﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
به زمین که رسیدی همه جا زیبا شد!
هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد!
صَلَاللهُعَلَیکیافاطِمهِ🌱
ولادت حضرت زهرا(س)مبارک باد✨
@aleyasein
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زهرا_سلامالله
گرچه در سِرِّ هوالهو همهی ها زهراست
گرچه در جانِ حرا چلهی اِحیا زهراست
گرچه در عینِ علی معنی اَعلی زهراست
گرچه در معنیِ لولاک معما زهراست
بنویسید فقط حضرتِ زهرا زهراست
آنکه در ذائقهی عشق تصرف کردهاست
آنکه پیش از قدم خویش تشرف کردهاست
آنکه در قامت یک نور توقف کردهاست
شب معراج خودش سیب تعارف کردهاست
تا بدانند چرا اُمِابیها زهراست
از خدا جلوهی او گرمِ دلآرایی بود
موقع آمدنش عشق تماشایی بود
عرش تا فرش فقط غرقِ شکوفایی بود
آنکه در گوش خدیجه خودِ لالایی بود
قبل میلادِ خدیجه به تماشا زهراست
دید حق نور فقط نور جهان میخواهد
قلبِ بی جانِ زمین یک ضربان میخواهد
دید حق ظلمت مکه فوران میخواهد
جمع احمد و علی ، فاطمهجان میخواهد
گفت ای جهل و خرافات مهیا زهراست
دختری آمده تا زن به کمالش برسد
تاکه زمزم به تماشای زُلالش برسد
تا پیمبر به جوابش به جلالش برسد
صلواتی که خدا داده به آلَش برسد
تا ببینند همه کار فقط با زهراست
آمده تا بنشیند به شبستان علی
آمده تا برود باز به قربان علی
تا که نُهسال شود بی سرو سامان علی
تا بسازد فقط او با نمک و نان علی
تا بمیرند حسودانِ علی تا زهراست
شیر وقتی که به سر ، تیغِ دوسر میچرخاند
مثل گرداب سر و دست و سپر میچرخاند
گِرد خود دست خدا کوه و کمر میچرخاند
درِ خیبر به رویِ دست اگر میچرخاند
همه دیدند رجزهای علی یازهراست
آب را مهریهاش ساخت که باران بشود
دو سه خرما به کسی داد که سلمان بشود
چادرش داد که یک قوم مسلمان بشود
او رضا داد به ما ، کشورم ایران بشود
مادر اینهمه آلالهی زیبا زهراست
مادری کرد و به ما لطف ، فراوان کرده
با حسینش همه را مستِ حسن جان کرده
کربلا را جگرِ مردم ایران کرده
خاکِ ما را حرمِ شاهخراسان کرده
به شهیدان حرم زمزمهی ما زهراست
گفته بودیم به این خصم خزانش برسد
صبر کردیم فقط تا هیجانش برسد
رخش بر رستم و آرش به کمانش برسد
انتقامی که بزرگ است زمانش برسد
لب اگر تر بکند نعرهی ما یازهراست
حسن لطفی ۹۹/۱۱/۱۴
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#ولادت_حضرت_زهرا_سلامالله
از نجف آمدهام از نجف آبادِ علی
تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی
من و ایوانِ علی پنجرهفولادِ علی
که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی
هرکه شد غرقِ علی دید علی فاطمه است
مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است
باید از خلق چهل سال جدا بنشیند
تا چهل سال فقط پیشِ خدا بنشیند
هِی به معراج رَوَد هِی به دعا بنشیند
چلهای آخرِ سر غارِ حرا بنشیند
تا خدا هرچه که دارد به پیمبر بدهد
تا به قرآنِ خودش سوره کوثر بدهد
باید او عینِ پیمبر خودِ خاتم باشد
باید انگار خداوند مجسم باشد
باید او معنیِ اسلام مُسَلم باشد
جمع اسماء خدا جامعِ اعظم باشد
باید این مرد علی باشد و حیدر بشود
تا که با حضرتِ صدیقه برابر بشود
مادرِ آخرت آمد که به دنیا برسد
خاکِ لب تشنه مُهیاست که دریا برسد
مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد
فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد
نقطهی فا به بَرِ نقطهی باء آمده است
آی جبریل بخوان مادرِ ما آمده است
چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست
چار علی چار محمد همه زهرا زهراست
یک حسین و دو حسن این سه به یکجا زهراست
حضرتِ جعفر از او حضرت موسی زهراست
او که مادر شده بر سرورِ پیغمبرها
پس بگو نیست مگر مادر پیغمبرها
هرچه جبریل پریده نرسیدهاست به او
هرکجا عقل دویده نرسیدهاست به او
کعبه از حج که رسیده نرسیدهاست به او
سینه را باز دریده نرسیده است به او
فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد
خواست تا کعبه فقط جایِ امیرش باشد
چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد
اولین بار که خندید زمان پیدا شد
آمد از پیشِ خداوند و مکان پیدا شد
تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد
آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را
دید چشمانِ نبی معنیِ لولاکش را
کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش
امتحان داده ولی قبلِ خودش جای خودش
هیچ کس نیست شبیهَش بجز آقای خودش
تا خداوند ببیند رُخِ زهرای خودش
او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند
شد زمین هرچه که از باغ جنان کم کردند
او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است
ذوالفقار است علی و دو دمش فاطمه است
هرکه از تیرهی مولاست است غمش فاطمه است
دلِ او شد حرم و در حرمش فاطمه است
تا گرفتیم از این سینه نشانیِ تو را
یافتیم از دلِ خود قبرِ نهانیِ تو را
پایِ انوارِ تنورِ تو که مهمان بشویم
تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم
ما که بر راه توئیم آنچه شدی آن بشویم
مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم
تا علی هست همه یک رگِ غیرت داریم
به تو سوگند که ما عِرقِ ولایت داریم
چه غم از حادثهها پیرِ خراسانی هست
چه غم از این همه غم غیرتِ ایرانی هست
آی ای خصم زبون خونِ سلیمانی هست
منتظر باش که یک سیلیِ طوفانی هست
منتظر باش که تیغِ عَلَوی تر گردد
«رفته سردار نَفَس تازه کند برگردد»
حسن لطفی ۹۸/۱۱/۲۵
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
📹 خاطره روز گذشته رهبر انقلاب از جلسه عجیب با فرماندهان سپاه و نقل قول حاج قاسم از همسرشان برای حضرت آیتالله خامنهای
#شهید_القدس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🖼️ #پرتره | «شهید القدس»
🔰 پرتره شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
🚩به مناسبت چهارمین سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_القدس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
به روح بلند سردار حاج قاسم سلیمانی
برای روح تو دنیا عجب جای حقیری بود
برای تو شهادت آرزوی دل پذیری بود
تمام عمر تو سیر و سلوک و عشق و خدمت شد
برایت بین بستر آرمیدن چون اسیری بود
چه سردار سرافرازی که میگفتی به خود سرباز
تو از آن ابتدا هم در مرامت سر به زیری بود
جوانی را فدا کردی شهادت را پسندیدی
به تو آنچه نیامد مرگ در دوران پیری بود
سرا پا خویش را گرچه نثار راه حق کردی
زتو یک دست ماند آن هم برای دستگیری بود
پس از آنکه تو رفتی تنگ شد بر عاشقان دنیا
تو رفتی بعد تو سید رضیها آمدند آنجا
به جای رد پایت ای مسافر سرو میکاریم
تو را ای قهرمان در قصه هامان زنده میداریم
اگرچه رفته ای الگوی ما همواره میمانی
و فرزندانمان خواهند شد قاسم سلیمانی
و فرزندانمان قطعا سلحشوران دنیایند
همین مستضعفان میراث دار صبح فردایند
ندارد فرق موج کرخه پیش چشم ما با نیل
که در جنگیم با آن غاصب خون خوار اسراییل
بداند باز آمریکا که ما خونخواه سرداریم
که ما با قاتلش قطعا برادر کشتگی داریم
نفوذیها بترسند و منافقها شوند آگاه
که ما مانند او مردان میدانیم ، بسم الله
به پای امر رهبر تا که جان داریم میمانیم
برای این علی عمار و مقدادیم و سلمانیم
نبازیم از گرانیها نترسیم از ملامت ها
که آسان میشود هر مشکلی با این صلابت ها
رسیده روزهای انتهای ویژه خواریها
که کوتاه است آری عمر اینگونه سواری ها
تکان خواهیم داد این برگهای خشک دوران را
و از بدخواه خالی میکنیم اینگونه ایران را
شما رودید ای مردم ، زلال و تازه و روشن
شما سیلید سیل غیرت و کابوس اهریمن
به راه افتاده آن سیلی که دشمن ضربه از آن خورد
که هر فتنه گری را با خودش این سیل خواهد برد
نترسید از سپاه کفر تا وقتی علی داریم
پیمبر رفته اما در میان خود ولی داریم
به فرمان ولی باشید نصرت زود خواهد بود
سپاه ما سپاه حضرت موعود خواهد بود
سعیده کرمانی
#شهید_القدس
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
آینه گفت: صبر کن... گفتمش آه، سوختم
در دل شعله میتوان لحظهای آرمید؟! نه!
