eitaa logo
کتاب شهیدان حاج قاسم و حاج جمال
632 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
27 فایل
هدفمون تفحص سیره شهید سلیمانی هست. انشاالله که مورد توجه و عنایت این شهید عزیز قرار بگیریم. @Aminiasl88
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رونمایی از تندیس سردار سلیمانی در لبنان که اسرائیل را نشانه گرفته است! 🏴 @alamdarehosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سـردار سپهبد شهیـد حـاج قاسم سلیمانـی: 🔻از ۱۹سالگی وارد جنـگ شدم. ۴۰سال است که در درگیرےها هستم اما هیچ صحنه‌اے به زیبایـی #مدافعان_حـرم ندیـده‌ام. 🏴 @alamdarehosein
عکسی دیده نشده از #سردار_دلها 🎥در کنار کارگردان و عوامل فیلم جان #سردار_سلیمانی فدای چه کسی میشود؟ ✍🏻 دلنوشته ماندگار سردار حاج قاسم سلیمانی برای «#فیلم_سینمایی_23_نفر» پس از حضور در لوکیشن تولید فیلم ♥️ جان من فدای شما که جانتان را سپر اسلام کردید. 🏴 @alamdarehosein
✍️بچه‌های شهدا را برده بود دیدار آقا؛ دختر خودش هم بین‌شان بود. موقع معرفی گفته بود: دخترم زینب؛ کنیز شماست. آقا گفته بودند: نه؛ ایشان دختر شهید زنده حاج قاسم سلیمانی است. 🏴 @alamdarehosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حسن باقری، احمدکشوری، علی صیادشیرازی، محمدابراهیم همت، احمد کاظمی و ... با ملت ایران سخن می‌گویند! 🌹 #شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🏴 @alamdarehosein
🖼 #حاج_قاسم_سلیمانی به آیت‌الله بهاءالدینی چه جمله‌ای گفت که ایشان ده دقیقه گریستند؟ 💠 سردار سلیمانی می‌گوید #شهید_حسین_عالی یک جوان زابلی بود که در شبهای عملیات وقتی سیم خاردار آخری را باز می‌کرد روی سیم خاردار می‌خوابید و با گریه التماس فرماندهان و بچه‌ها می‌کرد از رویش رد بشوند. این را برای آیت‌الله بهاءالدینی تعریف کردم بیش از ده دقیقه گریست. 📙 کتاب ذوالفقار، ص۷۳ 🏴 @alamdarehosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حرف‌های خودمانی شهید سلیمانی با فرمانده قرارگاه حضرت زینب(س) #انتقام_سخت #حاج_قاسم_سلیمانی 🏴 @alamdarehosein
💠 دل من تنگ همین یک لبخند 💠و تو در خنده مستانه‌ات میگذری! 💠نوش جانت اما...گاه گاهی... 💠بــه دل خستــه‌ام نظـــری کن!😔 🔻 با سادگی می‌گویم دلتنگتم!😭 🏴 @alamdarehosein
🚨 خاطره‌ای شنیدنی از یکی از معاونین #حاج_قاسم در رابطه با آخرین دست خط ایشان: 🔻 «در حلب با حاجی قدم می‌زدیم به او گفتم: نمی‌دانم گیر کار من و تو کجاست که زیر این همه آتش #شهید نمی‌شویم؛ گفت: مطلبی را به تو می‌گویم تا زنده ام جایی نقل نکن: من اصل شهادتم را گرفته‌ام؛ اما زمانش را تا حد زیادی به خودم واگذار کرده‌اند». 🔻این دست‌نوشته هم سند آن! #انتقام_سخت #حاج_قاسم_سلیمانی 🏴 @alamdarehosein
📌 جذب جهادگر ▫️دوستانی که علاقه دارند در فضای مجازی به صورت جهادی فعالیت داشته باشند، ثبت نام کنند 🌐فرم آنلاین جهت ثبت نام www.jahad.mataf.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد کنیم از سردار همیشه حاضر غایب،،،،او که باخونش مجلس و مردم را نجات داد،،،،،،،،، لحظات منتشر نشده از حال و هوای داخل هواپیمای حامل پیکر شهید سلیمانی با مداحی سید نریمانی/ خوش‌آمد‌گویی برج مراقبت به سردار 🏴 @alamdarehosein
