eitaa logo
قاریان افضل ایران
182 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
159 فایل
خداوندا بفزونی جود و فروغ وجودت، که جان به وی جویا و خرد به وی گویا شده، گویائی ما را توانائی شمار نعمتهای تو ارزانی دار
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش و پاسخ احکام شکیات نماز دی ماه ۱۴۰۱ 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و روبیکا و بله و گپ و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه 🔸تو کسب و کارت چقدر امام زمانی هستی؟ 🔹استاد عالی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و روبیکا و بله و گپ و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه چرا ظالمها، سالم ترند؟ ▫️استاد قرائتی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
Akbar khyrkhah: بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت سی ام»» لندن-آپارتمان ثریا ثریا و شبنم در سونا نشسته بودند. حلما واسه دوتاشون آب میوه آورد. گذاشت روی میز. دو تا پارچه بلندی که اونجا آویزون بود برداشت و روی شونه های اونا انداخت تا خودشون رو بپوشونند. بعدش ثریا با سر اشاره کرد که برو. حلما هم رفت. ثریا نگاهی به شبنم کرد و گفت: اینجا امن ترین جاست. بگو! شبنم نزدیکتر نشست و گفت: آفریقا. ثریا پرسید: اولین جا اونجا دیدیش؟ شبنم گفت: آره. قبل از رفتنم به آفریقا باهاش دو سه بار چت کرده بودم. ولی وقتی رفتم آفریقا و در دوره خبرنگاری و دوره حرفه ایِ گزارش از دلِ بحران شرکت کردم، یه روز اومد نزدیک و خودشو معرفی کرد و دوسه ساعت با هم حرف زدیم. ثریا گفت: اسمی از منم آورد؟ شبنم گفت: نه. اتفاقا یه جورایی منتظر بودم اسمت بیاره اما چیزی از تو نگفت و نپرسید. ثریا نفس عمیقی کشید و همین طور که پارچه رو بیشتر دور خودش میپیچید، گفت: میشناسمش. دو سه بار باهاش دیدار داشتم. شبنم پرسید: لندن؟ ثریا گفت: نه. رفتم اسراییل. دو سه سال پیش. اومد بیت العدل. یه کافه سنتی اونجاست که هر وقت میرم، یه سر به اون کافه میزنم. همونجا قرار گذاشتیم. شبنم پرسید: افسر موساد هست؟ ثریا گفت: آره. خیلی آدم تیزی هست. به تو چی گفت؟ شبنم جواب داد: به من گفت باید بری ایران! ثریا گفت: راس گفته. شبنم پرسید: کِی؟ ثریا گفت: شنبه هفته آینده. دو شنبه جشنِ فارغ التحصیلی بچه هایی هست که به ما مرتبط هستند. شبنم گفت: تنها باید برم؟ ثریا رو به طرف شبنم نشست و دستشو گرفت تو دستاش و گفت: آره عزیزم. من باید اینجا باشم. شبنم که مشخص بود تهِ چشماش غم گرفته، با ناراحتی به چشمای ثریا زل زد و گفت: حس میکنم دیگه نمیبینمت. ثریا با ناراحتی گفت: منم همین حس رو دارم. شبنم پرسید: چند روز تا رفتنم فرصت دارم؟ سه روز؟ ثریا سرشو رو شونه شبنم گذاشت و گفت: آره. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 بابک زنگ در را زد و حلما در را برای بابک باز کرد. بابک وارد شد و سلام کرد و از حلما پرسید: خانم کجان؟ حلما گفت: سونا هستن. دیگه کم کم پیداشون میشه. بابک نشست همونجا و منتظر ثریا موند. ثریا چند لحظه بعد، حوله پیچ به طرف بابک رفت. بابک جلوش بلند شد و سلام کرد. ثریا نشست روبروش و پرسید: چه خبر؟ بابک جواب داد: همه چی مرتب هست. ایشالله فردا دوره آخر میان. همه آموزش ها مو به مو ارائه شد. ثریا گفت: حواست به اینا باشه. اینا را ویژه تر ببین. هدیه و کادوی دوره آموزشی واسه اینا علاوه بر هزار دلار، به هر کدوم یه لب تاپ و یه گوشی اپل هم بده. بابک گفت: چشم. حتما. همین امروز میرم سفارش میدم. ثریا گفت: پس فردا خودمم میام. بیا دنبالم تا با هم بریم. بابک گفت: چشم. ماشین بیارم یا با ماشین خودتون؟ ثریا گفت: ماشین بیار. همون لحظه، شبنم اومد بالا و به طرف آشپزخونه رفت. بابک همه حواسش به طرف شبنم رفت. با اینکه ثریا داشت حرف میزد، بابک سرشو تکون میداد اما درواقع حواسش پیشِ دختری بود که تا اون لحظه ندیده بود. تا اینکه ثریا حرفش تموم شد. بابک به ثریا گفت: خیالتون راحت باشه. فقط ... جسارتا من اون خانمو نمیشناسم. ثریا با اندک چاشنی عصبانیت گفت: بابک بعضی وقتا خستم میکنی! به جای اینکه به حرفای من گوش بدی، حواست پیش اون خانمه است؟ بابک شرمنده شد و سرشو انداخت پایین و گفت: ببخشید. منظوری نداشتم. ثریا وقتی شرمندگی بابکو دید ته خنده ای رو لبش اومد و گفت: اسمش شبنمه. دختر کسی هست که همه تعهداتی که ما به زندیان و بقیه دادیم، قراره اجرایی کنه. بابک سرشو بالا آورد و یه نگاه دیگه به دختره انداخت و زیر لب گفت: ماشالله. کاش یکی هم یه تعهد به ما میداد. ثریا خنده ای کرد و گفت: پاشو از جلوی چشمام دور شو. میتونی ماشین قرمزه رو ببری. فعلا لازمش ندارم. بابک هم ته مونده شربتشو خورد و بلند شد و گفت: چشم. اینو گفت و رفت. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 محمد و دکتر در اتاق جلسات که پر از صندلی های خالی بود، دو نفری نشسته بودند. محمد گفت: شما هنوز روی اصل کار میکنین یا تمرکزتون دادین رو طالعی؟ دکتر گفت: خب طبیعتا دیگه طالعی. چون اصل دیگه نه برای ما کارایی داره و نه واسه خودشون. دیابت هم داره و آخر پیری خونه نشین شده. محمد پرسید: راستی با جماعت و مُریداش چیکار کردین؟ دکتر گفت: خب واسه اینکه این خط نسوزه، کاری نمیتونستیم بکنیم. نشسته تو خونَش و گاهی چند تا پیر و جوون میان دست بوسی و از اینجور حرفا. محمد گفت: عجب. خیره انشالله. زحمت دادم برای پرونده هلدینگ. به کجا رسید؟ دکتر گفت: با اومدن طالعی، موجی از قراردادهای جدید داره بسته میشه. تماما در زمینه فولاد و آهن و این جور چیزا. اما بخشی از هزینه ها به شرکت برنمیگرده و به ده تا موسسه خیریه که محمد گفت: که لابد همه بهایی های پرونده ما در اون موسسات عضو هستند و فعالیتی ند
ارن اما اونا را میدوشن و پولاشو هاپولی میکنن. درسته؟ دکتر گفت: دقیقا. مثلا در همین هفته اخیر، دو تا دختر رقاص در اینستا دوره افتاده بودند که واسه یه بیمار کبدی پول جمع کنند. علاوه بر پولهایی که فالورهاش واریز کرده بودند، دویست میلیون هم از یکی از همین موسسات واسشون واریز شده بود. مثلا این دویست میلیون میشه به اندازه چهار ماه تعهداتی که اون هلدینگ داده بود که اینا را صد سال تامین کنه. محمد گفت: یه دختری بود حامله بود و اینا ... اون چی شد؟ دکتر گفت: آره ... عروس زندیان منظورتونه. بله. اونم هست. پا به ماه هست و هر روز لایو داره و از تجربیات ماه آخرش میگه. از تجربیات جنسی و زناشوییش گرفته تا تکون هایی که بچش تو شکمش داره و... محمد: این چطوری ملّتو تلکه میکنه؟ دکتر: یه پیج واسه بچه اش که هنوز به دنیا نیومده زده و تبدلیش کرده به پیج مشاوره رایگان به خانم هایی که تازه طعم مادر شدن را تجربه میکنند. و از این طریق داره ماهانه حداقل دویست سیصد میلیون پول جابجا میکنه. جالبه که بالای نود درصد افراد پیجش آقایون هستند. تا دکتر این حرفو زد، خودش و محمد زدند زیر خنده! خنده تلخی که حکایت از حالم از گریه گذشته است به خود میخندم داشت. محمد گفت: پس همشون حسابی مشغولند. لطفا آمار همشون با آماری که پلیس فتا از اینا داره جمع کنید و بفرستید دادگاه و تشکیل پرونده. دکتر گفت: اطاعت. زیادند. همشو بفرستم؟ محمد گفت: آره. هر کدوم تو ایران هستند. اگه هم کسی در خارج از ایران هست، مثل همون انتری که سایت شرط بندی داشت، بفرست بچه های اون طرف روش کار کنند. ولی فعلا اولویت ما مرتبطین با پرونده خودمون هست. دکتر گفت: حتما. دیگه امری ندارین؟ محمد گفت: نه. خیر پیش. وقتی دکتر رفت، مجید اومد داخل. محمد تا دیدش گفت: تو چرا نمیری استراحت کنی؟ صدای نفس کشیدنت میشنوم. مجید گفت: دو ساعت پیش یه سِرُم زدم و بهترم. بیشتر نگران سلامتی شما هستم که ماسک میزنم. محمد گفت: مگه واکسن نزده بودی؟ مجید گفت: مادرم خامِ یه مشت واکسن ستیز شده بود. تا قانعش کردم که با هم بریم واکسن بزنیم طول کشید. اینم بعیده کرونا باشه. با اینکه یه کم کوفتگی دارم. محمد گفت: مادر خوبن؟ روبراهن؟ نگرانی داشتی بابتِ ناراحتی قلبیش و اینا برطرف شد؟ مجید جواب داد: همون جوری هستن. خیلی فرقی نکردن. با دعای خیر شما بهتر بشن. محمد گفت: بگو واسم ... از ... چی بود اسمش ... دختره ... مجید گفت: شبنم؟ محمد گفت: آره ... همین ... شبنم. مجید گفت: این عکسو ملاحظه بفرمایید. محمد دید یه دختر نیمه برهنه، کنار سه چهار نفر مرد ایستاده و دارن از روی نقشه، با هم حرف میزنن. محمد گفت: این دختره ... شبنمه؟ مجید گفت: بله. خودشه. اینا هم که دورش هستند، یه عده شون از ایران هستند و یه عده دیگه از کمپانی های غولِ تربیتِ خبرنگارِ بدونِ مرز در دنیان که مستقیما از اسراییل هدایت میشن. محمد گفت: خب حالا این دختره ... باباش اومده شده هلدینگ ... خودشم داره میاد ایران ... واسه شرکت در جشن! درسته؟ مجید: دعوت نامه رسمی موسسه فیلنامه نویسی رو تو پیجش گذاشت و نوشت «دارم میام پیشتون عشقیا» محمد گفت: این فتنه است. این دختره فتنه است. شک ندارم. مجید گفت: میخواستم اجازه بگیرم که بیست و چهاری خودم و تیم دو نفره واحد خواهران، سوارِ کار باشیم. محمد: موافقم. ببین چی دارم بهت میگم. یه تار مو ازش کم نشه. تمام جیک و پوکش میخوام. لحظه به لحظه ای که ایران هست باید رصد بشه. من تمام ذهنم درگیر حمله امشبه. امشب که بگذره و سپاه بزنه مقرِ غرب و شمال غربِ اینا رو بترکونه، رابطه اینا که الان داخلن، با پشتیبانشون در مرز قطع میشه و بی پدرتر و بی مادرتر میشن. الان واسه خودم هزار جور گرفتاری و برنامه دارم. مجید! این دختره فتنه هستا. حواست بهش باشه ها. مجید که رنگش داشت زرد میشد، ماسکش جابجا کرد و بهتر گذاشت رو صورتشو گفت: قربان تمام تلاشمو میکنم. ولی وقتی اینجوری میگین، هر کی باشه میترسه. من الان داره دست و پام میلرزه. محمد گفت: ببین من نمیدونم. از اولش سوژه خودت بوده و الان هم داره سوژه میاد آشیونه. خودت میدونی. هر کاری لازمه بکن. نترس. ولی حواست باشه. ما از حدودا یه هفته دیگه ... ینی سه چهار روز بعد از اینکه این دختره اومد ایران، داستان داریم. اینقدر داستان امسال عجیبه و برنامه ها براش دارن که تو عمر خدمتیم ندیدم... 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ادامه حرفای محمد رو آلادپوش در یک جمع بیان میکرد که سوزان هم کنارش نشسته بود. جمعی پنج نفره متشکل از سران کومله و پژاک و منافقین. نفرِ کومله گفت: ما حدود سه سال هست که برنامه ریزی کردیم. البته برنامه ما نبوده. برنامه مستقیمی بوده که از موساد و سیا گرفتیم. همه آموزش ها از جمله در آفریقا و جاهای دیگه تماما توسط اسراییل صورت گرفته. نفر دیگر کومله گفت: تمام نیروهایی که در ایران داریم، از استان های مرزی فرستادیم تهر
ان و کرج و فعال کردیم. تماما یا مسلح هستند و یا ظرف یک هفته آینده مسلح میشن. کار را تمام میکنیم و پرونده سیاه جمهوری آخوندی رو میبندیم. در حال صحبت کردن بودند که یک نفر سراسیمه وارد جلسه شد. فورا سراغ یکی از کومله ها رفت و چیزی درِ گوشش گفت. همین طور که اون درِ گوشش حرف میزد، چشمای مردک گردتر میشد. یه لحظه از سر جاش بلند شد و گفت: با من بیایید! همه بلند شدند و به اتاق کناری رفتند. مانیتوری در دیوار نصب بود و همه جلوی اون ایستادند. مانیتور داشت جزغاله شدن و سوختن سربازهای کومله رو نشون میداد. خرابی های گسترده ... ماشین و موتورهایی که آتش گرفته بود ... جنازه هایی که روی زمین افتاده بودند و نیمه سوز و یا تماما سوخته بودند. نفر اصلی نتوانست خودش را کنترل کند. زانوهاش شل شد و همونجا زانو زد. فورا زیر دست و پاشو گرفتند. سوزان فورا با یه لیوان آب، به طرف اون مرد دوید و مردها را کنار زد و آب را به