مشروعیت الزام حکومتی به حجاب-1.pdf
150.9K
🔹مشروعیت الزام حکومتی به حجاب-۱
📝نقد دیدگاه آقای سیدمحمدعلی ایازی
📙انتشار در دوماهنامه الهیات و دین پژوهی باور
https://eitaa.com/alfigh_alosul
مشروعیت الزام حکومتی به حجاب-2.pdf
263.6K
🔹مشروعیت الزام حکومتی به حجاب-۲
📝نقد دیدگاه آقای سیدمحمدعلی ایازی
📙انتشار در دوماهنامه الهیات و دین پژوهی باور
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️الفقیه، منصوب للمصالح العامة
🔹شهید ثانی در مسالک الأفهام، درباره شأن فقیه در عصر غیبت چنین مینویسد:
«فالفقيه في حال الغيبة و إن كان منصوبا للمصالح العامّة لا يجوز له مباشرة أمر الجهاد بالمعنى الأوّل.»
📚مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ج۳ ص: ۹
با اینکه، او امر جهاد ابتدایی را از محدوده ولایت فقیه بیرون میداند، اما فقیه در دوران غیبت را، منصوب برای مصالح عامه میداند. ممکن است، کسی در معنای «مصالح عامه» تردید نماید که با مراجعه به سایر کلمات شهید میتوان محدوده مصالح عامه را در نگاه او دریافت. یکی از این موارد، در موضع دفع زکات به فقیه است:
«قوله: «دفعت الى الفقيه المأمون» .
المراد بالفقيه - حيث يطلق على وجه الولاية - الجامع لشرائط الفتوى. و بالمأمون من لا يتوصل إلى أخذ الحقوق مع غنائه عنها بالحيل الشرعية، فإن ذلك و ان كان جائزا الا أن فيه نقص في همته و حط لمرتبته فإنّه منصوب للمصالح العامة، و في ذلك إضرار بالمستحقّين. و كذا القول في باقي الحقوق. و القائل بوجوب دفعها الى الامام ابتداء أوجب دفعها مع غيبته الى الفقيه المأمون».
📚مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ج۱ ص: ۴۲۷
https://eitaa.com/alfigh_alosul
ردّ كلام المشهور بوجوب مقارنة النيّة لأوّل فعل العبادة
🖊فیض کاشانی (رضوان الله علیه)
«انّ ما ذكره المتأخّرون رحمهم الله من وجوب استحضار حقيقة المنوي مقارناً لابتداء فعله على الهيئة المخصوصة يحتاج إلى دليل مع أنّهم قائلون بتركّبه من أجزاء شتّى؛ فإن أرادوا به استحضار جميع أجزائه مفصّلًا دفعة واحدة و القصد إلى إيقاعه فهو محال و تكليف بما لا يطاق، أو تدريجاً ثمّ القصد إليه فليس المنويّ بتمامه حاضراً عند القصد؛ فلا فائدة في استحضاره قبله، أو إجمالًا فهو حاصل مع قصد غايته التي يترتّب عليه.و بالجملة فمرادهم غير معلوم لنا، و لم ندر أيّ شيء حملهم على اشتراط ذلك و تضييق الأمر على الناس و إيقاعهم في الوسواس. و ليس عليه دليل من عقل و لا شاهد من نقل، بل كلاهما يشهدان على خلافه كما يظهر من الرجوع إلى الوجدان و التتبّع للأحاديث و القرآن».
