إنّا لله و إنّا إلیه راجعون
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
َ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 برخیز تا بپا داریم ولایت امیرالمؤمنین را🔶
🔸 راوی: سید احمد عسکری (فرزند علامه عسکری)
✒ در سفری که همراه علامه به شهرستان دزفول رفتیم، مسؤولین سازمان تبلیغات وقت شهرستان دزفول از علامه خواستند در مراسمی با عنوان ولایت امیر المؤمنین علی (ع) سخنرانی کند، مراسم قرار بود روز شنبه برگزار شود ولی مرحوم علامه بدلیل عارضه قلبی و منع پزشکی این سخنرانی را نپذیرفتند. شب جمعه من در کنار ایشان در اتاق خوابیده بودم. ساعت حدوداً ۱:۳۰ بامداد بود که متوجه شدم حضرت علامه در خواب پریشان و گریان است و حالت عادی ندارد من بالای سر علامه آمدم و به ایشان گفتم که اگر کسالت شدید است به بیمارستان مراجعه کنیم ولی ایشان فرمودند مشکلی نیست. تا نماز صبح بیدار بودم وقتی مرحوم علامه برای نماز بیدار شدند به بنده فرمودند به آقای قارم (مدیر دفتر امام جمعه شهرستان دزفول) بگو برای سخرانی با موضوع ولایت امیرالمؤمنین میآیم. صبح شنبه به همراه علامه به محل سخنرانی رفتیم علامه عسکری در سخرانی خود واقعه همان خواب شب جمعه را بازگو کردند که شب جمعه در خواب امام حسین (ع) را دیدم و به پای امام افتادم و پایشان را بوسیدم امام حسین (ع) دست بنده را گرفتند و فرمودند برخیز برویم تا بپاداریم ولایت امیرالمؤمنین را و من فهمیدم که باید در این مجلس شرکت و سخرانی کنم.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/سخنرانی-برای-ولایت/
#مصاحبه_مجله_علوم_حدیث_با_علامه_عسکری
🍃 قسمت بیست و دوم
🔸مصاحبه کننده🔸
استاد! آیا شما از حضرت امام به عنوان «محدث » به معنی اصطلاحی اش شناختی دارید؟
🔸علامه عسکری🔸
امام، هم به معنای خاص کلمه استاد حدیث و علوم حدیث بود و هم به معنای عامش از مصادیق «فارجعوا فیها الی روات أحادیثنا ». اصولاً فقهای بزرگ شیعه بر حدیث هم تسلط دارند. این طور نیست که یک سر بروند سراغ فقه و اصول.
مسیری طولانی طی می شود. فقیه شیعه در واقع، چند تا دکتری می گیرد تا گواهی اجتهاد به او می دهند. به همین خاطر است که من به اسلام شناسی استادانی که از پاریس و لندن می آیند، اعتماد ندارم و کار آنها را سطحی و التقاطی و ویرانگر می دانم. امام، علاوه بر آن تبحر عمومی فقها، یک محدث موفق هم بود؛ چون جامعیت کم نظیری داشت. من در میان علمای شیعه به جامعیت ایشان، کسی را در ذهن ندارم. این طور جامعیتی مسلماً در فهم از حدیث، تأثیر می گذارد. چهل حدیث ایشان را نگاه کنید، یا شرح حدیث جنود عقل و جهل و یا شرح دعای سحر را. اینها آینه مهارت او در فهم حدیث اند. امام، در رجال و نقد رجال هم خیلی دقیق است. مثلاً احمد بن محمد سیاری، صاحب کتاب القرائات را «در نهایت ضعف » معرفی می کند [۴] و کتب روایی حاجی نوری را «غالباً فاقد اعتبار » می داند و می گوید: و العجب من معاصریه کیف ذهلوا و غفلوا حتی وقع ما وقع مما بکت علیه السماوات و کادت تدکدک علی الأرض.
