eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
گر سهم دلم ز خرمنت خوشه بوَد در راه سفر ز خود مرا توشه بوَد چون قبله نما ، گشت به هر سو ، دیدم شش سمت دلم به سوی شش گوشه بوَد #شب_زیارتی_ارباب_معرفت #حاج_علی_انسانی @aleyasein
چه کربلاست ! که عالم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید چه موقفی ست ؟ که برتر ز کعبه می دانند ملائکند که اذن دخول می خوانند چه کعبه ای ست ؟ که حاجی شکسته است این جا به سوی قبله اش احرام بسته است این جا چه عرصه ای ست ؟ که دل ، تَرک خواب می گوید هنوز ، تشنه لبی آب آب می گوید چه چشمه ای ست ؟ که خون ، جای اشک می جوشد هنوز ، اشک ز چشمان مشک می جوشد چه محشری ست ؟ که هر دل ، ز سینه آواره ست هنوز ، مادر اصغر کنار گهواره ست چه منزلی ست ؟ که هر گوشه بیت الاحزان است هنوز ، موی همه نخل ها پریشان است چه مضجعی ست ؟ که آید ملَک به سوی زمین هنوز ، ناطق قرآن فتاده روی زمین تو گویی اشک ، ز چشمان ماه می آید صدای مادری از قتلگاه می آید ز خاک ، لاله و از سینه ناله می آید هنوز ، خون ز دو پای سه ساله می آید چه ساعتی ست ؟ فلق با سپیده می گوید چرا اذان ، سرِ از تن بریده می گوید ؟ سری به نیزه به خواهر نظاره ای دارد به طفلِ مانده به صحرا اشاره ای دارد @aleyasein
کانال رسمی شعر آل یاسین: به بستر بانویی افتاده و مولا پرستارش ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش کسی از آشنایان هم ، به دیدارش نمی آید بود چشمش به در تا کی اجل آید به دیدارش علی از چشم زهرا ، چشم ، یک دم برنمی دارد مجسّم می کند ، عشق و فداکاریّ و ایثارش علی گه در بغل زانو گهی سر بر سر زانوست تو گویی از جدایی می کند ، یارش خبردارش کند اشک علی را پاک با دستی که بشکسته نخواهد اشک مظلومی فرو ریزد به رخسارش لبانش می خورد بر هم ، صدا بیرون نمی آید وگرنه خرمن هستی ، بسوزاند ز گفتارش به زحمت وا کند پلک و به سختی می نهد بر هم رمق را برده درد از دیده ی تا صبح ، بیدارش دوای درد خود تنها ز مرگ خویش می خواهد که امّت در جوانی از جهان کرده ست ، بیزارش سروده ی سال ۱۳۶۴ هجری شمسی @aleyasein
کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدرپدر نکنید توان دیدن اشک یتیم درمن نیست نثار خَرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من کرده سخت بی‌مهری به چشم خشم،به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید ازآن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی زمرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان تمام عمر شما هم چو من گذر نکنید استاد @aleyasein
آن آینه از آب پیام آور بود از خیر کثیر و زاده‌ء کوثر بود او را همه در خلوص باور کردند کاو در ره داورش، همه باور بود 🔹 او رفت و لوای او برافراخته ماند خود سوخته رفت و امتی ساخته ماند با آنکه ز نام او جهانی پر شد او شهرهء عالم شدو نشناخته ماند 🔹 الا ای مِی کشان مِی دارد این پیر سبوی مِی پیاپی دارد این پیر ز اسم او مسما را توان یافت که پای خُم مِی و نِی دارد این پیر @aleyasein
«آن شب که در آغوش مصلّی بودی خلقی به تو مجنون و تو لیلا بودی» بر گِرد تو گشتند و طوافت کردند چون کعبهء عشق و آرزوها بودی از روح نماز شب تو پیدا بود کز بهر عروج خود مهیا بودی تنها نه همین داغ به دل امت شد داغ دل هر لاله به صحرا بودی مردم به جماران همه محو تو و لیک تو جای دگر محو تماشا بودی فرماندهی کل قوا، جزئی بود عبدالله و فرماندهء دلها بودی @aleyasein