eitaa logo
خیمه گاه امام زمان عجل الله تعالی
218 دنبال‌کننده
7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
134 فایل
فرهنگی ؛ اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
. [ کوتاه‌نوشت‌های‌ سیاست‌ اسلامی📋🌙 ] 🔹 یکی از مهمترین مولفه‌های گفتمان انقلاب اسلامی، داشتن آرمان و غایت مشخص و حرکت بی‌وقفه در مسیر وصول بدان است. ✅ ویژگی انقلاب اسلامی ایران که منحصر به فرد بوده و شایسته تامل و تبیین است، موفقیت او در حفظ آرمان‌ها در فراز و فرود تاریخ خویش است. 💎 رمز پیروزی و مانایی انقلاب اسلامی، ارتباط دائم و اتصال کامل با ولی‌الله الاعظم ارواحنا فداه می‌باشد. ⚪️ آنچه موجب شکست سایر انقلاب‌ها و نهضت‌های اسلامی و غیر اسلامی و یا دوام کوتاه مدت آنها شده است، کم بودن افق دید آنها در تعیین آرمان‌ها و عدم ارتباط با وجه باقی خدای متعال، و امام و صاحبِ زمان و زمانه است. ▫️در مقابل آنچه انقلاب اسلامی را از غیر او متمایز می‌کند، هویت اسلامی اصیل او است که در قالب حکومت دینی ولایت فقیه و محتوای اسلامی و شیعی قوانین حکومت متجلی شده است.🪞✨
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔸 برخی گمان می کنند که پيشينه ولايت فقيه به دوران غيبت کبرای امام زمان (عج) برمی گردد؛ ولی با توجه به مفاد نظریه ولايت فقيه و با مروری اجمالی بر تاريخ دوران حضور معصومین عليهم السلام، به‌راحتی می توان جلوه‌های مختلف ولايت فقيه را در عصر حضور امامان معصوم نيز ديد که أهل بیت علیهم‌السلام مشروعيت ولايت فقيه را به دو صورت متجلی کردند: گاهي در عمل، کسانی را ازميان فقيهان برای ولايت بر شيعيان منصوب مي‌فرمودند و گاهی با ذکر بياناتی، ضمن تشريح ويژگی ها، شيعيان را به فقيهان ارجاع می دادند. ⬅️ در زمان حاکميت علی (ع)، ايشان کسانی را در نقاط مختلف کشور اسلامی به حکومت می گماشتند. ازآنجاکه آنان منصوب خاص علی (ع)بودند، اطاعت از آنها مانند اطاعت از خود حضرت بر مردم واجب بود؛ چون درواقع اين افراد منصوب باواسطه خداوند بودند. 💠 ولايت فقيه نيز درواقع، نصب باواسطه است و اطاعت از او واجب و الزامی🍃🌺 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] نزدیکترین حکومت به حکومت امام معصوم... اقربيت و نزديکي يک حکومت به حکومت معصوم عليه السلام در سه امر اصلي آشکار می شود: 1. علمِ حاکم به احکام کلی اسلام، تا در سايه آگاهی کامل و همه‌جانبه ی او به اسلام و احکام اسلامي، جامعه در مسير صحيح اسلام و ارزش‌های اسلامی، هدايت شود. 2.شايستگی روحی و اخلاقی حاکم، به‌گونه‌ای که تحت تأثير هواهای نفسانی و تهديد و تطميع‌ها قرار نگيرد و از هرگونه فساد و لغزش و گناه و منفعت‌طلبی مصونيت يابد. 3.کارآيی حاکم، در مقام مديريت جامعه که خود،شامل خصلت‌ها و صفاتی از قبیل درک سیاسی واجتماعی،اگاهی از مسائل بین المللی،شجاعت در مقابله با دشمنان و تبهکاران و حدس صائب(صحیح) در تشخيص اولويت‌ها،می باشد. 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] چطور در امر ولایت فقیه یک غیر معصوم جانشین امام معصوم باشد و اطاعت از او واجب؟! با اينكه احتمال خطا درباره غيرمعصوم وجود دارد،اما اهميت حکومت اسلامی به حدی بالاست که اگر کسی ازطرف امام معصوم عليه السلام مأذون و مجاز باشد، بايد آن‌قدر اعتبار داشته باشد که مخالفت با او شبيه شرک ورزيدن به خدا باشد؛ وگرنه امور مردم به سامان نمی رسد و از اسلام چيزی باقی نمی ماند؛ آن‌هم با وجود دشمنانی که از هرسو به مسلمانان چشم طمع دوخته‌اند. پس جامعه اسلامی بايد فصل‌الخطابی داشته باشد تا ازهم نگسلد و همه در يک چارچوب حرکت کنند و از يک نفر حرف‌شنوی داشته باشند. ازاين‌رو اين امر،از گذشته،ميان شيعيان حاکم بود: که اگر فقیهی از باب ولايت، حکمی داد، همه بايد از آن تمکين کنند و حتی مقلدان مراجع ديگر، دراين‌باره، بايد به نظر ولی فقيه عمل کنند، نه نظر مرجع خود... 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔰در ميان بزرگان شيعه، از کسانی که افزون بر تصريح به نظريه ولايت مطلقه فقيه، به‌عنوان يک فرض فقهي، آن را عملاً تحقق‌يافتنی می دانست، امام خمينی رحمة الله بود. ايشان سال‌ها پيش از پيروزی انقلاب اسلامی، اين احتمال را می دادند که زمانی فقيهی بتواند در محدوده خاص جغرافيايي، حکومت تشکيل دهد. 