کاسه های شیر رو نزد امام اوردن امام بررسی کرد و پسر رو بلند کرد و دست مادرش داد . بهش گفتن از کجا فهمیدین این پسر اینه؟ فرمود: شیر مادرِ پسر از دختر سنگین تره .. و اینجوری شد که حق به صاحبش رسید .

حالا این روایت الان از یه سری پزشکان و متخصصان تایید شده و برای برخي ثابت نشده . در هر صورت چون روایت کامل صحیح و سندش صحیحه حرفي باقی نمیمونه . بعضیا هم گفتن این از کرامات امام علیه السلام هستش که به صورت اقناعی بچه رو به مادرش داده چون ایشون عالم غیب هستن و اصلا بدون هیچ آزمایش و اینا تشخیص میدن ولي برای اینکه حرفي حدیثی باقی نمونه این کار رو کردن .

عبدالله بن عباس حکایت کرده که روزی عمر بن الخطاب به امام علی بن ابی طالب علیه السلام گفت : یا اباالحسن ، تو در حکم و قضاوت بین افراد بسیار عجول هستی و بدون آنکه قدری تأمل کني، قضاوت مي نمایی!! امام علیه السلام به عنوان پاسخ کف دست خود را جلوی عمر باز کرد و فرمود : انگشتان دست من چند عدد است ؟ عمر پاسخ داد:۵ عدد . امام فرمود : چرا در پاسخ عجله کردی و بدون آنکه بیندیشی جواب مرا فوري دادي؟ عمر گفت :موضوعی نبود که پنهان باشد بلکه آشکار و ساده بود و نیازی به تأمل نداشت .. امام علي بن ابیطالب علیه السلام فرمود: مسائل و قضایایی که پاسخ میدهم و قضاوت میکنم برای من آشکار و ساده است و نیازی به اندیشیدن ندارد و چیزی از اسرار عالم بر من پنهان و مخفی نیست ، همان طوری که تعداد انگشتان من برای تو آشکار بود . _کتاب سلوني قبل أن تفقدوني، جلد ٢، صفحه١٣٠

شسمک؟ 😍💚

قهوه چشمان توست، تیره، تلخ، اما آرام بخش و اعتیاد آور.. #السمسق 🦋

اگر عقل امروزم را داشتم، کارهای دیروزم را نمی کردم، ولی اگر کارهای دیروزم را نمی کردم، عقل امروزم را نداشتم… من که گیج شدم حالا خطاهامون اینجوري توجیه میشه یعنی؟ .. یا نمیشه ؟

از لحاظ روحی دلم یه مادر بزرگ میخواد برام صابون و النگو های رنگی رنگی و جوراب و چند تا چیز بی ربط دیگه بخره و بعدم بم پول بده ...

ها یادم رفت بهتون بگم ما اینجا مادربزرگامون برامون یه بسته هل و یه بسته سعد و یه جوراب و یه صابون همیشه تو کیفشون دارن .. 😅 سعد یه نوع گیاهه که تو طب اسلامي خيلي کاربرد داره برای دندان و لثه و اینا