فقهای ما غالباً تکلیفی بیشتر از بحث ها و آثار فقهی برای خودشان قائل نبودند؛ اما امام، وقتی دید حکمی زاده در تعالیم پیامبر اهل بیت (ع) تردید افکند، درس و بحثش را گذاشت کنار و کشف اسرار را تألیف کرد که در روزگار خودش حرف آخر بود و جامع ترین پاسخ بود. همین وظیفه شناسی بود که انقلاب را به ثمر رساند و الآن من و شما داریم در باره حدیث وعلوم حدیث بحث می کنیم و دانشکده اصول الدین داریم [۶] آن همه آرامش روحی، آن همه قوت در مقابله با طاغوت، آن استقامت در برابر مشکلات ومصائب،… محصول تهذیب عمیق و جدیت در کسب علم و معرفت بود. این را من از همان روز اول شروع نهضت امام، درک کردم ولذا هیچ گاه، نه در انقلاب و نه در فتنه های بعدش و نه درجنگ، در درستی راه ایشان و سلامت نفس ایشان، تردید نکردم. یک خاطره برایتان تعریف کنم…
پس از واقعه ضرب و شتم طلاب در مدرسه فیضیه، در حسینیه ام در بغداد، برای شهدا ختم گذاشتم و بچه های ما بغداد را پر کردند از شعارها و دیوار نوشته های «ولاتحسبن الذین قتلوا في سبیل الله أمواتاً… ». بعدش من به حج رفتم و آنجا سعودی ها داشتند «الجامعة الاسلامیه » را تأسیس می کردند. بن باز، مرا دعوت کرد. من رفتم آن جا و در سخنرانی ام به وضع مسلمان ها در الجزایر و فلسطین اشاره کردم و ادامه دادم که در ایران هم دانشگاهی شبیه «الأزهر » هست به نام «فیضیه » و شاید خبر ندارید که چندی پیش، طلابش را زدند و کشتند و… در همان سفر حج، بعد از عرفات، ابوالأعلی مودودی در مسجد بزرگی سخنرانی داشت. من و شهید عبد المنعم الشوکی هم رفته بودیم. ابو الأعلی آن روز در جهان اسلام، خیلی مطرح بود و دنبال نظریه خلافت اسلامی را گرفته بود. او در سخنانش گفت که مسلمان ها هشت چیز نیاز دارند تا به شوکت عصر نبوی باز گردند. مجری جلسه، امام همان مسجد بود. من دوست همراهم را فرستادم که بگو یکی از علمای بغداد، مطالبی در تأیید سخنان مودودی دارد. او رفت و گفت «کبیر علماء بغداد » و انها فکر کردند که علی القاعده آن عالم باید سنی باشد (چون عبد المنعم هم چپیه داشت و نه عمامه ). من رفتم پشت تریبون و در کنار او که پیرمردی بود و نشسته بود، ایستادم و از او تعریف مختصری کردم و گفتم که کتابهای او را خوانده ام و اضافه کردم که به نظر من، مسلمان ها فقط سه چیز لازم دارند:
یکی شناخت و بررسی سنت پیامبر اکرم به معنای عامش (نه فقط صحیحین ). دومی وحدت مسلمان ها و حمایت جدی از یکدیگر است. این جا بود که دوباره روضه مدرسه فیضیه را خواند و گفتم: شاید شما خبر ندارید که چنین شده است و چنان شده است…
سوم، ایمان است، ایمانی مثلاً بلال و خباب و عمار و سیمه، و داستان شکنجه ها و مقاومت های آنها را در همین سرزمین حجاز گفتم و آن قدر جدی وعمیق گفتم که خودم گریه ام گرفت و سنی ها هم که اصلاً گریه نمی کنند، ایستاده و نشسته به هق هق افتادند و اشکشان در آمد و بعد از صحبت، سر وصورت مرا می بوسیدند.
وقبل از آن، من به بیت المقدس رفتم و در مسجد اقصی نماز خواندم و آن جا هم دوباره روضه شهدا مدرسه فیضیه را خواندم.
📚 منبع: مجله علوم حدیث
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 ماجرای اجتهاد شهید صدر🔶
🔸 راوی: حجة الاسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
✒مرحوم علامه عسکری عنایت خاص و توجه زیاد به شهید بزرگوار آیة الله العظمیٰ سید محمد باقر صدر (أعلىٰ الله مقامه الشريف) داشت و خیلی به ایشان ابراز علاقه میکرد. حتی در برههای هم شهید صدر از اساتید دانشکده علامه عسکری در عراق بود و در واقع مرحوم علامه عسکری خیلی به ایشان اهمیت میداد.
معروف است که شهید صدر در سنین جوانی (قبل از سنّ ۲۰ سالگی) به درجهی اجتهاد رسیده بود. اما به علّت سنّ پایینی که داشت آیة الله العظمیٰ خویی (رحمة الله عليه) حاضر نبود برای ایشان اجازهی اجتهاد بنویسد. مرحوم علامهی عسکری میگفت: «در جلسهای که با حضور علماء در نجف برگزار شده بود، من بودم، شهید صدر هم حضور داشت، مرحوم آیة الله خویی نیز حاضر بود.» علامه عسکری میگفت: من مقابل همگان رو کردم به آیة الله خویی و گفتم که: «آیا [شما قبول دارید که] سید محمد باقر صدر مجتهد است یا نه؟» آقای خویی گفت: «مجتهد است» بعد علامه گفت: همان جا به آقای خویی گفتم: «پس اجازهی اجتهاد [ایشان را] به من بدهید» در کل آیة الله خویی به این راحتیها برای کسی اجازهی اجتهاد نمینوشت. علامه عسکری با این اقدام، مقابل همگان از آیة الله خویی برای اجتهاد شهید صدر استشهاد گرفت و ایشان مجبور شد که اجازهی اجتهاد شهید صدر را بنویسد.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/ماجرای-اجازه-اجتهاد-شهید-صدر/
🔶 ماجرای اجتهاد شهید صدر به روایتی دیگر🔶
مطالعه این ماجریٰ به روایتی دیگر، هم زوایای دیگری را روشن میکند و هم سند نقلمان را تقویت. کتابی که تصویرش را بالا مشاهده میکنید شرححال شهید صدر بر اساس مدارک و مستندات تألیف شده و همین ماجریٰ در آن روایت شده است.
✒ ترجمه متن عربی:
🔸 اجازهی اجتهاد آیة الله خویی (ره) به سید صدر (ره)🔸
در اوائل تکلیف سید صدر، علامه عسکری، از آیة الله خوئی شنید که میگوید: «سید محمد باقر مجتهد است». وقتی سید صدر آن را شنید، به سید مرتضی عسکری اصرار کرد که در این باره اجازهی مکتوبی از آیة الله خویی بگیرد در حالی که سید خویی به سبب کمی سنّ سید صدر، به ایشان نمیداد.
در یکی از مجالسی که مجموعهای از علماء در آن حاضر بودند، علامه عسکری از روی قصد، سعی کرد آیة الله خویی را در رودربایستی بیاندازد. از ایشان پرسید: «آیا سید محمد باقر صدر مجتهد است یا نه؟» پاسخ داد: «مجتهد است»، سپس علامه به ایشان گفت: «پس اجازهی اجتهاد به من بدهید» و همینطور شد.
📚 منبع: کتاب «محمد باقر الصدر، السيرة و المسيرة في حقائق و وثائق»، تألیف أحمد عبد الله ابو زید العاملي، مؤسسة العارف للمطبوعات: ۱۴۲۷هـ - ۲۰۰۶م، بيروت-لبنان، ج۱، ص۲۸۳ و آن هم به نقل از گفتوگوی شبکهی المنار با سید مرتضی عسکری؛ کلام سید مرتضی عسکری در تاریخ ۱۶ / محرّم / ۱۴۲۲ هـ در یادکرد شهید صدر؛ مؤلف میافزاید، این مطلب را حاج ابو احسان نعمانی نیز برایش در تاریخ ۴ / ۱۲ / ۲۰۰۴ م نقل کرده است.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/ماجرای-اجازه-اجتهاد-شهید-صدر/
🔶 متن اجازهی اجتهاد شهید صدر🔶
«مرکز تألیف، اسناد و انتشارات نجف اشرف» در صفحات مجازی خود [اینستاگرام و تلگرام]، تصویر اجازهی اجتهاد شهید صدر به قلم آیة الله خویی را منتشر کرده است.
