#شیخ_مرتضی_طالقانی
💠 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 در همین مدرسهی سیّد [یزدی (ره) صاحب عروه] در نجف، مرحوم شیخ مرتضی طالقانی زندگی میکردند. نقل شده است که هفتهای یک شب، از مدرسه بیرون میآمدند. مثل استادش آخوند کاشی، مجرّد زندگی میکردند و در این مدرسه بودند. اینقدر از دنیا طلبی پرهیز داشتند و زهد داشتند!
🔸 پدربزرگ ما، حاج ملاباقر ناصری، شاگرد ایشان بوده و همراه با حاجآقا مصطفی مهدوی -که از آقایان و رئیس حوزه بودند- منظومه را نزد ایشان میخوانده است.
🔹 یکی از مراجعِ آن زمان که اهل معنا و از بزرگان معرفتی هم بود، ایشان را برای ناهار، دعوت کرده بود. ایشان گفته بودند که من، همراه با دو نفر از شاگردانم، سه نفری میآییم. به پدربزرگ ما و حاجآقا مصطفی گفته بودند و سه نفری، به آنجا رفته بودند.
🔸 وقتی سفرهی ناهار را انداخته بودند، خود آن آقا که اسمشان را نمیآورم و از ساداتِ بزرگ و در شُرُف مرجعیّت بودهاند، مشغول خدمت میشوند. غذا و ناهارشان هم شوربا (آش) بوده است. وقتی غذا را داخل سفره میگذارند، مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی، ناگهان گریهاش میگیرد و میگوید که خدایا، تو شاهدی که من تا به حال، شوربای مرجعیّت نخوردهام.
🔹 چقدر پرهیز! چقدر زهد! این، زهد انبیا است. همگی، خوبِ خوبِ خوب هستند. مردم از آنان کرامت میدیدهاند؛ از جمله، همین حاج شیخ مرتضی طالقانی در مدرسهی سیّد که بعضی اساتید نقل میکردند که عرب و عجم، راه میافتادند و به این مدرسه میآمدند تا ایشان را پیدا کنند و چیزی از او میخواستند که از دیگران بر نمیآمد.
🔸 اینها، معلول همین درسها، بحثها، تربیتها، ایستادگیها و استقامتها بوده است.
کد ۲۳۹۴۲
▪️ @alHadi_h
▪️ @nasery_ir