💠 درآن‌صورت، آن فقيه تمام اختيارات حاکم شرعی را در دست خواهد داشت و اختيارات او به امور حسبيه و ضروری منحصر نخواهد شد؛ بلکه هرجا مصالح جامعه اسلامی ايجاب کند، وی می تواند در چارچوب موازين شرع و مبانی اسلامی اعمال ولايت کند. در آن زمان، وقتي امام خميني رحمة الله اين نظريه را مطرح می کردند، شاگردان ايشان، به‌سبب حسن نظر و ارادت به ايشان، آن را مي‌پذيرفتند؛ اما در دل ترديد داشتند که روزی چنين اتفاقی رخ دهد، تا اينکه سرانجام جريان نهضت روحانيت پيش آمد و رفته‌رفته انقلاب پيروز شد و در سایه ی تشکيل حکومت و دولت اسلامی، آن نظريه عينيت خارجی يافت... 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔖متناسب با اختيارات و وظايفی که ولی فقيه بر عهده دارد، بايد از برخی شرايط برخوردار باشد تا بتواند به بهترين شکل ممکن، اهداف حکومت اسلامی را محقق سازد. شرايطی را که در مورد ولی فقيه اهميت بيشتری دارد، می توان در سه محور خلاصه کرد. اين دسته از شرايط در شخص امام معصوم عليه السلام ، به‌نحو کامل آن يافت مي‌شود،برای همین اهل بیت با اين ويژگی ها مناسب‌ترين افراد برای اِعمال ولايت و حاکميت در جامعه اسلامی هستند. بديهی است، کسانی که در مقام جانشينان امامان، امر ولايت و حکومت را برعهده می گيرند، بايد در اين شرايط، نزديک‌ترين افراد به معصوم عليه السلام باشند تا مصلحت جامعه مسلمانان تاحدامکان فراهم آيد. اولین دسته از این شرایط،علم به قوانین الهی است ... ادامه دارد... 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔖برای کسی که متعهد به ایفای مسئولیت، در جامعه اسلامی می‌شود کسب علم، آگاهی و داشتن بینش صحیح به وظايف خود، در درجه اولِ اهميت، قرار دارد و بهترين فرد برای احراز مسئوليت، کسی است که بيش از ديگران به قوانين آگاهی داشته باشد. ازاين‌رو مجري قانون، و در کل، حاکم اسلامي بايد قانون‌شناس باشد. البته مرتبه ايدئال آن، علم خطاناپذير به قوانين الهی است که همان مقام عصمت است و در صورت حضور چنين شخصی، يعنی معصوم عليه السلام ، حاکميت او بر جامعه ضروری و لازم و در اولويت است؛ اما در غياب ايشان، حکومت و اجرای قانون به کسی سپرده مي‌شود که بيش از ديگران به قانون آگاهی و شناخت دارد. علم به قوانین الهی از شروط مهم حاکم اسلامی است 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [ تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔖از ويژگی های امام معصوم عليه السلام اين است که افزون بر عصمت در علم، در افعال نيز معصوم‌اند. او، خدا را معصيت نمی کند و به امت خيانت نمی ورزد و مصالح فردی را بر مصالح امت مقدم نمی دارد. بنابراين اگر بخواهيم حکومتی شبيه به حکومت امام معصوم عليه السلام تشکيل دهيم، بايد کسي در رأس حکومت قرار گيرد که عدالت و تقوا داشته باشد و گرچه معصوم نيست، دست‌کم دنباله‌رو معصوم، و ازنظر تقوا شبيه به ايشان باشد. بنابراين، مجري قانون بايد از صلاحيت اخلاقي و به‌تعبيرديگر از مرتبه‌اي از تقوا برخوردار باشد که بتواند در مقابل هواها و هوس‌ها و منافع شخصی و گروهي مقاومت کند و حق را بر آنها مقدم دارد و از سِمت و امکاناتی که در اختيار دارد، سوءاستفاده نکند. عدالت و تقوا یکی دیگر از شرایط مهم حاکم جامعه اسلامی است🌱 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔖از ويژگی های ممتاز امام معصوم عليه السلام اين است که به موضوعات و مصالح واقعی، صرف‌نظر از احکام و قوانين آن، احاطه دارد و به‌عبارت‌ديگر مدير و مدبّر است. اين ويژگی را می توان به خصوصيات ديگری تحليل کرد که عبارت‌اند از زيرکی، شجاعت، صلابت و شروط ديگری که برای حسن تدبير لازم است. بنابراين اگر بخواهيم حکومتی شبيه به حکومت امام معصوم عليه السلام تشکيل دهيم، بايد کسی در رأس آن قرار گيرد که از اين شرط برخوردار، و افزون بر علم به قوانين الهی، به تدبير امور جامعه و همچنين امور سياسی و اجتماعی آگاهی کامل داشته باشد. ازاين‌رو هر فقيه عالم و باتقوايی، برای ولايت بر امت اسلامی صلاحيت ندارد. چه‌بسا فقيهی عالم‌تر و باتقواتر از همه باشد؛ اما حسن تدبير نداشته باشد.  