eitaa logo
از هر دری سخنی
536 دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
455 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
دهه هفتاد را خیلی‌ها یادشان نمی‌آید! همه‌ی رسانه جریان حزب‌اللهی، خلاصه می‌شد در نیم‌صفحه کیهان و یک تیتر کم‌مصرف در رسالت! گاهی دهنمکی و مهدی نصیری هم هفته‌نامه‌ای می‌زدند اما به چند شماره نرسیده توقیف می‌شد! تا حزب‌الله بنشیند و حرص بخورد که در سینما و مطبوعات چگونه انقلاب را به تاراج گذاشتند! اینجا بود که کار حزب‌الله شد تجمع و تحصن‌های اعتراضی؛ آن‌هم کفن‌پوش! یک روز جلوی وزارت ارشاد، یک روز در نمازجمعه و روز دیگر در برابر ساختمان وزارت کشور. چندی بعد «گروه فشار» هم از دل جریان‌ انقلابی سربرآورد! کار «گروه فشار» حمله به روزنامه‌های اصلاحیون، برهم‌زدن سخنرانی‌ها و بعضا پایین کشیدن فیلم‌‌ها از پرده سینما بود! حزب‌‌الله درمانده شده بود! از جنگ‌برگشته‌ها، عمری را در جنگ بودند، و حالا تهاجم فرهنگی افتاده بود به جان‌ خسته و نالان‌شان! همه چیز را از دست رفته می‌دیدند. مهمترین نیروهای ایدئولوژیک انقلاب، در جنگ خونین ۸ساله، پروبال‌شکسته شده بودند. اما «طرف» دیگر در پشت جبهه، سر حوصله سینماگر و روزنامه‌چی تربیت کرده بود. اما این طرف، فقط حاتمی‌کیا و «آژانس شیشه‌ای» بود و آقارسول ملاقلی‌پور و فیلم‌هایش. گرچه نصیری و دهنمکی هم در مطبوعات و گاه با مستند «فقر و فحشا» هلک و هلکی می‌‌کردند. این، همه زور جریان حزب‌الله بود. دهه ۸۰ نیز کم و زیاد به همین منوال گذشت. اما دهه ۹۰ موجی در جریان انقلابی آمد که همچنان خروشان است. اوج، خانه مستند، جشنواره عمار، مرکز فیلم سوره، میثاق، سفیرفیلم و... در مستندسازی، گوی سبقت را از بی‌بی‌سی هم ربودند. این وسط اما اوج در سینمای داستانی پیشتاز است. چند روز پیش چشمم به گزارشی از «رادیو فردا» درباره احسان حسنی رییس اوج افتاد. انصافا گزارش عالیست! حق مطلب را بخوبی ادا کرده! آنجا که نوشته حسنی به پشتوانه سپاه و روابط ویژه با سردار تازه ترور شده، رخنه کرده در سینما. رخنه را اما در ساختن فیلم‌های بادیگارد، ایستاده در غبار، به‌وقت شام و پایتخت۵ تعریف کرده. رادیو فردا تولد جریان حزب‌الله در سینما را بخوبی دریافته. تغییر رفتار حزب‌الله از انفعال در تحصن و کفن‌پوشی به ساخت فیلم، همان چیزیست که بسیاری را دست‌پاچه کرده. این روزها جریان انقلابی باید مراقب باشد، که انتقادهای ولو بحق به تولیدات جبهه فرهنگی انقلاب، موجب فراموشی عصر انفعال در دهه ۷۰-۸۰ نشود. تازه یک دهه از این خروش گذشته و «طرف» فهمیده و سعی در اختلاف‌افکنی دارد. حزب‌الله! جاده لغزنده است! بااحتیاط انتقاد کنید! ✍ @hvasl_ir @alfavayedolkoronaieh🌱
ماجرای فایل صوتی|۱ تکرار تاریخ همه شکاف میان آیت‌الله منتظری و امام از ماجرای دستگیری سید مهدی هاشمی برادر داماد منتظری در مهر ۶۵ آغاز شد. باند «هدفی‌ها» به رهبری سید مهدی متهم به قتل‌هایی در پیش و پس از انقلاب بود. گروهی خودسر که اقدام به ترور و آدم‌ربایی می‌کرد؛ با فتواهای سیدمهدی! حتی کار به قتل آیت‌الله شمس‌آبادی روحانی سرشناس اصفهانی هم رسیده بود‌. سید مهدی به برخی از قتل‌ها اعتراف کرد. اما منتظری بنای دفاع از او برداشت. قهرخانگی کرد و به امام نامه نوشت: «سیدمهدی هرچه بود و