مرده داد. مرده که داشت دستاش میلرزید، تلاش میکرد لرزش فَکِش هم کنترل کنه اما نمیتونست. زیر لب میگفت: سوخت ... همه پایگاه مستقر در اقلیم رو سوزندند ... با پهباد ... با موشک ... سپاه همشو خاکستر کرد. هنوز صحنه ها و داد و بیدادهایی که در فیلم بود، فضای اون اتاق را وحشتناک تر کرده بود. همه وا رفتند. حتی آلادپوش هم وا رفت. با دیدن اون صحنه ها آلادپوش داشت قالب تهی میکرد. پیرمرد با حسرت میگفت: سوخت ... همش سوخت ... بگید عقب نشینی کنند ... بگید از مرزهای ایران دور بشن... نذارین خبرش پخش بشه... یکی دیگه از پیرمردها گفت: شایعه مرگ خامنه ای رو که پخش کردیم، خیلی روحیه به بچه هایی داد که داخل ایران هستند. تا مدتی هم اوضاع خوب بود. حتی شبکه های زیادی هم همراهی کردند اما وقتی خامنه ای اومد و سخنرانی کرد، بازم روحیه بچه ها بد شد. اگه از این افتضاح خبردار بشن ... اگه بفهمن که دیگه عَقبه نظامی ندارن ... خیلی اوضاع بدتر میشه. همون پیرمردی که سوزان بهش آب داد گفت: گزارش مفصلی تهیه کنید و بگید رژیم، زن و بچه کوردها را زیرِ آتش موشک و پهباد برده. اسمی از مرکز نظامی و لشکری که سوخت، نیارید. همین حالا بگید کار کنن تا امشب خبر یورش وحشیانه رژیم تهران به اقلیم و کشتن زن و بچه های بی پناه پخش بشه. اینو گفت و بقیه لیوان آب رو خورد و از سر جاش بلند شد. ادامه دارد... @hadadpour
لباس فارغ التحصیلی توی کل جهان این شکلیه . اما تا حالا به این فکر کردین که چرا این شکلیه و اصلاً فلسفه وجودش چیه؟!!! هنگامی كه از شما سوال میشود كه این لباس و كلاه چیست؟ چه پاسخی دارید که بدهید؟! احتمالاً خواهید گفت نمی دانم !!!! اما اگر این سوال را از یك اروپایی یا ژاپنی و یا حتی آمریكایی بپرسند خواهند گفت : ما به احترام «آوی سنّا Avicenna» (ابن سینا) پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین میپوشیم! بله یك نمونه دیگر از ارزشهای ایرانی كه خود ما آنرا نمیشناسیم ردای فارغ التحصیلی است!! آنها به احترام «آوی سنّا» كه همان «ابن سینا»ی ماست كه لباس بلند رِدا گونه می پوشیده، این لباس را تن دانشمندان خود میكنند. آن كلاه هم نشانه همان دَستار است (کمی فانتزی شده) و منگوله آن نمادی از گوشه دستار خراسانی كه ما ایرانی ها در قدیم از گوشه دَستار آویزان میكردیم و به دوش میانداختیم.. در اروپا و آمریكا علامت یك آدم برجسته و دانش آموخته را لباس و كلاه ابن سینا می گذارند، ولی ما خودمان نمیدانیم !! @alemafzal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمانده بودن معروف ترین قاری جهان...بخاطر نداشتن ولایت امام علی علیه‌السلام سالروز شهادت اولین سفیر اهل‌بیت در ایران سلطان علی فرزند بلافصل امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد... @alemafzal
زنده یاد حجت الاسلام زنده یاد حاج آقا یگانه مرقی. مرحوم علامه مجلسی (رضوان الله علیه) در کتاب گرانسنگ بحارالانوار نوشته است: در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است. آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست. متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه. آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند. امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است. متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟ امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید. متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود. متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود. وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت. وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود. متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود. متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت. ...