شعر: میلاد عرفان پور
خط: علی برات نژاد
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_زهرا
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است
تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان
این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است
مادر! حضور نام تو در شعر های من
لطف خداست شامل حال غزل شده است
غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم
این مسأله میان من و عشق حل شده است
سیاره ای که زهره نشد آه می کشد
آه است و آه آنچه نصیب زحل شده است
زهرایی و تلألو نور محبتت
در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است
با نام تو هوای غزل معنوی شده است
بی اختیار وارد این مثنوی شده است
هرگز نبوده غیر تو مضمون بهتری
تنها تویی که بر سر ذوقم می آوری
نامت مرا مسافر لاهوت کرده است
لاهوت را شکوه تو مبهوت کرده است
از عرش آمدی و زمین آبرو گرفت
باید برای بردن نامت وضو گرفت
نور قریش! تا که تویی صاحب دلم
غرق خداست شعب ابی طالب دلم
عمرت نفس نفس همه تلمیح زندگی است
حرفت چراغ راه و مفاتیح زندگی است
از این شکوه، ساده نباید عبور کرد
باید مدام زندگیت را مرور کرد
چون زندگیت ساده تر از مختصر شده است
پیش تجملات، جهازت سپر شده است
آیینه ای و سنگ صبور پیمبری
در هر نفس برای پدر مثل مادری
اشک شما عذاب بهشت است، خنده کن
لبخندت آفتاب بهشت است، خنده کن
دنیای ما نبوده برازنده ی شما
هجده نفس زمین شده شرمنده ی شما
آیینه ای نهاده خدا بین سینه ام
حس می کنم مزار تو را بین سینه ام
مانند آن خسی که به میقات پر کشید
قلبم به سوی مادر سادات پر کشید
سید حمیدرضا برقعی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_زهرا
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم
خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم
در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم
نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم
رشتهای بر گردن ابیات من افکنده دوست
میبرد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست
ناگهان دیدم میان خانهی پیغمبرم
چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم
چرخ میزد یک نفس روح القدس دور و برم
تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم
از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک
آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک
ای محمد! دشمنت را دوست ابتر میکند
خانهات را بوی ریحانه معطر میکند
دیدنش بار رسالت را سبکتر میکند
دختر است اما برایت کار مادر میکند
دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین
میشود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این
یک زره خرج جهازت، حُسنهایت بیشمار
با تو حیدر روز خیبر حرز میخواهد چکار؟
تا تو از تیغ دودم با عشق میگیری غبار
بعد از این مستانهتر صف میشکافد ذوالفقار
قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه!
قصهی پیوند دریایی به دریا، فاطمه!
در هوای عاشقی با هم کبوتر میشوید
هر دو کوثر میشوید و هر دو حیدر میشوید
هست شیرین نامتان، قند مکرر میشوید
هر دو در کفواً احد با هم برابر میشود
بیتهایم بر درِ بیت تو زانو میزنند
شاعران تنها برای یک نظر، رو میزنند
در کسا، بی پرده با الله صحبت میکنی
هل اتی را سفرهی نور و کرامت میکنی
فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت میکنی
در غم همسایه، ترک خواب راحت میکنی
مادری الحق چه میآید به نامت، فاطمه!
میدهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه!
امتحان پس دادهای در آسمانها پیش از این
سالها بر عرش میتابید نورت چون نگین
حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین
واقعاً "الحمد للهِ ، رب العالمین"
جلوهی نور تو را تنها خدایت دید و بس
فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس
عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت
با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت
در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت
پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت
حجب میراثت، حیا سایه نشین چادرت
داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت
سفرهی نان خالی اما سفرهی انعام پُر
خانهات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پر
از تو راضی و دلش از گردش ایام پر
کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر
ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بیذوالفقار!
بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار
قاسم صرافان
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_زهرا
سلامی جان فزاتر از نفس های مسیحایی
به روح پاک تو ای مادر صبر و شکیبایی
تویی آن لیلة القدری که کس نشناختش هرگز
تویی آن عصمت یکتا که یکتایی به یکتایی
تو آن آیینه ی حسن دل آرای خداوندی
که از ختم رسل دل برده در عین دل آرایی
جمال حقّ، جلال انبیا، حسن امامان را
علی می دید در آیینۀ حسنت به تنهایی
اگر روی تو را می دید ای روی خدا یکدم
ز خجلت پشت پرده تا ابد می ماند زیبایی
فلک را در مسیر قنبرت فخر زمین بوسی
ملک را بر قدوم فضّه ات شوق جبین سایی
به غیر از تو کسی نگرفته رو از چشم نا بینا
الا ای خاک پای رهروانت چشم بینایی
نموده از چراغ خانه ات مه کسب نور، آری
از آن گردیده بر بام فلک هر شب تماشایی
تو نور حقّ به چشم عرش، چشم فرشیان بودی
نشستی از چه با ما خاکیان کوه و صحرایی
از آن گشتی زمینی ای چراغ آسمانی ها
که شویی از دل ما زنگ ظلمت های دنیایی
به حقّ حقّ ندانند از کتاب فضل تو فصلی
اگر سر تا قدم خلق جهان گردند دانایی
زهی از کثرت خیرت که با آن عمر کم گشته
زمین از فیض دامانت پر از گل های زهرایی
کشد ناز قدم های عزیزانت تو را هر دم
از آن بالد زمین پیوسته بر این چرخ مینایی
نباشم شیعه گر مهر تو را یک ذرّه بفروشم
به زیورهای صحرایّی و گوهرهای دریایی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@aleyasein
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🎥 «چرا شهدا بعد از شهادت، دستشان بازتر است برای اثرگذاری؟»
🔻بخشی از گفتگو با آیتالله محمدباقر تحریری در ویژه برنامه«راز شهادت»
#شهید_القدس
@aleyasein