دلسوزی تا کجا؟؟!
شمشیر بود و نیزه
گرد و غبار بود و غوغا
این طرف اصحاب پیامبر (ص)
آن طرف دشمنان پیامبر،
همه خسته از درگیری و جنگ بودند.
این طرف به فکر هدایت آنها،
آن طرف اصرار در کفر ورزیدن.
نگاه خستهاش را به سمتی کرد، صورتش پر از خون و دندانش شکسته بود:
«بار خدایا
قوم مرا عذاب نکن
که آنان نادان و جاهل اند.»
#پیامبر_مهربانی_ها
📘 #کوله_پشتی_زندگی
🖋#قنبرعلی_تیموری
@marr_hamm
@alfavayedolkoronaieh🌱