📚معتصم الشيعة في أحكام الشريعة، ج1 ص: 301
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️امارات وثاقت ابراهیم بن هاشم در بیان صاحب جواهر
«و بأن إبراهيم بن هاشم مع انه من مشايخ الإجازة فلا يحتاج إلى توثيقه في وجه عدم نصهم على توثيقه لعله لجلالة قدره و عظم منزلته، كما لعله الظاهر و يشعر به ما حكاه النجاشي عن أصحابنا أنهم كانوا يقولون: إن إبراهيم بن هاشم هو أول من نشر أحاديث الكوفيين بقم بعد انتقاله من الكوفة، فإنه ظاهر ان لم يكن صريحا في كونه ثقة معتمدا عند أئمة الحديث من أصحابنا، إذ نشر الأحاديث لا يكون إلا مع التلقي و القبول، و كفى بذلك توثيقا سيما بعد ما علم من طريقة أهل قم من تضييق أمر العدالة، و تسرعهم في جرح الرواة و الطعن عليهم و إخراجهم من بلدة قم بأدنى ريبة و تهمة، حتى انهم غمزوا في أحمد بن محمد بن خالد البرقي مع ظهور عدالته و جلالته بروايته عن الضعفاء، و اعتماده المراسيل، و أخرجوه من قم، فلولا أن إبراهيم بن هاشم بمكان من الوثاقة و الاعتماد عندهم لما سلم من طعنهم و غمزهم بمقتضى العادة، و يؤبده زيادة على ذلك اعتماد أجلاء الأصحاب و ثقاتهم و إكثار الكليني من الرواية عنه، و عدم استثناء محمد بن الحسن بن الوليد إياه من رجال نوادر الحكمة في من استثنى كما قيل، و كونه كثير الرواية جدا، و قدقال الصادق (عليه السلام): «اعرفوا منازل الرجال بقدر روايتهم عنا»و مما يزيد ذلك كله تصريح العلامة في الخلاصة بأن الأرجح قبول روايته، و تصحيحه جملة من طرق الصدوق المشتملة عليه، كطريقة إلى كردويه و إلى ياسر الخادم، و قد عد بعض أصحاب الاصطلاح الجديد أخباره من الصحاح منهم العلامة».
📚جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج4، ص: 8
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️تأملی پیرامون «سیره مستحدثه»
🔹با نظر به برخی مبانی و ایدههایی که برخی از بزرگان طرح کرده اند، میتوان تأملی دیگر هم درباره موضوع «سیره» و از جمله آن «سیره مستحدثه» داشت.
1⃣اول: با استناد به ادله متعددی مانند «مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ فِيهِ كِتَابٌ أَوْ سُنَّةٌ» و « وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْعِبَادُ» میتوان این مبنا را اتخاذ نمود که، شارع مقدس در خصوص هر موضوعی دارای موقفی شرعی است. قدرمتیقن آن است که، هر موضوعی که به «فعل مکلف» ارتباط مستقیم پیدا میکند دارای حکم شرعی است. و این موقف شارع نیز با عمومات و اطلاقاتی که دارد ابراز شده است.
2⃣دوم: عموم این ادله و اطلاق ازمانی آنها، شامل هر موضوعی، هم در عصر تخاطب و هم در اعصار دیگر، هم موضوعات قدیمه و هم مستحدثه میگردد؛ اعم از مصادیق، ارتکازات و سیره های مستحدثه. با این وصف، موقف شارع در خصوص سیر مستحدثه، یا امضاء است یا ردع. اما، نمیتوان گفت که، یکی از مواقف شارع در نسبت با امور مستحدثه، «سکوت» است؛ زیرا او یا بعمومه یا بخصوصه دارای بیان است و در فقدان بیان هم با ادله ظاهریه عملیه، موضع خود را روشن کرده است.
3⃣سوم: بنابراین سخن، طرح دو شرط برای حجیت سیره (معاصرت و عدم ردع) هیچ ضرورتی ندارد. چرا که، شارع دارای موقف و موضع گیری است، و هیچ دلیلی هم وجود ندارد که این وصف شارع را منحصر به عصر حضور و در مرآی و مسمع او قرار دهد. و نباید وضعیت مکلف در عصر غیبت را با مکلف در عصر حضور یکسان بدانیم. چرا که میدانیم که مکلف در عصر حضور، مبتلا به «تدریجیة الأحکام» بوده و هیچ دلیلی هم وجود ندارد که امام معصوم (سلام الله علیه) در خصوص هر سیره ای و ارتکازی باید موضع گیری نماید، بلکه برعکس، با استناد به برخی نصوص او در برابر برخی از پرسشها سکوت هم میکند و این از اقتضائات دوره حضور است که غیر از اقتضائات دوره غیبت است.
