eitaa logo
از هر دری سخنی
578 دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
428 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی بودند؟ 📍در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیه‌السلام نقل‌های متعددی وجود دارد و بسیاری از آن‌ها هم مبهم است و متاسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام می‌شود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد. 📍بیشتر این نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند. 📍اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادله‌ای که اقامه می کند، این نقل را رد می کند. اما ما نقل مناسب‌تری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آن‌ها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیه‌السلام فرستادند. 📍در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیه‌السلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. 📍خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی های کوفه تزویج فرمود. 📍ازدواج بر مبنای این نقل قطعا در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیه‌السلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سال‌ها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیه‌السلام در کوفه حضور دارند. 🔸اما نکته ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیه‌السلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦قتل عام آل الله علت زیاد بودن فرزندان امام کاظم علیه‌السلام 📍درباره شمار فرزندان امام کاظم علیه‌السلام اختلاف فراوان است اما همانگونه که در این سوال آمده است، آن حضرت از بقیه ائمه علیهم‌السلام شمار فرزندانشان بیشتر است. 📍دلیل این امر هم به واسطه جنایاتی است که بر ضد خاندان پیغمبر و اهل‌بیت آن حضرت علیهم‌السلام صورت گرفته بود. عباسی خلیفه جنایتکار و جبار عباسی هنگامی که به قدرت رسید به شدت از علویان احساس خطر کرد و لذا آنها را در فشار و تعقیب شدیدی گذاشت. نتیجه این امر قیام محمدبن‌عبدالله‌بن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام نواده امام مجتبی سلام الله علیه بود که او در مدینه و برادرش در بصره قیام کردند و اگرچه بعد از ضرباتی که به حکومت وارد کردند این قیام شکست خورد، ولی شمار زیادی از نوادگان امام مجتبی علیه‌السلام و همچنین از اولاد و نوادگان امام حسین علیه‌السلام کشتار شدند و عده زیادی از ابناء الحسن به زندان افتادند و در شکنجه‌ها و فشارهای مهیب منصور، در غربت و مظلومیت و در سیاهچال‌های حکومت به شهادت رسیدند. 📍 واقعه و قیام حسین بن علی، شهید فخ هم که در زمان امامت امام کاظم علیه‌السلام و در خلافت عباسی صورت گرفت باعث کشتار نزدیک به ۲۰۰ نفر از علویان بود. 📍لذا چنان ضربتی به خاندان پیغمبر و امیرالمومنین علیهم‌السلام وارد کرده بودند که خوف نابودی نسل آن ذوات مقدس میرفت. 📍از این روست که امام کاظم علیه‌السلام تاکید بر فرزندآوری بیشتر داشت تا نسل پیغمبر باقی بماند. البته در شمار فرزندان امام همانگونه که عرض شد اختلاف نظر است. برخی این شمار را ۳۷ فرزند می‌دانند که ۱۸ پسر و ۱۹ دختر هستند. ولی باید دانست که هیچیک از دختران امام کاظم علیه‌السلام ازدواج نکردند و مجرد از دنیا رفتند. 📍دلیل این بود هم‌کفوی برای آنها وجود نداشت و به سبب کشتاری که منصور و بعد موسی الهادی از اولاد پیغمبر کرده بودند پسر عموهای این بانوان که شایسته ترین کسان برای ازدواج با آنها بوده‌اند، عموما از بین رفته و مردی که شایستگی ازدواج با دختران امام داشته باشد وجود نداشت. 🔸بنابراین بیشتر سادات از نسل وجود مقدس امام کاظم علیه‌السلام هستند و نسب ساداتی که موسوی خوانده میشوند به آن وجود مقدس باز می‌گردد. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از از هر دری سخنی