حدیث روز ۱ بهمن ماه ۱۴۰۱ 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای مهربانم چقدر خوب می شود اگر امروز بهترین روز زندگی ام باشد کمکم کن همین امروز و حتی همین لحظه را قدر بدانم تا فردا خشنودترین آدم روی زمین باشم. 📚 آسمان همین حوالی 📗همه چیز رو به راه است؛ ممنونم ✍️استاد شهاد زمانی تصویر گر: محمدرضا دوست محمدی با مقدمه دکتر محمد رضا زائری با صدای: علی طالب پور 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
◽️سپاه پاسدارن مظهر ایمان و تقوا و نظم، مظهر راستی و پاکی و صداقت، و مظهر روشن بینی و روشنفکری سوره التوبة (9): آيه 108] 🔹لمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ (108) 🔸همانا مسجدى كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن نماز برپادارى.زيرا در آن مسجد، مردانى هستند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خداوند پاكان را دوست مىدارد. ◽️بیانات رهبر انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع) 1374/08/17 🔹سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است.لمسجدٌ أسّس علی التّقوی من اوّل یومٍ احقُّ ان تقوم فیه فیه رجال یحبّون ان یتطهّروا. چهره‌ها و دلهای پاک و نورانی در این دانشگاه، سرآغازِ تولّد یک سپاه در سازمان آینده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. در دوران اوّلِ انقلاب، در دوران جنگ و قبل از آمادگیهای لازم، فرصت این‌چیزها نبود. نه این که آن روز این چیزها بد بود؛ بلکه مجال و امکان نبود. اما امروز، مجال و امکان هست. لذا، این دانشگاه باید مظهر ایمان و تقوا و نظم، مظهر راستی و پاکی و صداقت، و مظهر روشن بینی و روشنفکری باشد. این دانشگاه باید به بیرون الگو بدهد. جوانان این دانشگاه، وقتی به بیرون میروند، باید الگوی یک جوانِ مؤمن و انقلابی باشند و حدّ اعلا و حدّاکثر را به بقیه نسل جوان کشور، نشان دهند. این، چیزی است که ما از این جا توقّع داریم. بحمداللَّه، امروز راه نیز همین راه است. باید آن‌را دنبال کنید و در این راه، تلاش نمایید. تکیه من روی نظامیگری، مثل تکیه روی علم و تقوا و معنویّت، بر فلسفه‌ای مبتنی است. ما در انقلاب و در اسلام، ظاهرسازی و صورتِ بیمعنا و بیروح اصلاً نداریم. هرصورتی، معنایی، و هر لفظی، مضمونی دارد. اگر چیزی را توقّع داریم، به‌خاطر این است که ریشه فلسفی آن را با اعتقاد تمام، در دل میپرورانیم. در مورد دانشگاه امام حسین هم - که بحمداللَّه نام و خاستگاه و خصوصیّات دیگر، و امروز پرچمش، حسینی است - چنین است. حسینی باشید و حسینی بمانید. خودتان را در میدان حسینی پرورش و رشد دهید و بدانید که طریق سعادت دنیا و آخرت همین است و خدای متعال، به شما کمک خواهد کرد. قاریان افضل ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه 🔸 چرا به همسرت ظلم می کنی؟ 🔹استاد رفیعی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و روبیکا و بله و گپ و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
جمعیت ایران در دوره صفویان ! پس از اقدامات شاه عباس اول، کشور دوره‌ای از امنیت داخلی و خارجی را شاهد بود و از اوایل این قرن، جمعیت رشد یافت که بیشترین رشد آن به دﻫﮥ هفتاد این قرن مربوط است. در این زمان، جمعیت ایران بیش از ده‌میلیون نفر و جمعیت اصفهان حداقل ششصدهزار نفر بود. در این زمان، نرخ رشد جمعیت از میزان تولید بیشتر شد و به‌علت ایستایی فن‌آوری تولید، میزان تولید جوابگوی این نرخ جمعیتی نبود!
داستان زیبای خادم مدرسه علمیه و دیدار با امام زمان عج... 🌷جهت تعجیل در و سلامتی عج صلوات... 🎙استاد فاطمی نیا ... قاریان افضل ایران
زنده‌یاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی... داستان خلقت آدم وو...  خصوص خلقت آدم دیدگاه های گوناگونی مطرح شده است از جمله:  1- پیش از حضرت آدم، هیچ موجودی از آدم یا شبیه آدم وجود نداشته و حضرت آدم یک دفعه و به طور مستقل خلق شده است. 2 - پیش از حضرت آدم موجوداتی شبیه آدم و جن بوده اند و سپس یا از بین رفته اند و یا هنوز هم وجود دارند. 3 - پیش از حضرت آدم، انسان هایی وجود داشته اند؛ ولی تکامل نایافته بودند و به هر دلیل از میان رفته و منقرض شده اند و آن گاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم های گذشته به طور کامل و مستقل آفریده شده است. از منظر دینی مسلم است که قبل از حضرت آدم علیه السلام انسان های دیگری بر روی کره زمین زندگی میکرده اند. اما درباره جزئیات زندگی آنها، باید دقت کنیم که این مسائل، یکی از مصادیق غیب است و ما به آن دسترسی نداریم و نمیتوانیم همه جزئیات را کشف کنیم و باید به همان مقداری که در روایات بیان شده است، قبول کنیم.  