4⃣چهارم: این تأمل غیر از دیدگاه صاحب دراساتٌ فی المکاسب المحرمة است که؛ شارع بناء بر دخالت در امور عقلائی ندارد و اگر ردعی از سیره و بنائی نداشت، یعنی آن را امضاء کرده است. بنابر همان ادله ای که اشاره شد، شارع بدون موقف نبوده و بناء بر دخالت هم دارد، اما اینگونه نیست که دخالت او در نسبت با امور مستحدثه یا امضائی باشد یا ردعی. بلکه، باید در بررسی هر سیره ای به موقف و بیان شارع مراجعه نمود که یا امضاء میکند و یا ردع. با این وصف، سیره به عنوان «منبع مستقل» در عرض کتاب و سنت طرح نمیشود، بلکه، نقش سیره به عنوان محقِّق صغرای آن عموم یا اطلاق خواهد بود. (متناسب با همین تأمل، درباره سیره ای که متضمن حکم ظاهری است مانند: اعتباربخشی به خبرثقه و ظواهر کلام متکلم، تبیین دیگری وجود دارد.)
5⃣پنجم: پرسشی که در این میان طرح میشود آن است که، چگونه و با چه روشی، عمومات و اطلاقاتِ شارع را بر ارتکازات و سیرههای مستحدثه تطبیق داده و امضاء یا ردع را نتیجه بگیریم؟ از آنجا که میدانیم، نمیتوان تطبیق عناوین بر مستحدثات را به «صدق عرفی» تمام نمود؛ زیرا هر مستحدثهای که در زمان ما وجود دارد (چه ارتکاز و چه سیره) دارای مناشئی است که خارج از دسترس عرف بوده و از درون فرهنگها و نگرشهای علمی خاص بیرون می آید. فلذا، به نظر میرسد که، فقیه برای موضع گیری در برابر مستحدثات نیاز به «منطقِ انطباق» دارد که، از سویی عموم کلام شارع را دریابد و از سویی دیگر، واقعیت امر مستحدثه را به خوبی بشناسد، تا بتواند انطباق یا عدم انطباق را احراز کند.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️رجوع جاهل به عالم
🔹به بیان شیخ انصاری و آخوند خراسانی، رجوع جاهل به عالم، امری است مفطور در سرشت عموم انسانها.(۱) برخی نیز مانند شیخ علی ایروانی، رجوع جاهل به عالم را از باب تحصیل اطمینان میدانند نه از باب تعبّد،(۲) و غالب اصولیین نیز دلیل آن را بناء عقلاء میدانند که شارع آن را ردع نکرده یا آن را امضاء کرده است.(۳) و برخی دیگر نیز آن را ذیل «دلیل عقل» قرار داده و شارع را به عنوان اینکه رئیس العقلاء است، همراه با این دلیل عقلی میدانند.(۴)
-------------
۱. مطارح الأنظار، ج۲ ص ۴۵۸/ کفایة الأصول، ص ۴۷۲
۲.الأصول فی علم الأصول، ج۲ ص ۴۶۵
۳. الإجتهاد و التقلید (الإمام الخمینی) ص ۶/ حاشیة الکفایة (طباطبائی)، ج۲ص ۳۰۸
۴. اصول الفقه، المظفر، طبع اسماعیلیان، ج۲ ص ۱۴۳
https://eitaa.com/alfigh_alosul
الفقه و الاصول
❇️تأملی پیرامون «سیره مستحدثه» 🔹با نظر به برخی مبانی و ایدههایی که برخی از بزرگان طرح کرده اند، م
👈👈پیشنهاد میشود، در ارتباط با اینکه، شارع در خصوص همه موضوعات موقف دارد، درس استاد مفیدی یزدی (زیدعزه) مطالعه گردد:
شاگرد: آیا همه کبریات به دست ما رسیده است؟ یا به دست ما نرسیده است ولی معذور هستیم.