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦قتل عام آل الله علت زیاد بودن فرزندان امام کاظم علیه‌السلام 📍درباره شمار فرزندان امام کاظم علیه‌السلام اختلاف فراوان است اما همانگونه که در این سوال آمده است، آن حضرت از بقیه ائمه علیهم‌السلام شمار فرزندانشان بیشتر است. 📍دلیل این امر هم به واسطه جنایاتی است که بر ضد خاندان پیغمبر و اهل‌بیت آن حضرت علیهم‌السلام صورت گرفته بود. عباسی خلیفه جنایتکار و جبار عباسی هنگامی که به قدرت رسید به شدت از علویان احساس خطر کرد و لذا آنها را در فشار و تعقیب شدیدی گذاشت. نتیجه این امر قیام محمدبن‌عبدالله‌بن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام نواده امام مجتبی سلام الله علیه بود که او در مدینه و برادرش در بصره قیام کردند و اگرچه بعد از ضرباتی که به حکومت وارد کردند این قیام شکست خورد، ولی شمار زیادی از نوادگان امام مجتبی علیه‌السلام و همچنین از اولاد و نوادگان امام حسین علیه‌السلام کشتار شدند و عده زیادی از ابناء الحسن به زندان افتادند و در شکنجه‌ها و فشارهای مهیب منصور، در غربت و مظلومیت و در سیاهچال‌های حکومت به شهادت رسیدند. 📍 واقعه و قیام حسین بن علی، شهید فخ هم که در زمان امامت امام کاظم علیه‌السلام و در خلافت عباسی صورت گرفت باعث کشتار نزدیک به ۲۰۰ نفر از علویان بود. 📍لذا چنان ضربتی به خاندان پیغمبر و امیرالمومنین علیهم‌السلام وارد کرده بودند که خوف نابودی نسل آن ذوات مقدس میرفت. 📍از این روست که امام کاظم علیه‌السلام تاکید بر فرزندآوری بیشتر داشت تا نسل پیغمبر باقی بماند. البته در شمار فرزندان امام همانگونه که عرض شد اختلاف نظر است. برخی این شمار را ۳۷ فرزند می‌دانند که ۱۸ پسر و ۱۹ دختر هستند. ولی باید دانست که هیچیک از دختران امام کاظم علیه‌السلام ازدواج نکردند و مجرد از دنیا رفتند. 📍دلیل این بود هم‌کفوی برای آنها وجود نداشت و به سبب کشتاری که منصور و بعد موسی الهادی از اولاد پیغمبر کرده بودند پسر عموهای این بانوان که شایسته ترین کسان برای ازدواج با آنها بوده‌اند، عموما از بین رفته و مردی که شایستگی ازدواج با دختران امام داشته باشد وجود نداشت. 🔸بنابراین بیشتر سادات از نسل وجود مقدس امام کاظم علیه‌السلام هستند و نسب ساداتی که موسوی خوانده میشوند به آن وجود مقدس باز می‌گردد. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین ویژه ماه 🚦چرا امام حسین علیه‌السلام وقتی در راه کوفه، خبردار شدند که عبیدالله بن زیاد لعنه‌الله بر این شهر مسلط شده است و مسلم و هانی به شهادت رسیدند، به مسیر خود به سمت کوفه ادامه دادند؟ 📍مردم کوفه با نامه‌های فراوان و دعوتی که به عمل آورده بودند و بیعتی که با مسلم بن عقیل به نمایندگی از امام حسین علیه‌السلام انجام داده بود موجب گردیدند که تکلیف جدیدی برای امام حسین سلام‌الله‌علیه پدید بیاید. 📍تکلیف اول و اصلی امام حسین علیه‌السلام مقابله با بزرگترین منکر یعنی حاکمیت طاغوتی چون یزید بود، اگر چه آن حضرت تنها بود و هیچ یاری نمی داشت. اما وقتی مردم کوفه آن حضرت را بدین ترتیب دعوت کردند و بیعت هم نمودند لذا تکلیف جدیدی برای آن حضرت پدید آمد که باید به خواسته مردم پاسخ مثبت دهد، به سوی آنها برود و رهبری آنها را به دست بگیرد. 