📲 نسخه با کیفیت موبایل #استان_خراسان_رضوی

﷽ 💚| بسیجی یعنی علی! *دلنوشته پیش از بیانات فردای مقام معظم رهبری ______________________ 🔰 یکی از زیباترین جملات در وصف «بسیج»، این جمله‌ی امام‌خامنه‌ای است؛ جمله‌ای که اگر بسیجیان عالم برای آن جان بدهند، جا دارد: «بسیجی یعنی «علی» که تمام وجودش وقف اسلام بود.» 🔻«علی» یک «بسیجی‌فعال» تمام‌عیار بود. این افتخار را باید تا ابد بر پیشانی بسیجیان از ابتدا انقلاب تا به امروز نوشت که عنوانشان را شریک شدند با بهترین مرد خلق خدا !... علی علیه السلام بسیجی بود ... او در مهم ترین مرحله شکل گیری و قدرت گرفتن اسلام و تشکیل حکومت نبوی با نبی اکرم صل الله علیه به مدینه نرفت ...! بله !دقیقا آن زمانی که بعد مدت ها جنگ و سختی و گرسنگی جهاد وقت پخش مسئولیت ها در حکومت مدینه بود! 💎 وقت تشکیل حکومت و جاگیری های حکومتی و شیرینی بازی های ابتدا تشکیل یک حکومت قدرتمند بود و به قدرت رسیدن ها و جاگیری های مقامی و ... اما علی علیه السلام در مکه ایستاد تا شب لیله المبیت عشق بازی با وجه الله بکند علی علیه السلام ایستاد تا امانت ها و دستورات پیامبر اکرم را پیگیری بکند . 📍علی علیه السلام بسیجی بود ...! کسیکه وقتی در جریان نبرد های حساس وقتی پیامبر اکرم دستور فرمود در مدینه بماند و به جنگ نیاید حتی با نیش زبان های مردم و دوست و دشمن و پخش شایعات آنها در شهر در مورد اینکه چرا پیامبر اکرم علی علیه السلام را از این چنین جنگی محروم می‌کند ایستاد و به جان همه نیش زبان ها را خرید علی علیه السلام بسیجی بود ... مردی که ولایت مداری اش نسبت به ساحت پیامبر اکرم و اطاعت فرمان های همیشگی اش برای اطاعت دستور ولی زمانه اش، الگو تمام شیعیانش شد ❤️‍🩹 علی علیه السلام بسیجی ماند ! بعد نبی اکرم وقتی شرائط جامعه دگرگون شد ...وقتی امت نامحرم و بیگانه با او شد وقتی زمانه برای علی و حکومتش چهار سال بیشتر زمان نگذاشت ...با وجود تمام تهمت ها و فتنه های معاویه و نداشتن یار و بی وفایی یاران انقلابی زمان پیامبرش و فقدان دوستانش بسیجی ماند و تغییر نکرد ... مثل زمان پیامبر اکرم بسیجی وار جهاد میدان در روز و جهاد با نفس در شب میکرد یک لحظه از مواضع حکومت داری نبوی حتی در جلسه تعیین خلیفه بعدی حتی به لفظ ظاهر هم کوتاه نیامد. 🕊🍃 مرد بسیجی ساده زیستی که همسرش را خودش را زندگی اش را حیاتش را زبانش را فرق سرش را وقف راه انقلاب پیامبر اکرم کرد مردی که تا آخرین لحظه بی وفایی مردم به او با جامعه اش انقلابش با امتش که امت او بود چون امت پیامبر اکرم بود یک لحظه آنها را رها نکرد یادگاری نبی اکرم را فراموش نکرد او یک لحظه خانه نشین نشد ✳️ علی علیه السلام بسیجی ترین مرد دنیا بود و یارانش در آینده را بسیجیان حضرت امام را گویا در آن لحظه ای بر پای منبر خطاب به کوفیان دید که فرمود :خدایا مرا از اینها بگیر و این مردم را نیز از من بگیر و بهترشان را به من عطا کن او یاران بسیجی اش در آینده را بر پای منبر اش در شهر بی وفایی ها و فراموشی ها دید. علی علیه السلام انگار بسیجیانِ حضرت امام ره را در آنجا دید و این را فرمود... #دیدار_با_بسیجیان

💥آقای پزشکیان یاد بگیرید😊 💥در کادرِ ریاست‌جمهوری هیچکس حقِ ماموریت نمی‌گرفت. 💥شهید‌رئیسی می‌گفت «شرط سفرِ من این است؛ هرکسی نمی‌خواهد؛ نیاید! چرا دلاری که در کشور نوسان پیدا می‌کند را باید صرف حقِ ماموریت کرد؟ اگر کسی می‌خواهد؛ حق ماموریت ریالــی می‌دهیم؛ اما دلاری خیر!» 💥در این دوسال و نیم یک دلار؛ یک یورو هم برای سفرهایِ خارجی داده نشد… #شهید_رئیسی #جهاد_تبیین #نکته_بصیرتی #آنتی_فتنه ━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━

#حدیث ✍پیامبر صلی الله علیه آله: به خانواده خدمت نمى كند ، مگر صدّيق يا شهيد يا مردى كه خدا برايش خير دنيا و آخرت را مى خواهد 📚جامع الاخبار، ص ۲۷۵

📌#حکایت_آموزنده ✍ مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر» ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند. پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: «برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می‌آورد.» مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه‌حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.» مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟» پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است. #