استاد: به خیال بنده میرسد که کبریات همه رسیده است و کبریات در شرع مخفی نمانده است، معضل ما این است که خودمان صغریات را کبریات کردیم....
👇👇👇
http://amafhhjm.ir/wp/almobin/Amafhhjm/q-tfs-009-122-feqh/q-tfs-009-122-feqh-000-00020.html
https://eitaa.com/alfigh_alosul
🔰گروه فقه سیاسی مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل با همکاری مرکز تحقیقات علمی حکومت اسلامی دبیرخانه خبرگان رهبری برگزار میکند:
📚موضوع:«ماهیت نهادهای نظارتی در انتخابات»
(بررسی فقهی نظارت استصوابی)
🔹ارائه دهنده: «حجت الاسلام و المسلمین محمد متقیان تبریزی» (مدیر کارگروه فقه تقنین مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل)
🔸ناقد: «حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا محمدی» (عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره))
▫️دبیر علمی: «حجت الاسلام و المسلمین حسین حمزه» (دبیر گروه فقه سیاسی مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل)
⏰ زمان: سه شنبه 26 دی ساعت 16
🕌 مکان: میدان معلم، مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام طبقه دوم، سالن جلسات
📡 لینک وبینار:
Www.markazfeqhi.com/live
https://eitaa.com/alfigh_alosul
آیت الله شبیری.mp3
2.06M
🔸آیت الله شبیری زنجانی:
شیخ انصاری در فقه و اصول، در مراتب اعلای تحقیق است اما در رجال...
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️سخن از تحریف قرآن، خرافه و خیال است.
🔹محقق خوئی(رضوان الله علیه)، بعد از بررسی شبهه تحریف قرآن در نتیجه چنین میگوید:
«ومما ذكرناه : قد تبين للقارئ أن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال ، لا يقول به إلا من ضعف عقله ، أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل ، أو من ألجأه إليه حب القول به. والحب يعمي ويصم ، وأما العاقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته»
📚البيان في تفسير القرآن، ج۱ ص ۲۵۹
@alfigh_alosul
❇️خطا در تبیین «سیره عقلاء در استصحاب»
🔹چه سیره عقلاء را به عنوان مبنای حجیت استصحاب بپذیریم و چه آن را قبول نداشته باشیم؛ بیانی که درباره سیره عقلاء در استصحاب گفته میشود، صحیح به نظر نمیرسد. به عنوان نمونه؛ محقق خراسانی در کفایة الاصول، چه در بیان ادعا و چه در نقد آن، سیره عقلاء در استصحاب را به گونه ای تصویر میکند که، حیونات را نیز شامل میشود :
« استقرار بناء العقلاء من الإنسان بل ذوي الشعور من كافة أنواع الحيوان على العمل على طبق الحالة السابقة و حيث لم يردع عنه الشارع كان ماضيا.
و فيه أولا منع استقرار بنائهم على ذلك تعبدا بل إما رجاء و احتياطا أو اطمئنانا بالبقاء أو ظنا و لو نوعا أو غفلة كما هو الحال في سائر الحيوانات دائما و في الإنسان أحيانا.»
🔹به این بیان دو اشکال عمده وارد است:
1. دو رکن استصحاب؛ یقین سابق و شک لاحق است. سیره ای میتواند عمل به یقین سابق را تأیید کند که متضمن «شک لاحق» باشد. یعنی، صرف عمل به حالت سابقه، آنهم غفلتاً و ناشی از انس ذهنی، هیچ ارتباطی با استصحاب پیدا نمیکند. و چنین سیره ای را - لو کان- باید نام و عنوان دیگری داد.