ولی آیا قبل از آدم در زمین چه یا که بوده است سوالیست که درذهن خیلی ها متبلور می شود و می پرسند؟ برای فهم این مسآله به مطالبی توجه نمایید. 1- میدانیم که در کهکشانها میلیاردها کرات وجود دارد که هیچگونه خبر نداریم که در آنها چه موجوداتی وجود دارد یا خالیست. 2 - بعد از- از بین رفتن منظومه شمسی و کره زمین ما آیا خداوند یکی از آنها را به جای زمین قرار خواهد داد یا کره جدیدی خلق خواهد کرد. ( طبق روایات ). 3 - آیا آنها چه شکلی یا دارای چگونه تکلیف خواهند بود. یا بلا تکلیف. 4 - آیا تا به حال برای امت های قدیم و بسیار دور- قیامتی بر پا شده یانه؟ با در نظرگرفتن وجود مطلق و بی نهایت خالق آنها مسآله پیچیده تر می شود. که آیا در طول این مدت بی نهایت - برای آنها قیامتی واقع نشده و تشکیلات آنها تبدیل به صورت دیگر نشده؟ آنگونه که برای ما خواهد شد ( یوم تبدل الارض غیر الارض و السموات و برزو لله الواحد القهار سوره ابراهیم آیه 48 ) مطلب سنگین است . 5 - آیا در قیامت همه کهکشانها و زمین و آسمان - برچیده خواهد شد یا فقط همین منظومه شمسی؟! 6 - آیا قبل از آدم پدر بزرگ این نسل در زمین چه نسلی بود وتکلیفشان چه بود؟ و دهها پرسش های این گونه که هست و خواهد بود. که پاسخ آنها با گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش با در زمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و روحی لتراب مقدمه الفداء که طبق روایات از 27 حرف علم 25 حرف در زمان آن حضرت تفسیر و روشن می شود - خواهد بود - خدا می داند. ولی نسبت به جواب سوال - 6 - ممکن است از بعضی آیات کریمه قرآن استشمام کرد که قبل از خلقت آدم ابوالبشر (علیه السلام ) و نسل او، انسان هایی دیگر در زمین زندگی می کرده اند؛ مانند آیه شریفه: " وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ"  و زمانی که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می خواهم در زمین جانشینی بگذارم، گفتند باز در زمین کسانی می گذاری که در آن فساد کنند و خون ها بریزند؟. " سوره بقره آیه: 30". ] از آن آیه بر می آید قبل از آفرینش بنی آدم دوره دیگری بر انسانیت گذشته است که آنها این جواب را دادند. [طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 4، ص222 و 223- اما روایاتی که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده تصریح می کنند که قبل از این نسل، نسل هایی از انسان ها وجود داشته است که منقرض شده اند و این روایات سابقه دوره های بسیاری از بشریت را قبل از دوره حاضر اثبات می کنند.  برای نمونه به حدیثی اشاره می کنیم: صاحب تفسیر عیاشی از هشام بن سالم و او از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: اگر فرشتگان موجودات زمینی را قبلاً ندیده بودند، که خونریزی کردند، از کجا گفتند " أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ [ آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند، بقره، 30. [ مجلسی، بحارالأنوار، ج 11، ص 117، مؤسسه الوفاء، بیروت- لبنان، 1404 ه ق.  البته تردیدی نیست که حضرت آدم اولین نفر از نسل حاضر بوده است. قرآن کریم بظاهر نزدیک به صراحت می رساند که نسل حاضر از طرف پدر و مادر به یک پدر (به نام آدم) و یک مادر (که در روایات و در تورات به نام حوا آمده) منتهی می شود و این دو تن، پدر و مادر تمامی افراد انسان فعلی است. هم چنان که آیات زیر بر این معنا دلالت می کند: " وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ" [ و خلقت انسان را از گل آغاز کرد، سپس نسل او را از چکیده آبی بی مقدار بیافرید. " سوره سجده: 8". ]؛ " إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ" [ محققاً وضع عیسی نزد خدا نظیر وضعی است که آدم داشت و خدا او را از خاک خ
