eitaa logo
خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی
218 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
9هزار ویدیو
187 فایل
فرهنگی ؛ اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 از عالم قبر چه خبر؟🌷 همسر شیخی از او پرسید: پس از مرگ چه بلایی به سرمان می‌آورند؟ شیخ پاسخ داد: هنوز نمرده‌ام و از آن دنیا بی‌خبر هستم، ولی امشب برایت خبر می‌آورم. یک‌راست رفت سمت قبرستان. در یکی از قبرهای آخر قبرستان خوابید. خواب داشت بر چشم‌های شیخ غلبه می‌کرد؛ ولی خبری از نکیرومنکر نبود. چند نفری با اسب و قاطر به‌سمت روستا می‌آمدند. با صـدای پای قاطرها، شیخ از خواب پرید و گمان کرد که نکیرومنکر دارند می‌آیند. وحشت‌زده از قبر بیرون پرید. بیرون‌پریدن او همان و رم‌کردن اسب‌ها و قاطرها همان‌! قاطرسواران که به زمین خورده بودند تا چشمشان به شیخ افتاد، او را به باد کتک گرفتند. شیخ با سروصورت زخمی به خانه برگشت. همسرش پرسید: از عالم قبر چه خبر؟! گفت: خبری نبود، ولی این را فهمیدم که اگر قاطر کـسی را رم ندهی، کاری با تو ندارند! واقعیت همین است: اگر نان کسی را نبریده باشیم؛ اگر آب در شیر نکرده باشیم؛ اگر با آبروی دیگران بازی نکرده باشیم؛ اگر جنس نامرغوب را به‌جای جنس مرغوب به مشتری نداده باشیم؛ اگر به زیردستان خود ستم نکرده باشیم؛ و اگر بندگی خدا را کرده باشیم؛ هیچ دلیلی برای ترس از مرگ وجود ندارد! خدایا آخر و عاقبت ما را ختم به‌خیر کن. @alaakbr کانال خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خواندنی عاقبت توهین و تمسخر# 👇👇👇👇👇 *نقل است:* سرهنگی در حمام به *مرحوم آیة الله شاه آبادی استاد امام خمینی "ره" با لحن تندی گفته بود:مرتیکه! زود باش!* آن زمان حمام‌ ها تاریک بودند. چراغ نداشتند. مرحوم آیة الله شاه آبادی هم پیرمرد بودند چون می خواست از سطح حمام بگذرد،خیلی احتیاط می کرد که آب های کثیف به بدنشان نریزد. آن سرهنگ وقتی این دقت را می بیند شروع می کند به توهین. *آیة ا....شاه آبادی* از این تمسخر و طعن و توهین او خیلی ناراحت شد،👈ولی نه تنها چیزی نگفت،بلکه به راه خود ادامه دادند و رفتند. فردای آن روز آیة الله شاه آبادی در حوزه مشغول تدریس بودند که صدای عدّه ای را شنید که جنازه ای را می‌بردند. پرسید: چه خبر شده است؟ اطرافیان گفتند آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد ، در کمتر از ۲۴ ساعت از دنیا رفت مرحوم آیت الله شاه آبادی ناراحت و متاثر شده بود و فرمود: *اگر چیزی در جواب به او گفته بودم ،👈او نمی‌ مُرد!!!!👉* *مردم! بترسید:* *زن دارید جوابتان را نمی‌ دهد،* *شوهر دارید جوابتان را نمی‌دهد.* *پدر و مادر دارید،* *خواهر و برادر و همسایه دارید،جوابتان را نمی دهند* *سر خود را پایین می‌اندازند و می‌روند ،* *بترسید از خشم خدا!* *آنهایی که جواب شما را می‌ دهند،کم خطر هستند 👈ولی آنهایی که جواب نمی‌ دهند، خطرناک هستند👈یک وقت می‌ بینید آهِ او شما را بدبخت می‌ کند.* ایت الله فاطمی نیا 🌱الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ🌱 🌹کانال خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. @alaakbr
💢💦💢💦💢💦💢💦💢💦💢 دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم، بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود، سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، روی شنهای بیابان نوشت “امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد”. آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود، لغزید و در آب افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت، بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: “امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد”. دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم، تو آن جمله را روی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟ دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد، باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش، آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد 🍂🍃🌸🍂🍃🌸‌‌ ‌‌‌‌‌‌ خوبی ها یادمان باشد