eitaa logo
اَلِفِ آلوده🪐
76 دنبال‌کننده
423 عکس
176 ویدیو
12 فایل
شروع؛ سینزدهمین روز از ماه رجب 🌕 سال 1444 وتو ای رونده راه حق آهسته بور که اهریمن زمانی تورا در بر میگیردکه توجهی به بودن خود نداشته باشی اینجا من سکوت میکنم تو بنویس👇👇 payamenashenas.ir/alefealoodeh
مشاهده در ایتا
دانلود
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم طره را تاب مده تا ندهی بر بادم یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس تا به خاک در آصف نرسد فریادم حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که دربند توام آزادم
Homayoun Shajaryan - Zollf Bar Bad Madeh (320).mp3
12.79M
زلف را حلقه نکن تا نکنی در بندم... اَلِفِ آلوده 🪐
از ماه‌ی که به سرعت ابر هایش در حال عبورند و من از نعمت باران آن بی بهره ام ،از خودم به خودت شکایت می‌کنم ..
إِلٰهِى إِلَیْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً .. خدایا از نفسی که زیاد به بدی فرمان می دهد به تو شکایت می کنم .. ‌
نفسی که خنده هایش هنگام زمین خوردنم بد جور می سوزانَدم .. ولی تو چه میدانی که هربار همین خنده ها مرا از زمین بلند می‌کند
وَشَیْطاناً یُغْوِینِى .. از شیطانی که به بیراهه ام می برد به تو شکایت می کنم.. شیطانی که با هوا و هوس باهم کمک می کنند ..
خدایا توان و نیرویی برای من جزء به قدرت تو نیست، راه نجاتی از گرفتاری های دنیا جز نگهداری تو برایم نمی باشد .. ‌ خدایا من سلاحی جز گریه به درگاه تو ندارم
دستم را بگیر..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید. |
ان عفوک ان ذنبی-480p_۲۶۰۳۲۰۲۳.mp3
3.85M
اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِي وَ تَجَاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ صَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِي وَ سَتْرَكَ عَلَى [عَنْ‏] قَبِيحِ عَمَلِي وَ حِلْمَكَ عَنْ كَثِيرِ [كَبِيرِ] جُرْمِي عِنْدَ مَا كَانَ مِنْ خَطَايَ [خَطَئِي‏] وَ عَمْدِي أَطْمَعَنِي فِي أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ الَّذِي رَزَقْتَنِي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ أَرَيْتَنِي مِنْ قُدْرَتِكَ وَ عَرَّفْتَنِي مِنْ إِجَابَتِكَ فَصِرْتُ أَدْعُوكَ آمِنا وَ أَسْأَلُكَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَيْكَ فِيمَا قَصَدْتُ فِيهِ [بِهِ‏] إِلَيْكَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي [علی] عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] كَرِيما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ خدايا بخششت از گناهم و گذشتت از خطايم و چشم‏پوشى‏ات از تجاوزم و پرده‏افكنى‏ات‏ بر كردار زشتم و بردبارى‏ات از فراوانى جرمم از آنچه كه از خطا و گناه عمدى‏ام بود مرا به طمع انداخت، كه از درگاهت چيزى را كه شايسته آن از سوى تو نيستم درخواست كنم، آنچه كه از رحمتت نصيبم نمودى‏ و از قدرتت نشانم دادى و از اجابتت به من شناساندى، پس بر آن شدم كه با اطمينان بخوانمت و با انس و ميل بدون ترس‏ و هراس از تو درخواست مى‏كنم و در آنچه به خاطر آن قصد پيشگاه تو نمودم از تو ناز جويم، اگر برآورده شدن حاجتم تأخير افتاد، از روى‏ نادانى بر تو عتاب ورزيدم، با آنكه شايد به تأخير افتادن روا شدن حاجتم برايم بهتر باشد.... ‿︵‿ اَلِفِ آلوده 🪐 ‿︵‿
یه دختربچه دیدم به مادرش گفت :( شما من رو از پرورشگاه آوردین؟) خواهرش با یه لبخند تلخ گفت :( اگه حق انتخاب داشتن که پسر میاوردن نه مارو) چیکار کردین با روح و روان دختراتون؟!
[‏من‌خاک‌شوم‌جانا،در رهگذرت افتم ‏آخربه‌غلط‌روزی،برمن گذرت افتد ؟]
-! نمی‌دانم‌چه‌می‌خواهم‌بگویم زبانم‌دردهان‌بازبسته‌ست
-! در‌تنگ‌قفس‌باز‌است‌وافسوس که‌بال‌مرغ‌آوازم‌شکسته‌ست
-! گهی‌درخاطرم‌می‌جوشد‌این‌وهم ز رنگ‌آمیزیِ‌غم‌های‌انبوه
-! نمی‌دانم‌چه‌می‌خواهم‌بگویم... غمی‌دراستخوانم‌می‌گدازد
-! خیال‌ناشناسی‌آشنا‌رنگ گهی‌می‌سوزدم‌گه‌می‌نوازد
-! چو‌فریادیکی‌دیوانه‌ی‌گنگ که‌می‌کوبدسرِشوریده‌برسنگ
-! که‌در‌رگهام‌جای‌خون‌روان‌است سیه‌داروی‌زهرآگین‌اندوه
-! سرشکی‌تلخ‌وشورازچشمه‌ی‌دل نهان‌درسینه‌می‌جوشدشب‌وروز
-! چنان‌مارگرفتاری‌که‌ریزد شرنگ‌خشمش‌ازنیش‌جگرسوز
-! فغانی‌گرم‌وخون‌آلودوپردرد فرومی‌پیچیدم‌درسینه‌ی‌تنگ
-! پریشان‌سایه‌ای‌آشفته‌آهنگ زمغزم‌می‌تراودگیج‌وگمراه
-! چوروح‌خوابگردی‌مات‌ومدهوش که‌بی‌سامان‌به‌ره‌افتدشبانگاه