اجبار یا اختیار؟
امیرالمومنین علیهالسلام نقل میفرمایند که مسلمانان به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) گفتند:
ای رسول خدا، اگر بر آنان که میتوانی برای اسلام آوردن فشار بیاوری، تعداد ما زیادتر و قدرت ما بر دشمنان بیشتر میشود. رسول خدا (ص) فرمودند: من نمیتوانم با بدعتی که خداوند عز و جل در آن چیزی به من نازل نکرده، با او ملاقات کنم و من از متکلفین نیستم. سپس خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود: ای محمد، اگر پروردگارت میخواست، همه کسانی که در زمین هستند، به اجبار و اضطرار ایمان میآوردند، همانطور که در آخرت وقتی عذاب را مشاهده میکنند، ایمان میآورند. و اگر من این کار را با آنها میکردم، آنها از من پاداش و مدحی نمیداشتند، اما من میخواهم که آنها به صورت اختیاری ایمان بیاورند، نه به صورت اجباری، تا شایسته قرب و کرامت و دوام در بهشت جاودان شوند
بحار الانوار، ج5، ص50.
@ali_m_hoshyar
ناگواری پرسشگری پیرامون اندیشهها و سخنان
✍علی محمدی هوشیار
یکی از دلایل عمدهی عدم تحمل پرسشگری در مورد اندیشهها و سخنان، احساس ناامنی است. زمانی که فرد با پرسشی مواجه میشود، ناخودآگاه این احتمال را در نظر میگیرد که ممکن است اندیشه یا سخن او نادرست یا ناقص باشد و در صورت پاسخ به سوال اول، مجبور به پاسخ به سوالات بعدی شده و در نهایت به پوچی پاسخ ها نیل یابد. این امر سبب ایجاد حالت دفاعی و عدم استقبال از پرسشگری میگردد.
عامل دیگر میتواند قطعیتانگاری در باورها و افکار باشد. این تصور که اندیشهها و سخنان فرد مطلقاً صحیح و غیرقابل بحث هستند، موجب مقاومت در برابر هر نوع سوال و بررسی میشود. این نوع نگرش مانع از شنیدن و درک دیدگاههای متفاوت و کسب دانش و آگاهی بیشتر میگردد این امر تاجایی پیش میرود که پیروان و طرفداران خود را نیز به مقاومت وا میدارد و با استفاده از روش های روانشناسانه و حرفه ای، آنان را علیه پرسشگر می شوراند.
@ali_m_hoshyar
برخی از کاربران محترم پیگیر مناظره بنده با جناب آقای سلیمانی اردستانی هستند. لازم به ذکر است که ایشان کار را به دیدار نیوز واگذار کردند و مجری برنامه به بنده پیام دادند. هر چند آقای سلیمانی در گروه تلگرامی خود گفته بودند که مناظره را بدون هیچ پیش شرطی می پذیرد اما با این وجود، آقای جعفری گفتند که موضوع مناظره در هیئت مدیره مطرح می شود و در صورتی که تصویب شود مناظره برگزار خواهد شد!
حدود ده روز گذشته و هنوز خبری دریافت نکرده ایم
موضوع پیشنهادی ما برای مناظره؛ اثبات عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها است که ایشان طی برنامه ای منکر ضرورت عصمت آن بانوی مکرم اسلام شده اند!
داخِرِينَ و تَدَّخِرُونَ
به نظر شما به کسی که ادعای دریافت علوم از حضرت زهرا سلام الله علیها دارد و خود را مفسر قرآن می داند و در عین حال؛ ریشه «داخِرِينَ و تَدَّخِرُونَ» را یکی دانسته و بر اساس این اشتباه فاحش داستان سرایی میکند چه می شود گفت؟
نمیدانم افرادی که خودشان را تحصیل کرده حوزه و دانشگاه می دانند و از این فرد پیروی میکنند، می دانند دنبال چه چیزی هستند؟!
به یاد سخن علی محمد شیرازی افتادم که نوشته بود: ثم العاشر انتم اذا استطعتم کل آثار النقطة تملکون ولو کان #چاپاً
آسید مهدی تحویل بگیر...
#علی_یعقوبی
در اینباره بیشتر توضیح خواهیم داد...🤦♂
@ali_m_hoshyar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتب حدیثی در دستان فرق ضاله
همواره؛ پیرامون بحث آزادی بیان و تبلیغ اعتقادات فرقه های ضاله، این سوال مطرح است که آیا به همراه داشتن کتابهای حدیثی شیعه برای مبلغان آن فرقه ها مجاز است یا خیر؟
این سوال را از منظری دیگر نیز می توان مطرح کرد:
قطعاً به همراه داشتن کتابهای حدیثی جرم نیست، اما آیا سوءاستفاده مجرم از کتاب حدیثی هم جرم نیست؟
البته از این بگذریم که احکام نگهداری و انتشار کتب ضاله این فرقه ها روشن است و محل بحث ما نیست.
@ali_m_hoshyar
به مناسب درگذشت جناب آقای دکتر افتخار زاده
✍علی محمدی هوشیار
بر این باورم که انجمن حجتیه نیاز به بازخوانی و بازشناسی عمیق دارد و به جرأت می توانم بگویم که تاکنون لایه های پیدا و پنهان انجمن در یک دستگاه دقیق محاسباتی، تحلیل نشده است.
آنچه تاکنون بوده و هست، نقد سیاسی انجمن بوده که سود آن، یکجا در ظرف انجمن واریز شده است.
بر این باورم که سایه سنگین انتقادات سیاسی بر انجمن، مانع از ظهور و بروز اشکالات معرفتی و ساختاری آن شده و شاید انجمن نیز این اتفاق را فرصتی برای گسترش یا عادی سازی روابط خود در میان جریان های همسو یا ممتنع سیاسی دانسته است.
البته این تعریض به معنای نادیده گرفتن ابعاد سیاسی انجمن نیست، بلکه تلاشی جریان شناسانه برای رسیدن به یک توازن در مطالعات سیاسی، معرفتی، ساختاری و سایر ابعاد فرقه ای انجمن حجتیه می باشد.
مشکل انجمن حجتیه و نیز مشکل ناقدین انجمن حجتیه؛ هر دو، مشکل شناختی است.
@ali_m_hoshyar
جمود سازمانی در انجمن حجتیه
✍ علی محمدی هوشیار
معمولاً پدیدهی جمود سازمانی در سازمانها و گروههایی با ساختارهای سخت و قوانین غیرقابل انعطاف دیده میشود و انجمن حجتیه نیز از ابتدای تأسیس تا به امروز بر اساس همین الگو مدیریت شده است.
🔸موارد زیادی را می توان نمونه آورد که حاکی از قوانین سخت گیرانه در رعایت سلسله مراتب تبلیغی انجمن باشد.
چند سال پیش، یکی از اعضای انجمن به واسطهی گفتوگوها و وقایع مختلف، از انجمن جدا شد و پس از آن، امکان شایانی برای شناخت من از انجمن حجتیه فراهم آورد.
در بخشی از گلایههایش میگفت: «انجمن گرفتار جمود سازمانی شده و ما هیچگونه اجازه و اختیاری از خود نداریم. به عنوان مثال، هر یک از اعضا پیش از سخنرانی یا تدریس در کلاسها باید متن مورد نظر را به تأیید بالادستی خود برساند و سپس عین همان مطالب را ارائه دهد. فایل صوتی جلسه نیز باید به مافوق مزبور تحویل داده شود. اگر جملهای کم و زیاد کرده باشد، به شدت مورد مواخذه قرار میگیرد و اگر این مسأله تکرار شود، دچار تنبیه و حذف سازمانی خواهد شد.» او در ادامه افزود: «همسرم که یکی از سخنرانان رسمی انجمن است، مرتکب چنین اشتباهی شد و آنقدر تحت فشار روانی قرار گرفت که اشک او را درآوردند!» و این یعنی نهایت جمود در یک «سازمان عقیده نُما»
جمود سازمانی، دستگاهی است برای پرورش «مرید سازمانی» و تمامی فرقهها از این شیوه برای حفظ و نگهداری اعضای خود استفاده میکنند. ساختارهای بسته و جمود یافته، اجازه تفکر، رشد و تصمیمگیری را از اعضا سلب میکند و آنها را به «بردگان فکری» تبدیل میسازد که در عین نداشتن اندیشهی مستقل، اندیشهی سازمان را به دیگران منتقل میکنند.
@ali_m_hoshyar
۴۰۳-۱۰-۲۵ نگاهی عمیق_تر به آل_عمران.mp3
3.25M
اندر حکایت تفسیر برأی یعقوبی
✍علی محمدی هوشیار
یعقوبی برای آنکه اسراییل را قدرتمند جلوه دهد، به هر رطب و یابسی چنگ میزند. از خلق موجودات موهوم #دیّاران تا ماجرای جدیدش؛ که تلاش بر قدرت نُمایی یهودیان در مباحث سحر و طلسم دارد.
تمامی این اقدامات در راستای به سرانجام رساندن پروژه سازی ترس است.
در این بیان؛ تلاش میکند تا با گذر از همه قواعد ادبی و لغوی بگوید: قرآن به قدرت بنی اسرائیل در مباحث سحر و طلسم شهادت داده و لذا برای توجیه این ادعا و در نهایت اشتباه؛ واژه تدّخرون را با داخرین هم معنا دانسته و بر این باور است که آنان در چاه فاضلاب خود چیزهایی ذخیره میکردند که قدرت طلسم و سحر را افزایش میداد و عیسی علیه السلام نیز از آن خبر داد!
@ali_m_hoshyar
یعقوبی در داستان جدید چگونه استدلال میکند؟
ادعا: واژه «تدخرون» با «داخرون» یک ریشه دارد و به همین دلیل، تدخرون به معنای ذخیره کردن در جایی با حالت پستی است، یعنی مکانی که بدترین جا برای ذخیرهسازی به شمار میآید.
پاسخ: مولفههای معنایی «تدخرون» طبق ادعای یعقوبی شامل ذخیره کردن و خواری است.
اما اشکال در این است که او «تدخرون» را از «دخر» و «دخور» مشتق دانسته و در این فرایند، تنها مولفه خواری را مد نظر قرار داده است. در حالی که «ذخیره کردن» به عنوان قید اضافی در اینجا مشخص نیست که چگونه در این معنا جا میگیرد. اگر بخواهید این مشکل را حل کنید، باید بگویید «تدخرون» مشتق از «ذخیره» است که در این صورت صفت خواری و پستی بیمعنا خواهد بود و اضافی تلقی میشود. تنها راه برای ادغام این دو معنا، این است که بگویید «تدخرون» هم از «ذخر» و هم از «دخر» مشتق شده است، که منطقی به نظر نمیرسد.
@ali_m_hoshyar
بررسی تحلیلی ادعای جدید یعقوبی
اولاً واژه «تَدَّخِرُون» از مادّه ذُخْر و در اصل از اذتخار بوده است که تاءِ افتعال بدل به دال و دال در دال ادغام شده و ادّخار گشته و به معنای ذخیره کردن است.
ثانیاً واژه «داخرون و داخرین» از مادّه دَخر و دخور که در سیاق معنا می شوند و در دو آیه از قرآن به تواضع انسان در برابر خدا (مانند: سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُم دَٰخِرُونَ) و در دو آیه دیگر به ذلت و زبونی انسان های مجرم ترجمه می شود. پس همیشه نمی توان آن را به یک معنا و به معنای زبونی دانست.
🔸تا اینجا به تفاوت این دو واژه در ماده و معنا متوجه شدیم.
اکنون به این سخن علی یعقوبی که میگوید: تدّخرون هم ماده و هم معنا با داخرین است و باید آیه را اینگونه ترجمه کنیم که: «من میدانم چه چیزی را به زبونی در خانه خود اندوختید یا بگوییم من می دانم چه چیزی را در بدترین جای خانه اندوخته اید» پاسخ میدهیم.
اول اینکه علی یعقوبی دو واژه متفاوت را با دو معنای متفاوت خلط کرده و معنای سومی خلق کرده است: (ذخیره ی پست).
در حالیکه اگر این دو واژه را از یک ماده میداند، یا باید معنای ذخیره را برای آن برگزیند و یا معنای تواضع و زبونی را به تفاوت سیاق.
گذشته از آن؛ بر فرض محال که این دو واژه هم ماده و هم معنا باشند، باید برای فرض اول، تدّخرون را به صورت حال و در فرض دوم نیز تدّخرون را به صورتی می آورد که به محل ذخیرهسازی اشاره شود نه به عمل ذخیرهسازی توسط افراد. مانند «مَا تُدَّخَرُ فِیه».
علاوه بر آن امام باقر علیه السلام معنای «ما تدّخرون» را به معنای لغوی آن بیان فرموده است:
قَالَ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخْبَرْتُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ یَقُولُ مَا أَکَلْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجُوا وَ مَا ادَّخَرْتُمْ إِلَی اللَّیْلِ تَعْلَمُونَ أَنِّی صَادِقٌ قَالُوا نَعَمْ فَکَانَ یَقُولُ لِلرَّجُلِ أَکَلْتَ کَذَا وَ کَذَا وَ شَرِبْتَ کَذَا وَ کَذَا وَ رَفَعْتَ کَذَا وَ کَذَا فَمِنْهُمْ مَنْ یَقْبَلُ مِنْهُ فَیُؤْمِنُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَکْفُرُ وَ کَانَ لَهُمْ فِی ذَلِکَ آیَهًٌْ إِنْ کَانُوا مُؤْمِنِینَ؛ عیسی(ع) فرمود: اگر به شما خبر بدهم که چه میخورید و چه چیزی در خانههایتان ذخیره میکنید، آنگاه چه میگویید؟ یعنی اگر به شما بگویم قبل از اینکه از خانههایتان خارج بشوید، چه خوردید و چه چیزی برای شب ذخیره کردهاید، میفهمید که من راستگو هستم؟ گفتند: بلی! بنابراین به مردم میگفت: این چیزها را خوردی و این چیزها را هم نوشیدی و اینها را هم نگهداشتی. بعضی از آنها قبول میکردند و ایمان میآوردند و بعضی از آنها هم انکار میکردند و کافر میشدند و در این موضوع، برای آنهایی که ایمان آورده بودند، نشانههایی نهفته بود.
📜تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۸۰ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۴۶/ القمی، ج۱، ص۱۰۲.
@ali_m_hoshyar