#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
زمانی، مناظرهای شده بود بین سید محمد تیجانی با یکی از وهابیها به نام «عثمان خمیس». در آن مناظره، عثمان خمیس جسارتی به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) کرد . ما فیلم این مناظره را برای علامه عسکری بردیم. به یاد دارم ایشان داشتند فیلم را میدید، رسیدند به آن صحنهای که عثمان خمیس به حضرت زهراء (س) جسارت کرد. مرحوم علامه آنقدر ناراحت شدند، از جایشان برخاستند و محکم زدند روی دستشان و گفتند: «پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم».
علامه عسکری خیلی مورد عنایت حضرت زهراء بودند. ایشان میفرمودند: «همانطور که علامه امینی مورد عنایت امیر المؤمنین (علیه السلام) بود، من هم نظر کردهی حضرت زهراء (س) هستم». برای همین اواخر عمر ایشان برایشان مکاشفهای شد و حضرت زهراء (س) را هم دیدند.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/پسر-حضرت-زهرا-نیستم-اگر-جوابت-را-ندهم/
صلى الله عليك يا اميرالمؤمنين
صلي الله عليك يا فاطمة الزهراء يا بنت محمد
.
بخشی از وصیت حضرت زهراء (س) به امیر المؤمنین:
«أَنْتَ أَوْلَى بِي مِنْ غَيْرِي حَنِّطْنِي وَ غَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي بِاللَّيْلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»
.
«یا على! تو از دیگران براى (غسل و كفن) من مقدم هستى، پس من را حنوط كن و غسل بده و شبانگاه کفنم کن و بر بدنم نماز بگذار، شبانه من را به خاک بسپار و احدى را از فوت من آگاه نکن، من تو را بخدا میسپارم و تا روز قیامت به فرزندانم سلام میرسانم».
.
📚 منبع: بحار الأنوار، ج۳، ص۲۱۴
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 اگر به من اجازه دهند…🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
گاهی اوقات که علامه به حمام میرفتند، آقا زادههایشان ایشان را میبردند و کمرشان را کیسه میکشیدند. ما هم دوست داشتیم که افتخار این خدمت نصیب ما شود و آخرش قسمت من شد تا یکی دو بار کمر ایشان را کیسه بکشم. داخل حمام بودیم.
به مرحوم علامه گفتم: «حاج آقا! من یک چیزی از شما میخواهم.»
با شوخی و خنده میگفت: «پول نخواه هر چی میخواهی بگو!»
من هم میگفتم: «نه حاج آقا پول نمیخواهم از شما.»
گفتند: «چی میخواهی؟»
گفتم: «حاج آقا میشه من را آن دنیا شفاعت کنید؟»
علامه عسکری حالتی داشتند، وقتی میخواست به یک چیزی فکر کند، شانههایش را بالا میبردند، سرشان را پایین میآوردند و چشمهایشان را میبستند. برایمان ثابت شده بود که این حالت علامه یعنی یک حسّ ناراحتی است. ناراحت میشدند، به فکر فرو میرفتند. من هم خیلی ناراحت و پشیمان شدم که چرا این سؤال را از ایشان کردم؟! سکوتشان قریب به ۵ الی ۶ دقیقه طول کشید (حالا یا کمتر یا بیشتر) و جوابی به من ندادند. من هم دیگر هیچ صحبتی نکردم و به خودم گفتم که بیش از این مایه اذیت حاج آقا نشوم. بعد از این مدت سرشان را بلند کردند و گفتند: «علی! به دو شرط این کار را برایت میکنم.»
گفتم: «چی حاج آقا شرطش؟»
فرمودند: «اولا این اجازه را به من بدهند که شفاعت کنم. ثانیا این که تو هم خودت را اهل شفاعت بکن.»
یعنی اعمالت را جوری انجام بدهی تو این دنیا که آن دنیا این لیاقت برایت ایجاد بشود که بتوانم تو شفاعت کنم. علامه عسکری حتی نسبت به این سؤال هیچ تعارفی با من نداشتند. مثلا بگویند: «آره إنشاءالله و…». ایشان با صراحت به من فهماند که «تلاش بکن خودت را اهل شفاعت بکنی» قصدشان این بود که «مراقب اعمالت باش» ایامی که ما با مرحوم علامه بودیم خیلی دوران مغتنمی بودند. همیشه حسرت و غصه آن دوران را میخورم.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/اگر-به-من-اجازه-دهند/
🔶دولت ماییم🔶
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶دولت ماییم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
مرحوم علامه عسکری، نقل میکردند: در آن دورانی که امام خمینی تبعید شده و اوائلی که ایشان به نجف آمده بودند، یک عده از علمای نجف، به سبب برخوردهای تندی که امام خمینی نسبت به دولت منحوس محمد رضا پهلوی داشتند، خدمت آیة الله العظمیٰ سید محسن حکیم آمدند. آیة الله سید محسن حکیم آن هنگام یکی از مراجع بزرگ شیعه بود و علامه عسکری دست راست ایشان به حساب میآمد. آن عده به قول خودشان نسبت به اقدامات حضرت امام خمینی معترض بوده و معتقد بودند که «ایشان خیلی علیه دولت شاه صحبت میکند و… ما هم یکسری برنامههای اسلامی و فرهنگی در ایران داریم، با این حرفهایی که ایشان میزند، برنامههای ما را هم آن جا متوقف میکند و حساب ایشان را بر گردن ما هم میگذارند…»
برای همین از آیة الله حکیم خواسته بودند که با امام خمینی صحبت بکند تا به قول معروف، ایشان مقداری کوتاه بیاید و این قدر تند صحبت نکند. آقای حکیم هم پذیرفته بودند و بنا شد جلسهای با حضور چند تن از مراجع عراق آن زمان برگزار شود. از جمله حاضران در این جلسه آیة الله سيد محسن حکیم، آیت الله شاهرودی، علامه عسکری و امام خمینی و چند نفر دیگر بودند. علامه میافزود: آیة الله حکیم به حضرت امام گفته بود که ما با شما موافقیم و این شاه را قبول نداریم. این مرد بر حق نیست. اما شما هم این قدر تند نروید. میخواهید کاری بکنید، برنامهای دارید، با این شدت و حدّت عمل نکنید که ما اگر یک وقت برنامهای یا کاری داشتیم بتوانیم انجام دهیم؛[مرحوم علامه عسکری میگفتند که کلام آیة الله حکیم این بود]:
«یک کاری بکنيد اگر فردا خواستیم ریشی برای این دولت گرو بگذاریم آنها بپذیرند و حرف ما را زمین نزنند.»
