eitaa logo
قاریان افضل ایران
412 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
231 فایل
خداوندا بفزونی جود و فروغ وجودت، که جان به وی جویا و خرد به وی گویا شده، گویائی ما را توانائی شمار نعمتهای تو ارزانی دار
مشاهده در ایتا
دانلود
«خـودآگاهـی» مقدمه خـداشناسی است. زیـرا خـودآگاهـی است که هـر لحظه به تـو می‌گویـد که اینجـا، جـای تـو نیست. این کار در شأن تـو نیست. این سخن برازنـده تـو نیست… 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
🔸این ذهنیت ما آدمهاست، که تعیین میکنه، روزمون خوب بگذره یا بد...! "امروز" به خودی خود روز خوبیه, مگه اینکه بخوای با فکر دیروز، خرابش کنی. 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و روبیکا و بله و گپ و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
برنامه هر روزت باشد هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان عج الله درد و دل کنید، خوب نیست شیعه روزش شب شود و شبش روز شود و اصلا به یادِ ایشان نباشد!🌱 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو به اندازه ی نیمه ی خالیت میسوزی پس خودت رو لبریز از آگاهی، دانش و مهارت نگهدار تا نسوزی 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
بیا و عبور کن! 📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇 🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا: @manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
🖼 ؛ 📖 ...وَاقْبَلْ مَعاذیرى... ...عذرهایم را بپذیر... ⌛️ چقدر زود گذشت این روزهای فرح‌بخش، این شب‌های نجوا و دلدادگی! بارالها، ای پذیرندهٔ عذر بندگان گنهکار، عذرم را در ارتکاب گناهانی که بین من و مولایم امام‌زمان فاصله انداخت، بپذیر. عذرم را در تنها گذاشتن ولیّ امر، به بهانه‌های مختلف، بپذیر. باشد که با توبه از اعمال گذشته، تا پای جان در تحقق امر ظهور مؤثر باشم. https://eitaa.com/canalmontazeranmahdi14
⛔️⛔️⛔️ ⛔️ یک قصّه‌ی پُر غُصه ....😔 ⛔️ چند روز پیش برای یه کاری مراجعه کردم به یکی از دفاتر اسناد رسمی. وارد دفتر که شدم، دیدم یک خانوم جوان، مومنه و چادری با سردفتردار در حال صحبت و مشورت گرفتنه. سردفتردار که خیلی انسان شریفی هستن، از جریان زندگی این خانوم ناراحت و عصبانی بود و مدام به سمت من برمی‌گشت و میگفت؛ میبینی چه آدمایی پیدا میشن؟!!! من که اطلاعی از داستان نداشتم، به ناچار پرسیدم؛ چی شده مگه؟! سردفتردار گفت؛ شوهرش ول کرده رفته و اینو آواره‌ی کوچه و خیابون کرده. {اونجا فهمیدم که قضییه‌ی طلاق و این حرفاست.} گفتم چرا آخه؟ اون خانوم که خیلی چهره‌ی معصوم و ساده‌ای هم داشت، ۲۴ سالش بود. سردفتردار بهش گفت؛ خودت توضیح بده؟! گفت: "ما دو ساله نامزد کردیم، شوهرم شغلش آزاده و فروشنده‌ی لباسه. اولش با من خوب بود ولی رفته‌رفته هر روز درخواست‌هایی از من داشت. یه روز میومد می‌گفت؛ تو چرا لب‌هات اینطوریه؟!! دخترای دیگه خیلی لب‌هاشون خوشگل‌تره. میگفتم چون اونا تزریق کردند. میگفت خب تو هم برو تزریق کن. چند روز بعد میومد میگفت؛ چرا فلان جای بدنت اینجوریه؟! چرا موهات این رنگیه؟! چرا رنگ چشمات فلانه؟ چرا گونه‌هات بهمانه؟ و قِس علی هذا... بعدا فهمیدم که هر روز دخترایی رو توی خیابون با بلوز و شلوارچسبیده به بدن و چهرهایی با صد قلم آرایش و عمل شده توی خیابون و بازار و فضای مجازی میبینه که کم‌کم من از چشمش افتادم و دوست داره منم مثل اونا بشم‌ و این باعث شده بود مدام منو با زنهای لختِ کوچه و بازار و اینستا مقایسه کنه و هر روز منو مجبور میکرد که برم عمل‌های مختلف زیبایی انجام بدم. ولی من میگفتم بابا؛ بدن من مشکلی نداره. از اونجایی که میدونستم هزینه‌ی عمل زیبایی خیلی بالاست و ایشون توان پرداخت نداره، عمدا رفتیم پیش یک دکتر زیبایی. هزینه‌های عمل رو که شنید، دود از سرش بلند شد. یکدفعه گفت پاشو بریم، خودم یه دکتر دیگه پیدا میکنم. فرداش اومد خونه و گفت؛ خانوم دوستم پیش یه دکتری عمل زیبایی و تزریق و ... انجام داده که قسطی پول میگیره. بازم خواستم باهاش صحبت کنم که از خرشیطون بیاد پائین ولی نشد که نشد. رفتیم مطبّ دکتر زیبایی. وارد اتاق که شدم، دیدم دو تا مرد نشستن که یکی کت و شلوار پوشیده و کراوات زده و اون یکی هم روپوش سفید. به شوهرم گفتم اینا که مرد هستن؟!!! گفت اشکال نداره، هر روز کلی زن بهشون مراجعه می‌کنن. بعد به زور و تهدید منو برد داخل. دکتر پرسید چی نیاز دارید؟! شوهرم با کمال بی‌حیایی، شروع کرد به شرح دادن که برای فلان ناحیه از پشت و سینه این مقدار میخوام تزریق کنید، فلان جاش رو میخوام اینجوری بشه و غیره. دیدم دقیقا میخواد جسم منو شبیه اون چیزی کنه که در زنهای کوچه و خیابون و اینستا میبینه. ولی کاش ماجرا همین جا تموم میشد. این دکتر عوضی بهم گفت؛ خانوم لباست رو دربیار تا من وضعیت بدنت رو ببینم.😳 خیلی عصبانی شدم، به شوهرم گفتم، تو منو آوردی پیش دوتا مرد تا لخت بشم و بدنم رو ببینن؟! تو غیرت نداری؟ شرف نداری؟ تو مردی اصلا؟ بعد پاشدم و از مطب داشتم خارج میشدم که دکتره بهم گفتم؛ من هر روز 20 نفر مریض خانوم دارم که با ما راحت هستن ولی شما ارزشی‌ها مملکت رو خراب کردید. بعد از این که من مخالفت کردم با عمل زیبایی، شوهرم هم کلا گذاشته رفته و جوابم رو نمیده، من اومدم برای طلاق غیابی." این بخشی از داستان این خانوم بود. و البته فقط یک مورد از هزاران موردی که توی جامعه اتفاق میفته. از وقتی این داستان رو شنیدم خیلی خیلی ناراحتم. جالبه که این دختر مظلوم و باحیا مدام میگفت؛ "حاج‌اقا من خیلی دوسِش دارم. خیلی پسر خوبی بود. این دخترای ولنگار خیابون که هر جور دلشون میخاد میان بیرون اینجوریش کردند ولی چاره‌ای جز طلاق هم ندارم." این داستان برسه به دست؛ آقای آقای آقای آقایون مجلسی‌ها، وزارتخونه‌ها، شورای امنیت، شورای عالی فرهنگی انقلاب، حوزه‌های علمیه، مراجع معظم تقلید.... آقایون، حواستون هست که دارن میشن؟! حواستون هست، نسل جدید، کم‌کم تصوری از روسری و مانتوی بلند و شلوار و جوراب ندارن؟! حواستون هست؟! بعیده حواستون باشه. اگه روز قیامت احدی از مسئولین میتونن فقط و فقط جواب ظلم‌هایی که در حق این خانوم جوان و مومنه شده رو بدند، من حرفی ندارم. ظلم‌هایی که بیشترین علتش نتیجه‌ی کم‌کاری‌ها و خیانت‌ها و سیاست‌بازی‌های برخی مسئولین هست. 🤔راستی در این وزارت بهداشت و نظام پزشکی کشور چیزی به نام بر عملکرد پزشکان و مخصوصا پزشکان زیبایی وجود نداره؟! عملا چند مرد نامحرم روی یک زن جوانِ لخت عمل زیبایی انجام میدن و بدتر از اون فیلم هم میگیرن و در فضای مجازی منتشر می‌کنن.
