هدایت شده از 💠 بانوان مهدیه
💠شهیدِ مداح، پشت بیسیم
چه خواند که حاج #حسین_خرازی
از هوش رفت⁉️
🔰شهید به #حضرت_زهرا_سلام_الله علیه علاقهی وافری داشتند و در غالب مداحیهایشان از مصائب ایشان میخواندند.
همچنین وصیت نمود که بروی سنگ قبرش بنویسند:
یا_زهرا ...
🔰 او به نماز اول وقت اهمیت فراوانی میداد و قران کریم را بسیار تلاوت مینمودند.
همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند.
🌷خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی مجروح شده بودند.
حاجی بی قرار بود، اما به رو نمی آورد! خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه!
یه وضعی شده بود عجیب!
تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی را صدا زد، حاجی گفت:
هرجور شده
با بیسیم ، تورجی زاده را پیدا کن!
🌷( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح بااخلاص و از بچه های لشکر بود.
خلاصه محمدرضا رو پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه😢 از پشت بیسیم گفت:
محمدرضا چند خط روضه_حضرت_زهرا برام بخون.
🌷محمدرضا فقط یک_بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت!
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته_بودند و عراقیها را تارومار کردند...
محمدرضاتورجی زاده اینجور خوانده بود:
🔸در بین آن دیوار و در
🔸زهرا صدا می زد پدر
🔹دنبال حیدر می دوید
🔹از پهلویش خون می چکید
🔰جراحتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت_زهرا بود:
جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر ایشان اصابت کرد .