دعبلم کن تا برای تو غزلخوانی کنم
با غزلهای تو اظهار مسلمانی کنم
من که نیت کرده ام آقای من رخصت بده
سر در باب الجوادت را چراغانی کنم
رعد و برقی شبیه طوفانی
نکند تو علی دورانی؟
نور چشم مه خراسانی
تو ولیعهد شاه ایرانی
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
دیدم اونجا که همه عصبی هستن، علی آرامه!
اونجا که همه میگن بیخیال! علی پیگیره..
اونجا که همه میان وسطِ میدون،
آبرویی ببرن، غیبتی کنن، برایِ قدرت
دست و پایی بزنن، علی کنار کشیده.
اونجا که همه از ترس کنار کشیدن،
علی وسطِ میدون ایستاده..
چی از علی، علی ساخته؟
میراثِ علی چیه؟