شهید احمد علی نیری» در تابستان 1345 در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود.
او در تاریخ 27 بهمن ماه سال 64 و در سن 19 سالگی طی عملیات والفجر8 به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید. احمدعلی یکی از شاگردان خاص آیت الله حق شناس بود.
این خاطره درکتاب عارفانه نیز نقل شده
«دکتر محسن نوری» یکی از دوستان شهید بود می گوید یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم
احمد گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
اما خاطره ای دیگر
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد.
آیتالله حقشناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به کسی حرفی نزنید…
از عفاف_چشم به این مقام رسید…
هدیه به روح مطهرشهید صلوات
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
👤 روحانی شهید عبدالله میثمی:
دستتان را بدهید به دستِ خدا؛ خدا میداند که اگر شما ارتباطتان را با او محکم کنید، کارتان پیش میرود...
#شهید
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
تفسیر آیه شصت و چهار سوره نساء.mpga
3.19M
🔶تفسیر آیه به آیه حجتالاسلام والمسلمین قرائتی
سوره نساء ، آیه شصت و چهار
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
🔔 اطلاعیه جشن میلاد 🔔
به نام خداوند رحمتگر و مهربان
با کمال افتخار به اطلاع میرسانیم که به مناسبت ولادت با سعادت امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)، مراسم جشنی در روزهای سیزده و چهارده بهمن برگزار خواهد شد. این ایام فرصتی است تا با یادآوری فداکاریها و آموزههای این بزرگواران، عشق و ارادت خود را به اهل بیت (ع) نشان دهیم.
زمان و مکان برگزاری:
- تاریخ: سیزده و چهارده بهمن بعد از نماز مغرب و عشاء
- مکان: [پایگاه مسجد الغدیر]
با امید به برکت این ایام، منتظر حضور گرم شما هستیم.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»
#هیئت
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
May 11
دعوت به مسابقه فوتبال ⚽🌟
🌟 فرصتی طلایی برای نشان دادن استعدادهای شما! 🌟
به همه جوانان و علاقهمندان به فوتبال سلام میکنیم! 👋
ما در نظر داریم یک مسابقه فوتبال هیجانانگیز برگزار کنیم که نه تنها فرصتی برای رقابت است، بلکه فرصتی استثنایی برای شماست تا استعدادهای خود را به نمایش بگذارید. این مسابقه، محلی برای شناسایی بازیکنان مستعد و معرفی آنها به باشگاههای معتبر خواهد بود. 🏆
چرا باید در این مسابقه شرکت کنید؟ 🤔
- نمایش استعدادها: این فرصت را از دست ندهید تا تواناییهای خود را در زمین فوتبال به نمایش بگذارید و توجه مربیان و کارشناسان را جلب کنید. 👟
- پیشرفت در مسیر حرفهای: اگر شما بازیکن مستعدی باشید، ما شما را به باشگاههای معتبر معرفی خواهیم کرد تا بتوانید در مسیر پیشرفت خود گام بردارید. 🚀
- رقابت سالم و دوستانه: این مسابقه مکانی است برای ایجاد دوستیها و رقابت سالم، جایی که میتوانید با دیگران آشنا شوید و از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوید. 🤝
زمان ثبتنام: 📅
- دهه فجر
ما منتظر حضور گرم شما هستیم! 🎉
این یک فرصت منحصر به فرد است که نباید آن را از دست بدهید.
بیایید با هم استعدادهای خود را کشف کنیم و به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنیم! 💯
برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر، لطفاً با شماره [ 09125356327 یا 09011279106 ] تماس بگیرید.
با آرزوی موفقیت،
[ پایگاه مسجد الغدیر ]
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
میلاد امام حسین (ع)، خون بهای دین و حیات شیعه را تضمین میکند.
امشب در کنار هم، یاد و نام آن بزرگوار را گرامی داشتیم و با دلهای پرشور، به مدح و مولودیخوانی پرداختیم.
ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار بر همه مبارک باد.🎉
#هیئت
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🔸 چند بُرش کوتاه از زندگی طلبهی شهید مدافعحرم محمدعلی قلیزاده
🌼 دستگیری : زمستون بود و خانوادگی خونهیِ بندهخدایی توی روستا مهمان بودند. آقا محمدعلی وقتی متوجه میشه صاحبخونه یه بخاری داره و برا گرم کردن خونهشون کافی نیست؛ همون روز میره بروجن، از دوستش پول قرض میکنه، و یه بخاری به عنوان هدیه برای اون خانواده میخره...
🌼 اخلاص : مسئول حوزهی نمایندگی ولی فقیه توی یگان امنیتی سپاه قم بود؛ اما من كه يكى از دوستان نزديكش بودم، به والله از مسئولیت ایشون توی سپاه، اطلاعی نداشتم. يكى دو بار هم كه سؤال كردم، ايشون در كـمال تـواضع و فـروتنى میگفت: "سرباز كوچکِ امام زمان عج هستم" و بحث رو عوض مىكردند...
🌼 رویای_صادقه : حاجآقا خادم حرم حضرت معصومه( س) بودند. بعد از شهادتش یکی از خادمان حرم ایشون رو خواب دید و ازشون پرسید: اونجا به شما سخت نمیگذره؟ شهید هم جواب میده: نه! اینجا با همهی شهدا جمع میشم و میرسیم خدمتِ امام زمان(عج) ...
📚 منابع: کتاب شیدای حرم | خبرگزاری حوزه
#شهید
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4
الغدیری ها
🔔 اطلاعیه جشن میلاد 🔔 به نام خداوند رحمتگر و مهربان با کمال افتخار به اطلاع میرسانیم که به مناسبت
سلام علیکم
عزیزان هیئت امشب فراموش نشود.
یاعلی
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه محالات با اذن الهی محقق میشود
روایت صبح امروز رهبر انقلاب از یکی از محالاتی که با اذن الهی محقق شد
#امامخامنهای
┄┅┅┅🌹┅🇮🇷┅🌹┅┅┅┄
🌐 @alghaderfaze4