کفایت و تدبیر از ویژگی های مهم حاکم جامعه اسلامی است🍃 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔖درباره ولی فقيه مسئله به اين‌سان است که نخست بايد کسی باشد که حد نصاب سه شرط مهم یعنی علم و اگاهی،تقوا و کفایت و تدبیر(مدیریت اجتماعی) را داشته باشد. دوم، در مجموع امتيازاتی که از اين سه ملاک کسب میکند، از ديگران برتر و بالاتر باشد. ازاين‌رو، اگر مثلاً شخصی فقيه است و در مقام مديريت امور اجتماعی نيز فرد کارآمدی است، اما تقوا ندارد يا فقيه است و تقوا نيز دارد، اما ازنظر قدرت مديريت حتی نمی تواند خانواده خود را به‌درستی اداره کند، اصولاً از دايره نامزدهای اوليه مقام ولايت فقيه خارج است، اگرچه اعلم و افقه فقيهان و مجتهدان حاضر نيز باشد؛ زيرا گفتيم براي احراز اين مقام، داشتن حد نصاب هر سه شرطْ الزامی است. بنابراين ولی ‌فقيه بايد هر سه شرط فقاهت و کفايت و تقوا را داشته باشد و مسلّم است که اگر فقيهی در هر سه شرط از ديگران افضل باشد، رهبري در او متعيّن است. 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] چگونگی تعیین ولی فقیه تنها ملاک مشروعيت حکومت و حاکم، نصب و اذن الهی است و نه‌تنها بايد قوانينی که در جامعه اسلامی اجرا می شوند، برگرفته از احکام شرع مقدس اسلام باشند، بلکه مجريان قانون بايد ازطرف خداوند اذن داشته باشند.ینابراین مجری قانون، حتی اگر تمام قوانين را برطبق موازين اسلامی اجرا کند، بايد ازطرف خداوند مأذون باشد. اين اذن، گاهی خاص است؛ همان‌طور که در مورد رسول خدا(ص) و معصومین عليهم السلام چنين بود، يا مانند کسانی که پيامبر اکرم(ص) آنها را شخصاً نصب می کردند و کسانی که در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام ازسوی آن حضرت به فرمانروایی واداره ایالات اسلامی منصوب می شدند و یا مثل نواب خاصی که در زمان غیبت امام زمان از طرف امام منصوب شدند. و اما گاهی اذن يا نصب، عام است؛ يعنی در زمان غيبت و نيز در زمان حضور امامانی که از طرف حکام جور دچار محدودیت شدید بودند و حکومت از دست آنها خارج بود، افراد صلاحيت‌دار با نصب و اذن عام برای اجرای احکام خدا معرفی می شدند. 📗برگرفته از کتاب حکیمانه ترین حکومت علامه مصباح یزدی (رحمة الله علیه )
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ایرادات شورایی بودن ولايت فقيه-١ 🔰 طرفداران شورایی بودن ولایت فقیه، با استناد به نقش نظر اکثریت در حصول اطمینان بیشتر در تصمیم‌گیری معتقدند شورای ولایت فقیه بهتر می‌تواند جامعه را اداره کند تا یک فرد! اما شورایی بودن رهبری ممکن است به تضعيف اصل حکومت اسلامی و ولايت ‌فقيه بينجامد؛ چون وقتی کار شورایی شد، قدرت فرد تضعيف می شود. بنابراين اگر وی بخواهد تصميم بگيرد، بايد افراد شورا را جمع کند. حال اگر به‌دلايلی، همچون سفر و کسالت، افراد شورا در جلسه به حد نصاب نرسند، جلسه تشکيل نخواهد شد. همين امر زمينه را فراهم خواهد ساخت تا کارها به‌تأخير افتد و در نتيجه، جامعه فلج، و اين جايگاه تضعيف شود.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⭕️ ساختار حکومت مبتنی بر ولايت فقيه ⁉️ حکومت اسلامی؛ تأسيسی(ابداعی) يا تأييدی(امضایی)؟ 🔴 آيا مسئله حکومت و سياست يک نظریه ی امضایی است يا اسلام مستقلاً نظريه‌ای را ابداع كرده است؟ ⬅️ با توجه به اينكه اسلام اصل قانون‌گذاری و نيز تعيين مجری قانون را شأن خدای متعال می داند بايد نظريه اسلام را تأسيسی دانست ولی تأسيسی بودن نظریه اسلام در سياست و حکومت بدان معنا نيست که تنها يک شکل خاص حکومت را برای همه زمان‌ها و جوامع پيشنهاد کرده است؛ بلکه مقصود آن است که اسلام، مجموعه‌ای از اصول و معيارها و شاخصه‌ها را تعيين کرده، که در تمام زمان‌ها و جوامع، رعايت آنها بر حکومت الزامی است.  ➖و بی توجهی به اين مجموعه قوانين و ملاک‌ها، حکومت را نامشروع و ناپذيرفتنی خواهد کرد. بنابراين چنان نيست که هر شکلی از حکومت که در دنيا اجرا شود مورد پذيرش اسلام باشد. 🔻نتيجه اينكه اسلام ساختار ثابتي برای حکومت اسلامی معرفی نمی کند؛ زيرا دينی است که برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها و همه جوامع آمده است. 🟢 اين دين سترگ، هم جامعه کوچک و محدود زمان پيامبر اسلام (ص) را اداره کرده و هم می خواهد پيچيده‌ترين و گسترده‌ترين جوامع بشری و حتی حکومت جهانی را اداره کند
