مناجات با خدا - حضرت عباس(ع)
لال و مبهوت شدم، ناله ی شبگیرم کن
شده ام خوابِ پر از واهمه، تعبیرم کن
ای نم اشک که از چشم ترم می افتدی
نزد الله، پشیمان شده تصویرم کن
راه درمان شدنم دست خودم نیست، طبیب
شده ام دردِ معما شده، تدبیرم کن
یا مرا زود بغل کن جلوی چشم همه
یا بیا پیش نگاه همه تحقیرم کن
ننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنم
از همه جز اسد الله، خدا سیرم کن
سر و پا معصیتم، باز به دستان علی
به مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کن
از همان کودکی ام نذر حسینیه شدم
بین دربار حسین بن علی پیرم کن
گر دلم نیّت طوفِ حرمی دیگر کرد
پای من را بشکن، در غل و زنجیرم کن
پا برهنه ببرم کرب و بلا، بعد از آن
وسط صحن ابالفضل زمینگیرم کن
***
مَشک من را زده اند آبرویم ریخته است
دست تقدیر بیا زود پُر از تیرم کن
من قمر بودم و مُنشَق شدم از ضرب عمود
آسمان، روی سنان سوره ی تکویرم کن
#محمد_جواد_شیرازی
#مناجات_با_خدا
#حضرت_عباس_ع_مرثیه
@aleyasein
حضرت عباس(ع) - مرثیه
این دو چشم است که ماننددو دریا شده است
آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است
جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا
چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است
به ... چه شق القمری کرده عمود آهن
فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است
قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند
چه شده پیکر تو مثل معما شده است
به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست
آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است
تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس
تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است
من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما
بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است
#وحید_محمدی
#حضرت_عباس_ع_مرثیه
@aleyasein