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃 این جمله بو علی سینا را باید با طلا نوشت .. که میفرمایند : هر چیزی کمش دارو است متوسطش غذا است و زیادش سم است حتی محبت کردن ۱- هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن... حرمتها "شکسته" میشود. ۲- هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن... تبدیل به "وظیفه" میشود. ۳ - هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز... "بی ارزش" میشی... از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است... پس تا ذهنت را باز نکردی ، دهانت را باز نکن. قاریان افضل ایران
🟢🟢🟢 ⛔️ اعتقادی مهم 🔴 گاهی در توجیه کارها میگیم: اکثر مردم همین کار را میکنند... 🔘ولی اگر به کلمه ی "اکثرالناس" در قرآن نگاه بکنیم میبینیم: ❌ اکثر الناس لایعلمون (نمیدانند) ❌اکثر الناس لایشکرون (شکرگذاری نمیکنند) ❌اکثر الناس لایومنون (ایمان نمی آورند) ♻️و اگر کلمه ی"أکثرهم" را بنگریم: ✖ أکثرهم فاسقون (فاسق هستند) ✖ أکثرهم یجهلون (جهل می ورزند) ✖ أکثرهم معرضون (روی برگردانند) ✖ أکثرهم لایعقلون (اندیشه نمیکنند) ✖ أکثرهم لایسمعون (نمیشنوند) 🌹"بندگان صالح" از افراد "قلیل و اندک" میباشند که خدای بلند مرتبه فرمود: ✅ و قلیل من عبادی الشکور (اندکی از بندگانم سپاسگزارند) ✅ و ما آمن معه الا قلیل (و همراه او جز عده ای قلیل ایمان نیاوردند) ✅ ثلة من الاولین و قلیل من الآخرين) (گروه کثیری از امت های نخستین هستند و گروه اندکی از امت آخرین) ▪️"زیاد بودن"▪️ معیار حق بودن نیست...حواسمان باشد ⚜ یادمان باشد،بر طبق روایات آخرالزمان عده قلیلی بر دین حق ثابت قدم می مانند و گمراه نمی شوند. ولی : اکثرهم لا یومنون قاریان افضل ایران ╚════🍃🥀🍃═╝
🌸🍃🌸🍃 عارفي به اتفاق همراهان از خرابه اي مي گذشت. از قضا در خرابه چند سگ در کنار هم خوابيده و سر در کنار هم نهاده بودند. يکي از همراهان گفت: اين سگان چه اتحادي دارند و چه خوش در کنار هم خفته اند. عارف گفت: اگر اتحاد و دوستي آنان را مي خواهي بداني تکه اي گوشت در پيش آنان بينداز آن گاه خواهي دانست که چگونه به همديگر خواهند پريد. اهل دنيا نيز همين گونه اند تا وقتي که مالي در ميان نيست با هم يارند اما چون پاي مال دنيا به ميان آيد، چون سگان به هم مي پرند؛ پس اتفاق اهل نفاق رونقي ندارد. ‌‌کانال روابط عمومی عقیدتی سیاسی پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ👇🏼 https://eitaa.com/ravabetomomi_agahi_fateb1402 https://splus.ir/ravabetomomi_agahi_fateb
هر سال بعد از ماه محرم و صفر که می‌شد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران حضرت سیدالشهدا(عليه‌السلام) می‌فرمودند: کبوتربازها وقتی یه کبوتر از بازار می‌خرند، چند روزی بال و پرش رو می‌بندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دانه می‌دن، بعد چند روز بال و پرش رو باز می‌کنند و پروازش می‌دن، اگه اون کبوتر رفت و مجددا برگشت روی همون پشت‌بام نشست، می‌گن هنر داره و رگه داره، اما اگه برنگشت و رفت روی پشت‌بام کس دیگه‌ای نشست، می‌گن بی‌هنر و بی‌رگ بود! توی این دو ماه امام حسین- علیه السلام- ماها را خرید، بال و پرمون رو بست پیش خودش نگه داشت، در این دو ماه میهمان امام حسین علیه‌السلام بودیم و هرجا دعوت‌مون کردند به احترام امام حسین-علیه السلام- بود و در واقع از آب و نان امام حسین-علیه السلام- خوردیم. حالا بعد از دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بی‌هنر و بی‌رگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نان‌ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ...
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️بیماری که با قاشق طلا غذا میخورد! 📌نگاه بالا به پایین داشت اما آخر... https://eitaa.com/joinchat/910361170C995d479438