لق نموده سپس خطاب به خاک فرمود باش و خاک آدم شد. " سوره آل عمران آیه: 59". ]؛ "إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ" [ و به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل می آفرینم! هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید، ص 71 و 72- به طوری که ملاحظه می کنید این آیات این مطلب را به دست می دهند که سنت الاهی در بقای نسل بشر این بوده که از راه ساختن نطفه این بقا را تضمین کند، و لیکن این خلقت با نطفه بعد از آن بود که دو نفر از این نوع را از گل آفرید، و او آدم و پس از او همسرش بود که از خاک خلق شدند (و پس از آن که دارای بدنی و جهازی تناسلی شدند فرزندان او از راه پدید آمدن نطفه در بدن آدم و همسرش خلق شدند) پس در ظهور آیات نامبرده بر این که نسل بشر به آدم و همسرش منتهی می شوند جای هیچ شک و تردیدی نیست [ طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 4، ص 224 و 225- البته: ما به متن دینی که اثبات کند آدم جد ما- هشتمین مرد روی کره زمین بوده، برخورد نکردیم بله در روایاتی بیان شده است که نسل حضرت آدم بعد از هفت دوره و هفت نسل از خلقت آدم بوده است؛ مثلا مرحوم صدوق در کتاب خصال، از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: "خدای عزوجل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خدای تعالی همه آنها را از پوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت. [شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 652، ح 54-  اما ممکن است این روایات با لحاظ روایات دیگر که دوره های بیشتر را در گذشته ثابت می کند، اشاره به کثرت دوره های گذشته باشد؛ مثلا: شیخ صدوق در کتاب توحید• از امام صادق (علیه السلام) روایتی آورده که در ضمن آن امام (علیه السلام) به راوی فرموده: "شاید شما گمان می کنید که خدای عزوجل غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست، بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید". [ شیخ صدوق، توحید، ص 277، ج 2، چاپ تهران. همچنین در خصال از امام صادق (علیه السلام) روایت آورده که فرمود: خدای عز و جل دوازده هزار عالم آفریده که هر یک از آن عوالم از هفت آسمان و هفت زمین بزرگتر است ( دقت کنید ) و هیچیک از اهالی یک عالم به ذهنش نمی رسد که خدای تعالی غیر عالم او عالمی دیگر نیز آفریده باشد. [ خصال ج 2 ص 639 ح 14- با توجه به قرائنی - بعید نیست که در زمان آفرینش آدم افرادی از نسل های گذشته که در حال انقراض بودند هنوز نیز وجود داشته اند همچنان که بعضی از دانشمندان این را گفته اند.  در هرحال زمانی امامان شیعه از انسان های قبل از آدم ابو البشر سخن گفتند که از انسان های فسیل شده خبر و اطلاعی در دست نبود. این است که امروزه با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، ارزش واقعی این سخنان بهتر فهمیده شده و به ارتباط این بزرگان با جهان ماوراء طبیعت آسان تر پی برده می شود.  یکی از دانشمندان معاصر در زمینه ازدواج فرزندان آدم می گوید: در این جا احتمال دیگری نیز هست که گفته می شود: فرزندان آدم با بازماندگان انسان های پیشین ازدواج کرده اند (بعد از تکثیر نسل - آنها نیز از بین رفته اند ) زیرا طبق روایاتی آدم اولین انسان روی زمین نبوده، مطالعات علمی امروز نیز نشان می دهد که نوع انسان احتمالاً از چند ملیون سال قبل در کره زمین زندگی می کرده، در حالی که از تاریخ پیدایش آدم تا کنون زمان زیادی نمی گذرد، ( هفت یا هشت هزار سال ) بنا بر این باید قبول کنیم که قبل از آدم انسان های دیگری در زمین می زیسته اند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بوده اند، چه مانعی دارد که فرزندان آدم با باقیمانده یکی از نسل های پیشین ازدواج کرده باشد. [ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 247، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ه ش، چاپ اول؛ ر. ک، جعفری، یعقوب، (تفسیر) کوثر، ج 2، ص 349- علامه طباطبایی می گوید: در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزی که در زمین خلق شده تا کنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست. . . ولی دانشمندان " ژئولوژی" معتقدند که عمر نوع بشر بیش از ملیون ها سال است، و بر این گفتار خود ادله ای از فسیل هایی که آثاری از انسان ها در آنها هست، و نیز ادله ای از اسکلت سنگ شده خود انسان های قدیمی آورده اند، که عمر هر یک از آنها به طوری که روی معیارهای علمی خود تخمین زده اند بیش از پانصد هزار سال است. ممکن است، دوره ما انسان ها متصل به دوره فسیل های نامبرده نباشد، بلکه انسان هایی قبل از خلقت آدم ابوالبشر در زمین زندگی کرده و سپس م
