سلام👈 ما در جبهه و دفاع مقدس روزها و شب هایی داشتیم که گاهی با شکست ها و گاهی با پیروزیها و... امتحان میشدیم. ابتدای جنگ که ما عازم مناطق جنگی بودیم ، خودمان رفتیم میدان گمرک و لباس نظامی و پوتین با پول خودمان گرفتیم و بعد هم دوباره بلیط اتوبوس تهیه کردیم از جیب شخصی و خودمان را به مناطق جنگی رساندیم. در آنجا هم دشمن در مقابل و منافقین در شهرهای کوچک پشت جبهه مشغول ترور و خراب کاری بودند😕 بنی صدر دستور داده بود به نیروهای داوطلب اسلحه ندهند🥹 و عملا سلاح هم نداشتیم جز چندتا برنو و آمدیم قدیمی، که آنها هم تست عشایر بود و به ما نمی دادند🥴 و علاوه بر این مشکلات به علت نبود تدارکات و آشپزخانه برای پخت و پز از غذا خبری نبود🤔 و گاه میشد روزها جز نان خشک و گاهی هم چند کنسرو بی مزه و تاریخ گذشته 😰 چیزی برای خوردن نداشتیم و حتی آنقدر مشکل داشتیم که آب آشامیدنی هم نمی توانستیم به خط مقدم برسانیم😬 با اون اوضاع و احوال و جنگ داخلی و فشارهای خارجی و نبود سلاح و امکانات و مقابله همزمان با شرق و غرب آن زمان و رویارویی مستقیم با ۸۲ کشور و تحریم های همه جانبه🫠(دقیقا مثل شعب ابی طالب)🤔 وقتی خدا اخلاص امام، مردم و رزمندگان را دید پیروزیهای متعدد در عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و... را نصیب ما کرد و به پیروزیهای متعددی دست پیدا کردیم و امام خمینی برای اینکه جلوی هوای نفس اون مردم و رزمندگان مخلص آن زمان را بگیرد به نوعی تنظیم باد کند🫠 فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد. بعد از عملیات بیت المقدس ما در عملیاتهای مختلفی همچون، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر و... به مدت تقریبا ۳ سال دستآورد و پیروزی مهم و تاثیر گذاری نداشتیم، تا در اوج ناامیدی و عدم فتح در جبهه ها🥱 در عملیات والفجر۸ توانستیم از اروند عبور کنیم و شهر فاو را فتح کنیم و دوباره امید و فتح به جبهه اسلام برگردد. این بالا بلندی ها تا آخر جنگ نیز ادامه داشت، در کربلایی ۴ آنچنان شکستی خوردیم که فکر می کردیم سالها باید بگذرد تا دوباره پیروزی بزرگی نصیب مان شود، ولی دوباره به فاصله ۱۵ روز در فینال و سختترین عملیاتهای دفاع مقدس در کربلایی ۵ در سه ماه جنگ شبانه روزی دوباره به پیروزی رسیدیم، در سختی کربلای پنج برای شما عرض کنم که در ۵ضلعی در شلمچه شهید حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) اصفهان گفته بود 👈 که هرکس در اینجا بود و مقاومت کرد، حتما در کربلا هم پای امام حسین(ع) بود، می ایستاد👌در شلمچه ی کربلای پنج در یک شبانه روز بعثی ها یک میلیون گلوله توپ، تانک، خمپاره، بمباران و شیمیایی بر سر بچه ها ریختند،چ🥹 با حساب مادی آن زمان باید کار تمام میشد و ما هم بازنده می شدیم، اما به لطف خدا و مدد اهل بیت(ع) خصوصا حضرت زهرا(س) بچه ها تکه تکه شدن (به طوریکه پیکرهای پاکشان سالها در شلمچه مفقود بود) شیمیایی شدند، مجروح و قطع عضو شدند ولی وقتی خدا 👈 #اخلاص و 👈 #استقامت بچه ها را دید، دوباره ما پیروز شدیم👌 تمام این خاطره ها را که برای شما دوستان نقل کردم برای این بود که خدمت شما سروران گرامی عرض کنم ، ما به تکلیف عمل کرده و خواهیم کرد و به نتیجه کاری نداریم و از همه مهمتر اگر خدا در ما اخلاص و استقامت در انجام عمل صالح مشاهده کند، یقینا پیروز خواهیم شد. اگر دوستان بر من خرده نگیرند که میخواهم تبلیغ کنم کسانی که میخواهند با خاطرات امام و شهدا آشنا شوند به آدرس زیر مراجعه کنند و از خواندن کتابهای دفاع مقدس، لذت ببرند.
https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/
ارادتمند: #ناصرکاوه
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
✅ خاطراتی از زندگی شهیده سیده طاهره هاشمی؛ دخترِ لایقِ شهادت...
🌼 #جهاد|اهل مطالعه بود و همیشه میگفت: اگر برادران ما در جبههها میجنگند، جنگ ما با قلم است.
🌼 #تکلیفگرا|هنوز به سن قانونی برا رأی دادن نرسیده بود، اما یه صندوق توی خونه درست کرد. بعد همسن و سالهاش رو آورد؛ به صف شدند و رأى دادند. شاید میخواست از بچگی خودش و دوستاش رو توی مسیر انقلابیگری حفظ کنه.
🌼 #خودسازی|فرمان خودسازی امام برا رعایت مسائلی مثل نماز اول وقت، روزههای مستحبی، پرهیز از غیبت و دروغگویی، حفظ حجاب و... که صادر شد؛ طاهره یه جدول خودسازی برا خودش کشید و اونا رو انجام میداد.
🌼 #اخلاص|مادرش میگفت: طاهره بدون اینکه به کسی بگه دوشنبهها و پنجشنبهها روزه میگرفت و فقط لحظهی اذان مغرب بود که همه متوجه میشدند روزه بوده.
🌼 #کتابخانه|یه کتابخونه توی مدرسه راهاندازی کرد، با هدف رسوندن کتابهایِ مناسب به دستِ هم سن و سالهاش. اونقدر هم خوب کار کرد که منافقین تحمل نکردند و کتابخانه رو آتش زدند. اما طاهره دوباره با جمعآوری پول از کسبه و اهالی شهر کتابخونه رو راه انداخت.
🌼 #چادر|تنها دختر چادری مدرسه بود. یه بار توی کوچه بازی میکردیم و با چادر نمیشد اون بازی رو انجام داد؛ حاضر نشد چادرشو در بیاره. وایستاد و بازی ما رو مدیریت کرد. شهید هم که شد هنوز چادرش محکم سرش بود.
🌼 #رویای_صادقه|یه شب قبل از شهادت؛ خوابِ شهید بهشتی؛ یارانش و دو شهید دیگه رو دید. اونا بهش مژده شهادت دادند.
🗓۶بهمن؛ سالروز شهادت سیده طاهره هاشمی گرامیباد.
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات