فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠قاسم سلیمانی از زبان رسانه ها و شخصیت های سیاسی جهان (قبل از شهادت)
#جان_فدا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
❣️ @kashkool
1_1371812278.pdf
12.29M
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#ایده_فرهنگی
👌روایتگری مصور سردار دلها
🔸داستانهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی...
کانال محفل ایده:
❣️ @kashkool
💢#برشی_از_کتاب
😍 خاطره لبخند مادر شهید
✍بی بی سکینه از دار دنیا فقط یک پسر داشت.با پول کارگری علی را بزرگ کرد.علی شفیعی رفت جبهه و شهید شد.
حاج قاسم هر جا بود،از سوریه،از عراق،از لبنان،زنگ می زد و احوال بی بی سکینه را می پرسید،کرمان که می آمد،حتما می رفت دیدنش،پیرزن کسی را نداشت.حاجی آستین بالا می زد و دستی به سر وگوش خانه می کشید.تشک و ملحفه ی تخت بی بی را مرتب می کرد،استکان ها را می شست؛خلاصه هر کاری از دستش برمی آمد انجام می داد.بعد هم دوتا چای قند پهلو می ریخت و می نشست کنار مادر شهید.لبخند پیرزن،خستگی را از جان حاج قاسم می شست و می برد.
💢#جان_فدا
💢#حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز۲ ص ۱۲۶
💢#برشی_از_کتاب
😍 خاطره «مگه من شاهم...»
✍ماشین که ایستاد فوری پیاده شدم و در را برای حاجی باز کردم.
به خیال خودم می خواستم پیش مهمان های حاج قاسم کلاس کار را حفظ کنم.وقتی پیاده شد،با اخم نگاهم کرد.
نگذاشت برای بعد،همان جا ناراحتی اش را بروز داد و عصبانی گفت:کی به تو گفت این کار رو بکنی؟!آرام گفتم:خب حاجی!دیدم مهمون دارید،بَده.
همان قدر عصبانی ادامه داد:مگه من شاهم که در رو برام باز می کنی؟!هیچ وقت این طور عصبانی ندیده بودمش.
💢#جان_فدا
💢#حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز۲ ص ۱۱۰