✍️شهید قاسم سلیمانی در زندگی به انسانیت، عاطفه ها و فطرت ها بیشتر از رنگ های سیاسی توجه کردم. ‏رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید. 🏴 @alamdarehosein
میگفت: باید به این ‌بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آنکس که باید ببیند می‌بیند... 🏴 @alamdarehosein
مادر است دیگر! مادر شهید مدافع حرم، اسماعیل غلامی یاراحمدی در شب‌هایی که هوا سرد بود رفته رو قبر پسرش پتو انداخته که سردش نشه. مادر شهید مارا ببخش که سربازان خوبی برای پاسداری از خون فرزندت نیستیم...😔 🏴 @alamdarehosein
آمد به خط فاطميون سر بزند شب که شد گفتيم لابد ميرود يک جايی دور از هياهوی رزمنده ها استراحت کند ، کفش هايش را گذاشت زير سرش گوشه اتاق دراز کشيد ، خودمان خجالت کشيديم اتاق را خلوت کرديم که چند ساعت استراحت کند #سردار_سلیمانی 🏴 @alamdarehosein
✍سپهبد قاسم سلیمانی خطاب به مردم عزیز ایران: فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند بخشی از وصیت‌نامه شهید قاسم سلیمانی 🏴 @alamdarehosein
✍شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به رزمندگان : « اگر کسی شوق شهادت دارد، آن را فعلا طلب نکند؛ اینجا جای شهادت نیست. شهادت را در جنگ با آمریکا و اسرائیل از خدا بخواهید.» 🏴 @alamdarehosein
📸سرباز امام ✍خداوندا تو را سپاس که مرا در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او باشم 📚بخشی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی 🏴 @alamdarehosein
سومین شهید مدافع حرم شهید طباطبایی مهر در سال 1338 در منطقه جنوب شهر تهران حوالی میدان خراسان در خانواده‌ای مذهبی و شیفته اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چشم به جهان گشود و پرورش یافت. دوران نوجوانی و جوانی‌اش با شرکت در نهضت انقلاب سپری شد. آغاز جنگ تحمیلی و افزایش همکاری‌های سیّد با نهادهای انقلابی او را به سمت سپاه سوق داد و به جبهه‌های دفاع مقدس رفت. در سال ۱۳۶۲ به دلیل علاقه‌ای که به جوانان داشت، حوزه تربیت و آموزش را برای فعالیت دوران پاسداری خود برگزید. به همین دلیل مربی پادگان امام حسین(ع) شد و در کردستان حضور یافت. آخرین سال‌های خدمت سیّد حمید در معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه به اوج خود رسید. مسئولیتی که در‌های شهادت در آن باز بوده و ایشان با به یادگار گذاشتن رشادت‌ها و حماسه‌های جاویدان در مبارزه با عوامل استکبار و دشمنان مردم ایران و کردستان و در تأمین امنیت این مرز و بوم نقش موثری ایفا کرد. او از پیشگامان دفاع از حرم و مقابله با تروریست‌های تکفیری در سوریه بود. سرانجام نیز، چهارم اسفندماه سال‌91 به بزرگ‌ترین آرزویش رسید و حبیب گونه در دفاع از حرم عمه‌جانش حضرت زینب‌کبری(سلام‌الله‌علیها) با تروریست‌های تازه متولد شده داعش به عنوان سومین شهید مدافع حرم نامش را در زمره مدافعان حرم آل‌الله به ثبت می‌رساند 🏴 @alamdarehosein
داستان یک عکس با حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس! +فیلم 🏴 @alamdarehosein
