eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
910 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین (ع) سخت است دختر باشی وماتم ببینی منزل به منزل در اسیری غم ببینی از خواب برخیزی بجای ناز بابا گیسوی خودرا دست نامَحرَم ببینی آن چادری که سالها محکم گرفتی در دست ِ این وآن چنان پرچم ببینی گفتم نزن ،لج کرد،تازه ناسزا گفت: فریاد زد بدتر از این را هم ببینی خورده کسی تا حال سیلیِّ دودستی تا چند ساعت چهره را مُبهَم ببینی یک دختر شامی به همبازیِ خود گفت : دختر شده تاحال ، قامت خم ببینی گفت آن یکی، پیشش نرو از خارجی هاست باید که مویش را چنین در هم ببینی امشب سرت را می کشانم تا خرابه از نِی، نه ، از نزدیک احوالم ببینی ای سربریده من بغل می خواهم امشب اصلاً دلت آمد که من را کم ببینی یا چشم من تار است یا تغییر کردی چشمان خود واکن که من را هم ببینی موی بلندی داشتم با معجرم سوخت یک فاطمیه غم در این چشمم ببینی عمه نبود امروز می رفتم کنیزی جای تو خالی بود که ترسم ببینی @aleyasein
اسلام عليک يا مولاتى يا رقيه بنت الحسين شام غمهاى من غمزده را اخر نيست لاله اى همچو تن خونى من پرپر نيست گوشه پلک گشا صورت من خوب ببين شک نکن دختر تو پير شده مادر نيست يا که پاى سر تو جان دهم امشب بابا يا به والله قسم دختر تو دختر نيست کودکى سنگ زد و گوشه ابروم شکست ديگر اين ظرف ترک خورده چونان ساغر نيست انکه شمشير کش است دست زخمى دارد ضربه سيلى اش از ضرب لگد کمتر نيست گيسوانم همه خيرات سر تو دادم پنجه اى نيست که پيچيده به موى سر نيست ان يهودى که ز خيبر به دلش بغضى بود گفت اين قافله که هست اگر حيدر نيست کاش همراه سرت رأس عمو مى امد تا نشانش بدهم بر سر من معجر نيست چوبه محمل خونى شده شاهد باشد دلى همچون دل زينب به حرم مضطر نيست تا که بر خواهرم اظهار کنيزى کردند کس نگفتا مگر او دختر پيغمبر نيست گردنم درد گرفت بس که پى تو گشتم ز سر نيزه سوارت سرى بالاتر نيست @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل مصیبت حضرت رقيه(س) دختر اگر یتیم شود پیر میشود از زندگی بدون پدر سیر میشود هم سن وسالها همه او را نشان دهند دلنازک است دختر و دلگیر میشود باشد شبیه مادر خود نافذالکلام این شهر با صدای او ، تسخیرمیشود فریادهای یا ابتایش چو فاطمه در سرزمین کفر چو تکبیر میشود وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد هر تاب آن چو حلقه زنجیر میشود اصلا رقیه نه به خدا مرد بی هوا با یک شتاب ضربه زمین گیر میشود هرگز کسی نگفت گلویش کبود شد اینجاست روضه صاحب تصویر میشود دشمن به او نگاه خریدار می کند خوب شاهزاده بوده و تحقیرمیشود فرزند خارجیست کفن احتیاج نیست بیهوده نیست این همه تکفیر میشود دادند جای غسل تیمم تنش….چرا؟ خون از شکاف زخم سرازیر میشود پایش به سوی قبله کشید و به ناز گفت: امشب اگر نیایی پدر دیر میشود @aleyasein
غزل مصیبت حضرت رقيه(س) من یتیمم که فلک خانه خرابم کرده نیمه جان شمعیم و هجر تو آبم کرده غارت و آتش معجر سر جایش باقی داغی ضربۀ سیلی چه کبابم کرده با اشاره ز ورم های تنم خون ریزد ضربه ها در یم غمها چو حبابم کرده درد زانو به کجا داده مجالم بر خواب یاد رویای تو آرام به خوابم کرده کو علمدار سپاهت که ببیند دشمن این چنین ملعبۀ بزم شرابم کرده خسته ام بس که عدو همره هر ضرب لگد خارجی خوانده مرا، برده خطابم کرده کف پا تا به سرم بس که تورم دارد زن غسالۀ این شهر جوابم کرده @aleyasein
السلام علیکِ یا رقیه بنت الحسین راز من ولبهایِ تو معنا شدنی نیست جز با نفسم، خون ِ تو احیا شدنی نیست با ناز همینکه زلبت بوسه گرفتم گفتم شبم انگار که فردا شدنی نیست و اللهِ کسی که به لبت بی ادبی کرد جز با نفس فاطمه رسوا شدنی نیست گیرم که همه سُرمه و آئینه بیارند این دخترک سوخته زیبا شدنی نیست این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست این پایِ ورم کرده دگر پا شدنی نیست نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق نه ،،این سرِ غارت شده بابا شدنی نیست این گیسوی کوتاه دگر شانه ندارد زحمت نکش عمه گره اش واشدنی نیست آن شب جلویِ مادرِ تو بد کتکم زد ورنه قدِ کوتاه چنین تا شدنی نیست شد تیزی چکمه اثرش چون نوک مسمار پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست دختر که زمین خورد ز گیسو نکشیدش بی ناز کشی هایِ پدر پا شدنی نیست هرچیز که از خیمة ما رفت به غارت غیراز سرِ بازار که پیدا شدنی نیست @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم تا صبح کارم این است بر روت رو کشیدن با دستهای بی جان  شانه به مو کشیدن چسبیده است زنجیر بر دورِ گردن ما صدبار قسمتم شد از هر دو سو کشیدن آنقدر می‌فشارد این ریسمان گلویم حتی که ممکنم نیست آه از گلو کشیدن از بام هیزم اُفتاد آرام ناله کردم سخت است داد و ناله پیشِ عمو کشیدن دستم به پهلویم بود شد کارِ زجر اما.. از پشتِ سر دواندن از روبرو کشیدن کارِ زنانِ کوفی شد سر شکستنِ ما کارِ زنان شام است این طرزِ مو کشیدن پیداست این گلو را از پشتِ سر بریدند این نیست کارِ خنجر  زیر گلو کشیدن حسن لطفی @aleyasein
1_6323680061.mp3
5.71M
سید مجید بنی فاطمه ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ @aleyasein
روز تاسوعا بدنیا اومد! سربند یا ابوالفضل داشت! نذر عباس هم شده بود ! دوسداشت تاسوعا پیش عباس باشه! ظهر تاسوعا شهید شد....💔 آره رفیق قشنگ خریده شد ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ @aleyasein
21.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چِشاتو وا کُن؛ بابا منم، منو که یادته...؟ مداحی ماندگار حاج محمود کریمی در رثای حضرت رقیه سلام الله علیها @aleyasein
همین الآن از حرم خانم رقیه سلام الله علیها 😭 جانم رقیه جان @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 آجرک الله یا بقیة الله😭 زبانحال حضرت رقیه: تشنه و خسته بود رفت.... آخرین باری که منو بوسید... حاج مهدی رسولی @aleyasein
1_6320065791.mp3
7.23M
🔊 | خدا‌ مرگم بده چه لب‌‌های پُر از خونی حاج‌محمود @aleyasein
1_6320307853.mp3
3.6M
🔊 | تنظیم 📝 زندگی حکمت داره، عشق علت داره... حاج‌حسین ؛ حاج‌عبدالرضا @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی دورم هنوز از روز و شب‌های شکوفایی سنی ندارم، با عروسک‌ها عجین هستم شب‌ها نمی‌خوابم بدون زنگ لالایی دور از تو این شب‌ها چه‌ها دیدم، نمی‌دانی! موی سفیدم را ببین از رنج تنهایی چشمی که تا دیروز غرق شادمانی بود آن‌قدر باریده، شده چشمان دریایی دیروز پنهان بوده‌ایم از چشم نامحرم امروز گشته کاروان ما تماشایی من که ندیدم مادرت را، عمه می‌گوید پهلو و دست و صورتم گردیده زهرایی آنقدر سنگین است دستان سنان، دیگر رفته رمق از دست و از پایم توانایی حالا که مهمان دارم و چیزی مهیا نیست با جانم امشب می‌کنم از تو پذیرایی @aleyasein
عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه اُحد باشد، خرابش می‌کنم پرده‌های قصر افتاد از طنین ناله‌ام کفر اگر در پرده باشد، بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست در میان شامیان، امروز بابش می‌کنم یک رساله از کراماتم اگر در دست نیست می‌نویسم بعدها صدها کتابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر سقف گنبدم هر دعایی را بخواهم مستجابش می‌کنم آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روز محشر بی‌حسابش می‌کنم سفره‌دار روضه‌ی بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این، ای عمه جان! گهواره‌ای_ عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم آستین پاره‌ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامحرم حجابش می‌کنم @aleyasein
وقتي كه آمدي به برم نو ر ديده ام گفتم كه بازهم نكند خواب ديده ام بابا منم شكوفه سيب سه ساله ات حالا ببين چه سرخ و سياه و رسيده ام خيلي ميان راه اذيت شدم ولي رنج سفر به شوق وصالت كشيده ام اينرا بدان كه بين تو و تازيانه ها عشق تو را به قيمت جانم خريده ام در بين اين مسير پر از غصه بارها از آسمان ناقه چو باران چكيده ام پايم سرم تمام تنم درد مي كند از بس كه زجر در دل صحرا كشيده ام كم سو شده دو چشم من از ضربه هاي او حتي به زور صوت رسا را شنيده ام چادر ز عمه قرض گرفتم كه زير آن پنهان كنم ز روي تو گوش دريده ام بشنو تمام خواهش اين پير كودكت من را ببر كه جان تو ديگر بريده ام @aleyasein
⚫️ شهادت حضرت رقیه علیها السلام بر امام زمان عج الله فرجه و همه محبین ایشان تسلیت باد. @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا