سیّد حسین کوه کمری و شیخ انصاری
یکی از مراجع تقلید بزرگ مرحوم آسیّد حسین کوه کمری، این در مسجد ترکا در نجف اشرف درس می گفت. خدا قسمت همه ما کنیم برویم نجف، چند روزی در نجف بمانیم مسجد ترکها را آنجا ببینیم. آنوقت مسجد ترکها محل درس مراجع بود. یک روزی این مرحوم آسیّد حسین کوه کمری زودتر آمد. مثلاً جایی بود و نیم ساعت مانده به درس آمد درس تا اینکه آقایان جمع بشوند. ایشان درس بگوید نشست پای منبر. دید که چهار پنج نفر از شاگردهایش یک گوشه ای دارند درس می خوانند، درس می گویند دید یک شیخی دارد درس می گوید وسه چهار تا شاگرد هم دارد، گوش داد دید به عجب درس پر محتوایی. یک قدری بیشتر گوش داد دید درسش از درس خودش بهتر است. یک مقدار بیشتر گوش داد دید که اگر عوض بشود، استاد بشود شاگرد، شاگرد بشود استاد، بهتر است. خوب آقایان فضلا آمدند مسجد ترکها پر شد، از مجتهدین، از نیمه مجتهدین، از فضلا و از جمله این چهار پنج نفر هم درسشان تمام شد نشستند درس آقا. از شاگردهای آقا بودند ایشان رفتند منبر، گفتند که آقایان من امروز گوش دادم به درس این آشیخ، نمی دونم اسمش چیه. اما دیدم درسش بالاتر منه، محتوایش بیشتر از منه تفهیم و تفهمش بیشتر از منه. بنابراین فردا این آقا استاد، منِ شاگرد می نشینم پای منبر آقا. شیخ انصاری بود. شیخ انصاری از آنجا شد شیخ انصاری. و بالاخره فردا مرحوم شیخ انصاری رفتند منبر، آسیّد حسین کوه کمری نشستند پای منبر او. معلوم است این چه مقامی دارد. معلوم است این همه چیز در مقابلش پوچ است جز نور خدا. دیگه معلوم است توانسته به جایی برسد که درخت رذالت را از دل برکنده، منیّتها، خودیّت ها، تکبّرها، منم و علمم، منم، مالم، منم شهرتم، اینها دیگه کنده شده است. اصلاً ریشه کن شده است. #اخلاقی
#کلید_وسعت_رزق
✍حاج اسماعیل دولابی: هر وقت رزقت کم شد، خواستی زیادتر بشود، از همان اندکی که داری انفاق کن. وقت نداری، پول نداری، بدهکاری، اما از همان مختصری که هست به دیگران ببخش.
با صدق دل و خدایی. یک دفعه می بینی در باز شد و روزی سرازیر شد.خدا بیش و کم را کاری ندارد، با انفاق شما رزقت را بیشتر می کند.
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را #اخلاقی
افضل الدین خیرخواه.. قاریان افضل ایران:
السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان یا مهدی عج الله تعالی فرجه.. لطفا با دقت بخوانید:
استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم
آیت الله کشمیری میفرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد.
مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم.
منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زندهس یا مرده، گفت مرده.
آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود.
این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک!
آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!.
*اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
#مهدویت
#علامه_حسن_زاده_املی
#بیماری_پروستات
🔸کسانی که همیشه نشسته اند و راه نمی روند، دچار #پروستات میشوند.
🔹غده #پروستات بزرگ می شود.
🔸راه رفتن خیلی خوب است. باید حرکت باشد، والا آن غده بزرگ می شود و سن که بالا آمد این ابتلا پیش می آید.
🔸جناب #علامه_شعرانی هم مبتلا شده بودند. بنده رفتم بیمارستان خدمت ایشان و به اهل منزل آنجناب عرض کردم که اجازه دهید و شما به حال خود باشید و من #پرستاری میکنم.
🔹در خدمتشان بودم و پرستاری کردم تا مرخص شد. شب و روز در خدمتشان بودم.
🔸ایشان فرمود: من شما را و این کارتان را دیدم به یادم انداخت، وقتی جوان بودم مرحوم میرزای تنکابنی(که یکی از اساتید او بود) آن جناب پروستات گرفتند و من به سن شما بودم رفتم به عیادتشان و از ایشان پرستاری کردم و ایشان فرمود، که بر اثر #راه_نرفتن و حرکت نکردن این غده بزرگ می شود و مشکل درست می کند.