✒ ترجمه متن:
«بسم الله الرحمن الرحیم
علامهی فاضل، نورِ چشم عزیزِ من محمد باقر صدر (سربلندیاش مستدام) در حوزهی علمیهی ما در نجف اشرف پرورش یافت و در مباحث اصولی و فقهی ما حاضر شد در نتیجه جدیت و اجتهاد کرد تا آن که به ملکهی استنباط و اجتهاد رسید. میتوانید پیرامون نظر او سخن بگویید که سخن او اجتهاد شرعی است. و از خداوند متعال امیدوارم که بوسیلهی او اعلام دین برافراشته شود و او را عَلَمی برای مسلمین قرار دهد. و سلام بر همه برادران مؤمنمان و نیز رحمت خدا و برکات او. ابو القاسم الموسوی الخوئی (مُهر)»
📚 منبع: مرکز تألیف، اسناد و انتشارات نجف اشرف
https://www.instagram.com/p/CFNsbNEFuL7/
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/ماجرای-اجازه-اجتهاد-شهید-صدر/
#مصاحبه_مجله_علوم_حدیث_با_علامه_عسکری
🍃 قسمت بیست و سوم
🔸مصاحبه کننده🔸
استاد! به عنوان آخرین سوال، بفرمایید که این دانشکده (دانشکده اصول الدین)، چگونه شکل گرفت؟
🔸علامه عسکری🔸
آن دانشکده ای که من در بغداد تأسیس کردم، با کودتای حزب بعث [در ۱۹۶۸ م] و خروج من از عراق، تعطیل شد. در ایران، من برای فعالیتهای تبلیغی و علمی و آموزشی به فکر ایجاد مؤسسهای افتادم و این طوری بود که پیش از انقلاب، با همکاری جمعی از دوستان، «مجمع علمی اسلامی» را در تهران تأسیس کردم. این مجمع، شورای علمی و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی داشت و تعدادی کتاب درسی علوم اسلامی تألیف و تحقیق و منتشر کرد که لابد دیدهاید. فعالیت این مجمع، به تدریج، محدود شد به انتشارات و نشر همان کتابهای درسی حوزوی.
وقتی شورای عالی انقلاب فرهنگی مقررات تأسیس مراکز آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی را تصویب کرد، بنده به همراه چهار نفر از دوستان، درخواستی برای تأسیس «دانشکده اصول الدین» دادیم که در دی ماه ۱۳۷۴ با آن موافقت شد و دانشکده در مهر ماه ۱۳۷۵ در قم و سال بعد هم در قم و تهران، برای کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشجو گرفت. سال ۷۷ هم شعبه دزفول، شروع به کار کرد که فقط مقطع کارشناسی را دارد.
🔸مصاحبه کننده🔸
باز هم از لطف شما و فرصتی که به این گفتگو اختصاص دادید، سپاسگزارم.
🔸علامه عسکری🔸
من هم از شما تشکر می کنم. خداوند به شما و همکارانتان در دارالحدیث، توفیق بدهد.
📚 منبع: مجله علوم حدیث
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
السّلام علیک یا فاطمة الزهراء
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
زمانی، مناظرهای شده بود بین سید محمد تیجانی با یکی از وهابیها به نام «عثمان خمیس». در آن مناظره، عثمان خمیس جسارتی به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) کرد . ما فیلم این مناظره را برای علامه عسکری بردیم. به یاد دارم ایشان داشتند فیلم را میدید، رسیدند به آن صحنهای که عثمان خمیس به حضرت زهراء (س) جسارت کرد. مرحوم علامه آنقدر ناراحت شدند، از جایشان برخاستند و محکم زدند روی دستشان و گفتند: «پسر حضرت زهراء نیستم اگر جوابت را ندهم».
علامه عسکری خیلی مورد عنایت حضرت زهراء بودند. ایشان میفرمودند: «همانطور که علامه امینی مورد عنایت امیر المؤمنین (علیه السلام) بود، من هم نظر کردهی حضرت زهراء (س) هستم». برای همین اواخر عمر ایشان برایشان مکاشفهای شد و حضرت زهراء (س) را هم دیدند.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/پسر-حضرت-زهرا-نیستم-اگر-جوابت-را-ندهم/
صلى الله عليك يا اميرالمؤمنين
صلي الله عليك يا فاطمة الزهراء يا بنت محمد
.