علامه میگفتند: وقتی صحبتهای آقای حکیم تمام شد. حضرت امام خیلی عصبانی شدند و ایستادند به طوری که عبا از یک دوش ایشان افتاد وفرمودند:
«سید! من نمیخواهم دولتی باشد که شما بخواهید ریش برای آنها گرو بگذارید، دولت ماییم. دولت شمایید. آنها باید به فکر باشند که برای ما ریش گرو بگذارند، نه این که ما نگران باشیم»
بعد هم حضرت امام با همان عصبانیت از مجلس خارج شدند. مرحوم علامه میگفتند وقتی ایشان از مجلس خارج شدند، آقای حکیم دستی بر ریششان کشیدند وفرمودند:
«بالا غیرتا این سید راست میگوید. کجاها را دارد میبیند. دولت ماییم. اینها باید از ما حساب ببرند.»
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#انتشارات
📗 انتشار کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
«علی الوَردی» یکی از روشنفکران سکولارِ عراقیست، -مشابه «کسروی» جامعه خودمان- که دیدگاههای لیبرالی وی نزد اهالی اندیشه در عراق آشناست. علامه عسکری در رد و پاسخ به شبهات او، این کتاب را تألیف و منتشر میکند. کتاب پیرامون موضوعات «اخلاق»، «حجاب»، «پدیدهی انحراف جنسی» و «شبهه جبریگری» میپردازد.
این کتاب به زبان اصلی یعنی عربی است. ترجمهی فارسی آن به زودی از مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری، منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری تقدیم میکند:
📗 کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
مدعیان روشنفکری و سکولار مذهبان، همه ادیان را محترم میشمارند به جز اسلام، همه دیدگاهها را محترم میدانند به جز فتاویٰ، با همه پوششها مشکلی ندارند به جز حجاب! خط فکری این جماعت فقط در جامعهی مسلمان ایران نبوده. در جامعهی عراق نیز امثال این لیبرال مسلکان فعالیت داشته و دارند. یکی از این شخصیتها «علی الوَردی» در عراق است. کسی شبیه به کسروی خودمان. علی الوردی(۱۹۱۳-۱۹۹۵م)، فارغالتحصیل دانشگاه شیکاگو و استاد علوم اجتماعی در عراق است. وی در سال ۱۹۵۴ میلادی کتابی به نام «وعاظ السلاطین» را انتشار داده و در این کتاب علیه وعظ و ارشاد، واعظان (روحانیت) و حجاب و بسیاری معتقدات دینی دیگر تاخته است. در همان دوران، علامه عسکری در پاسخ و نقد دیدگاههای علی الوردی، مطالبی را در روزنامهی «أخبار المساء» منتشر میکند و سرانجام بخشی از همان مقالات در کتابی مجزا تدوین شده و به نام «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطين [=همراه با علی وردی در کتابش وعاظ سلاطین] منتشر میکند.
🔶 موضوعات کتاب🔶
علامه عسکری در این کتاب به این مسائل میپردازد:
🔸 دیدگاه اسلام راجع به معاش و زندگی دنیایی چیست؟
🔸 آیا پدیدهی وعظ موجب بروز اختلالِ چندگانگی شخصیت در آحاد اجتماع میشود؟ (آنچنان که دکتر وردی مدعی شده!)
🔸 منشأ حجاب و دیدگاه اسلام پیرامون آن چیست؟
🔸 آیا شدت یافتن حجاب در جامعه، موجب بروز و رواج انحرافات جنسی میشود؟ (آن طور که دکتر وردی ادعا کرده!)
🔸 منشأ بروز انحراف جنسی (لواط و خانههای فحشاء) در جامعه اسلامیِ دوران عباسیان چه بوده؟
🔸 آیا انسان کنترلی بر طبیعت حیوانی خود در زمان ارتکاب مفاسد ندارد؟ (آنچنان که دکتر وردی باور دارد!)
