امیرالمومنین(علیهالسلام) با جمعی از پیروان
از معبری عبور میکردند؛
پیرزنی را دید که با چرخ نخریسی
مشغول رشتن پنبه بود.
مولا پرسید پیرزن؛
خدا را به چه چیزی شناختی؟!
پیرزن به جای جواب،
دست از دسته چرخ برداشت،
طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن،
چرخ از حرکت ایستاد.
پیرزن گفت چرخ به این کوچکی
برای حرکت نیاز به آدمی مثل من دارد!
آیا ممکن است افلاک به این عظمت
و کُرات به این بزرگی
بدون مدبری دانا و حکیم و
صانعی توانا و علیم،
با نظم معینی به گردش افتد
و از گردش خود باز نایستد؟!
علی(علیه السلام) روی به اصحاب خود نمود
و فرمود: مانند این پیرزن خدا را بشناسید.
#خداشناسنشدکسیمگرکنارعلی