📍اگرچه در بین راه می شنوند که عبیدالله بر شهر حاکم شده است و نماینده امام به شهادت رسیده‌اند و مردم مرعوب عبیدالله گردیده‌اند، دلیل نمیشود که آن حضرت بخواهد از مسیری که پیش گرفته باز پس بنشیند، چرا که برای حضرت شایسته و پسندیده نبود که وقتی عهد و پیمان با مردم دارد و هنوز مردم به حضرت اعلام نکرده اند که ما از بیعت با شما انصراف داده ایم و دیگر به عهد خود پایبند نیستیم، یک جانبه عهد خود را بشکند. 📍لذا حضرت به راه خود ادامه می‌دهد چرا که حساب آن حضرت از حساب مسلم جدا بود. چنانچه امام علیه السلام بر می‌گشت، زیر سوال قرار می گرفت که اگر شما به سوی کوفه آمده بودید ما هرگز شما را رها نمی‌کردیم و شما را یاری می‌کردیم و عدم حضور شما باعث شد چنین وضعیتی بر سر اسلام و مردم کوفه استمرار یابد. 📍بنابراین کار امام علیه‌السلام بسیار صحیح است و آن وجود مقدس باید به مسیر خود ادامه دهد، مگر آنکه یقین پیدا کنند که مردم کوفه از نظر خود بازگشته‌اند. لذا حتی تا وقتی که امام علیه‌السلام در کربلا فرود می آید و مستقر می شود هنوز امام علیه‌السلام امید دارد که کوفیانی که با آن حضرت بیعت پیدا کرده‌اند خود را به امام حسین علیه‌السلام برسانند و حق را یاری کند. 📍لذا در پاسخ فرستاده عمر سعد لعنه‌الله امام حسین علیه السلام همین نکته را گوش زد می‌کنند و می فرمایند من به دعوت این مردم به سوی کوفه آمده ام. اگر بدانم آنها از نظر خود باز گشته‌اند و بیعتی که با من کرده‌اند را شکسته‌اند و نمیخواهند من به شهر آن‌ها وارد شوم از همینجا باز میگردم. 🔸پس اشکال به مردم کوفه وارد است که وقتی شما بیعت کرده اید چرا در برابر عبیدالله‌بن‌زیاد کوتاه می آیید و از رساندن خود به یاری امام حسین علیه‌السلام باز می‌مانید و برخی از شما هم چنان وحشت می‌کنید که به رغم نوشتن نامه ها به امام حسین علیه‌السلام، به خواست عبیدالله‌بن زیاد لعنه الله به جنگ آن وجود مقدس می آیید. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین ویژه ماه 🚦 : عاقبت عبیدالله‌بن‌زیاد چه شد؟ 📍 : در سال ۶۴ هجری وقتی که یزید لعنه الله بعد از چندین جنایت بزرگ و فاجعه‌ای که به بار آورد به درک واصل شد و به جهنم رفت، خبر که به عراق رسید، عراق دچار طغیان شد. 📍باید ذکر کرد که عبیدالله‌بن‌زیاد لعنه‌الله فرمانروای عراقین بود یعنی هم فرمانروای کوفه بود و هم بصره. در حقیقت فرمانروای نیمه شرقی عالم اسلام بود. چون علاوه بر کشور فعلی ما بخش‌هایی از شمال ایران چه شرق و چه غرب دریای مازندران و چه کشور افغانستان و بخش هایی از کشور پاکستان تا رود سند، همه جزو ایران به شمار میرفتند و همه این‌ها تابع حکومت کوفه و بصره بود. عبیدالله لعنه‌الله ۶ ماه در کوفه حضور داشت و نایب خود در بصره را برادر خودش عثمان بن زیاد قرار داده بود و ۶ ماه که در بصره مستقر می‌شد نایب او در کوفه عمروبن‌حریث بود. 📍هنگامی که یزید لعنه‌الله به هلاکت رسید عبیدالله در بصره بود. در بصره ابتدا مسئله‌ای پیش نیامد اما در کوفه مردم وقتی متوجه مرگ یزید شدند و مقابل عمروبن‌حریث ایستادند و در آنجا داریم که عمروبن‌حریث توان مقابله پیدا نکرد و او را سنگ باران کردند و از حاکمیت کوفه به زیر کشیدند. 📍البته بزرگان کوفه آمدند امیری برای خود تعیین کنند تا ببینند اوضاع و احوال عالم اسلام در امر خلافت به کجا می‌انجامد، که بر روی عمربن‌سعد توافق کردند اما زنان قبیله حمدان شیون‌کنان داخل مسجد کوفه ریختند و فریاد میزدند: از شمشیر این جنایتکار هنوز خون حسین علیه‌السلام می چکد. لذا با تلاش آنها عمرسعد لعنه‌الله از این جایگاه به زیر کشیده شد و یک فرد بی طرفی را حاکم کردند. در نتیجه کوفه به هر صورت از تبعیت یزید موقتاً بیرون آمد. 📍عبدالله‌بن‌زبیر که کارش بالا گرفت، کوفه زیر نفوذ عبدالله‌بن‌زبیر درآمد و عبدالله‌بن‌مطیع عدوی را حاکم کوفه کرد که بعد مختار با او درگیر می‌شود و او را از کوفه بیرون میکند و زمام و امور کوفه را به دست می گیرد. 