eitaa logo
یاعلی مدد
97 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
18 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ 🔸توبهٔ گنهکار، و وفای امام صادق (علیه‌السلام) ابوبصیر - یکی از شاگردان برجستهٔ امام صادق (علیه‌السلام) - می‌گوید: ♦️همسایه‌ای داشتم؛ از گماشته‌های ستمگران بود و از این راه، (با رشوه و چپاول) ثروت بسیار برای خود جمع کرده بود. مجلس عیش و نوش 🍻 و ساز و آواز 🪘🎻 تشکیل می‌داد؛ زنان آوازه‌خوان 💃 را دعوت می‌کرد؛ شراب می‌نوشید؛ و با این کارها، مرا که همسایه‌اش بودم، آزار می‌داد.😔 چند بار او را نهی از منکر کردم؛ نپذیرفت. بسیار اصرار کردم که دست از این کارها بردار. سرانجام به من گفت: «فلانی! من یک شخص گرفتار (و آلوده) هستم 🔥 ولی تو یک انسان شریف و دور از آلودگی‌ها هستی. اگر مرا به مولایت - امام صادق (علیه‌السلام) - معرفی کنی،🙏 امید آن دارم که به‌وسیلهٔ تو و راهنمایی‌های امام (علیه‌السلام)، از این گرفتاری و شقاوت نجات یابم.» 🔸 گفتار او در قلبم اثر کرد. وقتی که به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رفتم، ماجرای آن همسایه را به عرض آقا و مولایم رساندم. امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: «هنگامی که به کوفه بازگشتی، او به دیدارت می‌آید. به او بگو: ”جعفر بن محمد (علیهـمـاالسلام) می‌گوید: ’کارهای زشتِ خود را ترک کن و آنچه بر گردنت هست ادا کن. (((من برای تو ضامن بهشت می‌گردم))) 🔸 هنگامی که به کوفه بازگشتم، عدّه‌ای - ازجمله، آن همسایه - به دیدارم آمدند. وقتی که خانه خلوت شد، پیام امام صادق (علیه‌السلام) را به او رساندم. او تا این سخن را شنید، گریست 😭 و گفت: «تو را به خدا؛ امام صادق (علیه‌السلام) به تو چنین فرمودند؟» گفتم: «آری.» ✅ و برایش سوگند یاد کردم که امام صادق (علیه‌السلام) چنین فرمودند. او گفت: «همین (کمک در مورد من،) کافی است» سپس از نزد من رفت. 🔸 بعد از چند روزی به من پیام داد که نزدش بروم. نزدش رفتم. متوجّه شدم در پشت خانه‌اش برهنه است. گفتم: «چرا در این وضع هستی؟!» گفت: «ای ابابصیر؛ سوگند به خدا؛ آنچه در خانه از ثروت و اموال بود، همه را رد کردم (به صاحبانش دادم؛ و قسمتی از آنها را که صاحبش را نشناختم، صدقه دادم). اینک متوجّهی که برهنه هستم و هیچ چیزی ندارم.» من نزد برادرانِ دینی رفتم و برای او لباس تهیه نمودم. پس از چند روز، برای من پیام فرستاد که: «نزد من بیا؛ بیمار 🤕 شده‌ام.» نزد او رفتم و از او پرستاری می‌کردم. ولی بیماری‌اش شدید شد. دیدم در حال جان دادن است. بر بالینش نشسته بودم. دیدم گاهی بی‌هوش می‌شود و گاهی به هوش می‌آید. در آخرین بار که به هوش آمد، به من گفت: 👌《قد وفیٰ صاحبُک لنا》 یعنی؛ (مولای تو - امام صادق (علیه‌السلام) - به عهد خود در مورد ضمانت بهشت برای من، وفا کرد.)💐 سپس جان سپرد.🥺 🤲 خدایش رحمت کند. در سفر حج به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم. هنوز نـنشسته بودم و سخن نگفته بودم؛ که به من فرمود: ☝️《قد وفَینا لصاحبِک》 (ما در مورد رفیقت، آنچه را که وعده داده بودیم، وفا کردیم) ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ (📚 اصول کافی، جلد ۱، صفحهٔ ۴۷۴، حدیث ۵) 👌 هیچ وقت برای توبه دیر نیست البته این کار با کمک‌خواستن از إمام زمان و عنایت آن حضرت‌ (عجّل‌الله‌فرجه) بسیار آسان میشود، [پس قبل از رسیدن أجل باید کاری کرد] 📣 ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن‌ که‌از تو نیاید هیچ کار.