نقرض شده باشند، و همچنین این پیدایش انسان ها و انقراضشان تکرار شده باشد، تا پس از چند دوره نوبت به نسل حاضر رسیده باشد [ طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 4، ص 222، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ه ش، چاپ پنجم. .  روایت ذیل را بخوانید. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: وقتی که خدای متعال اراده کرد که خلقتی را به دست قدرت خود ایجاد کند و این امر بعد از گذشت هفت هزار سال از خلقت جن و نسناس در زمین بود، ( نه اینکه اول خلقت بود) آن گاه خداوند از طبقات آسمان ها پرده برداشت و به ملائکه فرمود: به زمین بنگرید و اهل آن از جن و انس را ببینید، پس وقتی که نگاه کردند و اعمال معصیت آمیز آن ها را دیدند، بر ایشان بسیار دشوار بود، آن وقت گفتند: پروردگارا! تو عزیز و قادری و این ها خلق ضعیف تو هستند که با روزی تو زندگی می کنند ولی تو را نافرمانی و معصیت می نمایند و تو از آن ها انتقام نمی گیری، وقتی که پروردگار سخن آنان را شنید، فرمود: من میخواهم در زمین جانشینی قرار دهم که حجت من در زمین من باشد، ملائکه گفتند: تو منزهی از این که در زمین موجودی را بیافرینی که همان طور که جنیان در زمین فساد می کردند، در آن فساد و و خونریزی کنند، پس این خلیفه را از ما قرار بده، چون ما تو را معصیت و نافرمانی نکرده و تو را به ستایش تسبیح می گوییم و تقدیس می نماییم، آن گاه خدای عزوجل فرمود: همانا من چیزی را می دانم که شما نمی دانید، اراده کرده ام که به دست قدرت خود خلقی را بیافرینم و از ذریه او پیامبران و بندگان صالح و امامان هدایت یافته ای قرار دهم و آن ها را جانشینان خود بر خلقم در زمین قرار دهم و زمین خود را از لوث نسناس پاکیزه سازم و جنیان عصیانگر را منتقل کرده و آن ها را در هوا و در اقطار زمین سکونت دهم و بین آن ها و خلقم حجابی قرار دهم. (علل الشرایع/۱/۱۰۵) باز نکته ای که باید به آن توجه داشت، این است که انسان های امروزی همه از نسل حضرت آدم علیه السلام هستند و هیچ ربطی به نسل های قبلی ندارند و مستقل از آن ها خلق شده، نیز مطلبی روشن است. از جمله دلایل آن این که در آیه ذیل به عدم وجود پدر برای حضرت آدم علیه السلام و خلق ایشان از خاک اشاره می کند: «إنّ مثل عیسی عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون [آل عمران/۵۹]مثل عیسی در نزد خدا، هم چون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. »و ظاهر آیات قرآنی به خوبی این مطلب را نشان می دهد؛ که در موارد مکرر انسان ها را با تعبیر «بنی آدم» خطاب قرار داده است: «یا بنی آدم [اعراف/۲۷]ای فرزندان آدم!» طبق ادّعای برخی باستان شناسان، حتّی ماکتهایی از هواپیما نیز یافت شده که به چندین هزار سال قبل مربوط می شوند؛ و شباهت شگفتی به هواپیماهای امروزی دارند. در برخی نوشته های مصری  که به خطّ تصویری هستند  نیز تصاویری به شکل هلیکوپتر، لامپ برق و دیگر ابزارهای امروزی یافت شده اند؛ که باستان شناسان را سخت گیج و کلافه کرده اند. در سر زمین پرو نیز نقّاشی های عظیمی روی زمین کشیده شده اند که از روی زمین ابداً به چشم نمی آیند؛ امّا وقتی با هواپیما از بالا نگاه می شود، تصاویر خود نمایی می کنند. برخی از این تصاویر باستانی، به نحو عجیبی شباهت به هواپیما و فضا پیما و امثال آن دارند. در افسانه های سرخپوستی و یونانی نیز از قومی یاد می شود که در قارّه ای به نام آتلانتیس زندگی می کردند و وسائلی برای هوانوردی و فضاگردی داشته اند؛ و سلاحهایی داشته اند که نوری کشنده شلّیک می کرده است. افلاطون نیز به وجود چنین قارّه ای در آن سوی آفریقا اشاره نموده است. گفته می شود که این قارّه بین قارّۀآمریکا و آفریقا و اروپا قرار داشته، که امروزه در اقیانوس اطلس فرو رفته است. طبق بیان افلاطون، این قوم، ۱۲ هزار سال قبل از افلاطون زندگی می کرده اند؛ یعنی بیش از ۱۴ هزار سال قبل از زمان ما. لذا طبق اقوالی که خلقت آدم(ع) را حدوداً هشت هزار سال قبل گفته اند، باید گفت که این قوم، بیش از شش هزار سال قبل از آدم(ع) می زیسته اند. البته این گونه ماجراهای باستان شناختی هنوز معمّاهایی ناگشوده اند؛ و دانسته های بشر در برابر نادانسته هایش در این باب، همانند قطره ای است در برابر دریا. در این مورد گفتنی ها زیاد و مطالب فراوان است که به همین مقدار اکتفا می کنیم.  از منابع فراوان استفاده شده که آوردنش بطول می انجامد
برخورد متفاوت آخوندهمراه با دختری که کرد😅 بهترین روش برای برخورد با زنانی که می‌کنن ببینیدوبخندیدوروش‌جدیدیادبگیرید😉
نقاشی دیجیتال رو ببینید 👆 مصداق  آیه «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، ... کسانى که ایمان آورده‏‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌‏گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‌یابد..
🎬 «خودشیرینی برای کی؟» 👤 استاد 🔸 تا حالا با امام زمان معامله کردی؟! ♥️ هرچی بیشتر یکی دوست داری، بیشتر بهش توجه می‌کنی... ✅