داستان یک عکس با حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس! +فیلم به گزارش حلقه وصل، محسن ذوالفقاری در صفحه شخصی خود با ذکر خاطره ای از سردار شهید قاسم سلیمانی نوشت: وقتی به روستایی دورافتاده در اهواز رسیدیم، همراهِ اهوازی ما گفت: « اینجاس!» دور و بر را نگاهی انداختیم. همه چیز عادی بود. باورمان نشد ولی دستپاچه شدیم. سریع دوربین‌ها را برداشتیم و دوان دوان حرکت کردیم. وسط‌های راه یادم افتاد چکمه هم نپوشیدم! با بر روی کیسه گونی هایی نشسته بودند و با مردم خوش و بش می‌کردند. کُپ کرده بودیم که ایشان باشد. چه‌قدر خودمانی و دوست‌داشتنی! در کنار مردم و با مردم! بدون هیچ محافظ و یار و کوپالی در اطرافشان! چه‌قدر آرام و متین! چه‌قدر مهربانانه دستی به سر و روی کودکان و نوجوانان می‌کشیدند! در همین حال و هوایمان سعی داشتیم تمام لحظات را ثبت کنیم. چلیک چلیک عکس می‌گرفتیم که ایشان تکه سنگی برداشتند و به نشانه پرتاب کردن گرفتند و با لبخند گفتند: «عکس نگیرید عزیزانم!» یکی از لباس شخصی‌ها به سمتمان آمد و تذکر داد: «عکس نگیرید! حاجی از عکس خوشش نمی‌آید!» ولی ما گوشمان بدهکار نبود. چه توفیقی بزرگتر از این تا مموری هایمان از عکس‌های حاج قاسم پر بشود. آن هم چنین آزادانه بدون هیچ مجوزی، نظارتی و حفاظتی! در حین عکاسی سعی می‌کردیم حواسمان به صحبت‌های حاجی و گپ و گفته‌هایشان باشد. به همراهشان با اقتدار و جدیت گفتند: «تا ماشین‌ها برای سیل بند نیایند از اینجا بلند نمی‌شوم!» رئیسمون گوشی را داد دستم و گفت: «برو کارهامون رو به حاجی نشون بده.» تا گوشی را گرفتم کنارشان خالی شد. سریع خودم را جا دادم. دست دادم و احوال‌پرسی گرمی کردند. طوری که انگار چندین ساله مرا می‌شناسند. کلیپ را پلی کردم و موبایل را به دست ایشان دادم و عنوان و موضوع نماهنگ را توضیح دادم. چند ثانیه‌ای که از فیلم گذشت حاجی گفت: «کی این رو درست کرده؟» پاسخ دادم: «دوستانمون» تأکید کردند: «دقیقاً کی؟ اینجا هستند؟ نشونشون بده» در لابه‌لای جمعیت یکی‌یکی بچه‌ها را نشان دادم. حاج مسعود، شاه حبیب، داش محسن و آقا مصطفی! به هر کدام نگاهی می‌انداختند و سری تکان می‌دادند و احسنتی به لب داشتند! بعد از آن ماشین‌های سنگین برای کمک به ساختن سیل بند آمدند و حاج قاسم بلند شدند و به درون خانه‌های آب گرفته رفتند. با لهجه و زبان خود اهوازی ها صحبت می‌کردند و از مشکلاتشان می‌پرسیدند و دلداری می‌دادند. چه فضایی شده بود روستا. دل مردم روستا مثل خانه‌هایشان زیر و رو شده بود. این را از نگاه‌ها و رفتارهایشان، از صحبت‌ها و ابراز محبتشان میشد فهمید. در حین همین رفت و آمدها در کوچه پس کوچه‌ها ابومهدی مهندس (فرمانده حشدالشعبی عراق) را تنها گیر آوردیم و فرصت را غنیمت شمردیم و از او مصاحبه‌ای گرفتیم. از او پرسیدم: «چرا در وضعیت فعلی که خود کشور با مشکلاتی مواجه هست به کمک آمدید؟» جواب دادند: «... مردم ایران و عراق یکی هستند. این وظیفه شرعی و انسانی و دینی ما هست.»(فیلم اول) . . فیلم 2: در روستای بعدی که رسیدیم به‌محض رسیدن ماشین ما، حاج قاسم برگشت. از نوجوانی که لباس حاج قاسم بر تن داشت مصاحبه‌ای گرفتیم. خودتون ببینید. 🏴 @alamdarehosein