بخشی از وصیت حضرت زهراء (س) به امیر المؤمنین:
«أَنْتَ أَوْلَى بِي مِنْ غَيْرِي حَنِّطْنِي وَ غَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي بِاللَّيْلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»
.
«یا على! تو از دیگران براى (غسل و كفن) من مقدم هستى، پس من را حنوط كن و غسل بده و شبانگاه کفنم کن و بر بدنم نماز بگذار، شبانه من را به خاک بسپار و احدى را از فوت من آگاه نکن، من تو را بخدا میسپارم و تا روز قیامت به فرزندانم سلام میرسانم».
.
📚 منبع: بحار الأنوار، ج۳، ص۲۱۴
🔶 @alaskari_farsi
🌍 www.alaskari.org
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶 اگر به من اجازه دهند…🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
گاهی اوقات که علامه به حمام میرفتند، آقا زادههایشان ایشان را میبردند و کمرشان را کیسه میکشیدند. ما هم دوست داشتیم که افتخار این خدمت نصیب ما شود و آخرش قسمت من شد تا یکی دو بار کمر ایشان را کیسه بکشم. داخل حمام بودیم.
به مرحوم علامه گفتم: «حاج آقا! من یک چیزی از شما میخواهم.»
با شوخی و خنده میگفت: «پول نخواه هر چی میخواهی بگو!»
من هم میگفتم: «نه حاج آقا پول نمیخواهم از شما.»
گفتند: «چی میخواهی؟»
گفتم: «حاج آقا میشه من را آن دنیا شفاعت کنید؟»
علامه عسکری حالتی داشتند، وقتی میخواست به یک چیزی فکر کند، شانههایش را بالا میبردند، سرشان را پایین میآوردند و چشمهایشان را میبستند. برایمان ثابت شده بود که این حالت علامه یعنی یک حسّ ناراحتی است. ناراحت میشدند، به فکر فرو میرفتند. من هم خیلی ناراحت و پشیمان شدم که چرا این سؤال را از ایشان کردم؟! سکوتشان قریب به ۵ الی ۶ دقیقه طول کشید (حالا یا کمتر یا بیشتر) و جوابی به من ندادند. من هم دیگر هیچ صحبتی نکردم و به خودم گفتم که بیش از این مایه اذیت حاج آقا نشوم. بعد از این مدت سرشان را بلند کردند و گفتند: «علی! به دو شرط این کار را برایت میکنم.»
گفتم: «چی حاج آقا شرطش؟»
فرمودند: «اولا این اجازه را به من بدهند که شفاعت کنم. ثانیا این که تو هم خودت را اهل شفاعت بکن.»
یعنی اعمالت را جوری انجام بدهی تو این دنیا که آن دنیا این لیاقت برایت ایجاد بشود که بتوانم تو شفاعت کنم. علامه عسکری حتی نسبت به این سؤال هیچ تعارفی با من نداشتند. مثلا بگویند: «آره إنشاءالله و…». ایشان با صراحت به من فهماند که «تلاش بکن خودت را اهل شفاعت بکنی» قصدشان این بود که «مراقب اعمالت باش» ایامی که ما با مرحوم علامه بودیم خیلی دوران مغتنمی بودند. همیشه حسرت و غصه آن دوران را میخورم.
