🔶 متن اجازهی اجتهاد شهید صدر🔶
«مرکز تألیف، اسناد و انتشارات نجف اشرف» در صفحات مجازی خود [اینستاگرام و تلگرام]، تصویر اجازهی اجتهاد شهید صدر به قلم آیة الله خویی را منتشر کرده است.
✒ ترجمه متن:
«بسم الله الرحمن الرحیم
علامهی فاضل، نورِ چشم عزیزِ من محمد باقر صدر (سربلندیاش مستدام) در حوزهی علمیهی ما در نجف اشرف پرورش یافت و در مباحث اصولی و فقهی ما حاضر شد در نتیجه جدیت و اجتهاد کرد تا آن که به ملکهی استنباط و اجتهاد رسید. میتوانید پیرامون نظر او سخن بگویید که سخن او اجتهاد شرعی است. و از خداوند متعال امیدوارم که بوسیلهی او اعلام دین برافراشته شود و او را عَلَمی برای مسلمین قرار دهد. و سلام بر همه برادران مؤمنمان و نیز رحمت خدا و برکات او. ابو القاسم الموسوی الخوئی (مُهر)»
📚 منبع: مرکز تألیف، اسناد و انتشارات نجف اشرف
https://www.instagram.com/p/CFNsbNEFuL7/
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/ماجرای-اجازه-اجتهاد-شهید-صدر/
#مصاحبه_مجله_علوم_حدیث_با_علامه_عسکری
🍃 قسمت بیست و سوم
🔸مصاحبه کننده🔸
استاد! به عنوان آخرین سوال، بفرمایید که این دانشکده (دانشکده اصول الدین)، چگونه شکل گرفت؟
🔸علامه عسکری🔸
آن دانشکده ای که من در بغداد تأسیس کردم، با کودتای حزب بعث [در ۱۹۶۸ م] و خروج من از عراق، تعطیل شد. در ایران، من برای فعالیتهای تبلیغی و علمی و آموزشی به فکر ایجاد مؤسسهای افتادم و این طوری بود که پیش از انقلاب، با همکاری جمعی از دوستان، «مجمع علمی اسلامی» را در تهران تأسیس کردم. این مجمع، شورای علمی و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی داشت و تعدادی کتاب درسی علوم اسلامی تألیف و تحقیق و منتشر کرد که لابد دیدهاید. فعالیت این مجمع، به تدریج، محدود شد به انتشارات و نشر همان کتابهای درسی حوزوی.
وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی مقررات تأسیس مراکز آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی را تصویب کرد، بنده به همراه چهار نفر از دوستان، درخواستی برای تأسیس «دانشکده اصول الدین» دادیم که در دی ماه ۱۳۷۴ با آن موافقت شد و دانشکده در مهر ماه ۱۳۷۵ در قم و سال بعد هم در قم و تهران، برای کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشجو گرفت. سال ۷۷ هم شعبه دزفول، شروع به کار کرد که فقط مقطع کارشناسی را دارد.
🔸مصاحبه کننده🔸
باز هم از لطف شما و فرصتی که به این گفتگو اختصاص دادید، سپاسگزارم.
🔸علامه عسکری🔸
من هم از شما تشکر می کنم. خداوند به شما و همکارانتان در دارالحدیث، توفیق بدهد.
📚 منبع: مجله علوم حدیث
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
السّلام علیک یا فاطمة الزهراء
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
زمانی، مناظرهای شده بود بین سید محمد تیجانی با یکی از وهابیها به نام «عثمان خمیس». در آن مناظره، عثمان خمیس جسارتی به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) کرد . ما فیلم این مناظره را برای علامه عسکری بردیم. به یاد دارم ایشان داشتند فیلم را میدید، رسیدند به آن صحنهای که عثمان خمیس به حضرت زهراء (س) جسارت کرد. مرحوم علامه آنقدر ناراحت شدند، از جایشان برخاستند و محکم زدند روی دستشان و گفتند: «پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم».
علامه عسکری خیلی مورد عنایت حضرت زهراء بودند. ایشان میفرمودند: «همانطور که علامه امینی مورد عنایت امیر المؤمنین (علیه السلام) بود، من هم نظر کردهی حضرت زهراء (س) هستم». برای همین اواخر عمر ایشان برایشان مکاشفهای شد و حضرت زهراء (س) را هم دیدند.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/پسر-حضرت-زهرا-نیستم-اگر-جوابت-را-ندهم/
صلى الله عليك يا اميرالمؤمنين
صلي الله عليك يا فاطمة الزهراء يا بنت محمد
.
بخشی از وصیت حضرت زهراء (س) به امیر المؤمنین:
«أَنْتَ أَوْلَى بِي مِنْ غَيْرِي حَنِّطْنِي وَ غَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي بِاللَّيْلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»
.