🔸 ماهیت جبرگرایی مدرن چیست؟
و بسیاری مسائل و موضوعات دیگر…
که علامه در این کتاب به آنها پرداخته است. این کتاب به زبان عربی است. ترجمه فارسی آن در حال انجام است و به زودی از همین مرکز منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
📗 انتشار قسمت هفدهم از مجموعه #علی_مائدة_الکتاب_و_السنة با عنوان: «الجمع بین العمرة و الحج في شهر الحج»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
✅ به زبان عربی
✅ توسط: مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/الجمع-بين-العمرة-و-الحج-في-شهر-الحج/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
یکی از تألیفات علامه عسکری «#علی_مائدة_الکتاب_و_السنة» میباشد که در پاسخ به شبهات متعدد وهابیت علیه مکتب اهلبیت (علیهم السلام) تألیف شده بود. این مجموعه در زمان حیات ایشان به صورت کتابچههای چند قسمتی منتشر شده که هر کتابچهای به یک موضوع میپردازد:
۱) گریه بر میت، از سنتهای پیامبر (ص)؛
۲) بزرگداشت یاد انبیاء و بندگان صالح الهی؛
۳) صلوات بر محمد و آل محمد، از سنتهای پیامبر (ص)؛
۴) عدالت صحابه؛
۵) آیهی تطهیر در منابع دو مکتب [خلفاء و اهلبیت]؛
۶) از حدیث پیامبر: برای این امت دوازده سرپرست خواهد بود؛
۷) مصحف، در روایات و آثار؛
۸) بداء؛
۹) ازدواج موقت در اسلام؛
۱۰) بررسی پیرامون جبر و تفویض و قضاء و قدر
۱۱) عصمت انبیاء و رسولان؛
۱۲) ساخت و ساز بر قبور انبیاء و اولیاء و انتخاب این اماکن به عنوان مساجد و اماکنی برای عبادت؛
۱۳) توسل به نبی (ص) و تبرک به آثار ایشان؛
۱۴) صفات خداوند جلّ جلاله؛
۱۵) شیعیان اهلبیت (ع)
۱۶) از تاریخ حدیث
✅ قسمت هفدهم از این مجموعه توسط مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری منتشر و تقدیم میگردد: «جمع میان عمره و حج در ماه حج»
🔶 فهرست محتویٰ
🔸 مقدمه
🔸 درباره عمره تمتع و حج تمتع
🔸 حج تمتع
🔸 حج افراد
🔸 در فقه اهلبیت (ع)
🔸 حج قرآن
🔸 در فقه مکتب خلفاء
🔸 سنت رسول الله (ص) در عمره
🔸 سنت رسول الله (ص) در حج تمتع
🔸 خلاصه روایات در [بیان] سنت رسول الله (ص)
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/الجمع-بين-العمرة-و-الحج-في-شهر-الحج/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):
عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَق.
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود:
بر شما باد به کتاب خدا، كه طناب محكم الهى، و نور آشكار و درمانى مفید است، كه تشنگى را رفع کند، نگهدارنده كسى است كه به آن متمسک شود و مایهی نجات آن كس است كه به آن چنگ آويزد، كجى ندارد تا راست شود، و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود، و تكرار و شنيدن پياپى آيات، قدیمیاش نمیکند، و گوش از شنيدن آن خسته نمیشود. كسى كه با قرآن صحبت بکند راست گفته و هر كس به آن عمل كند پيشتاز است.
📚 منبع: نهج البلاغة، خطبه ۱۵۶
🌍 https://alaskari.org
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
📗 انتشار کتاب #تمحیص_سنة_الرسول
✒ تألیف: دکتر سید کاظم عسکری
✅ به زبان عربی
✅ توسط: مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری
اطلاعات بیشتر:👇
🌍https://alaskari.org/fa/product/کتاب-تمحیص-سنة-الرسول-۱/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
کتاب #تمحیص_سنة_الرسول یعنی خالصسازی سنت رسول الله (ص) [از شوائب تحریف] توسط دکتر سید کاظم عسکری، ریاست مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری تألیف شده است.
✅ موضوعات جلد اول کتاب:
🔶 بخش اول: مباحث مقدماتی
🔸 فصل اول: اسباب ظهور اختلاف میان مسلمانان
🔸 فصل دوم: مثالهایی از روایات متعارض و متناقض
🔶 بخش دوم: کتاب و سنت
🔸 فصل اول: قرآن و علوم آن
🔸 فصل دوم: سنت پیامبر (ص)
🔸 فصل سوم: جعل و جعل کنندگان، اسرائیلیات
🔸 فصل چهارم: آثار منع [حدیث] و جعل [آن]
🔶 بخش سوم: اجتهاد و مجتهد
🔸 اجتهاد و مباحثی که از آن متفرع میشود
🔸 صحابه و صحابی و عدالت او
🔸 فصل سوم: بررسی و تحلیل دیدگاهها و سخنان
🔶 بخش چهارم: معیارهای خالصسازی و روشهای نقد
🔸 بخشی از تاریخ نقد حدیث
🔸 فصل دوم: معیارهای نقد حدیث
🔶 بخش پنجم: خالصسازی سنت شریف پیامبر (ص)
مشاهده کتاب:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-تمحیص-سنة-الرسول-۱/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#سیره_ائمه
#سخنرانی_علامه_عسکری
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) باغ خرمایی اطراف مدینه داشت و [آنجا] مشغول چیدن خرما بود. راوی [که نامش متعب است] میگوید: یکی از غلامانِ حضرت را دیدم که ظرفی را پر از خرما کرد و پشت باغ انداخت. من آمدم و آن خرماها [و غلام را] گرفتم و خدمت حضرت آوردم. عرض کردم: «فدایت شوم. من این غلام را یافتم به همراه این ظرف!» حضرت به غلام گفت: «ای فلانی». گفت: «لبیک» ،حضرت فرمود: «هیچ گرسنه ماندی؟» گفت: «نه آقای من»، فرمود: «برهنهای؟ [رخت و لباس نداری؟]»، گفت: «نه آقای من»، فرمود: «برای چه این خرما را گرفتی انداختی آن جا؟»، گفت: «دلم خواست یک چنین کاری بکنم»، حضرت فرمود: «[حالا که دلت خواسته بگیری] برو. این ظرف [هم] برای تو» سپس حضرت فرمود: «کاری با او نداشته باشید» این سلوک حضرت موسی کاظم (ع) با غلامش است.