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] .تفاوت مهم امام معصوم عليه السلام با ولی ‌فقيه در امر حکومت، مربوط به «‌علم‌» ايشان است. علم امام معصوم عليه السلام علمی خدایی است و اکتسابی نيست و او در هيچ امری به راهنمایی و مشورت ديگران نياز ندارد؛ البته آنان برای تربيت مردم و رعايت برخی مصالح ديگر از سنت مشورت بهره می بردند؛ اما رهبر غيرمعصوم چنين نيست، بلکه او بايد در امور اداره جامعه با متخصصان همان امر مشورت کند. فلسفه وجود شوراها و مجلس شورا در نظام اسلامی اين است که رهبر غيرمعصوم در همه امور تخصص ندارد و بايد با متخصصان مربوط مشورت، و از آنان نظرخواهی کند تا مطمئن شود که مصلحت جامعه چيست. دراين‌‌صورت، او می تواند به کاری امر کند؛ اما وقتی امر کرد، اطاعتش بر همه، حتی بر ديگر مراجع و فقها واجب است.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 💎جایگاه ولایت فقیه ⁉️ آيا در صورت وجود ولی فقيه ازيک‌سو و مراجع تقليد ازسوی ديگر، تعارضی بين آنها وجود نخواهد داشت؟ کار مردم در مراجعه به مراجع و تقليد از آنان در مسائل دينی، از مصاديق مراجعه غيرمتخصص به متخصص و اهل خبره است که در ديگر موارد زندگی بشر نيز وجود دارد. توضيح اينکه هر فرد به‌تنهایی، در همه امور سررشته ندارد و کسب تخصص در همه زمينه‌ها برای يک نفر ممکن نيست. بنابراين، به‌طور طبيعی و به‌حکم عقل، انسان‌ها در مسائلی که در آن تخصص ندارند و بدان نيازمندند،‌ به کارشناسان و متخصصان همان رشته مراجعه می کنند مسئله ولايت فقيه جدا از بحث تقليد و از باب ديگری است. اينجا مسئله حکومت و اداره امور جامعه مطرح است. از راه عقل و نقل ثابت شده که بايد يک نفر در رأس هرم قدرت قرار بگيرد و در مسائل اجتماعی، حرف آخر را بزند و ازنظر قانونی رأی و فرمانش مطاع(مورد اطاعت) باشد. بديهی است که در مسائل اجتماعی، روا نيست که هرکس طبق نظر و سليقه خود عمل کند، بلکه بايد يک حکم و يک قانون جاری باشد؛ زيرا در غير اين صورت، جامعه به هرج‌ومرج درخواهد افتاد. کار ولی فقيه و تشکيلات و سازمان‌ها و نهادها در نظام مبتنی بر ولايت فقيه، همان کار دولت‌ها و حکومت‌هاست.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⁉️با توجه به نظريه ولايت مطلقه فقيه، آيا می توان تعدد حکومت‌های اسلامی را قبول کرد؟؟ در پاسخ به اين سؤال می توان گفت که مسلّماً اسلام، خواهان وحدت امت اسلامی و اتحاد همه مسلمانان جهان است و تمرکز و وحدت رهبری و زمامداری جامعه اسلامی نماد وحدت امت است. اسلام نه‌تنها برای جامعه اسلامی، بلکه برای جامعه جهانی، حکومتی واحد می خواهد. اينک، ما منتظر ظهور حضرت ولي‌عصرعجل الله تعالی فرج الشرف هستيم تا حکومت جهانی واحد برقرار سازند. بنابراين، هرگاه اتحاد دو يا سه يا چند کشور اسلامی و وحدت رهبری آنها ممکن شود، بايد در اين راه بسيار کوشيد؛ ولی ناگفته نماند که گاهی تعدد حکومت‌های اسلامی مقتضای مصلحت است. در اين‌گونه موارد، بايد دست از تلاش‌های وحدت‌طلبانه برداشت و به اين امر رضايت داد که در هر کشور اسلامی باصلاحيت‌ترين فرد بر مردم حاکم باشد و مستقلاً اداره و تدبير کشور خود را به عهده بگیرد
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] *ولی فقیه استبداد ستیز است نه استبداد گر ❓آيا اختيارات ولی فقيه، راه را برای استبداد و ديکتاتوری در جامعه فراهم نخواهد کرد؟ 🔰 دين و سياست باهم عجين شده اند و دخالت دین در سياست جزء شرعیات دین اسلام است. براساس اين نوع نگاه به دين و سياست، به کسی مستبد و ديکتاتور مي‌گويند که خود را پايبند به قوانين الهی نداند و هر قانونی که مطابق با ميل و سليقه‌اش باشد، وضع و اجرا کند؛ حتی اگر آن قوانين برخلاف احکام اسلام باشد. دراين‌صورت، ديکتاتوری در جامعه اسلامی شکل می گيرد. 🟡 ديکتاتور می گويد قانون، همان است که من می گويم، نه آن قانونی که خدا گفته است يا مردم قبول دارند.دیکتاتور، بر اين باور است که مجری قانون نيز بايد خودش باشد و نيازی بدان نيست که از خدا يا مردم اذن داشته باشد. درواقع ديکتاتور، هم در قانون‌گذاری و هم در اجرای قانون و هم در نظارت بر اجرای قانون و رفع اختلافات، خود را همه‌کاره می پندارد؛ چون بيش از ديگران قدرت دارد. در حالی که شخص ولی فقیه به جایگاهش چنین نگاهی ندارد.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⁉️ با توجه به مرزبندي‌هاي امروزه و محدوديت‌ها در يکپارچگي امت اسلامی، چرا گاهی از ولی فقيه به «‌ولی امر مسلمين‌» ياد می کنند؟ 🟡 در قاموس اسلام ،مسلمانان با هر ملیتی که هستند یک امت واحده باید داشته باشند.اکنون در جهان اسلام، جای ديگری غیر از کشور ایران نداريم که حکومت مشروعی تشکيل شده باشد و فقيه بتواند با بسط يدی که يافته است، احکام الهی را اجرا کند. بنابراين، بايد حکومتی را محور قرار داد که فقيه جامع‌الشرايط در رأس آن قرار گرفته است. پس در اين زمان، تنها يک حکومت اسلامی مشروع در جهان برپا شده است که رهبر آن موظف است براساس احکام اسلام حکومت کند. 