«یا على! تو از دیگران براى (غسل و كفن) من مقدم هستى، پس من را حنوط كن و غسل بده و شبانگاه کفنم کن و بر بدنم نماز بگذار، شبانه من را به خاک بسپار و احدى را از فوت من آگاه نکن، من تو را بخدا میسپارم و تا روز قیامت به فرزندانم سلام میرسانم».
.
📚 منبع: بحار الأنوار، ج۳، ص۲۱۴
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 اگر به من اجازه دهند…🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
گاهی اوقات که علامه به حمام میرفتند، آقا زادههایشان ایشان را میبردند و کمرشان را کیسه میکشیدند. ما هم دوست داشتیم که افتخار این خدمت نصیب ما شود و آخرش قسمت من شد تا یکی دو بار کمر ایشان را کیسه بکشم. داخل حمام بودیم.
به مرحوم علامه گفتم: «حاج آقا! من یک چیزی از شما میخواهم.»
با شوخی و خنده میگفت: «پول نخواه هر چی میخواهی بگو!»
من هم میگفتم: «نه حاج آقا پول نمیخواهم از شما.»
گفتند: «چی میخواهی؟»
گفتم: «حاج آقا میشه من را آن دنیا شفاعت کنید؟»
علامه عسکری حالتی داشتند، وقتی میخواست به یک چیزی فکر کند، شانههایش را بالا میبردند، سرشان را پایین میآوردند و چشمهایشان را میبستند. برایمان ثابت شده بود که این حالت علامه یعنی یک حسّ ناراحتی است. ناراحت میشدند، به فکر فرو میرفتند. من هم خیلی ناراحت و پشیمان شدم که چرا این سؤال را از ایشان کردم؟! سکوتشان قریب به ۵ الی ۶ دقیقه طول کشید (حالا یا کمتر یا بیشتر) و جوابی به من ندادند. من هم دیگر هیچ صحبتی نکردم و به خودم گفتم که بیش از این مایه اذیت حاج آقا نشوم. بعد از این مدت سرشان را بلند کردند و گفتند: «علی! به دو شرط این کار را برایت میکنم.»
گفتم: «چی حاج آقا شرطش؟»
فرمودند: «اولا این اجازه را به من بدهند که شفاعت کنم. ثانیا این که تو هم خودت را اهل شفاعت بکن.»
یعنی اعمالت را جوری انجام بدهی تو این دنیا که آن دنیا این لیاقت برایت ایجاد بشود که بتوانم تو شفاعت کنم. علامه عسکری حتی نسبت به این سؤال هیچ تعارفی با من نداشتند. مثلا بگویند: «آره إنشاءالله و…». ایشان با صراحت به من فهماند که «تلاش بکن خودت را اهل شفاعت بکنی» قصدشان این بود که «مراقب اعمالت باش» ایامی که ما با مرحوم علامه بودیم خیلی دوران مغتنمی بودند. همیشه حسرت و غصه آن دوران را میخورم.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/اگر-به-من-اجازه-دهند/
🔶دولت ماییم🔶
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶دولت ماییم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
مرحوم علامه عسکری، نقل میکردند: در آن دورانی که امام خمینی تبعید شده و اوائلی که ایشان به نجف آمده بودند، یک عده از علمای نجف، به سبب برخوردهای تندی که امام خمینی نسبت به دولت منحوس محمد رضا پهلوی داشتند، خدمت آیة الله العظمیٰ سید محسن حکیم آمدند. آیة الله سید محسن حکیم آن هنگام یکی از مراجع بزرگ شیعه بود و علامه عسکری دست راست ایشان به حساب میآمد. آن عده به قول خودشان نسبت به اقدامات حضرت امام خمینی معترض بوده و معتقد بودند که «ایشان خیلی علیه دولت شاه صحبت میکند و… ما هم یکسری برنامههای اسلامی و فرهنگی در ایران داریم، با این حرفهایی که ایشان میزند، برنامههای ما را هم آن جا متوقف میکند و حساب ایشان را بر گردن ما هم میگذارند…»
برای همین از آیة الله حکیم خواسته بودند که با امام خمینی صحبت بکند تا به قول معروف، ایشان مقداری کوتاه بیاید و این قدر تند صحبت نکند. آقای حکیم هم پذیرفته بودند و بنا شد جلسهای با حضور چند تن از مراجع عراق آن زمان برگزار شود. از جمله حاضران در این جلسه آیة الله سيد محسن حکیم، آیت الله شاهرودی، علامه عسکری و امام خمینی و چند نفر دیگر بودند. علامه میافزود: آیة الله حکیم به حضرت امام گفته بود که ما با شما موافقیم و این شاه را قبول نداریم. این مرد بر حق نیست. اما شما هم این قدر تند نروید. میخواهید کاری بکنید، برنامهای دارید، با این شدت و حدّت عمل نکنید که ما اگر یک وقت برنامهای یا کاری داشتیم بتوانیم انجام دهیم؛[مرحوم علامه عسکری میگفتند که کلام آیة الله حکیم این بود]:
«یک کاری بکنيد اگر فردا خواستیم ریشی برای این دولت گرو بگذاریم آنها بپذیرند و حرف ما را زمین نزنند.»
