۵ دی سالگرد درگذشت اشو زرتشت پیامبر ایرانی
امروز تنها روزی كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
#منوچهر #ارغوانی - پنجم دی روز خير يا خورا، روز درگذشت اشو زرتشت پیامبر بزرگ آریایی است.
کسی که پيام آور آزادی انديشه، آگاهی، آشتی و همزيستی با انديشههای گوناگون بود و از ايران زمين به پاخواست
#اشوزرتشت در هفتاد و هفت سالگی ، هنگامی كه گشتاسب كيانی و پسرش اسفنديار، فرمانروای #بلخ (#مزارشريف) از پايتخت بيرون رفته بودند، فرمانروای تورانی "ارجاسب" كه دشمن ديرينهی زرتشت بود، درنگی يافته و تورابراتور را با لشگر بزرگی به بلخ فرستاد.
#تورانيان دروازهی شهر بلخ (مزارشريف) را درهم شكستند و هنگامی كه #اشو زرتشت با لهراسب و گروهی از پيروانش، در مجموع هفتاد و دوتن در #آتشكدهی نوبهار شهر بلخ به #نيايش سرگرم بودند به زخم شمشير كشتند.
زرتشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت و به لاتین Zoroaster و در اوستا زرثوشتر به معنی "دارندهی روشنایی زرین رنگ" و یا "ستارهی زرین" است.
اشوزرتشت پیام آور خرد و آزادی اندیشه و بنیادگذار كیش زرتشتی یا مزدیسنا و سرایندهی گاتها است.
اشو زرتشت گرچه از جهان رفت و از دیدگان پنهان گشت، ولی روان پاكش همراه با اندیشه و آموزشهای جاودانهاش پیوسته زنده ماند. بزرگ مردی که پس از هزارها سال همچنان نام، راه و اندیشهاش بر تارک هوشمندی راست اندیشان و فیلسوفان بزرگ جهان میدرخشد.
زرتشت هرگز نجنگید و همواره آدمیان را از جنگ و ستیز میپرهیزانید و هرگز اندیشهی خود را برتر یا تك ندانست و به جای آن همزیستی با اندیشههای گوناگون را یاد داد.
گاتها از هر گونه كژباوری دينی، دين نموداری (تعصب دينی)، پیورزی (تعصب)، افسانهها، سخنان پوچ، پندارهای بيهوده و به ويژه ياوهها (خرافات) تهی است و يگانه نوشتار دينی در جهان است كه از زمانهای كهن با كژباوری ستيز میكرده است و اين يكی از ويژگیهای گاتها است
اشو زرتشت آموزگار و پایه گذار اندیشهی خوب و منش نیك و راستی در گیتی بود كه به سه وَچَك (جمله) كوتاه او "پندار نیك، گفتار نیك، كردار نیك" شناخته شده است، و از دیدگاه پژوهشگران، تنها همین سه وَچَك (جمله) پایهی بنیادین مردم سالاری (دمكراسی) و شیوهی سازماندهی اندیشهها و سُهشها (احساسات) و در پی آن پیشرفت در جهان امروز شناخته شده است.
این روز در گاهنامه ایرانی تنها روزی است كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
در این روز زرتشتیان گردهم میآیند و به نیایش، خواندن گاتها و پختن آش میپردازند، ولی به هیچ روی سوگواری یا جامهی سیاه بر تن نمیكنند. از دیدگاه آنان، درگذشت، زایش دوباره و پیوستن به اهورامزدا است، پس روان مردگان نیازی به سوگواری ندارند و اندوه برای درگذشتگان مایهی رنج روان آنان خواهد شد.
شاید این یگانه آیینی در جهان باشد كه سوگواری، اندوه، گریه كردن، دستههای سوگواری، سیاه پوشیدن، آسیب رساندن به خود {زنجیر و غمه زدن...} در آن نمیتوان یافت. كوتاه سخن، كرپانی (قربانی)، پتیست (نذر)، نیاز بستن (دخیل بستن)، پیراگردی (طواف)، بوسه زدن بر نیایشگاهها و... از آن آیین بت پرستی بود و زرتشت يگانه پيامبری بود كه همهی اين آيينها را از ميان برداشت و تنها خرد را جايگزين اين ابزارها برای گفتگو و پيوند با خدا كرد.
در پايان، زرتشت پیش از اینكه یك دین باشد، یك فلسفه ژرف است كه به جای دستورها و پیروی كوركورانه، راه آزاد اندیشیدن را به آدمیان نشان میدهد. پس براستی میتوان نام آن را فرادین یا فراكیش یا هر نام دیگری نهاد، چیزی كه جای گفتمان بسیار دارد.
شادروان #فردوسی توسی در این باره چنین گفت
وز آن پس بــه بلخ اندر آمد سپاه
جهــان شـد ز تاراج و کشتــن تبــاه
نهـــادن ســــر سوی آتشــــکده
بــــدان کــــاخ و ایــــــوان زر آزده
هــمه زنـــد و وِستا برافـــروختند
بســـی کاخ و ایوان همی ســـوختند
در آن هیربد بـــود و هشتاد مــرد
زبانـــشان ز یـــزدان پر از یــــاد کرد
ز خونشان به مرد آتش زرد هشت
ندانم که چــــرا هیـــــربد را بکشت
@alfavayedolkoronaieh🌱