📌جهاد امام #هادی علیه السلام
بُرَيحه از کارگزاران خلافت #عباسی در نامه اى به #متوكل عباسی نوشت:
«اگر تسلط بر حرم هاى شريف را میخواهى، على بن محمد(امام #هادی) را از اين شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوى خود فراخوانده و شمار بسيارى نيز دعوتش را پذيرفتهاند.»
محبوبيت بيش از حد امام #هادی(ع) در #مدينه حتی تعجب يحيى بن هَرثمه را نیز برانگيخت.
مردم كه از اهداف شوم خليفه آگاهى داشتند، با تجمع در منزل امام فرياد اعتراض و شيون برآوردند. يحيى میگويد:
«من تا آن روز چنين زارى و شيونى نديده بودم و هرچه كوشيدم تا آنان را آرام كنم نتوانستم. سوگند خوردم كه درباره امام قصد و دستور بدى ندارم، ولى فايده اى نداشت.»
📚مسعودي، اثبات الوصیه للامام على بن ابیطالب، ج4، ص233.
📚مسعودى، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج4، ص12
@ahlebait110
@alfavayedolkoronaieh🌱
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول.
📚طبرسی، احتجاج.
@ahlebait110
@alfavayedolkoronaieh🌱