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/اگر-به-من-اجازه-دهند/
🔶دولت ماییم🔶
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#خاطرات_علامه_عسکری
🔶دولت ماییم🔶
راوی: حجت الإسلام و المسلمین سلیمی (خواهر زاده علامه عسکری)
مرحوم علامه عسکری، نقل میکردند: در آن دورانی که امام خمینی تبعید شده و اوائلی که ایشان به نجف آمده بودند، یک عده از علمای نجف، به سبب برخوردهای تندی که امام خمینی نسبت به دولت منحوس محمد رضا پهلوی داشتند، خدمت آیة الله العظمیٰ سید محسن حکیم آمدند. آیة الله سید محسن حکیم آن هنگام یکی از مراجع بزرگ شیعه بود و علامه عسکری دست راست ایشان به حساب میآمد. آن عده به قول خودشان نسبت به اقدامات حضرت امام خمینی معترض بوده و معتقد بودند که «ایشان خیلی علیه دولت شاه صحبت میکند و… ما هم یکسری برنامههای اسلامی و فرهنگی در ایران داریم، با این حرفهایی که ایشان میزند، برنامههای ما را هم آن جا متوقف میکند و حساب ایشان را بر گردن ما هم میگذارند…»
برای همین از آیة الله حکیم خواسته بودند که با امام خمینی صحبت بکند تا به قول معروف، ایشان مقداری کوتاه بیاید و این قدر تند صحبت نکند. آقای حکیم هم پذیرفته بودند و بنا شد جلسهای با حضور چند تن از مراجع عراق آن زمان برگزار شود. از جمله حاضران در این جلسه آیة الله سيد محسن حکیم، آیت الله شاهرودی، علامه عسکری و امام خمینی و چند نفر دیگر بودند. علامه میافزود: آیة الله حکیم به حضرت امام گفته بود که ما با شما موافقیم و این شاه را قبول نداریم. این مرد بر حق نیست. اما شما هم این قدر تند نروید. میخواهید کاری بکنید، برنامهای دارید، با این شدت و حدّت عمل نکنید که ما اگر یک وقت برنامهای یا کاری داشتیم بتوانیم انجام دهیم؛[مرحوم علامه عسکری میگفتند که کلام آیة الله حکیم این بود]:
«یک کاری بکنيد اگر فردا خواستیم ریشی برای این دولت گرو بگذاریم آنها بپذیرند و حرف ما را زمین نزنند.»
علامه میگفتند: وقتی صحبتهای آقای حکیم تمام شد. حضرت امام خیلی عصبانی شدند و ایستادند به طوری که عبا از یک دوش ایشان افتاد وفرمودند:
«سید! من نمیخواهم دولتی باشد که شما بخواهید ریش برای آنها گرو بگذارید، دولت ماییم. دولت شمایید. آنها باید به فکر باشند که برای ما ریش گرو بگذارند، نه این که ما نگران باشیم»
بعد هم حضرت امام با همان عصبانیت از مجلس خارج شدند. مرحوم علامه میگفتند وقتی ایشان از مجلس خارج شدند، آقای حکیم دستی بر ریششان کشیدند وفرمودند:
«بالا غیرتا این سید راست میگوید. کجاها را دارد میبیند. دولت ماییم. اینها باید از ما حساب ببرند.»
🔶 @alaskari_farsi
🌍 https://alaskari.org/fa/خاطرات-علامه-عسکری/دولت-ماییم/
#انتشارات
📗 انتشار کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
«علی الوَردی» یکی از روشنفکران سکولارِ عراقیست، -مشابه «کسروی» جامعه خودمان- که دیدگاههای لیبرالی وی نزد اهالی اندیشه در عراق آشناست. علامه عسکری در رد و پاسخ به شبهات او، این کتاب را تألیف و منتشر میکند. کتاب پیرامون موضوعات «اخلاق»، «حجاب»، «پدیدهی انحراف جنسی» و «شبهه جبریگری» میپردازد.
این کتاب به زبان اصلی یعنی عربی است. ترجمهی فارسی آن به زودی از مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری، منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری تقدیم میکند:
📗 کتاب: «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطین»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
مدعیان روشنفکری و سکولار مذهبان، همه ادیان را محترم میشمارند به جز اسلام، همه دیدگاهها را محترم میدانند به جز فتاویٰ، با همه پوششها مشکلی ندارند به جز حجاب! خط فکری این جماعت فقط در جامعهی مسلمان ایران نبوده. در جامعهی عراق نیز امثال این لیبرال مسلکان فعالیت داشته و دارند. یکی از این شخصیتها «علی الوَردی» در عراق است. کسی شبیه به کسروی خودمان. علی الوردی(۱۹۱۳-۱۹۹۵م)، فارغالتحصیل دانشگاه شیکاگو و استاد علوم اجتماعی در عراق است. وی در سال ۱۹۵۴ میلادی کتابی به نام «وعاظ السلاطین» را انتشار داده و در این کتاب علیه وعظ و ارشاد، واعظان (روحانیت) و حجاب و بسیاری معتقدات دینی دیگر تاخته است. در همان دوران، علامه عسکری در پاسخ و نقد دیدگاههای علی الوردی، مطالبی را در روزنامهی «أخبار المساء» منتشر میکند و سرانجام بخشی از همان مقالات در کتابی مجزا تدوین شده و به نام «مع علي الوردي في کتابه وعاظ السلاطين [=همراه با علی وردی در کتابش وعاظ سلاطین] منتشر میکند.