شد بیست‌سال سنگ اسلام و انقلاب و امام را بسینه زد. او از خیلی از کسانی‌که مورد عفو امام قرار گرفته‌اند بدتر نیست... او هنوز طرفداران زیادی از حزب‌الله در جبهه‌بروها و افراد انقلابی دارد و اعدام او در روح آنان اثر بد باقی می‌گذارد.» امام می‌گفت سید مهدی قاتل است و حکمش اعدام. در نهایت هم اعدام شد. منتظری نیز پس از ناکامی از جلوگیری از این اعدام، موضع منتقدانه نسبت به نظام گرفت. بنا به گزارش‌های متعدد وزیر اطلاعات به امام، منافقین در دفتر منتظری نفوذ کرده بودند. امام او را توصیه به تصفیه دفتر خود کرد. اما منتظری این گزارش‌ها را دروغ و برساخته مخالفینش عنوان می‌کرد‌. سال ۶۷ شکاف میان منتظری و امام شدیدتر شد. منتظری در اعتراض به اعدام‌های منافقین نامه‌ای محرمانه به امام نوشت. اما فرودین ۶۸ نامه سر از رادیو بی‌بی‌سی درآورد! دیگر بر همه عیان شد که آلودگی بیت قائم‌مقام‌رهبری تا بی‌بی‌سی هم کشیده شده‌! یک‌ماه پیش ظریف گفت سریال گاندو دروغ است. دولت نیز نفوذ در دولت را کذب خواند. دیروز فایل گفتگوی محرمانه ظریف از آرشیو «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» منتشر شد که ریاستش بر دوش حسام‌الدین آشناست. فارغ از راست‌آزمایی سخنان ظریف، این فایل حاوی سری‌ترین اطلاعات امنیتی دیپلماسی بود که حال سر از شبکه سعودی اینترنشنال درآورده است‌! درست مثل فروردین۶۸! منتظری هم نفوذ در بیتش را انکار می‌کرد. درست مثل انکار امروزه‌ ظریف. تازه اگر فرض بر عدم اطلاع هر دو از انتشار اسناد بدانیم. فرضی که در هر دو واقعه دور از واقعیت نیست. منابع: خاطرات منتظری-خاطرات ری‌شهری-خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۶۶و۶۷ @javadmogoei @alfavayedolkoronaieh🌱
این «هسته سخت نظام»! کودکانی به وقت تنگناها چقدر به فرماندهان تاختند. ترسو و اهل مماشات و نافرمان خواندنشان. با ادبیات دینی، فرماندهان سپاه را در موقعیت فرماندهان صفین و سپاه‌ امام‌حسن شبیه‌سازی کردند. همان موقع که نیل‌فروشان، شانه به شانه سیدحسن بود. کسانی که ما حتی اسم‌شان را نشنیده‌ایم. رییس‌جمهور را بنی‌صدر نامیدند. و شورای عالی امنیت را بزدل! برخی که رویشان نمی‌شد نام رهبری را ببرند، او را «آقای‌جمهوری‌اسلامی» صدا می‌زدند که جرات امام‌خمینی در جنگ را ندارد! کار بجایی رسید که رهبری را پیرمردی فرتوت به تصویر کشیدند که فرماندهانش از او تمرد می‌کنند! همه این کنش‌ها در کنار رسانه‌های سعودی مبنی بر «معامله سیدحسن» و «خالی کردن پشت حزب‌الله»، یک هفته جهنمی را بر قوای نظامی و شورای‌ امنیت ملی ساخت. برای چه؟ ۱- انگیزه برخی، انتقام انتخاباتی بود. تاجایی که گفتند اگر جلیلی رییس‌جمهور بود، هنیه ترور نمی‌شد! ۲- برخی اما از روی ضعف تحلیلی از مقوله جنگ و استراتژی امنیت ملی چنین می‌کردند. ۳- برخی از روی احساسات و ضعف روحی از شکست‌ها. گویی همیشه باید روی خوش جنگ با ما باشد‌. هرچه بود این جماعت نشان دادند که نباید در شرایط سخت رویشان حساب کرد. اگرچه مدعی‌اند ما «هسته سخت نظام» هستیم اما به‌وقت تنگناها چنگ می‌زنند بر صورت فرماندهان نظامی که عمری را در جنگ سپری کردند. امشب نیز گذشت... گرچه ناگهان دوباره فرماندهان شدند قهرمان! لکن بعید می‌دانم درس عبرت شود. دیدم تازه نوشته‌اند که «بله! فشار ما باعث این حمله شد!» فهمشان از رهبری، ساختارها و اتاق‌های فرماندهی همین‌قدر کودکانه است که نظام با توییت‌های آن‌ها تصمیم به زدن یا نزدن می‌گیرد. @javadmogoei @alfavayedolkoronaieh