علامه میگفتند: وقتی صحبتهای آقای حکیم تمام شد. حضرت امام خیلی عصبانی شدند و ایستادند به طوری که عبا از یک دوش ایشان افتاد وفرمودند:
«سید! من نمیخواهم دولتی باشد که شما بخواهید ریش برای آنها گرو بگذارید، دولت ماییم. دولت شمایید. آنها باید به فکر باشند که برای ما ریش گرو بگذارند، نه این که ما نگران باشیم»
بعد هم حضرت امام با همان عصبانیت از مجلس خارج شدند. مرحوم علامه میگفتند وقتی ایشان از مجلس خارج شدند، آقای حکیم دستی بر ریششان کشیدند وفرمودند:
«بالا غیرتا این سید راست میگوید. کجاها را دارد میبیند. دولت ماییم. اینها باید از ما حساب ببرند.»
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#انتشارات
📗 انتشار کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
«علی الوَردی» یکی از روشنفکران سکولارِ عراقیست، -مشابه «کسروی» جامعه خودمان- که دیدگاههای لیبرالی وی نزد اهالی اندیشه در عراق آشناست. علامه عسکری در رد و پاسخ به شبهات او، این کتاب را تألیف و منتشر میکند. کتاب پیرامون موضوعات «اخلاق»، «حجاب»، «پدیدهی انحراف جنسی» و «شبهه جبریگری» میپردازد.
این کتاب به زبان اصلی یعنی عربی است. ترجمهی فارسی آن به زودی از مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری، منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری تقدیم میکند:
📗 کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
مدعیان روشنفکری و سکولار مذهبان، همه ادیان را محترم میشمارند به جز اسلام، همه دیدگاهها را محترم میدانند به جز فتاویٰ، با همه پوششها مشکلی ندارند به جز حجاب! خط فکری این جماعت فقط در جامعهی مسلمان ایران نبوده. در جامعهی عراق نیز امثال این لیبرال مسلکان فعالیت داشته و دارند. یکی از این شخصیتها «علی الوَردی» در عراق است. کسی شبیه به کسروی خودمان. علی الوردی(۱۹۱۳-۱۹۹۵م)، فارغالتحصیل دانشگاه شیکاگو و استاد علوم اجتماعی در عراق است. وی در سال ۱۹۵۴ میلادی کتابی به نام «وعاظ السلاطین» را انتشار داده و در این کتاب علیه وعظ و ارشاد، واعظان (روحانیت) و حجاب و بسیاری معتقدات دینی دیگر تاخته است. در همان دوران، علامه عسکری در پاسخ و نقد دیدگاههای علی الوردی، مطالبی را در روزنامهی «أخبار المساء» منتشر میکند و سرانجام بخشی از همان مقالات در کتابی مجزا تدوین شده و به نام «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطين [=همراه با علی وردی در کتابش وعاظ سلاطین] منتشر میکند.
🔶 موضوعات کتاب🔶
علامه عسکری در این کتاب به این مسائل میپردازد:
🔸 دیدگاه اسلام راجع به معاش و زندگی دنیایی چیست؟
🔸 آیا پدیدهی وعظ موجب بروز اختلالِ چندگانگی شخصیت در آحاد اجتماع میشود؟ (آنچنان که دکتر وردی مدعی شده!)
🔸 منشأ حجاب و دیدگاه اسلام پیرامون آن چیست؟
🔸 آیا شدت یافتن حجاب در جامعه، موجب بروز و رواج انحرافات جنسی میشود؟ (آن طور که دکتر وردی ادعا کرده!)
🔸 منشأ بروز انحراف جنسی (لواط و خانههای فحشاء) در جامعه اسلامیِ دوران عباسیان چه بوده؟
🔸 آیا انسان کنترلی بر طبیعت حیوانی خود در زمان ارتکاب مفاسد ندارد؟ (آنچنان که دکتر وردی باور دارد!)
🔸 ماهیت جبرگرایی مدرن چیست؟
و بسیاری مسائل و موضوعات دیگر…
که علامه در این کتاب به آنها پرداخته است. این کتاب به زبان عربی است. ترجمه فارسی آن در حال انجام است و به زودی از همین مرکز منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi