نفسِ راحت بکش
و تکیه کن به رمضان!
به موسمی که دعا هنوز انشا نشده،
هنوز از دهن در نیامده، بالا نرفته،
مستجاب میشود.
بعد یادت بیار
آن پنجشنبههایی که شب،
باید یکییکی گناه را فهرست میکردی
و یکییکی توبه میکردی.
چه هوای دودآلودی بود.
همهٔ آن گناهها که
دعا را حبس میکردند،
همهٔ آن گناهها که بلا میآوردند،
همهٔ آن گناههای عجیبِ زشت که
نعمتها را تغییر میدادند. چی بودند؟
تنم میلرزید. فکر کن گناهی که سیب
سرخ را کرمو میکرد،
آب را گلآلود میکرد...
از اینکه دورم را گرفته بودند
گریه میکردم.
نفس راحت بکش و رمضان همهٔ
کار و بارها را راست و ریس کرده.
کسی به گذشتهات نگاه نمیکند.
بیخود نیست اسم دعا را گذاشتند
«دعای سحر» یعنی رمضان باشد،
سحر باشد و تو بیدار باشی و بخواهی،
همان لحظه اجابت میشوی....
دمت گرم ماه!
#مفاتیحعزیز