فهمیدی؟اگه کسی چیزی بفهمه هممون بدبخت میشیم!
سرمو به نشونه مثبت تکون دادمو دستشو از روی دهنم برداشت و همون لحظه در با شدت باز شد و ناهید هل خورد توی اتاق و رو به مادرم گفت:-بیا کمک کن عروس رو ببریم حجله!
با اخم نگاهی بهش انداختم انگار مادر من کلفت بود و اون خانوم عمارت!
-یعنی چی؟مگه عروسی پس فردا نیست؟
-نه اتابک خان دستور دادن همه مراسما رو امشب تموم کنیم!
-خدا به فریادمون برسه،بریم!
نشستم گوشه اتاق و زانوهام رو گرفتم توی بغلم:دلشوره امونمو بریده بود،با اون تهدیدایی که خان بالا کرده بود مطمئن بودم اتفاق بدی تو راهه،لحظه ای حرفای خسرو از گوشم بیرون نمیرفت،دخترش که گناهی نکرده بود،یعنی اگه آقام منو اورهان رو هم کنار هم میدید منو میکشت؟
با یاد آوری اورهان سیبی که تموم این مدت زیر لباسم مخفی کرده بودم رو بیرون آوردمو گرفتم زیر بینیم و نفس عمیقی کشیدم،چقدر همه چیزش از نظرم جذاب بود حتی عصبانیتش!
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
بسم الله الرحمن الرحیم
سوالهای دهمین مسابقه #هفت_شهر_عشق
۱ عمر سعد به چه بهانه ای جنگ را به عقب می انداخت؟؟🌷
۲ وقتی حضرت زینب سلام الله علیها به امام عرض کرد آيا اين هياهو را مى شنوى دشمنان به سوى ما مى آيند". از امام حسین علیه السلام چه جوابی شنید؟؟🌷
۳ وقتی امام حسین علیه السلام یک شب از دشمن فرصت خواست فرمانده نيروهاى محافظ فرات ( عمرو بن حجّاج ) جواب سکوت فرمانده ها را چه داد؟؟💖
۴ شب عاشورا را توصیف کنید طبق مطالبی که برای شما فرستاده شده است ؟؟؟💚
۵ چرا امام نيمه شب همه ياران خود را فرا خوانده است؟💖
۶ سوال حضرت قاسم بن حسن از و جواب امام حسین علیه السلام را بیان بفدمائید؟؟💚
۷ وقتی بریر شوخی میکند عبدالرحمان چه سوالی میپرسد؟ سوال و جواب عبدالرحمان و بریر را بنویسید؟؟💧
۸ اين شيشه سبز چيست كه در دست آن فرشته است؟
براى چه او به زمين آمده است؟ 💙
۹ عمرسعد به شمر مى گويد: "خود را به نزديكى خيمه هاى حسين برسان و وضعيّت آنها را بررسى كن و براى من خبر بياور".
شمر، سوار بر اسب مى شود و به سوى اردوگاه امام پيش مى تازد.
آتش!
خدايا! چه مى بينم؟ 🎗
۱۰ على آخرين سخن خود را به برادرش عَمْرو بن قَرَظَه که برای هدایتش آمده است چیست؟؟؟
ضمن تشکر از اعضای محترم کانال و همراهان همیشگی
لطفا ظرف یک هفته جواب دهمین مسابقه #هفت_شهر_عشق را به آیدی زیر ارسال کنید 🌹🌹👇👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیز امروز فقط فرصت دارید جوابها رو ارسال کنید 🌹🌹🌹
هیچ درختی به خاطر پناه دادن به کبوترها بی بار و برگ نشده است؛🍃🌸
تکیه گاه باشیم،🍃🌸
مهربانی سخت نیست ...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
4_6030688739955575446.mp3
8.36M
🔥احمد سعیدی - همدسته بارون
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ تاثیر گرفتن جوان انگلیسی از نماز خواندن رهبر انقلاب بر پیکر پاک شهید سلیمانی
#پیشنهاد_دانلود 👌
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