علامه عسکری: ۱۰ / ۹ / ۱۳۷۷ شمسی
🌍https://alaskari.org/fa/مقالات/حکایاتی-از-سیره-امام-کاظم-ع/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
🔶 میلاد امام حسین (ع)🔶
✒اسماء بنت عمیس به امام سجاد (ع) عرض کرد که من در ولادت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) قابله جدهی شما فاطمه (علیها السلام) بودم… هنگامی که حسین (ع) متولد شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد من آمد، فرمود: «ای اسماء! پسرم را بیاور.» و من او را با پارچهای سفید نزد پیامبر (ص) بردم. پیامبر در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس او را در آغوش گرفت و گریه کرد. اسماء گفت: [به رسول الله ص] گفتم: «پدرم و مادرم فدایت باد. گریه شما از چیست؟» حضرت (ص) فرمود: «بر این پسرم گریه میکنم.» گفتم: «او همین الآن متولد شده، ای رسول خدا!» فرمود: «گروه سرکش از بعدِ من او را میکُشند. خدا شفاعتم را شامل آنها نکند.» سپس حضرت (ص) فرمود: «ای اسماء! این [موضوع] را به فاطمه نرسان. او تازه این کودک را زائیده.» سپس حضرت (ص) به علی (ع) فرمود: «چه نامی را برای پسرم انتخاب کردی؟» امام علی (ع) فرمود: «من نمیخواهم در نامگذاری او از شما پیشی بگیرم ای رسول خدا…» پیامبر (ص) فرمود: «من نیز در نامگذاریاش از پروردگارم پیشی نمیگیرم.» سپس جبرئیل (ع) هبوط کرد و گفت: «ای محمد! خداوند علیّ اعلی به تو سلام میرساند و به تو میگوید که علی نزد تو مثل [جایگاه] هارون نسبت به موسی است. اسم این پسرت را به نام پسر هارون بگذار.» پیامبر (ص) فرود: «اسم پسر هارون چیست؟» گفت: «شبیر» پیامبر (ص) فرمود: «زبانم عربی است.» جبرئیل گفت: «اسمش را حسین بگذار.» پیامبر نیز نام این کودک را حسین گذاشت. وقتی روزِ هفتم این کودک رسید، پیامبر او را با دو گوسفند املح [آمیخته به سیاه و سفید] عقیقه کرد و به قابله یک ران و یک دینار داد. سپس موی سرش را تراشید و به اندازه وزن موی سر ایشان نقره صدقه داد و سر مبارک آن حضرت را با عطر معطر نمود.
🔶 اصل روایت🔶
📗 عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ قَالَتْ قَبِلْتُ جَدَّتَكَ فَاطِمَةَ ع بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع... وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع وَ جَاءَنِي النَّبِيُّ ص فَقَالَ يَا أَسْمَاءُ هَلُمِّي ابْنِي فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَأَذَّنَ فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى وَ أَقَامَ فِي الْيُسْرَى وَ وَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ فَبَكَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ قُلْتُ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي مِمَّ بُكَاؤُكَ قَالَ عَلَى ابْنِي هَذَا قُلْتُ إِنَّهُ وُلِدَ السَّاعَةَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ مِنْ بَعْدِي لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي ثُمَّ قَالَ يَا أَسْمَاءُ لَا تُخْبِرِي فَاطِمَةَ بِهَذَا فَإِنَّهَا قَرِيبَةُ عَهْدٍ بِوِلَادَتِهِ
ثُمَّ قَالَ لِعَلِيٍّ ع أَيَّ شَيْءٍ سَمَّيْتَ ابْنِي قَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَكَ بِاسْمِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ قَدْ كُنْتُ أُحِبُّ أَنْ أُسَمِّيَهُ حَرْباً فَقَالَ النَّبِيُّ ص وَ لَا أَسْبِقُ بِاسْمِهِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ عَلِيٌّ مِنْكَ كَهَارُونَ مِنْ مُوسَى سَمِّ ابْنَكَ هَذَا بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ النَّبِيُّ ص وَ مَا اسْمُ ابْنِ هَارُونَ قَالَ شَبِيرٌ قَالَ النَّبِيُّ ص لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ جَبْرَئِيلُ سَمِّهِ الْحُسَيْنَ فَسَمَّاهُ الْحُسَيْنَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ سَابِعِهِ عَقَّ عَنْهُ النَّبِيُّ ص بِكَبْشَيْنِ أَمْلَحَيْنِ وَ أَعْطَى الْقَابِلَةَ فَخِذاً وَ دِينَاراً ثُمَّ حَلَقَ رَأْسَهُ وَ تَصَدَّقَ بِوَزْنِ الشَّعْرِ وَرِقاً وَ طَلَى رَأْسَهُ بِالْخَلُوق.