🔶 موضوعات کتاب🔶
علامه عسکری در این کتاب به این مسائل میپردازد:
🔸 دیدگاه اسلام راجع به معاش و زندگی دنیایی چیست؟
🔸 آیا پدیدهی وعظ موجب بروز اختلالِ چندگانگی شخصیت در آحاد اجتماع میشود؟ (آنچنان که دکتر وردی مدعی شده!)
🔸 منشأ حجاب و دیدگاه اسلام پیرامون آن چیست؟
🔸 آیا شدت یافتن حجاب در جامعه، موجب بروز و رواج انحرافات جنسی میشود؟ (آن طور که دکتر وردی ادعا کرده!)
🔸 منشأ بروز انحراف جنسی (لواط و خانههای فحشاء) در جامعه اسلامیِ دوران عباسیان چه بوده؟
🔸 آیا انسان کنترلی بر طبیعت حیوانی خود در زمان ارتکاب مفاسد ندارد؟ (آنچنان که دکتر وردی باور دارد!)
🔸 ماهیت جبرگرایی مدرن چیست؟
و بسیاری مسائل و موضوعات دیگر…
که علامه در این کتاب به آنها پرداخته است. این کتاب به زبان عربی است. ترجمه فارسی آن در حال انجام است و به زودی از همین مرکز منتشر خواهد شد. إنشاءالله.
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-مع-علي-الوردي-في-وعاظ-السلاطين/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
📗 انتشار قسمت هفدهم از مجموعه #علی_مائدة_الکتاب_و_السنة با عنوان: «الجمع بین العمرة و الحج في شهر الحج»
✒ تألیف: علامه سید مرتضی عسکری
✅ به زبان عربی
✅ توسط: مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/الجمع-بين-العمرة-و-الحج-في-شهر-الحج/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
یکی از تألیفات علامه عسکری «#علی_مائدة_الکتاب_و_السنة» میباشد که در پاسخ به شبهات متعدد وهابیت علیه مکتب اهلبیت (علیهم السلام) تألیف شده بود. این مجموعه در زمان حیات ایشان به صورت کتابچههای چند قسمتی منتشر شده که هر کتابچهای به یک موضوع میپردازد:
۱) گریه بر میت، از سنتهای پیامبر (ص)؛
۲) بزرگداشت یاد انبیاء و بندگان صالح الهی؛
۳) صلوات بر محمد و آل محمد، از سنتهای پیامبر (ص)؛
۴) عدالت صحابه؛
۵) آیهی تطهیر در منابع دو مکتب [خلفاء و اهلبیت]؛
۶) از حدیث پیامبر: برای این امت دوازده سرپرست خواهد بود؛
۷) مصحف، در روایات و آثار؛
۸) بداء؛
۹) ازدواج موقت در اسلام؛
۱۰) بررسی پیرامون جبر و تفویض و قضاء و قدر
۱۱) عصمت انبیاء و رسولان؛
۱۲) ساخت و ساز بر قبور انبیاء و اولیاء و انتخاب این اماکن به عنوان مساجد و اماکنی برای عبادت؛
۱۳) توسل به نبی (ص) و تبرک به آثار ایشان؛
۱۴) صفات خداوند جلّ جلاله؛
۱۵) شیعیان اهلبیت (ع)
۱۶) از تاریخ حدیث
✅ قسمت هفدهم از این مجموعه توسط مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری منتشر و تقدیم میگردد: «جمع میان عمره و حج در ماه حج»
🔶 فهرست محتویٰ
🔸 مقدمه
🔸 درباره عمره تمتع و حج تمتع
🔸 حج تمتع
🔸 حج افراد
🔸 در فقه اهلبیت (ع)
🔸 حج قرآن
🔸 در فقه مکتب خلفاء
🔸 سنت رسول الله (ص) در عمره
🔸 سنت رسول الله (ص) در حج تمتع
🔸 خلاصه روایات در [بیان] سنت رسول الله (ص)
اطلاعات بیشتر:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/الجمع-بين-العمرة-و-الحج-في-شهر-الحج/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
قال أمیر المؤمنین (علیه السلام):
عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَق.