🔸اما در بصره وقتی عبیدالله‌بن‌زیاد خبر را شنید حتی به نقلی ادعاهایی برای خلافت خود داشت، اما با مخالفت مردم مواجه شد و متوجه گشت که ترس مردم از او به خاطر مرگ یزید ریخته لذا از بصره فراری شد و به سوی شام رفت.... @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین ویژه ماه 🚦 : عاقبت عبیدالله‌بن‌زیاد چه شد؟ 📍 : در شام با استعفای معاویه دوم فرزند یزید اوضاع ملتهب شده بود. این عبیدالله‌بن‌زیاد لعنه‌الله است که کاری کرد که مروان حکم پیر بنی‌امیه به عنوان خلیفه جدید روی کار بیاید. در همین موقعیت است که توابین به خون خواهی امام حسین علیه‌السلام قیام کرده بودند و مروان هم عبیدالله‌بن‌زیاد لعنه‌الله را در راس لشکری برای مقابله با توابین فرستاد. 📍توابین راه شام را پیش گرفته بودند. در جنگی به نام عین‌الورده که بین قوای توابین به فرماندهی سلیمان‌بن‌صرد و قوای شام به فرماندهی عبیدالله‌بن‌زیاد لعنه‌الله در گرفت، این ملعون موفق شد قیام توابین را درهم بشکند. سلیمان بن صرد و مسیب‌بن‌نجبه‌فزاری از بزرگان توابین کشته شدند و رفاعة‌بن‌شدادبجلی که از باقی مانده‌های فرماندهان اصلی توابین بود به دیگر توابین دستور عقب نشینی داد و به کوفه رفتند و به مختار پیوستند. 📍اما عبیدالله بعد از این پیروزی به شام بازگشت و این بار لشکری بزرگ فراهم شد و فرماندهی آن را عبدالملک پسر مروان که بعد از پدرش به قدرت رسیده بود به عبیدالله‌بن‌زیاد لعنه‌الله واگذار کرد که برای حمله به قلمرو مختار حرکت کنند. مختار هم با آگاهی از این مسئله ابراهیم‌بن‌مالک‌اشتر را به سوی او روانه کرد و در جنگ مهیبی که بین آنها رخ داد و به نام جنگ نهر خازر معروف شد، ابراهیم بن مالک با وجود اینکه حدود بیست هزار نفر بیشتر نیرو نداشت که عموماً هم ایرانی بودند و گفته شده که در لشکر او عربی شنیده نمی شد و همه فارسی سخن می گفتند، توانست قوای شام به سرکردگی عبیدالله‌زیاد لعنه‌الله را که حدود هشتاد هزار نفر بودند در هم بشکنند. 📍خلال این جنگ که حدود هفتاد هزار نفر از شامیان به هلاکت رسید عبیدالله زیاد لعنه‌الله به دست خود ابراهیم‌بن‌مالک به دو نیم شد. آدم چاق و فربه‌ای هم بود و ابراهیم او را نشناخته بود. او را به دو نیم کرد و بعد که به دنبال جسد متعفن او می گشتند به خاطر این که صورت او هم آسیب دیده بود از مواد معطری که استعمال کرده بود و نشانه های دیگر، جسد منحوس او شناسایی شد، سرش بریده شد و برای مختار به کوفه فرستاده شد. مختار سر این ملعون را به همراه سر عمرسعد لعنه‌الله برای امام سجاد علیه‌السلام به مدینه فرستاد. 🔸در نقل ها داریم که بعد از فاجعه کربلا در سال ۶۱ تا این زمان که مختار موفق شد عبیدالله زیاد لعنه‌الله و عمرسعد لعنه‌الله را از پای در آورد و سر آنها را برای امام سجاد علیه‌السلام بفرستد آن وجود مقدس لبخند بر لبانش دیده نشده بود. وقتی که سر منحوس این دو عنصر فاسد و جهنمی را برای امام آوردند، حضرت شاد شدند و خدا را سپاس گفتند و به زنان بنی هاشم امر کردند که حالا دیگر از لباس سیاه بیرون بیایند، سرهای خود را شانه بزنند و مواردی را که در اثر عزای امام حسین علیه‌السلام تاحالا متحمل شده بودند را کنار بگذارند. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین ویژه ماه 🚦 : آیا در کربلا اهل بیت علیهم السلام تشنه بودند؟ آیا شب عاشورا غسل کردند؟ آیا نمی شد چاه حفر کنند چون نزدیک به فرات بودند؟ آیا فقط حضرت زینب و حضرت عباس و امام حسین علیه السلام تشنه بودند؟ 📍 : اهل بیت علیهم السلام در واقعه کربلا تا هفتم محرم مشکلی از نظر آب نداشتند. روز هفتم محرم بود که فرمانی از عبیدالله بن زیاد لعنه الله برای عمر سعد لعنه الله رسید که در آن گفته بود: "آب را روی حسین و کسان او ببند، همانگونه اینها آب را روی خلیفه مظلوم عثمان بستند ." 📍لذا از شب هفتم در حقیقت دسترسی اهل بیت علیهم السلام و اصحاب و یاران امام به آب ممنوع شد. 📍اما نقلی داریم که وقتی مشکل آب پدید آمد، حضرت عباس علیه السلام به همراه حضرت علی اکبر علیه السلام با بیست نفر که مشک هایی در دست داشتند و سی نفر که آنها را حفاظت می کردند هجوم به شریعه بردند و افراد مستقر در شریعه را پراکنده کردند و توانستند با خود آب به خیمه گاه بیاورند. 📍آنچه مسلم هست روز عاشورا این بزرگواران آب نداشتند و غسل هم که گفته شده در این سوال آمده که آیا شب غسل کردند، خیر صبح روز عاشورا هست که غسل صورت می گیرد در این که ما این نقل را داریم شکی نیست. 📍اینکه گفتند که آیا نمیشد چاه حفر کرد؟ باید بگوییم حتی نقلی داریم که چاهی هم حفر شد، اگر چه ذکر شده است که بعد قوای دشمن آمدند این چاه را پر کردند و مانع استفاده شدند ولی به نظر می رسد که از این چاه آب هم استخراج کرده اند ولی ظاهرا این آب قابل شرب نبوده و می توانستند با آن غسل کنند و وضو بگیرند ولی قابل خوردن نبوده است. 📍لذا از صبح عاشورا تا عصر عاشورا همگی تشنه هستند و اختصاص هم به امام حسین وحضرت زینب و حضرت عباس علیهم السلام ندارد بلکه همه ی اصحاب حضرت و همه ی اهل حرم و کودکان همه اینها تشنه بودند و مشکل بسیار سنگین شده بود بخصوص که هوا گرم بود. به ویژه برای کسانی که می جنگیدند چون زره و کلاه خود های آهنی بر سر داشتند و این خود بر عطش آنها می افزود... @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
4_5832411570440767949.mp3
4M
🚦زمان و نحوه دفن شهدای کربلا 🎙استاد محمد حسین ویژه ماه @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۱. علت هجوم ویژه ایام سلام الله علیها (۲) 📍در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت می‌کند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسول‌اکرم ‌صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله‌ وسلم، طبق نقل‌های معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است. 📍در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمی‌توانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود. 📍در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربن‌خطاب را به در خانه علی علیه‌السلام می‌فرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را می‌طلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بسته‌اید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست. 📍پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت می‌فرستد و پیام می‌دهد که جانشین رسول خدا از تو می‌خواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر می‌خواهد که بیعت کند. 📍وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربن‌خطاب عنوان می کند که علی (سلام‌الله‌علیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمی‌شود و بیعت نمی‌کند لذا مجوز برخورد تند و سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمر‌بن‌خطاب در حالی که شعله‌ای در دست داشت به سوی خانه علی علیه‌السلام حرکت می‌کند. 📍در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربن‌خطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود. 🔸طبق نقل ابن قتیبه عمربن‌خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ‌ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش می‌باشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۲. سبقت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها برای دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام ویژه ایام سلام الله علیها (۳) 📍طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل‌ها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. 📍به او گفتند چه کار می‌خواهی انجام دهی. گفت می‌خواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت "وَ إن" یعنی اگر چه چنین باشد). 📍طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفته‌اید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش می‌کشم. 📍در خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد. 📍لذا اینکه سوال می‌شود چرا با وجود امیرالمومنین علیه‌السلام در خانه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت می‌جوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با غاصبان مهاجم می‌شتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمی‌رفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند. 📍طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که از صدای عمربن‌خطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش‌های پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟! 📍عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، می‌دانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش می‌کشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند. 📍حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیم! 🔸این بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونه‌ای که دل‌های آن‌ها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند. در اینجا ابن‌قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد... @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی بودند؟ 📍در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیه‌السلام نقل‌های متعددی وجود دارد و بسیاری از آن‌ها هم مبهم است و متاسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام می‌شود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد. 📍بیشتر این نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند. 📍اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادله‌ای که اقامه می کند، این نقل را رد می کند. اما ما نقل مناسب‌تری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آن‌ها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیه‌السلام فرستادند. 📍در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیه‌السلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. 📍خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی های کوفه تزویج فرمود. 📍ازدواج بر مبنای این نقل قطعا در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیه‌السلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سال‌ها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیه‌السلام در کوفه حضور دارند. 🔸اما نکته ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیه‌السلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی شخصیت علیه‌السلام 📍حضرت حمزه که سلام و درود خداوند بر او باد، عموی پیغمبر است، منتهی سن او تنها ۲ سال بیشتر از پیغمبر بوده است و در نقل های تاریخی داریم که وقتی پیامبر عظیم الشأن ما صلی الله علیه و آله وسلم به دنیا آمد، به سبب شوک ناشی از رحلت نابهنگام پدر جوانش، حضرت آمنه علیها‌السلام قادر به شیردهی به پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نبود و آن حضرت پیش از آنکه به حلیمه سپرده شود، به کنیزی به نام ثویبه سپرده شد تا پیغمبر را شیر دهد و این کنیز قبل از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم حضرت حمزه را شیر داده بود. 