روزهای جنگی-۱۳ از کوی دانشگاه تا بیروت ۱۹مهر: در اتاق ایرانی‌ها، نشستیم به قلیان‌کشی که دکتر مهاجرانی سررسید! او هم دست کمی از اینها ندارد! پیرمرد از خیابان‌های لندن پاشده آمده در خرابه‌های بیروت، روایت مقاومت بنویسد! بسته گز از کیف درآورد: «از لندن آوردم! شنیدم چنین جمع ایرانی در اینجا جمع شده‌، آمدم حرف‌هایتان را بشنوم.» هرکسی قصه آمدنش را گفت. سیدداوود خواست ۱۸تیر و دهه۷۰ را بکشد وسط، سیدکمیل درگوشی اشاره کرد: «دکتر الان خودیِ و انقلابی. باید جذب شود!» من دکتر را انداختم به خاطره‌گویی. از نامه معروف آقای‌خامنه‌ای به او در سال۶۹ پرسیدم: «جنگ تمام‌شده بود، بوش‌پدر به ایران پیام مذاکره داده بود. من مقاله‌‌ای با تیتر «مذاکره مستقیم» نوشتم. حرفی از رابطه نزدم. آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه نسبت به رابطه با آمریکا واکنش نشان داد. ناگهان موجی از توهین و تکفیر علیه‌ام براه افتاد. میدان‌دار هم مهدی نصیری سردبیر کیهان بود. از بیت رهبری زنگ زدند گفتتد آقا بین دونماز نامه‌ای در حمایت از شما نوشته. آقا بزرگوارانه بخاطر توهین‌های سایرین از من عذرخواهی کردند.» دنیا چرخش‌ها دارد! حالا مهاجرانی در خرابه‌های بیروت فریاد مقاومت سر می‌دهد و نصیری رابطه که هیچ، می‌گوید باید تسلیم شویم! حرف بچه‌ها به زدن و نزدن موشک‌ها رسید، دکتر گفت رهبری در نمازجمعه حرف آخر را زد: «نه تعلل می‌کنیم نه شتاب‌زده.» بحث رسید به جلیلی-قالیباف. دکتر گفت «الان وقت این حرف‌ها نیست. بچسبید به مقاومت.» این جنگ عجیب ما را دور هم جمع کرده... @javadmogoei @alfavayedolkoronaieh
روزهای جنگی-۱۹ آقازاده‌های حزب‌الله . ۲۱مهر: مهدی قمی و سجاد مدام در پی سوراخی برای رفتن به جبهه جنوب‌اند! سجاد چندماهی در جنگ سوریه بوده، دست به اسلحه‌شدن مهدی را هم دیده‌ام، مسلط است. به شیخ‌ظاهر گفتند، جواب رد داد! گفتم خیال کردید با دادن چهار تا پتو، طرف شما را می‌برد خط مقدم؟! یکی از مسئولان تشکیلات تنظیمی حزب به کمپ آمد. دو روزیست پسرش در جنوب شهید شده‌. همه بغلش کردند. خم به ابرو نیاورد. پسر شیخ‌ظاهر هم از جبهه آمده. متولد ایران است. اینجا با هر رده‌ای از حزب هم‌کلام می‌شوی، یک‌نفر از اهل خانه‌اش در جبهه هست. اینجا آقازده‌ها و دامادها همه در خط مقدم‌اند. همین‌ چیزها، حزب را در لبنان محبوب کرده. اینجا گاه، رهبران و فرماندهان با کل خانواده ترور می‌شوند؛ از سیدعباس اولین دبیرکل حزب گرفته تا همین فرماندهان اخیر. آقازاده‌ها از نوجوانی وارد سازمان رزم حزب می‌شوند، در چشم نیستند و بعد از شهادت شهره می‌شوند. «مقاومت» شعار و لقلقه زبان رهبران حزب در سخنرانی‌ها و سمینارها نیست. از داخل خانه و از فرزندان خودشان شروع می‌کنند‌. این رسم را سیدحسن بناکرد؛ سال ۱۹۹۷ سه نیروی حزب پس از حمله به صهیونیست‌ها در عملیات جبل الرفیع به‌شهادت رسیدند. تلویزیون اسراییل بی‌خبر از هویت‌ آنها فیلم اجسادشان را پخش کرد‌. بلافاصله مشخص شد یکی از آنها سیدمحمدهادی فرزند دبیرکل حزب است. سیدحسن و همسرش گفتند تنها در صورت بازگشت دیگر اسرا