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود:
بر شما باد به کتاب خدا، كه طناب محكم الهى، و نور آشكار و درمانى مفید است، كه تشنگى را رفع کند، نگهدارنده كسى است كه به آن متمسک شود و مایهی نجات آن كس است كه به آن چنگ آويزد، كجى ندارد تا راست شود، و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود، و تكرار و شنيدن پياپى آيات، قدیمیاش نمیکند، و گوش از شنيدن آن خسته نمیشود. كسى كه با قرآن صحبت بکند راست گفته و هر كس به آن عمل كند پيشتاز است.
📚 منبع: نهج البلاغة، خطبه ۱۵۶
🌍 https://alaskari.org
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#انتشارات
📗 انتشار کتاب #تمحیص_سنة_الرسول
✒ تألیف: دکتر سید کاظم عسکری
✅ به زبان عربی
✅ توسط: مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری
اطلاعات بیشتر:👇
🌍https://alaskari.org/fa/product/کتاب-تمحیص-سنة-الرسول-۱/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
کتاب #تمحیص_سنة_الرسول یعنی خالصسازی سنت رسول الله (ص) [از شوائب تحریف] توسط دکتر سید کاظم عسکری، ریاست مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری تألیف شده است.
✅ موضوعات جلد اول کتاب:
🔶 بخش اول: مباحث مقدماتی
🔸 فصل اول: اسباب ظهور اختلاف میان مسلمانان
🔸 فصل دوم: مثالهایی از روایات متعارض و متناقض
🔶 بخش دوم: کتاب و سنت
🔸 فصل اول: قرآن و علوم آن
🔸 فصل دوم: سنت پیامبر (ص)
🔸 فصل سوم: جعل و جعل کنندگان، اسرائیلیات
🔸 فصل چهارم: آثار منع [حدیث] و جعل [آن]
🔶 بخش سوم: اجتهاد و مجتهد
🔸 اجتهاد و مباحثی که از آن متفرع میشود
🔸 صحابه و صحابی و عدالت او
🔸 فصل سوم: بررسی و تحلیل دیدگاهها و سخنان
🔶 بخش چهارم: معیارهای خالصسازی و روشهای نقد
🔸 بخشی از تاریخ نقد حدیث
🔸 فصل دوم: معیارهای نقد حدیث
🔶 بخش پنجم: خالصسازی سنت شریف پیامبر (ص)
مشاهده کتاب:👇
🌍 https://alaskari.org/fa/product/کتاب-تمحیص-سنة-الرسول-۱/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi
#سیره_ائمه
#سخنرانی_علامه_عسکری
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) باغ خرمایی اطراف مدینه داشت و [آنجا] مشغول چیدن خرما بود. راوی [که نامش متعب است] میگوید: یکی از غلامانِ حضرت را دیدم که ظرفی را پر از خرما کرد و پشت باغ انداخت. من آمدم و آن خرماها [و غلام را] گرفتم و خدمت حضرت آوردم. عرض کردم: «فدایت شوم. من این غلام را یافتم به همراه این ظرف!» حضرت به غلام گفت: «ای فلانی». گفت: «لبیک» ،حضرت فرمود: «هیچ گرسنه ماندی؟» گفت: «نه آقای من»، فرمود: «برهنهای؟ [رخت و لباس نداری؟]»، گفت: «نه آقای من»، فرمود: «برای چه این خرما را گرفتی انداختی آن جا؟»، گفت: «دلم خواست یک چنین کاری بکنم»، حضرت فرمود: «[حالا که دلت خواسته بگیری] برو. این ظرف [هم] برای تو» سپس حضرت فرمود: «کاری با او نداشته باشید» این سلوک حضرت موسی کاظم (ع) با غلامش است.
علامه عسکری: ۱۰ / ۹ / ۱۳۷۷ شمسی
🌍https://alaskari.org/fa/مقالات/حکایاتی-از-سیره-امام-کاظم-ع/
.
🔶 @alaskari_farsi
🔶 @alaskari_farsi