📍حمزه علیه‌السلام در دوران رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در مکه در سال ۵ بعثت، اسلام آورد و اسلام او وقتی برای دیگران آشکار شد باعث قوت بیشتر کار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم شد. اما با وجود دلاوری‌ها و شخصیتی که داشت هرگز نتوانست نقشی را که حضرت ابوطالب علیه‌السلام در حمایت و دفاع از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ایفا کرد، داشته باشد. 📍بعد از هجرت به مدینه حضرت حمزه علیه‌السلام در خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به خوبی حضور دارد و در کنار مسجد پیغمبر خانه‌ای برای خود بنا کرد که بعد از نازل شدن حکم بسته شدن درهای خانه‌ها جز خانه امیرالمومنین علیه‌السلام او هم در خانه خود را به مسجد بست. 🔸جناب حمزه در جنگ بدر حماسه آفریده است و شیبة بن ربیعه عموی هند، زن ابوسفیان را در نبرد تن به تن به هلاکت رسانید و در حین آن جنگ از خود دلاوری‌های بسیاری نشان داد و در جنگ بزرگ احد هم او با همه وجود از اسلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفاع کرد و هنگامی که مسلمانان در اثر نافرمانی رسول خدا پیروزی را با شکست جابجا کردند و بسیاری از مسلمانان گریختند، حضرت حمزه علیه‌السلام مردانه ایستاد و با همه وجود در برابر دشمن جنگید که توسط وحشی با نیزه‌ای هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . @rajabidavani @alfavayedolkoronaieh🌱
واسه چی رابطه دارین با این روسهایی که گلستان و ترکمنچای رو بهمون تحمیل کردن😡😡 🔰 ⁉️⬅️ مگر این روسیه همان کشوری نبود که قراردادهای ننگین ترکمنچای و گلستان را در عهد قاجار به ما تحمیل کرد ؟ پس چرا آقایان الان مدام به فکر ارتباط و مذاکره با آن هستند؟ ✅ جواب : 1️⃣ اولا بدانید ما با نام یک کشور مشکل نداریم، با ایدئولوژی و تفکر و مکتب حاکم بر آن اگر بد باشد مشکل داریم ، به طور مثال یک روزی در عراق ، حزب بعث و صدام حسین روی کار بودند و به دلیل رویکرد خصمانه آنها ما با آنها مشکل داشتیم، اما الان که چنین رویکردی در این کشور حاکم نیست ما چرا با آنها مشکل داشته باشیم؟ 2️⃣ آن روسیه ای که در عهد قاجار بود ، روسیه تزاری بود، نه روسیه فعلی با حکومت و تفکرات فعلی ، روسیه از آن زمان تا حال دو بار حکومت عوض کرده است، یک بار در سال 1917 که همان انقلاب معروف سرنگونی خاندان تزاری رومانوف و روی کار آمدن شوروی بود که در آن نیکلای دوم آخرین پادشاه تزارها بود که خود و خانواده‌اش در آن سال و در جریان انقلاب روسیه از تاج و تخت افتادند و سپس در ژوئیه سال ۱۹۱۸ توسط بلشویکها اعدام شدند. ، و بار دوم هم سرنگونی شوروی در سال 1991 و جدا شدن کشورهایی مثل ارمنستان و آذربایجان و ترکمنستان و... و تشکیل کشور روسیه فعلی . 3️⃣ پس این کشور روسیه فعلی زمین تا آسمان با روسیه عهد قاجار که خاندان تزاری بر آن حکومت می کردند فرق دارد ، هم از نظر ایدئولوژی و مکتب دینی و هم سیاسی اقتصادی 4️⃣ این قاعده برای هر کشوری دیگر هم حاکم است، مثلا اوایل انقلاب اسلامی ما با کشور آفریقای جنوبی هم رابطه نداشتیم، چون در آنجا رژیم آپارتاید ( نژادپرستی ) حاکم بود، اما بعد از حرکات انقلابی " نلسون ماندلا " و لغو این قانون در اوایل دهه 90 میلادی ، روابط عادی حاکم شد. ✍️ احسان عبادی @ma_va_o @alfavayedolkoronaieh🌱