📚منبع:
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، صص: 238-240؛
علامه عسکری در سخنرانی خود - که فایل آن نزد مرکز موجود است- به این روایت اشاره میکند. روایت مزبور علاوه بر بحار، در عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص ۲۶؛
و امالی شیخ صدوق، ص ۱۳۵؛
و امالی شیخ طوسی، صص ۳۶۷-۳۶۸ نقل شده است.
🌍https://alaskari.org/fa/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶شجاعت علامه عسکری در برخورد با ریاست ساواک🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
هنگامی که علامه عسکری به جهت این که تحت تعقیب دولت بعثی عراق بود، از عراق به لبنان فرار کردند و از لبنان به کشورشان یعنی ایران برگشتند. [حدودا سال ۱۳۴۸ شمسی] بعد از ورود به کشورشان اول وارد منزل همشیرهشان [که والده ما هستند] شدند. مرحوم والد نقل میکردند: همان وقت که علامه عسکری منزل ما بودند، تلفن زنگ زد. من تلفن را برداشتم، یک آقایی صحبت کرد گفت:
📞 «آقای سید مرتضی عسکری اینجا هستند؟»
☎ من هم گفتم: «بله.»
📞 گفت: «گوشی را بدید به ایشان.»
☎ گفتم: «شما؟»
📞 گفت: «من نصیری هستم.» [ارتشبد نصیری ریاست ساواک]
گوشی را دادم به علامه عسکری. ایشان مدتی با نصیری صحبت کردند. ظاهرا نصیری به ایشان گفته بود که شما عراقی هستید! (چون علامه عسکری آن زمان به خاطر این که بتوانند فعالیتهایشان را در عراق پیش ببرند شناسنامه عراقی هم گرفته بودند.)
📞 نصیری گفت: «شما عراقی هستید و این جا که آمدید، باید با ما هماهنگ باشید و بدون اجازه ما کاری نکنید… یا باید اقامت بگیرید یا مثلا هر روز خودتان را معرفی کنید به کلانتری [و این جور حرفها…]»
☎ مرحوم والد میگفتند: ناگهان دیدم صدای علامه عسکری بالا رفت و با لحن تندی گفتند: «این جا کشور خودم است. من به کشور خودم آمدم و برای آمدن به کشورم از شما اجازه نمیگیرم و شماها نمیتوانید برای من کسب تکلیف بکنید. اگر هم ناراحتید اینجا نمیمانم. میروم جای دیگری.»
نام نصیری [ریاست ساواک شاهنشاهی] آن زمان چیز وحشتناکی بود ولی علامه، قرص و محکم پاسخ دادند. شجاعت علامه عسکری مثال زدنی بود.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/برخورد-علامه-عسکری-با-نصیری/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت اول
🔶اوضاع دوران امام سجاد (ع)🔶
بسم الله الرحمن الرحیم
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ…»
من هر شیعهای را وصیت میکنم در زیارت عتبات، این زیارت جامعه را بخواند و اگر بتواند خودِ لفظِ زیارت را بخواند، معنایش را نگاه بکند، دوباره بخواند، معرفتش به اهلبیت زیاد میشود.
«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ ابواب الإیمان و أمناء الرحمن… اَلسَّلامُ عَلَیٰ الدُعاة إلیٰ الله و الأدلاء عَلَیٰ مَرْضٰاتِ اللّهِ و المُظْهِرين لِأمرِ اللّه.»
مکرر گفتیم، خداوند رُسُل و اوصیاء را وسیلهی هدایت بشر قرار داد. از آدم (علیهالسلام) تا حجة بن الحسن (عجل الله تعالیٰ فرجه). هر یک از آنها، آنچه در عصرش لازمهی هدایت انسانهای عصرش بوده انجام داده است.
عصر حضرتِ سجّاد، در نتیجهی ۲۰ سال خلافت معاویه، [همچنان که گفتیم] انسانها از سطح یک انسان به سطح حیوان تنزل کرده بودند. این را باید حضرت سجّاد علاج کند. این یک.
دو، به خصوص در شهر مکه، مدینه [و] طائف، بنی امیه بیشتر کار کرده بودند. چون اینها جایی بوده که پیامبر (ص) آنها را تربیت کرده بوده، بیشتر کار کرده بودند. [بنیامیه] در این سه شهر با نشر فسق و فجور و غناء و شرابخواری و همه مفاسد که آنها را پست و [مطیع] هوای نفس و خوار [کرده بود و آنها] این کار را کرده بودند. به خصوص در این سه شهر [مکه و مدینه و طائف]. [اما] در کوفه، کشتن شیعیان بوده است. ولی در آن سه شهر کار این [معاصی] بوده است. حالا حضرت سجّاد کارش در این سه شهر است. حضرت امیر (ع) هم آن قیامی که فرمود و یک جامعه اسلامی صحیح اقامه کرد، در کوفه بود. به آن اندازهای که اقامه کرد. [ولی محور فعالیت ایشان در دوران خلافت] در مدینه نبود. تمام این اوضاع مدینه و مکه و طائف را در نظر بگیرید، [تا] ببینیم حضرت سجاد چه کرد. از کارهای مهمی که معاویه کرد و قبلا گفته بودیم، [این بود که] اسلام را دگرگون کرد، کارخانههای حدیث سازی به راه انداخت. که آن احادیث، اسلام را دگرگون کرد. حضرت امیر (ع) که آمد در کوفه دوباره معارف اسلامی را نشر داد. در آن خطبههای نهجالبلاغه که همه [خطبههای حضرت امیر] در نهج البلاغه نیست. آن چه که حضرت فرموده، مسعودی میگوید چهارصد و بیست خطبه است.