۳ 🔸توبهٔ گنهکار، و وفای امام صادق (علیه‌السلام) ابوبصیر - یکی از شاگردان برجستهٔ امام صادق (علیه‌السلام) - می‌گوید: ♦️همسایه‌ای داشتم؛ از گماشته‌های ستمگران بود و از این راه، (با رشوه و چپاول) ثروت بسیار برای خود جمع کرده بود. مجلس عیش و نوش 🍻 و ساز و آواز 🪘🎻 تشکیل می‌داد؛ زنان آوازه‌خوان 💃 را دعوت می‌کرد؛ شراب می‌نوشید؛ و با این کارها، مرا که همسایه‌اش بودم، آزار می‌داد.😔 چند بار او را نهی از منکر کردم؛ نپذیرفت. بسیار اصرار کردم که دست از این کارها بردار. سرانجام به من گفت: «فلانی! من یک شخص گرفتار (و آلوده) هستم 🔥 ولی تو یک انسان شریف و دور از آلودگی‌ها هستی. اگر مرا به مولایت - امام صادق (علیه‌السلام) - معرفی کنی،🙏 امید آن دارم که به‌وسیلهٔ تو و راهنمایی‌های امام (علیه‌السلام)، از این گرفتاری و شقاوت نجات یابم.» 🔸 گفتار او در قلبم اثر کرد. وقتی که به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رفتم، ماجرای آن همسایه را به عرض آقا و مولایم رساندم. امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: «هنگامی که به کوفه بازگشتی، او به دیدارت می‌آید. به او بگو: ”جعفر بن محمد (علیهـمـاالسلام) می‌گوید: ’کارهای زشتِ خود را ترک کن و آنچه بر گردنت هست ادا کن. (((من برای تو ضامن بهشت می‌گردم))) 🔸 هنگامی که به کوفه بازگشتم، عدّه‌ای - ازجمله، آن همسایه - به دیدارم آمدند. وقتی که خانه خلوت شد، پیام امام صادق (علیه‌السلام) را به او رساندم. او تا این سخن را شنید، گریست 😭 و گفت: «تو را به خدا؛ امام صادق (علیه‌السلام) به تو چنین فرمودند؟» گفتم: «آری.» ✅ و برایش سوگند یاد کردم که امام صادق (علیه‌السلام) چنین فرمودند. او گفت: «همین (پیام در مورد من،) کافی است» سپس از نزد من رفت. 🔸 بعد از چند روزی به من پیام داد که نزدش بروم. نزدش رفتم. متوجّه شدم در پشت خانه‌اش برهنه است. گفتم: «چرا در این وضع هستی؟!» گفت: «ای ابابصیر؛ سوگند به خدا؛ آنچه در خانه از ثروت و اموال بود،💰 همه را رد کردم ، (به صاحبانش دادم؛ و قسمتی از آنها را که صاحبش را نشناختم، صدقه دادم). اینک متوجّهی که برهنه هستم و هیچ چیزی ندارم.» من نزد برادرانِ دینی رفتم و برای او لباس تهیه نمودم. پس از چند روز، برای من پیام فرستاد که: «نزد من بیا؛ بیمار 🤕 شده‌ام.» 🔸نزد او رفتم و از او پرستاری می‌کردم. ولی بیماری‌اش شدید شد. دیدم در حال جان دادن است،🥺 بر بالینش نشسته بودم. دیدم گاهی بی‌هوش می‌شود و گاهی به هوش می‌آید. در آخرین بار که به هوش آمد، به من گفت: 👌《قد وفیٰ صاحبُک لنا》 یعنی؛ (مولای تو - امام صادق (علیه‌السلام) - به عهد خود در مورد ضمانت بهشت برای من، وفا کرد.)💐 سپس جان سپرد.😢 🤲 خدایش رحمت کند. 🔸در سفر حج به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم. هنوز نـنشسته بودم و سخن نگفته بودم؛ که به من فرمود: ☝️《قد وفَینا لصاحبِک》 (ما در مورد رفیقت، آنچه را که وعده داده بودیم، وفا کردیم) ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ (📚 اصول کافی، جلد ۱، صفحهٔ ۴۷۴، حدیث ۵) 👌 هیچ وقت برای توبه دیر نیست البته این کار با کمک‌خواستن از إمام زمان و عنایت آن حضرت‌ (عجّل‌الله‌فرجه) بسیار آسان میشود، [پس قبل از رسیدن أجل باید کاری کرد] 📣 ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن‌ که‌از تو نیاید هیچ کار.