🔹می فرمایند:
🔸لم ترتاض،لکی أصح. چرا ورزش میکنی؟ برای اینکه صحت داشته باشم.
📔صد و ده اشاره صفحه۱۱۱
#اخلاقی
❓سوال:اگر زنى داراى عادت ماهانه حيض باشد،آيا قرآن خواندن براى آن زن جايزاست؟
☑️جواب:خواندن قرآن بهجز آياتى كه سجده واجب دارد براى حائض جايز است اگر چه كراهت دارد.
❓سوال: فرو دادن خلط که از راه بینی وارد حلق می شود روزه را باطل می کند؟
☑️جواب: فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده، اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شودو عمدا فرو برد، به احتیاط واجب روزه باطل می شود.
#احکام
خیرخواه:
یک سنت خوب در روز جمعه
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):
«هرکس سوره جمعه رابخواند،خداوند به تعداد کسانى که در شهر های مسلمین در نماز جمعه شرکت مى کنند و کسانى که شرکت نمى کنند، به او ده حسنه مى بخشد».
تفسیر مجمع البیان ج10/5
#حدیث
حقّالنــاس شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨ #اخلاقی
سربراه شدن فرزنداگر فرزند کسی نافرمان باشد روزها این دعا را بخواند . وبه وقت خواندن هر گاه به کلمه (ذریتی )رسید،خیال فرزند خود کند. ان شاءالله صالح ونیک خواهد شد:وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَاحقاف،۱۵إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذُ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ هود،۵۶ #اعتقادی
💠 چه کنیم تا زندگی ما شیرین شود؟
🍯 اگر روح خودمان را با عبادت و ذکر پروردگار تغذیه کنیم زندگیمان سرشار از نشاط، شادی و انرژی می شود و با حداقل نعمت ها و مواهب نیز شیرین خواهد شد
❤️ نیاز اصلی ما آدم ها به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که می خواهیم از او بگیریم ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیما از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ وگرنه باطری روحمان ضعیف می شود و کم کم می میریم؛ یعنی دل مرده می شویم
💗 راه اینکه مستقیما از خداوند انرژی بگیریم عبادت است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت حیات است
👈 اگر عبادت ما درست نباشد، هر چقدر هم که در زندگی مان لذت وجود داشته باشد باز هم سرخورده و دمغ زندگی خواهیم کرد، چون خودمان آنچنان که باید سرحال و متعادل نیستیم، هیچ لذتی آنچنان که باید نمی تواند ما را سیراب و سرزنده کند
📗 برگرفته از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ #اخلاقی
مردم زیادند و پرتوقع!
و خدا یکی است ،
و سریعالرضا؛
پس تو او را راضی کن،
دیگران چیزی نیستند..
+آیتالله علی صفایی حائری
#اخلاقی
#اخلاقی
🍃آیت الله بهجت : علت عقب ماندگی ما در سیر و سلوک چیست؟ شاید ترک مستحبات باشد. شیخ انصاری با آن همه مشغله هر روز زیارت عاشورا و یک جز قرآن میخواند.
📚در محضر بهجت
#امام_حسین_ع
خاطرهای #تکان_دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله
فوقالعاده قشنگه حتما بخونید💔
در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز میخواند، به کلاس ما آمد و گفت: بچهها برای دوشنبه هفته آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.
من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمیشد و خبری از نماز نبود.
روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه میآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا وسایل خود را نیاورده ای؟ من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود #هر_چه_بخواهید خدای مهربان به شما میدهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به سجاده كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات این کارها یعنی چه؟!
بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگرانی پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيری نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: دست نگه دارید، دیشب در خانهی اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید. 😭
آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال ۷۴. هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله ۴۰ روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايی هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامی میدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
📔 کتاب پر پرواز ص ۱۲۲
این خاطره زیبا از همکارم که تا حالا در چند کتاب چاپ شده رو گفتم تا بدونید حتی اگه سالها نماز نخوندید، اگه مثل من کارنامهتون سیاه سیاهه، هرگز هرگز از رحمت خدا ناامید نشید. خدا دست همه بندههاشو میگیره. خدا کارش نجات بندههاشه، اونم از جایی که اصلا تو خوابم نمیبینید. #اخلاقی