ولی مکه و مدینه همان بیفرهنگی بوده است. و نمیشد در مکه، مدینه اهلبیت (ع) کاری بکنند. برای آنکه به واسطهی همان احادیث و کارهایی که کرده بودند، دشمنی اهلالبیت (ع) را به خصوص در مکه و مدینه، زیادتر از جاهای دیگر توانسته بودند پیاده کنند. شام و مکه و مدینه. این سه جا دشمنی اهلبیت [بوده است]. این همه اوضاع این است. معارف اسلامی به کلی دگرگون شده. باید علاج همه اینها را حضرت سجاد (ع) بکند.
مهمتر از تمام اینها، پیامبر که میآید، اول دعوت به خدا میکند، در قرآن هر جا «اطیعوا الله» دارد «و اطیعوا رسوله» دارد. دعوت به خدا [همراه] با دعوت به امامت امام [است]، میخواهد رسول باشد، میخواهد وصی باشد، [این] اولین چیز است. این که پیامبر اکرم در قرآن کریم آنقدر دعوت شده به محبت اهلبیت به معرفی اهلبیت، «قل لا أسألکم علیه اجرا إلا المودة في القربیٰ» بعد در آیهای دیگر میفرماید: «و ما سألتکم من أجر فهو لکم» این که پیامبر از مسلمانان میخواهد اهلالبیت را دوست داشته باشند، برای خودشان است تا هدایت بشوند. پس معاویه توانسته بود، مسلمانانها را از اهلبیت دور کند. اینها را همه را باید حضرت سجاد علاج کند. حضرت امیر علاج میکرد، خلیفه بود، منبر میرفت، خطبه میخواند. حضرت سجاد چی کار بکند؟ همه کارهایش را باید در دعا بکند. چاره جز دعا نداشته است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت دوم
🔶تشبیه خدا به مخلوقات و شیوه علاج حضرت سجاد (ع)🔶
در ارشاد شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه): «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (ع) كَانَ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) ذَاتَ يَوْمٍ» یک حضرت سجاد روز در مسجد پیغمبر بود شنید: «إِذْ سَمِعَ قَوْماً يشبهُونَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ» شنید مردمی خدا را تشبیه میکنند به مخلوقاتش. به خلقش که [این موضوع] تا الآن هم هست. [مثلا] ابن تیمیه برای این که [جسمانیت خدا را] نشان دهد، از منبر خودش که صحبت میکرد، پله پله پایین آمد، گفت خداوند از آسمانی به آسمان دیگر اینچنین پایین میآید. در زمان حضرت سجاد (ع)، حضرت سجاد پایش خسته شده بود، [پا] روی پایش انداخته [و] نشسته بود. یکی آمد و گفت: «هذه جِلسَة الرَّب» این چنین نشستن، خدا این چنین مینشیند. حضرت فرمود: «پایم درد میکرد، روی پایم گذاشتم. خدا را به خلقش تشبیه نکن.» حالا این است. زیاد است روایتهایی که در آن تشبیه است. در اول [کتاب] «معالم [المدرستین]» آمده که خدا را به خلق تشبیه میکنند.
«سَمِعَ قَوْماً يُشبهُونَ اللَّهَ تَعَالَى بِخَلْقِهِ فَفَزِعَ لِذَلِكَ وَ ارْتَاعَ…» [حضرت] وحشت کرد. ترسید. معنای این عبارت این است. «وَ نَهَضَ حَتَّى أَتَى قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) [برخاست تا آن که به قبر رسول خدا (ص) آمد]» نمیتواند با آنها جور دیگری حرف بزند. آمد دعا میکند. دعا میخواند. تضرّع میکند. «فَوَقَفَ عِنْدَهُ» نزد قبر پیامبر (ص) ایستاد. «وَ رَفَعَ صَوْتَهُ يُنَاجِي رَبَّهُ » [صدایش را بلند و] با خدا مناجات میکند. میگفت: «إِلَهِي بَدَتْ قُدْرَتُكَ» بار الها. قدرتت آشکار است. «وَ لَمْ تَبْدُ هَيْئَةٌ فَجَهلُوكَ» چیزی آشکار نشده که اینها این چنین بد بفهمند. «وَ قَدَّرُوكَ بِالتَّقْدِيرِ عَلَى غَيْرِ مَا أَنْتَ به شَبَّهُوكَ» چگونگی بر ایشان آشکار نشد که سبب جهل و نادانی آنها بشود. تو را تشبیه کردند بر غیر از آنچه هستی. خدا جسم نیست. خدا را جسم گفتهاند. «وَ أَنَا بَرِيءٌ يَا إِلَهِي مِنَ الَّذِينَ بِالتَّشْبِيهِ طَلَبُوكَ» بارالها، من بیزارم از آنان که با تشبیه کردن تو به چیزی، خواستند تو را بشناسند.
ما از این جا میتوانیم صحیفهی سجادیه را بخوانیم و ببینیم حضرت در صحیفهی سجادیه در این دعاها… ما همیشه صحیفهی سجادیه را میخوانیم به عنوان این که دعاست. ولی این دعاهای صحیفهی سجادیه، هر کدامی یک امری از عقائد که بر مردم آن عصر مخفی بوده است، روشن میکند.
اولین دعائی که در صحیفهی سجادیه هست، در وصفِ خداست. اگر کسی بخواهد بفهمد که در زمان حضرت سجّاد چه افکاری دربارهی خدا بوده، باید این دعاء را بخواند. حمد خدائی را که ذات لایزالش ازلی است. پایان نپذیرفته. جاویدان [است]. آنکه دیدهی کوتاهبینِ بینندگان، یاریِ دیدارش را ندارد. چشمی، خدا را نمیبیند. [مکتب خلفاء] روایت دارند که روزِ قیامت، مسلمانان، خدای خودشان را میبینند. این فقرهی از دعاء ردّ بر آن است. و فکر توصیف کنندگان از عهدهی وصف او برنیاید. جهان را با قدرتش ابتداع کرد. یعنی خلقی کرد که قبل از او خلقی نبوده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت سوم
🔶چرا حضرت سجاد (ع) در ادعیهی صحیفهی سجادیه صلوات فراوان میفرستد؟🔶
بعد در [دعای] دومی [از صحیفهی سجادیه]، صلاة بر پیامبر است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه» تا آنجا که میفرماید: « إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَة» او که امام رحمت بود، پیشوای خیر بود، کلید برکت بود، جان عزیزش را به رضای تو بر کف نهاد و در معرض رنجها قرار داد. در راه دعوت به تو با خویشاوندان خود مبارزه کرد. کیفیت قیام پیامبر را در این دعاء نشان میدهد.
در یک دعاء دارد که من شمردم، چهارده بار صلوات بر پیامبر و آل او فرستاده حضرت. در یک دعاء این برای آن بوده است که در آن زمان صلوات میفرستادند، آل را نمیبردند. از آن زمان تا حالا هم مانده. میگویند: «اللهم صل علی محمد و سلّم». آل را نمیآورند. حضرت در دعاها مکرر صلوات میفرستد، و همه صلواتهایش با ذکر آل است. ما از این میفهمیم که آن وقت این چنین بوده است و حضرت این را علاج میکرده به زیاد صلوات فرستادن و با آل فرستادن.
پس این چنین بوده که حضرت هرچه میخواسته است انجام بدهد، مردم را بفهماند، در دعاء بیان میکرده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶همراه با علامه عسکری در سفری به انگلستان🔶
راوی: سید احمد عسکری (فرزند علامه عسکری)
🔸دیدار از محلهی یهودیان🔸
در سفری که علامه عسکری برای مطالعه و تحقیق به انگلستان رفته بودند، همراه ایشان بودم. علامه عسکری در هر سفری، سبک زندگی مردم آن کشور، دیانت، اندیشه و رفتارشان را بررسی میکردند. ایشان برای مشاهده سبک زندگی یهودیها، تمایل داشتند تا از منطقه یهودیها دیدن کنند. همراهان با ماشین ما را به محلهای بردند که ساکنانش یهودی بودند. از ماشین که پیاده شدیم علامه تعجب کردند، در آن محله یهودینشین نه آرایشی، نه کفش پاشنه بلندی، نه لباس تنگی بلکه زنانشان حجابی عین حجاب شیعههای شهر نجف داشتند. عبای سیاه همراه با پوشیه که صورتشان را کامل پوشانده بود به طوری که هیچ کس حتی نمیتوانست چهرههایشان را ببیند. این برای علامه بسیار جالب بود که یهودیها این طور زندگی میکنند.
🔸پیام به قبر چرچیل🔸
پس از گذشت چند روز یکی از همراهان پیشنهاد داد که از قبر چرچیل دیدن کنند. اگر چه علامه تمایل زیادی به دیدن قبرش نداشتند اما در هر صورت به آنجا رفتند، علامه بر سر قبر گفتند: «چرچیل تو آمدی خواستی با استعمار انگلستان دین اسلام و تشیع را نابود کنی در صورتی که ما دین تشیع را در کشور انگلستان آوردیم و الآن این جا چندین مسجد هست دانشجوهای ما در حال تبلیغ دین اسلام هستند و ما کارمان را ادامه میدهیم.»
منبع: صوت مسجل راوی نزد مرکز محفوظ است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت چهارم
🔶تشبیه ملائکه به بز و ارائه تصور صحیح از ملائکه در صحیفه سجادیه🔶
دعای سوم [از صحیفه سجادیه]، ملائکه را معرفی میکند. در جایی که آنها [پیروان مکتب خلفاء] میگفتند که [خدا] هشت ملائکه دارد، مانند شکل بز هستند، آنها عرش خدا [را] روی شاخهایشان دارند، یک روایتهای عجیب و غریب که حضرت سجاد در این جا ملائکه را معرفی میکند. «اللَّهُمَّ وَ حَمَلَة عَرْشِكَ الَّذِينَ لا يَفْترُونَ مِنْ تَسْبِيحِك» بارالها، آن ملائکهای که عرش تو را برداشتند.