💎 به اين اعتبار مي‌توان رهبر آن را «‌ولی ‌امر مسلمين‌» ناميد. بنابراين، مبنای اين تعبير آن است که وقتی مرکزيتی در حکومت اسلامی شکل گرفت و اين حکومت به رهبری ولی فقيه در جایی برپا شد، هرجا مسلمانی هست، بايد از اين حاکم رسمی اطاعت کند.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⭕️ عده ای معتقدند هرچه مردم در جامعه اسلامی بخواهند، بايد تحقق يابد و خواست مردم بايد تأمين شود؛ زيرا مقتضای «‌حاکميت انسان بر سرنوشت خويش‌»، چيزی جز اين نيست. حق حاکميت ملت بر سرنوشت خويش، يک بعد خارجی و يک بعد داخلی دارد. از بعد خارجی و بين‌المللی، مقتضای اين اصل، آن است که هيچ ملت و دولتی حق حاکميت بر مردم کشوری ديگر و دخالت در تعيين سرنوشت آنان را ندارد و هر ملتی خود بايد درباره سرنوشت خويش تصميم‌گيری کند. بنابراين، هيچ ابرقدرت و دولتی حق ندارد برای ملت ايران تصميم بگيرد. همچنين از بعد داخلی، مقتضای اين اصل آن است که در داخل جامعه اسلامی ايران، کسی از پيش خود، حق حکومت و حاکميت بر ديگری را ندارد. و اما نکته مهم این است که: حاکمیت ولی فقیه بر مردم جامعه ماذون از جانب خداوند است.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ولايت فقيه و نقش مردم در نظام جمهوری اسلامي 💢مشروعيت حاکمان در حکومت اسلامی، با اذن الهی تحقق می يابد در عین حال،در نظام جمهوری اسلامی نقش مردم هم پررنگ است؛ اما نه در مشروعيت‌‌بخشيدن به قوانين و حاکمان، بلکه در تحقق‌بخشی و فراهم‌آوردن امکان استمرار آن. 🔺 افزون بر برگزاري پياپی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی و مشارکت جدی مردم در تجمعات به‌منظور حمايت از نظام، برگزاری برخی رفراندوم‌ها برای پررنگ‌ترکردن نقش و جايگاه مردم در نظام جمهوری اسلامی، اهميت دارد. 🔺 يکی از مواردی که نشان‌دهنده جمهوريت و نقش کليدی و اثرگذار مردم در نظام جمهوری اسلامی است، برگزاری رفراندوم تأييد اصل نظام و قانون اساسی آن است. در اين رفراندوم،نود و هشت و دو دهم درصد مردم ايران به نظام جمهوری اسلامی رأی آری دادند و از اين ‌طريق، نقش خود را در تحقق‌بخشی حکومت اسلامی ايفا کردند. 🔺 افزون بر اين، در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ نيز به‌شکلی رفراندوم مجددی برگزار شد تا همچنان نمادهای مردمی بودن نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش برهمگان عیان شود . در قسمت بعد به ضرورت یا عدم ضرورت برگزاری رفراندوم مجدد پاسخ خواهیم داد.(ادامه دارد )
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⭕️ برخي افراد و جريانات با ناديده‌انگاشتن مؤيدات فراوان تأييد نظام ازسوي مردم، مانند شرکت در انتخابات‌ها و تجمعات و راه‌پيمايي‌ها، خواستار برگزاری رفراندوم مجدد هستند چون قائلند احتمال دارد که در صورت برگزاري رفراندوم مجدد، مردم به جمهوري اسلامي رأي مثبت ندهند. ⬅️ گاهي يک احتمال، قراين و شواهدي دال بر صحت دارد. اين‌گونه احتمالات را «‌عقلايي‌» يا «‌احتمال به‌معناي خاص‌» مي‌ناميم. خردمندان به چنين احتمالاتي ترتيب اثر مي‌دهند و آنها را در زندگي بعيد نمي‌دانند. احتمالي که در اينجا مطرح شده است، احتمال عقلايي نيست، بلکه احتمال به‌معناي عام است. پس لزومي ندارد به اين احتمال پاسخ دهيم. ممکن است کسي پافشاري کند و بگويد: در مسائلي مانند تعيين نوع حکومت، هرچند احتمال ضعيف باشد، چون مسئله بسيار مهم است، بايد به آن ترتيب اثر داد. ولي خواهيم گفت که اين احتمال در هر نظام و هر حکومتي هست. فرض کنيد کسي بگويد: اگر در آمريکا انتخابات برگزار شود، مردم نظام دوحزبي کنوني را نمي‌پذيرند. پس بايد رفراندوم برگزار شود. آيا فقط با اين احتمال مي‌توان انتخابات مجدد برگزار کرد؟ آيا تا کنون در کشوري، با هر شکل از حکومت، انتخاباتي به‌صرف احتمال و ادعا برگزار شده است تا نظام جمهوري اسلامي نيز چنين کند؟ و برگزاري انتخابات به‌صرف چنين احتمالي، مستلزم پیامد منفی مهمي است که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⭕️ برگزاري انتخابات به‌صرف این احتمال که ممکن است امروز کسی خواهان حکومت اسلامی نباشد ، مستلزم تالی فاسد مهمی است: لازمه اين کار آن است که اگر مردم در انتخاباتی آزاد، نماينده‌ای برگزينند و پس از گذشت زمانی اندک، احتمال داده شود که رأی دهندگان ازنظر خويش برگشته‌اند، بايد درخواست تجديد انتخابات کرد. همين احتمال در مورد انتخابات رياست جمهوری، اعضاي شورای شهر، شهرداران و مسئولان ديگری که در نظام‌های مختلف، با انتخابات برگزيده می شوند، مطرح می شود. اگر در انتخابات به‌صرف احتمال تغيير نظر و رأی مردم ـ که در هيچ زمانی منتفی نيست ـ انتخابات مجدد برگزار شود، کار دولت‌ها و حکومت‌ها فقط برگزاری انتخابات خواهد بود. آيا چنين چيزی در دنيا پذيرفته است؟ ⬅️ البته در پاسخ به اين شبهه بايد به اين نکته نيز توجه کنيم که برگزاری انتخابات و مراجعه به آرای مردم، از ديدگاه عقيدتی ما هيچ‌گاه مشروعيت‌آور نيست تا با منفی شدن آرای عمومی، مشروعيت نظام باطل شود، بلکه آرای مثبت و موافق مردم، عامل تحقق حاکميت دينی است؛ يعنی اگر مردم موافق نباشند، حاکميت دينی برقرار نمی شود؛ چراکه چنين حاکميتی با قهر و غلبه تحقق نمی يابد. انتخابات ازنظر ما دو فايده دارد: يکی اينکه با برگزاری آن و توجه به آرای مردم، آنها خود را در ايجاد حکومت دينی سهيم خواهند دانست. 🔰 در نتيجه، بيشتر و بهتر در حمايت از نظامی خواهند کوشيد که به‌دست خودشان تحقق يافته است و آن‌گاه آرمان‌های مهم حکومت دينی تحقق می يابد
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ⭕️ مشروعيت رهبری به واسطه ی انتخاب از سوی مردم است یا انتصاب از سوی خداوند؟ 🔰 نظریه ی انتخابی بودن ولی فقیه،پيشينه فقهی ندارد و فقيهان گذشته، هيچ‌يک چنين نظريه‌اي را مطرح و قبول نکرده‌ اند. براساس اين نظريه، مشروعيت حکومت از مردم به فقيه اعطا می شود؛ حال‌آنکه مردم، حق حاکميتی از خويش ندارند تا به کسی اعطا کنند. 💠 از ديدگاه اعتقادی اسلام، مشروعيت حکومت بايد ازجانب خدا اعطا شود حال به نصب خاص یا عام.که در مورد فقيه جامع‌شرايط به‌صورت نصب عام است. 🔸 اگر بپذيريم که مشروعيت را مردم به حاکم شرعی می بخشند، اين پرسش پيش می آيد: همه مردم با حاکم شرعی بيعت نمی کنند، بلکه اکثريت به او رأی می دهند. دراين‌صورت، آن اقليت چه وظيفه‌ای دارند و حکومت حاکم اسلامی بر آن اقليت چه مشروعيتی دارد؟!!! 🔻اما براساس نظريه انتصاب، ولی فقيه مشروعيت خود را با واسطه، از خداوند می گيرد و مردم تنها در تحقق و فعليت‌بخشيدن به حکومت نقش دارند. نظريه انتصاب، نظريه مشهور در ميان فقيهان شيعه و مورد تأييد ماست. برخی سخنان امام خمينی رحمه الله نيز صراحت در «‌انتصاب‌» دارد؛ مثلاً ايشان در جلسه سخنرانی معرفی مهدی بازرگان، به‌عنوان نخست‌وزير دولت موقت، فرمودند: «‌من که ايشان را حاکم کردم، يک نفر آدمی هستم که به‌واسطه ولايتی که ازطرف شارع مقدس دارم، ايشان را قرار دادم. ايشان را که من قرار دادم، واجب‌الاتباع است‌.ايشان همچنين در ديگر مباحث خود، به‌ويژه در تنفيذ حکم رؤسای جمهور، بارها نشان داده‌اند مختار ايشان نظریه انتصاب است.
[تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] تشخيص اصلح ازسوی افراد غيراصلح؛ امری موجه يا ناموجه؟ فقهای مجلس خبرگان، موظف‌اند که فرد اصلح و اعلم را به عنوان رهبر جامعه اسلامی به مردم معرفي کنند. پرسش اين است که چگونه اين افراد غيراصلح و غيراعلم می توانند درباره اصلح و اعلم نظر دهند؟ ضرورت انتخاب شخص اصلح برای اداره حکومت، ضرورتی است که با عقل ثابت میشود. اما مسئله اين است که راه شناخت اصلح چيست؛ مثلاً، راه شناخت طبيب حاذق‌تر کدام است؟ آيا راه‌حل فقط اين است که هرکس خودش علم طب را مطالعه کرده باشد يا اينکه نياز به چنين چيزی نيست، بلکه اگر کسی در حد دانشجوی پزشکی باشد (که با علم طب سروکار دارد و واجد درجه‌ای از علم پزشکی است، حتی اگر پزشک متخصص نباشد)، چون برای اظهارنظر در زمينه معرفی حاذق‌ترين طبيب صلاحيت دارد، می توان در اين زمينه با او مشورت كرد؟ راه عقلايی اين است: آن‌که دراين‌باره هيچ تخصصی ندارد، برای شناخت پزشک حاذق تر از کسی مشورت بگیرد که در این زمینه اهل خبره باشد.مثلادر مسئله تقلید گفته اند نوجوانی که تازه به سن تکليف رسيده است و بايد از ميان مراجع، اعلم را شناسایی و از او تقليد کند، می تواند از طريق رجوع به اهل خبره، مانند امام جماعت محل يا روحانی همسايه، به اعلم‌بودن کسی اطمينان يابد. در اينجا نيز کسی نمی گويد که برای تشخيص اعلم بايد نزد کسانی رفت که خود اعلم باشند. کوتاه آنکه راه عقلایی در همه‌جا چنين است که فرد ناآگاه، به اهل خبره و آگاهان مراجعه کند؛ حتی اگر آن شخص آگاه، در حوزه خود بالاترين نباشد.