2. علاوه بر اینکه سیره باید دارای «شک لاحق» باشد تا عمل آن بر طبق حالت سابقه مورد توجه قرار بگیرد، باید سیره عقلاء در خصوص آن «شک لاحق» به گونهای خودآگاهانه باشد. یعنی آن سیره ای مهم است که، در آن سیره، با وجود خودآگاهی و التفاتی که به شک خود دارد، به حالت سابقه خویش عمل میکند. و الا، اینکه عقلاء هر روز از خانه خود خارج شده و عصر دوباره به منزل بازمیگردند چه ارتباطی با استصحاب دارد؟ در این صورت نیز، قطعاً سیره عقلاء - لو کان- مشترک با حیوانات نمیشود.
🔰بعد از تبیین صحیح سیره است که این سؤال پرسیده میشود: آیا عقلاء در وضعیت التفات به شک خود، مطلقاً بر طبق حالت سابقه عمل میکنند یا اینکه، بستگی به امر مشکوکه دارد؟
https://eitaa.com/alfigh_alosul
📣چهارمین کنفرانس بین المللی فقه وقانون؛ پنل فقهی
🔻همراه با اعطای گواهی معتبر از طرف مجلس شورای اسلامی🔻
🔸جهت ثبتنام عدد 5 را به سامانه 30001913 ارسال نمایید🔸
برنامههای پنل فقهی:
✅حجت الاسلام و المسلمین حسین عبدی: ظرفیتشناسی فقه در تقنین
✅ححجت الاسلام و المسلمین سید مهدی موسوی: تشدید مجازات سلبریتیها
✅حجت الاسلام و المسلمین محمد متقیان: تکالیف الزامیه عرصه قانونگذاری
✅حجت الاسلام و المسلمین رضا پورصدقی: حکمرانی منابع طبیعی در عرصه حریم، تعارضها و راهکارها از منظر فقه
⏰سه شنبه1402/11/10 ساعت 14:30
شرکت حضوری: قم، میدان معلم، مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام، سالن امام خمینی (ره)
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️پارادوکس دروغگو
ملا خلیل قزوینی در عدة الاصول مینویسد:
روزی از امام رضا (سلام الله علیه) از معمای دروغگو سؤال شد و حضرت دو پاسخ برای حل آن ارائه فرمودند، ولی با کمال تأسف این راه حلها در اختیار ما نیست.
📚الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵ ص۹۲
یکی از منابع خوب و مفید برای پیگیری پارادوکس دروغگو یا شبهه جذر اصم _ چه تقریرهای قدیمی و چه جدید مانند راسل_ کتاب «مطابقت صور ذهنی با خارج» از آقای عباس عارفی است.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️إماطة الغين عن استعمال العين في معنيين
🔹صاحب کتاب وقایة الأذهان، شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، رسالهای دارد با این عنوان: «إماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» که در مقام اثبات «جواز اراده اکثر از معنی در لفظ واحد» است. او این رساله را که حاصل گفتگوی علمی او با برخی معاصران بوده، به تدوین درآورده است:
«إماطة الغين عن استعمال العين في معنيين أو مناظرة فيها فكاهة ... و استفتاء فيه دعابة لمّا قادني النّظر الصائب و الفكر الحرّ الّذي لا تشغله الخطابيات الواهنة عن الحقائق الراهنة إلى جواز إرادة أكثر من معنى من لفظ واحد.
عرضت ذلك على عدّة من عليّة أهل العلم و زعمائه، قابلني بالقبول عدّة من أعلامهم، أكتفي بذكر واحد منهم، لأنّه كما قيل: (ألف و يدعى واحدا) أعني:
واحد الدهر و فريده، و علاّمة الزمان و مفيده، صاحبي الحاج الشيخ عبد الكريم الحائري بوّأه اللّه من الجنان في خير مستقرّ، كما حلّي عاطل جيد العلم بغالي الدرر، فإنّه ذهب إلى ما ذهبت إليه بعد طول البحث في ذلك، بل بالغ و جعل اللفظ ظاهرا في جميع المعاني المحتملة. و بقي عدّة منهم على الرّأي القديم»
📚وقاية الأذهان، ص: ۶۰۷
@alfigh_alosul
وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ.