این معنای «حَمَلَةَ عرشك» را من گفتهام. این جا تکرار میکنم. حَمَلهی عرش [حاملان عرش] را، مکتب خلفاء خیال کردند که عرش جسم است و ملائکه آن عرش را برداشتهاند و خداوند روی آن عرش نشسته، از هر طرف جسد خدا (معاذ الله)، چهار وجب بزرگتر است. حَمَلهی عرش خدا، آن ملائکهای هستند که تمام آن چه خداوند [فرمان داده و کلا] دستور خداوند را اجرا میکنند. اولین بار اوامر خدا، نواهی خدا، در موضوع ربوبیتش به آنها میرسد و آنها به تمام خلق میرسانند. اینها کسانی هستند مثل پایتخت سلطان، پایتخت حکومت، آنجا آن ملائکهای که آنجا هستند، فرمان خدا را میگیرند، فرمان رب العالمین را، و اجرا میکنند. این معنای حملهی عرش است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت پنجم
🔶ذکر محمد (ص) و خاندان ایشان
🔶
و کان من دعائه علیه السلام، في ذكر آل محمد عليهم السّلام: «اللهم…» بار الها. «يا من…» ای که تخصیص دادی محمد و آلش به کرامت «خصّ [محمدا و آله بالكرامة]، و حباهم بالرسالة» آنها را اکرام فرمود به این که رسالت را در این خاندان قرار داد. «و خصّهم بالوسيلة» وسیلهی دربار خدا آنها هستند. «و جعلهم ورثة الأنبياء [و آنها را وارثان انبیاء قرار داد]» این را در دعاء میخواند، مردم بشنوند. «و خَتَمَ بهم الأوصياء [و با آنها اوصیاء را خاتمه داد]» پیامبران اوصیاء داشتند. اوصیای همهی پیامبران ختم کرده به علی و یازده فرزندانش. همین که ما فراموش کردیم. وصی بودن اینها را فراموش کردیم. «و الأئمة عليهم السّلام» اینها را مخصوص داشته به اینکه اوصیاء از آنهاست و ائمه نیز از آنها میباشند. «و عَلَّمهم عِلْمَ مٰا كانَ وَ ما بَقي» ائمه علم آنچه گذشته و آنچه آینده است. حضرت امیر در یک داستانی در کوفه از آینده … [خراب است] اصحابش عرض کرد که شما علم غیب میدانی. فرمود: نه. «تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْم» ما علم غیب نداریم. ولی علم غیب را از آنکس که علم غیب دارد، فرا میگیریم. این جا حضرت (سجاد) میفرماید: «و عَلَّمهم» [حضرت] دعاء دارد میخواند و این حرف را میزند: «عِلْمَ مٰا كانَ» آن چه گذشته است به اینها یاد داده است. «وَ ما بَقي و جعل أفئدة من الناس تهوي إليهم، صلّ على محمد و آله الطاهرين»
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/
#سخنرانی_علامه_عسکری
#سیری_در_سیره_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹قسمت ششم
🔶امام سجاد (ع) و معرفی اولیاء اهلبیت (ع)🔶
در عرفه است. ببینید [حضرت سجاد ع] در این دعاء چه میفرماید: «…وَ صَلِّ عَلَى أَوْلِيَائِهِمُ…» إنشاءالله ما از اولیاءشان باشیم. حضرت [سجاد ع] دعاء میکند برای اینها… «…الْمُعْتَرِفِينَ بِمَقَامِهِمُ» اولیاء اهلبیت (ع) آنهایی هستند که قبول دارند مقام آنها را. «الْمُتَّبِعِينَ مَنْهَجَهُمُ» آنهایی که پیروی میکنند راه آنها را «الْمُقْتَفِينَ آثَارَهُمُ» آنهایی که باز پیروی میکنند از راه آنها «الْمُسْتَمْسِكِينَ بِعُرْوَتِهِمُ» تمسک جستند به حبل [=طناب] آنها «الْمُستَمسكِينَ بِوِلَايَتِهِمُ» ولایت آنها تمسک جستند «الْمُؤْتَمِّينَ بِإِمَامَتِهِمُ» امامت آنها را قبول دارند «الْمُسَلِّمِينَ لِأَمْرِهِمُ» [حضرت] دعاء دارد میخواند ولی آن چه میخواهد بگوید در دعاء میفرماید. تسلیم امر آنها هستند. «الْمُجْتَهِدِينَ فِي طَاعَتِهِمُ» جد و جهد دارند در طاعت ائمه، صلوات بر اینها فرستاده. صلواتها را نخواندم من «الْمُنْتَظِرِينَ أَيَّامَهُمُ» انتظار روز حکومت آنها را دارند که اشاره است به روز حکومت حضرت حجة بن الحسن صلوات الله علیه. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. «الْمَادِّينَ إِلَيْهِمْ أَعْيُنَهُم» چشمهایشان را به طرف اهلبیت دوختهاند. بر اینها باد «الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِيَاتِ… وَ سَلِّمْ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِم وَ اجْمَعْ عَلَى التَّقْوَى أَمْرَهُم» دعاء میکند برای ما. بر تقویٰ امر اینها را جمع کن. اهل تقوی باشند. «… أصْلِحْ لهم شؤونهم…» تا آخر… پس حضرت سجاد (ع) در این دعاها، علاج میکرده است آن چه میخواسته با مردم سخن بگوید میایستاده در حرم پیامبر (ص)، به عنوان دعاء یا در روز عرفه، به عنوان دعاء حرفهای خودش را میزده و [مردم] گوش میکردند. بنابراین حضرت سجاد (ع) در دعاهایش، افکار و عقائد منحرفهای که در وقتش بوده، علاج کرده.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/مقالات/سیری-در-سیره-امام-سجاد-علیه-السلام/