. «ولی فقیه و نظام سیاسی اسلام 💛» کارآمدی یا ناکارآمدی نظام سیاسی اسلام ممکن است نظام اسلامی ای که به دستورات اسلام دقيقاً عمل می کند و در صدد تحقق‌بخشيدن به ارزش‌های اسلامی در جامعه است، به مذاق برخی مردم دنيا خوش نيايد؛ چون براي آنها که خود را در جهان مادي محدود ساخته‌اند، تنها هوس‌ها و لذت‌هاي زودگذر مادي مطرح است و هدفي جز اين ندارند. ازنظر آنان، اگر يک دستگاه حکومتي بتواند به آن خواسته‌هاي مادي تحقق بخشد، کارآمد است. و اما ازديدگاه اسلام، دستگاه حکومتی ابزاری است برای اهداف ترسيم‌شده اسلام به‌منظور دستيابی بشر به کمال مطلوب. دراين‌‌صورت، کارآمدی نظام را با خواسته‌های مادی و حيوانی اکثريت جامعه نمي‌سنجند، بلکه در اين نگاه، اصالت با ارزش‌های انسانی و الهی و معنوی است و ارزش‌هاي مادي در درجه دوم اهميت قرار دارد، و به‌عبارت‌ديگر، به‌نحوی نسبت به ارزش‌های معنوی، جنبه مقدميت و ابزاری دارد. تفاوت اصلی نظام اسلامی با ديگر نظام‌های امروزی دنيا در اين نهفته است که هدف اسلام از تشکيل زندگس اجتماعی و حکومت، فقط اين نيست که نان و آبی برايمان فراهم شود و خواسته‌های حيوانی مان تحقق يابد؛ بلکه اصل اين است که ارزش‌هاي انسانی و الهی بر جامعه حاکم شود. بديهی است که اگر آن ارزش‌های انسانی و الهی حاکم شد، نيازمنديهای مادی نيز به بهترين شکل تأمين می شود. به‌عبارت‌ديگر، ارزش‌های معنوی با نيازمندی های مادی انسان، در درازمدت با يکديگر هماهنگ‌اند؛ ولی اگر زمانی، ميان ارزش‌های معنوی و ارزش‌های مادی تزاحم درگرفت، در نگاه طرف‌داران نظام اسلامی، تقدم و اولويت با ارزش‌های معنوی، خداپرستی، عدالت و تحقق آرمان های اسلام است. ما معتقديم که رابطة احکام و قوانين اسلامي با تحقق اهداف اسلامي، هميشه رابطه‌اي مستقيم است؛ يعني اگر احکام اسلامي صددرصد اجرا شود، اهداف اسلامي نيز تحقق مي‌يابد
تبیین عقلی کارآمدی نظام سیاسی اسلام ولایت فقیه حصن و پناهگاه الهی است 🍃 عالی ترين هدف آفرينش، دستيابی به قرب خداست، این که آدمی با اختيار خود، خداشناس و خداپرست شود و به او نزديک شود. در همین راستا توجه و تاکید بر مسئله ی توحيد در ربوبيت است که ضرورت دارد مد نظر قرار گیرد. همان طور که میدانیم ربوبيت تنها شامل ربوبيت تکوينی نمی شود، بلکه ربوبيت تشريعی را نيز دربرمی گيرد. ابليس، هم خالقيت و هم ربوبيت تکوينی خداوند را قبول داشت و می دانست که جهان با اراده او در حرکت است؛ اما مشکل وی در پذيرش ربوبيت تشريعی خداوند بود. لازمه ربوبيت تشريعی آن است که چون خدا صاحب‌اختيار عالم است، از هر دستور وي بايد اطاعت کرد و هر قانونی که او وضع می کند، معتبر است و هيچ‌کس ديگری استقلالاً حق قانون‌گذاری ندارد از آنجایی که مبيّن و مجری قوانين در عالم، در درجه نخست، پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله، و سپس ائمه معصومین عليهم السلام هستند، پذيرفتن ولايت ائمة اطهارعليهم السلام از لوازم خود توحيد است و اگر آنها را نپذيريم، در توحيد در ربوبيت نقص داريم بنابراین ، این مسئله بیانگر این مطلب است که حصن توحيد و حصن ولايت چه ارتباط تنگاتنگی با يکديگر دارند و توحيد، بدون ولايت محقق نمی شود. از آنجایی که ولايت فقيه در عصر غيبت، استمرار همان ولايت معصومین عليهم السلام است. بنابراين در اين زمان، ولايت فقيه حصن الهی است...