و پیکر‌های شهدای لبنانی حاضر به دریافت پیکر هادی هستند. سال بعد، پیکر به همراه بسیاری از شهدا طی عملیات تبادل به لبنان برگشت. سیدحسن در میان مقامات لبنانی اولین فردی بود که فرزندش در راه آزادی لبنان را از دست داد. همین او را محبوب قلب‌های نه فقط شیعیان، بلکه مسیحیان و اهل سنت کرد. عماد مغنیه نیز همین راه پیمود، با شهادت پسرش جهاد مغنیه. براستی که تسخیر قلب‌ها با عمل بدست می‌آید نه با شعار و گنده‌گویی. سید حسن می‌گفت: «ما فرزندان‌مان را برای آینده نگه نمی‌داریم، به خط‌‌ مقدم جنگ با اسراییل می‌فرستیم.» مگر می‌شود این ملت را شکست داد؟! @javadmogoei @alfavayedolkoronaieh
روزهای جنگی-۲۱ تاریخ پر است از خیانت‌ها به وطن ۲۳مهر: در لبنان، ارتش محلی از اعراب ندارد! خدمت سربازی هم ندارند! حقوق یک ارتشی حدود ۲۰۰دلار است! حالا فلافل ۳دلار! یعنی ماهی ۷۰فلافل! ارتش ۹۰هزار نفری لبنان، کاری به تمامیت‌ارضی کشور ندارد! کارکردش شبیه پلیس یا ژاندارمریست! با حمله اسراییل به جنوب در ۱۹۷۸، جنبش امل و بعد حزب پرچم دفاع از تمامیت ارضی بلند کرد‌. اما بخشی از ارتش لبنان همراه اسراییل شد؛ «آنتوان لحد» نظامی مسیحیِ مارونی بود که با جدایی از ارتش، «ارتش جنوب» را در هم‌پیمانی با اسراییل تشکیل داد. لحد با شعارهای ناسیونالیستی و وطن‌پرستی، با پول و سلاح اسرائیل، رسما از مناطق اشغال‌شده برای اسراییل نگهبانی می‌کرد و تا سال ۲۰۰۰ با مقاومت لبنان جنگید. چیزی شبیه سازمان‌مجاهدین خلق، کومه‌له و دمکرات در هم‌پیمانی با صدام در جنگ خودمان. یا شبیه فارسی‌زبان‌های طرفدار حمله به ایران در این روزها. سمیر جعجع، مسیحیِ مارونی، یکی دیگر از نظامیان لبنان است که در رهبری حزب کتائب(فالانژها) و حزب القوات‌البنانیه، هم‌پیمان نانوشته‌ اسراییل بود. کشتار صبرا و شتیلا، دو اردوگاه‌ پناهندگان فلسطینی در لبنان، عملیات مشترک «آنتوان‌ لحد- فالانژها -اسراییل» در سپتامبر۱۹۸۲ بود. شبیه عملیات مشترک مجاهدین خلق و صدام در عملیات مرصاد. در تاریخ پر است از این خیانت‌ها به وطن. همه نیز با شعار وطن‌‌پرستی و آزادیِ خلق! اخراج کامل اسراییل از جنوب در میِ۲۰۰۰، حزب و سیدحسن را قهرمان ملی لبنان کرد. ایضا بعد پیروزی در جنگ۳۳ روزه. اگرچه از سال۱۹۶۷، مزارع شبعا در ارتفاعات جولان هنوز در اشغال اسراییل است‌. حزب، حفظ تمامیت ارضی لبنان را فلسفه‌وجودی خود می‌داند، نه صرفا یک تشکل سیاسی-شیعی. همین رویکرد ملی‌گرایانه، حزب را محبوب کرده. سیدحسن بارها آزادی مزارع شعبا را هدف ملی‌گرایانه و آزادی فلسطین را هدف ایدئولوژیک حزب عنوان می‌کرد: «ما می‌خواهیم به آمریکا، به اسراییل، به انگلیس، به دست‌نشانده‌هایشان در منطقه بگوییم: به ما بگویید رافضیه، بگویید تروریست، بگویید جنایتکار، هرچه می‌خواهید بگویید، ولی ما شیعه علی‌بن‌ابی‌طالب در جهان، فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت.» فاصله تلاویو با لبنان ۱۱۰کیلومتر است؛ تهران-قم! و این یعنی، حزب تهدید و کابوس همیشگی اسراییل است. تنها ۱۱۰کیلومتر! بی‌خود نبود که موشه‌دایان (وزیرخارجه اسراییل) انقلاب ایران را زلزله‌ای علیه اسراییل خوانده بود. بعد از انقلاب ایران، حزب تنها سنگر و تهدید جهان عرب در برابر اسراییل شد. و هنوز نیز. @javadmogoei @alfavayedolkoronaieh