🔹روز دوازدهم بهمن، سالروز ورود زعیم عالیقدر تشیع، ولی امر امت اسلام به سرزمین یاران آخرالزمانی رسول الله (صلی الله علیه و آله)، آغاز دهه انفجار نور در ظلمت قرن بیستم با برپایی حکومت غدیر را به محضر قطب عالم امکان امام انس و جان حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نائب عام ایشان حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) تبریک عرض میکنیم.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
#نشست_تخصصی
🔹موضوع: طرح روشی در چهارچوب فقه جواهری برای پاسخگویی به مسائل امروز کشور
🔸گروه تولیدی و زیربنائی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی
🔸ارائه کننده: حجة الإسلام محمد متقیان تبریزی
(مدیر کارگروه فقه تقنین مرکز فقهی ائمه اطهار)
📆روز یکشنبه: 15/ 11/ 1402
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️مشکله «حجیت فهم عرفی عصر تخاطب»
⁉️(صرفاً طرح موضوعی برای تأمل)
🔹یکی از مشکلات نظریه «عرف عصر تخاطب» در حجیت ظواهر، «عصری شدن» لسان شارع است. این مشکله، هم در خصوص خطابات قرآنی مطرح است و هم در خصوص لسان روایات. عصری شدن لسان شارع نیز همان انگاره ای است که میخواهد بگوید: شارع در زمینه و زمانه خود سخن گفته که غیر از زمینه و زمانه ما در عصر کنونی است، پس قرآن یک کتاب «عصری» است نه «تاریخی» که خطاباتش فراتر از زمان خودش باشد.
🔹هرچند این نظریه، از فکر «عدم اختراع لسان جدید» توسط شارع و بسنده کردن به همان لسان عرف، ناشی میشود، اما بالاخره خالی از مشکلات روشنفکری دینی هم نیست. اینکه گفته شود؛ ما اشتراک احکام را بالضروره میدانیم، مشکل متن و ظواهر کلام شارع را حل نمیکند، بلکه اگر اصرار بر آن مشکل شود، ممکن است اشتراک احکام نیز زیر سؤال رود.
🔹و این مشکله در حالی است که، روایات فراوانی مُثبِت این نکته هستند که، لسان شارع شأنیت «تاریخی» بودن را دارد. و برخی از اساتید معاصر نیز، مسئله «تمسک به اطلاقات در مستحدثات » را با استدلال به همین روایات حل کردند. به نظر میرسد، میتوان در ماهیت «لسان شارع» بازاندیشی نمود؛ به گونه ای که مبتلا به اندیشه های نسبی گرایانه هم نگردید.
https://eitaa.com/alfigh_alosul
هدایت شده از گروه فقه سیاسی: مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
#پژوهشکاوی
🔰گروه فقه سياسی مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل برگزار میکند:
🌀 #نشست_پژوهشکاوی «بررسی دلالی آیه ۶۶ سوره مائده بر ضرورت تشکیل حکومت دینی»
🎙 با حضور:
#عبدالناصر_جلالیان
#محمد_متقیان
#محسن_فیروزتبار
📋 زمان: سه شنبه ۲۴ بهمن ساعت 16
🕌 قم، میدان معلم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، طبقه دوم، اتاق گروه فقه سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖➖
#قم
#پژوهشکاوی
#فقه_سیاسی
#مرکز_فقهی_ائمه_اطهار
💠 گروه فقه سیاسی؛ مرکز پژوهشی فقه و اجتهاد فاضل
https://eitaa.com/joinchat/1690304590Cfccefed4e8
✅در رابطه میان مقید متقدم و مطلق متأخر
🔹شهید سیدمصطفی خمینی (رضوان الله علیه) در خصوص نسبت میان مقید متقدم و مطلق متأخر، دو تصرف را مطرح میکند؛ تصرف در اطلاق احوالی متأخر و تصرف در اطلاق ازمانی متقدم:
«و أمّا إذا كان المقيّد متقدّما، فلا سبيل إلى التشبّث بالوجوه الصحيحة في حمل المطلق المتأخّر، لأنّ المقيّد المتقدّم محمول- حسب الأصل الأوّلي- على الحرمة، و المطلق المتقدّم على الوجوب، و كما يمكن التصرّف في الإطلاق الأحواليّ الثابت للمتأخّر، يمكن التصرّف في الإطلاق الأزمانيّ الثابت للمتقدّم.»