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] ✅ اذن ولی فقيه؛ زمينه‌ساز تصرف در عالَم، در عصر غيبت ما به‌عنوان مسلمان و موحد، معتقديم که کل اين هستی از آن خداست و تنها او حق تصرف استقلالي در جهان را دارد. برحسب اين اعتقاد، تصرف در بندگان خدا جز با اجازه او امکان‌پذير نمي‌شود. بنابراين‌، اگر کسی می خواهد بر کسی ولايت و حکومت کند، بايد نخست از خداوند اذن داشته باشد و دوم در همان محدوده و قلمروی حرکت کند که شرع اسلام به او اجازه می دهد. پس در حکومت اسلامی، ولی فقيه نمی تواند برخلاف اذن الهي به کسی دستوری دهد؛ اما در ديگر نظام‌ها ملاک تصميم‌ها و رفتارها خود اشخاص‌اند و در چارچوب قوانين خودساخته حرکت مي‌کنند، نه چارچوب ترسيم‌شده در مسير اذن الهی. بنابراين، حاکم اسلامی در قبال هر عملی که انجام می دهد، بايد پاسخ‌گو باشد که آيا در اين زمينه از خداوند اذن داشته است يا خير؟ همين امر زمينه کنترل شديد ولی فقيه را فراهم می آورد و حاکم مجالی نمی يابد که در خارج از چارچوب اذن الهی اقدام کند. اين ضابطه سبب می شود که حکومت تحت حاکميت ولی فقيه، همواره در معرض سؤال و مؤاخذه برای حرکت در مسيری باشد که خداوند به او اجازه داده است.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🟢 نظام ولايت فقيه؛ نظامي مبتني‌بر ضمانت اجراي دروني و بيروني ✅ امتياز ديگر نظام مبتنی بر ولايت فقيه بر ديگر نظام‌ها ضمانت اجرایی درونی است که در آحاد مردم وجود دارد. 🛡اين ضمانت اجرا و کنترل درونی در پرتو احساس وظيفه شرعی در اطاعت از مقررات و قوانين اين نظام و دولت اسلامی پديد می آيد که در ديگر نظام‌ها وجود ندارد و در اکثر قريب‌به‌اتفاق آنها، قوانين با قدرت و زور بر مردم تحميل مي‌شود و هرکجا مردم احساس آزادي بيشتر و کنترل کمتري کنند، از زير بار قوانين شانه خالي مي‌کنند. 🔸ممکن است بگويند که مردم کشورهاي اروپايي در رعايت مقررات و نظم در کشورهاي اروپايي بسيار دقيق‌اند؛ زيرا مردم، اتوماتيک‌وار قوانين و مقررات را اجرا و ماليات مي‌پردازند. با قدري توجه، درمي‌يابيم که اين نظم و انضباط ظاهري در ساية حاکميت سيستم کنترلي به‌دست آمده است که مردم را به رعايت قوانين ملزم مي‌کند و ماليات مي‌گيرد.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 🔰نظام ولایت فقیه؛ مبتنی بر ایمان مردم در نظام اسلامی، غير از کنترل بيرونی، عامل مهم ديگری هست که اگر در مردم تقويت شود، توانایی بالایی در حل بسياری از مشکلات اجتماعی دارد: کنترل و نظارت درونی افراد در اجرای مقررات و قوانين. اين عامل ناشی از ايمان مردم به لزوم اطاعت از مقررات و قوانين دولت اسلامی است. درواقع، مردم اجرای مقررات را وظيفه شرعی خود می دانند. چرا که قوانين دولت اسلامی قوانين خدا و مورد رضايت اوست. در نتيجه، با احساس وظيفه الهی و شرعی بدان گردن می نهند و تخلف از آن مقررات را موجب مجازات الهی و اخروی می دانند. البته ما انکار نمی کنيم که در نظام ولایی، تخلفاتی صورت می گيرد؛ اما دربرابر موارد تبعيت و اطاعت از قوانين ناچيز است. اگر بنا بود که شمار تخلفات از موارد اطاعت قانون بيش از موارد اطاعت باشد، نظام ازهم می گسست.
. [تأملی در جایگاه ولایت فقیه💛🍃] 💖 قداست ولی فقيه گفتنی است که اساس ايمان، محبت و دوستی است.💕 و محبت در جامعه اسلامی، در قالب قداست رخ‌ می نمايد. بديهی است که اصل قداست به خداوند متعال تعلق دارد که موجودی کامل است. پروردگار، به‌دليل هستی مطلق و کمال مطلق، طبعاً از همه برتر و محبوب‌تر و دوست‌داشتنی تر است؛ يکی از لوازم قداست، اين است که به متعلقات خود سرايت کند؛ همچون محبت که اگر کسی، ديگری را دوست داشته باشد، متعلقات آن مانند کتاب، عکس، لباس، خانه و بستگانش را نيز دوست می دارد. هرکس به خدا نزديک‌تر است، پرتویی از قداست الهی به او می تابد. به باور مسلمانان، پيامبر اکرم بعد از وجود کامل خداوند متعال مقدس و محبوب است.🤍🪞 در مرتبه بعد، این حب و دوستی به امامان عليهم السلام تعلق دارد و پس از ایشان اين قداست به همه کسانی که به‌گونه‌ای به آن بزرگواران منتسب‌اند، مانند سادات و مراجع و علمای دينی، سرايت می کند. 💛 همچنين ولی فقيه، به‌عنوان جانشين پيامبر(ص) و معصومین عليهم السلام، دارای پرتویی از همان قداستی است که از خداوند به پيامبر(ص)و اهل بیت عليهم السلام سرايت کرده است. بنابراين، جامعه اسلامی پيوند قلبی ناگسستنی ای با ولی فقيه پيدا می کند. این پیوند قلبی دستاوردهای بی بدیلی برای جامعه اسلامی به ارمغان می آورد ...