۷ 🔰 یکی از زیباترین روایات در ثواب لعن‌کردن دشمنان أهل‌بيت (علیهم‌السلام) در روایتی على بن عاصم كوفى گوید: 🔹 خدمت مولايم امام حسن عسکرى (علیه‌السلام) رسيدم و به ایشان سلام كردم، آن حضرت سلام مرا جواب دادند و فرمودند : خوش آمدى اى پسر عاصم، بنشين و استراحت كن، گوارايت باد مقامى كه خداوند به تو مرحمت فرموده است، اى پسر عاصم آيا مى دانى زير قدمهاى تو چيست؟ 🔸 عرض كردم : مولاى من! زير قدم خود فرشى را احساس مى كنم كه گسترده‌اند، خداوند صاحب آن را گرامى بدارد. 🔹إمام (عليه‌السلام) به من فرمودند : اى پسر عاصم، بدان كه تو اكنون بر فرشى قدم نهاده اى كه بسيارى از پيامبران و رسولان الهى بر آن نشسته اند. 🔹 عرض كردم: اى سرور من، كاش تا زمانى كه در دنيا هستم همواره در خدمت شما باشم و هرگز شما را رها نكنم. 😌 سپس با خود گفتم: كاش چشم بينائى داشتم و آن را مشاهده مى كردم. 🔸 إمام (عليه‌السلام) كه از ضمير و باطن همه آگاه است به من فرمودند : نزديك بيا، وقتى نزديك رفتم دست مبارك خود را بر ديدگان من كشيدند و به اذن خداوند فوراً روشن شد و بينا گشتم. 🔹 سپس فرمودند: اين، جاىِ پاى پدر ما حضرت آدم است، و اين جاى پاى هابيل است، و به ترتيب جاى پاى شيث، هود، صالح، ابراهيم، شعيب، موسى، داود، سليمان، خضر، دانيال، ذى القرنين، عدنان، عبدالمطلب، عبداللَّه، عبد مناف را به من نشان داد. 🔖 سپس فرمودند : 📋 هَذَا أَثَرُ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ هَذَا أَثَرُ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه‌السلام) 🔻 و اين، جاى پاى مبارك خاتم الأنبياء صلى الله عليه وآله وسلم و اين، جاى پاى مبارك اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب (عليه‌السلام) است. 🔖 علىّ بن عاصم گويد : 📋 فَأَهْوَیْتُ عَلَی الْأَقْدَامِ کُلِّهَا فَقَبَّلْتُهَا وَ قَبَّلْتُ یَدَ الْإِمَامِ 🔻 خود را بر آن جاى قدم‌ها افكندم و آنها را بوسيدم و سپس دست مبارك امام (عليه‌السلام) را بوسيدم. 🔹 سپس عرض کردم : من از اينكه شما را با دست يارى كنم ضعيف و ناتوانم و جز اظهار دوستى و ولايت نسبت به شما و بيزارى از دشمنان شما و لعنت كردن آنها در تنهائى قدرت ندارم، حال من‌چگونه خواهد بود اى‌سرور من؟ 🔸 امام (عليه‌السلام) فرمودند : پدرم از جدّم، و او از رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) نقل كردند كه آن حضرت فرمودند : 📜 مَنْ ضَعُفَ عَلَی نُصْرَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ فِی خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا بَلَّغَ اللَّهُ صَوْتَهُ إِلَی جَمِیعِ الْمَلَائِکَةِ 👈 كسى كه از يارى ما اهل بيت عاجز باشد و دشمنان ما را در تنهائى‌ها لعنت كند، خداوند صداى او را به تمام فرشتگان برساند، 📜 فَکُلَّمَا لَعَنَ أَحَدُکُمْ أَعْدَاءَنَا صَاعَدَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَعَنُوا مَنْ لَا یَلْعَنُهُمْ 🔻 پس هرگاه يكى از دشمنان ما را لعنت كند فرشتگان آن را بالا برند و لعنت کنند كسى‌را كه آنها را لعن نكند. 🔹 و هر گاه صداى او به فرشتگان رسد براى او طلب آمرزش كنند و بر او درود فرستند و گويند: 🤲 خداوندا! بر روح اين بنده‌ات كه در راه يارى دوستان تو تلاش كرد درود فرست، و اگر توانائى زيادترى داشت و بيشتر مى توانست يارى كند حتماً يارى مى كرد. 🔸 در اين هنگام از طرف پروردگار ندايى رسد كه: اى فرشتگان من دعاى شما را درباره بنده‌ام اجابت كردم و صداى شما را شنيدم و بر روح او بهمراه ارواح بندگان صالح ديگر درود فرستادم، و او را از برگزيدگان نيكو قرار دادم. 📚بحارالأنوار، ج۵۰ ص۳۱۷ 📚ریاض الأبرار،ج۲ ص۵۰۵