📚تحريرات في الأصول، ج5، ص: 476
https://eitaa.com/alfigh_alosul
✅ملاک قضیه حقیقیه
🔹محقق اصفهانی (رضوان الله علیه) توجه بسیار مفیدی در ملاک قضیه حقیقیه میدهد:
«بأنّ ملاك القضية الحقيقية ترتيب الحكم على الأفراد المقدّرة الوجود، لا على الأفراد المفروضة الحضور»
📚نهاية الدراية في شرح الكفاية، ج2، ص: 474
https://eitaa.com/alfigh_alosul
﷽
❇️نکته ای درباره «استصحاب کلی»
🔹محقق خراسانی (رضوان الله علیه) میفرماید:
«أنه لا فرق في المتيقن السابق بين أن يكون خصوص أحد الأحكام أو ما يشترك بين الاثنين منها أو الأزيد من أمر عام»
به بیان ایشان و سایر اصولیین، در مقام استصحاب هیچ فرقی ندارد که، متیقن سابق حکم خاص مانند(وجوب صلاة جمعه) باشد یا قدر مشترک میان احکام (مانند طلب جامع میان وجوب و ندب).
🔹به نظر میرسد، در چنین استصحابی مجال تردید وجود دارد. از این جهت که، وقتی سخن از متیقن سابق میرود که؛ آن متیقن میتواند «جامع طلب» باشد، تصویر «شک لاحق» در خصوص چنین یقینی مبهم است، اگر امکان تصویر چنین یقینی فراهم باشد. به عبارت دیگر، چگونه میتوان گفت؛ من یقین به «جامع طلب» از ناحیه شارع نسبت به خودم داشتم، اکنون تردید کردم که آن «جامع طلب» باقی است یا نه؟ اگر چنین یقینی هم به وجود آمده باشد، هیچ توجیه معقولی وجود ندارد که در خصوص چنین جامعی تردید در انسان به وجود آید. بله، اگر آن متیقن سابق، فرد متعین و حکم خاص بود، امکان تردید در آن فراهم بود. یعنی معقول نیست که گفته شود: من یقین داشتم «دستوری» به من داده شده است، اما الآن تردید دارم که آن «دستورِ» مبهم باقی است. چه توضیح معقولی وجود دارد که انسان در خصوص بقاء یک موضوع کلی و مبهم تردید نماید؟ (فلذا، انتقال تردید در «فرد» به تردید در «کلی» صحیح نیست.)
🔹اگر هم کسی بگوید، امکان تصویر یقین سابق و شک لاحق نسبت به «جامع طلب» وجود دارد، اما این اشکال مطرح است که، امکان اجراء استصحاب در آن وجود ندارد. این بخش را به عبارت شیخ علی ایروانی در نهایة النهایة مراجعه نمایید:
«إذا كان معنى الاستصحاب هو إنشاء المماثل فأيّ معنى يكون لإنشاء القدر المشترك بين الحكمين، فانّ إنشاء القدر المشترك غير معقول، بل المنشأ لا بدّ أن يكون امّا محدودا بحد الوجوب مثلا، أو بحد الاستحباب. و امّا إنشاء خصوص الوجوب أو خصوص الاستحباب، فهو غير مسبوق باليقين، فإنشاؤه يكون خارجا عن وسع الاستصحاب، الّذي هو إنشاء المماثل، فكيف ينشأ بالاستصحاب حكم لم يجتمع فيه الأركان؟!»
📚نهاية النهاية في شرح الكفاية، ج2، ص: 191
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️ثم حقوق الناس
🔹میرزا ابوالفضل نجم آبادی (رضوان الله علیه) در تقریری که از مباحث اصولی استادش میرزای نائینی (رضوان الله علیه) نگاشته، به مرتبت «حقوق الناس» اشاره میکند:
«ثمّ إنّ إحراز الأهميّة موكول إلى التأمّل في أدلّة الأحكام، و لا إشكال أنّ حفظ بيضة الإسلام و رعاية حوزة الإيمان أهمّ من جميع الواجبات، ثمّ حفظ النفوس و الأعراض، ثمّ ما بني الإسلام عليه كالصلاة و الزكاة و الخمس و الجهاد و الولاية، ثمّ حقوق الناس.»
📚الأصول، ج1، ص: 178
https://eitaa.com/alfigh_alosul
❇️المُراد من العُرف ليس العُرف المسامِح
🔹حضرت امام (رضوان الله علیه) در رساله «الاستصحاب»، تبیین دقیقی از تفاوت «عرف مسامح» و «عرف دقی» در مقابل «دقت عقلی» ارائه میکند:
«ثمّ إنَّ المُراد بالعُرف في مقابل العقل ليس هو العرف المسامح، حتّى يكون المُراد بالعقل العرف الغير المسامح الدقيق؛ ضرورة أنَّ الألفاظ كما أنّها وضعت للمعاني النفس الأمريّة تكون مُستعملة فيها أيضاً عند إلقاء الأحكام، فالكرّ و الميل و الفرسخ و الدم و الكلب و سائر الألفاظ المُتداولة في إلقاء الأحكام الشرعيّة لا تكون مُستعملة إلّا في المعاني الواقعيّة الحقيقيّة، فالكرّ بحسب الوزن ألف و مائتا رِطل عراقيّ من غير زيادة و نقيصة، لا الأعمّ منه و ما يسامح العرف، و كذا الدم ليس إلّا المادّة السيّالة في العروق التي تكون بها الحياة الحيوانيّة، لا الأعمّ منها و ما يطلق عليه اسم الدم مُسامحة، و ليس التسامح العُرفيّ في شيءٍ من الموارد ميزاناً لا في تعيين المفاهيم، و لا في تشخيص المصاديق.
بل المُراد من الأخذ من العُرف هو العُرف مع دقّته في تشخيص المفاهيم... و الكلب ليس عند العُرف إلّا الجثّة الخارجيّة، و الحياة من حالاتها، و ميتة الكلب كلب عندهم حقيقة، و عند العقل البرهانيّ لمّا كانت شيئيّة الشيء بصورته، و صورة الكلب نفسه الحيوانيّة الخاصّة به، فإذا فارقت جثّته سلب منها اسم الكلب، و تكون الجثّة جماداً واقعة تحت نوع آخر غير النوع الكلبيّ، بل يسلب عنها اسم جثّة الكلب و بدنه أيضاً، و يكون إطلاق بدن الكلب على الجثّة المُفارقة لها الروح مُسامحة لدى العقل، كما هو المُقرّر في محلّه من العلوم العالية، مع أنّها كلب لدى العرف حقيقة.
و بالجملة: ليس المُراد من كون تشخيص المفاهيم و مصاديقها موكولًا إلى العُرف هو التسامح العرفيّ، فالتسامح العُرفي في مقابل الدقّة العقليّة البرهانيّة، لا في مقابل دقّة العُرف.»
📚الاستصحاب، النص، ص: 218
https://eitaa.com/alfigh_alosul
هدایت شده از اجتهاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙️ صدای مرجع عظیم الشأن آیتالله ميلانی (ره) را میشنوید
🔺عقیده ما اینست که ملاك فقه أصول است، من لا أصول له لا فقه له قطعاً، هیچ برو برگرد ندارد، هو مقلّد بالحمل الشايع؛ چون نتيجة تابع أخس مقدمات است.
🆔 https://eitaa.com/ijtihad