#آرامش_خانواده
"رابطه با نامحرم"
🔶 یکی از کارایی که #آرامش_خانواده رو بهم میریزه و "هیجان های کاذب" رو به انسان میده
⭕️ رعایت نکردن حدود و "ارتباط با نامحرم" هست.😒
✅ چرا #اسلام_عزیز انقدر تاکید میکنه که #آقا_مراقب_چشمات_باش!
⛔️
#خانم_مراقب_حرف_زدنت_باش!
💢 طوری حرف نزن که نامحرم توجهش جلب بشه.
🔶 خصوصا توی #مهمانی_های_خانوادگی خیلی باید #مراقب باشید.
⛔️ خیلی وقتا خانمه با برادر شوهرش شوخی های معمولی کردن اما طوری خانم خندیده و لوس بازی درآورده که
همین بعدا باعث شده که دچار نابودی خانوادشون بشه.
یا آقایی با زن داداش یا دخترخالش بگو بخند کردن و...
💢 خدا که بیکار نبوده این مسائل رو فرموده!
خانم
برادر همسر
پسر دایی
پسر خاله
پسر عمو
شوهر خواهر
شوهر خاله و.... همونقدر نامحرمه که متصدی بانک نامحرمه، که آقای رهگذر تو کوچه نامحرمه...
😒🚫
🔹برای این گفته که #هوای_نفس رو به خوبی میشناسه و میدونه که هوای نفس خاصیتش اینه که :
🔴 اگه بهش #لذت دادی بدبختت میکنه!
⭕️ توی حرف زدن با نامحرم چه در فضای حقیقی و چه در " #فضای_مجازی " مراقب باشید
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@alamdar_qom79
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️✨
اگر کسی با هوای نفس خودش بجنگد هر روز شهید میشود...
#استوری
#هوای_نفس
#آیت_الله_جاودان
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید
#شهیدانه
💠هيْئَت عَلَمدارِكَربَلا(قم)💠
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